فارغ از اختلاف نظرهای به ظاهر کوچک و جزئی سیاستمداران اروپا و آمریکا که در مواردی حتی به تهدید رهبران قاره سبز مبنی بر فشار اقتصادی و تعرفه های سنگین گمرکی انجامیده، چالش ها و شکافهای اصلی و عمیق این حوزه را می توان در سه محور پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و توافق پاریس (ذیل چارچوب پیماننامه سازمان ملل در تغییر اقلیم) ارزیابی کرد.
سه خان مهم در اختلاف نظرهایی که به اعتقاد تحلیلگران و آشنایان به مسائل بینالملل، به ناامنی بیشتر جهانی دامن زده و بسیاری از کشورها را دچار تنشها و چالشهای متعدد امنیتی کردهاست.
اگر پیشتر سه پیمان برجام، ناتو و پاریس محل مناقشه بین سران اروپایی و آمریکایی بود، حال در کنفرانس امنیتی مونیخ، اختلاف نظرها به خان چهارم وارد شده و اینک موضوع "پیروزی" یا "افول" غرب در مناسبات جهانی و نقش رهبران غرب در جهان مطرح میشود.
در یک طرف این مناقشه لفظی که از اختلاف نظرهای عمیق بین رهبران اروپایی و آمریکایی پرده برمی دارد، امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه به ادعای "مارک پمپئو" وزیر امور خارجه آمریکا که در کنفرانس مونیخ گفته بود "غرب و ناتو در حال پیمودن مسیر پیروزی است"، واکنش نشان داده و تاکید کرد که "غرب رو به تضعیف و افول است".
البته تحلیلگرانی که سیاست های غرب به ویژه فرانسه را در برابر یکجانبهگرایی دولت فعلی آمریکا دنبال کردهاند به خوبی می دانند که این نخستین بار نیست که مکرون از افول غرب سخن به میان می آورد.
پیشتر و درست در آستانه نشست سران ناتو که اواخر سال گذشته میلادی (میانه آذر ماه) و به میزبانی لندن برگزار شد نیز رئیس جمهوری فرانسه از تعبیر "مرگ مغزی ناتو" سخن گفت؛ عبارتی سنگین برای همتایان اروپایی و آمریکایی که مخالفان اندک و البته موافقان بسیاری در عرصه سیاست بینالملل داشت.
در نشست اخیر مونیخ نیز مکرون در ادامه راهبرد پیشین خود در قبال آمریکا، تاکید کرد که ایالات متحده از چند سال پیش سیاستی در پیش گرفته که مربوط به دولت کنونی واشنگتن نیست و طبق این سیاست، آمریکا به نوعی در حال تجدیدنظر در روابط با اروپا و خروج از این مناسبات است.
رئیس جمهوری فرانسه با ابراز تاسف از آنچه "تضعیف غرب" ارزیابی میکند، تاکید دارد که " اروپا در حال تبدیل شدن به قاره ای است که دیگر به آینده اعتقادی ندارد.
حال اگر وزیر امور خارجه آمریکا را در یک طرف میز مذاکرات کنفرانس مونیخ بدانیم، در طرف مقابل این میز سایه مخالف دیگری به نام آلمان نیز سنگینی میکند؛ جایی که "فرانک والتر اشتاینمایر" رییس جمهوری آلمان پیش از سخنرانی پمپئو تصویر تیرهای از روابط اروپا با آمریکای کنونی به رهبری دونالد ترامپ ارائه کرد.
رئیس جمهوری آلمان در این کنفرانس با انتقاد از سیاستی که ترامپ آن را با عبارت "آمریکا اول" تعبیر میکند، گفت: ایالات متحده به عنوان نزدیکترین متحد ما در دولت فعلی هرگونه مفهوم جامعه جهانی را رد کردهاست.
والتر اشتاینمایر با طعنه اعلام کرد که آمریکا "بار دیگر با عظمت شده" اما از طریق آسیب زدن به همسایگان و شرکای خود و این طرز فکر و رفتار به همه ما لطمه میزند.
"آنهگرت کرامپ کارن باوئر" وزیر دفاع آلمان نیز که به کنفرانس امنیتی مونیخ رفته بود تا استقلال دیدگاه و عمل آلمان از آمریکا در برخی حوزهها به ویژه ایران را یادآور شود در سخنرانی خود در این اجلاس جهانی تاکید کرد که آلمان به "فشار حداکثری" علیه ایران و ائتلاف دریایی آمریکا در خلیج فارس ملحق نخواهد شد.
این در حالی است که وزیر امور خارجه آمریکا در این اجلاس نهایت تلاش خود را به کار برد تا اختلافاتی که اروپا و آمریکا بر سر ایران، چین و مسائل تجاری دارند، کتمان و شرایط را برای همپیمانان خود در قاره سبز عادی جلوه کند؛ تلاشی که به دلیل آنچه انزوای سیاسی این روزهای آمریکا تعبیر میشود، در نهایت جواب نداد.
پمپئو در این اجلاس با بیان اینکه در مورد مرگ ائتلاف فراآتلانتیکی به شدت اغراق شدهاست، مدعی بود که "غرب در حال پیروز شدن است"؛ عبارتی که وزیر امور خارجه آمریکا آن را با جمله "ما با هم در حال پیروز شدن هستیم" کامل کرد؛ "ما"یی که شاید همچون گذشته مفهومی نداشته باشد و باید آن را بازتعریف کرد.
مایی که حال با تهدیدات آمریکا علیه قاره سبز، انتقاد شدید به وضع تعرفه ۲۵ درصدی خودروهای اروپایی، انتقاد از زورگویی آمریکا برای پرداخت هزینههای مالی بیشتر به ناتو توسط دیگر اعضای آن و پیمانشکنی و منفعتطلبی ترامپ در مواجهه با معاهدههایی همچون برجام انجامیده و مخالفت همپیمانان اروپایی خود را برانگیختهاست.
هرچند کنفرانس امنیتی مونیخ را در عرصه دیپلماتیک بستری برای رایزنی درباره بحرانهای سیاسی و نظامی جهان و چارهجویی برای آنها میشناسند و هیچگاه یک نتیجه زودبازده و فوری از این کنفرانس انتظار نرفته و نمیرود، اما شاید "داووس امنیتی" امسال را بتوان خان چهارم تقابل اروپا و آمریکا ارزیابی کرد.
تعریفی که شاید در کلیدواژههای سال ۲۰۲۰ میلادی به تعبیر جدید تعاملات جهانی بین اروپا و آمریکا منجر و باعث بازتعریف واژه غرب به دو کلیدواژه جدید "غرب میانه" به پرچمداری اروپای غربی و "غرب دور" به رهبری ایالات متحده بینجامد؛ چراکه به نظر می رسد دیگر آب آتلانتیک در دو سوی این اقیانونس به یک جوی روان نمیشود.