استفاده از ظرفیت رسانهای بدون هزینههای گزاف، دستیابی به آخرین اطلاعات، مناسبترین راهکار برای ارتباط سهل و آسان با جامعه و افکار عمومی و همچنین پل ارتباطی آسان و مورد اعتماد با بخشهای مختلف جامعه از جمله مزایای مهم تعامل با رسانههای امروز است.
از آغاز برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با راهیابی ۲۴۳ نماینده به خانه ملت در ۲۴ آذرماه سال ۵۸ تا امروز که تعداد کرسیهای آن به ۲۹۰ نفر افزایش یافته، ۴۰ سال میگذرد و طی این مدت، قوه مقننه کشور با فراز و نشیبهای فراوانی روبرو بوده است.
قزوین از سال ۷۵ که به عنوان یک استان مستقل شناخته شد تا امروز با داشتن سهمیه چهار کرسی در هر دوره از مجلس، یکی از استانهای کشور است که در همه دورهها و به هنگام برپایی انتخابات فضای آن با شور و هیجانات انتخاباتی از سوی گروه های مختلف روبرو میشود.
همزمان با ورود به رقابت یازدهمین دوره انتخابات نمایندگان خانه ملت، این روزها شاهد جنب و جوش عجیب در بین هواداران و نامزدهای انتخاباتی هستیم که هر یک به نوعی سعی در جلب تنویر افکار عمومی و جلب رضایت آنها در گرفتن رای اعتماد دارند.
طی ماههای گذشته و با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات همانند سالهای دور و نزدیک باز هم شاهد حضور مستمر و پررنگ نمایندگان در مناسبتها و مراسمهایی هستیم که تا پیش از این هیچ ردپایی از آنان را نمیتوانستیم در هیچ مجلس و برنامهای بیابیم.
با توجه به اینکه رسانه های امروزی به طرز عجیبی با جزیی ترین و کلی ترین مسایل روز جامعه درهم آمیخته شده و به عنوان عناصر انتقال اخبار، اطلاعات و حتی بیان دیدگاه های عمومی شناخته شده اند اما متاسفانه این عنصر در برخی رویدادها و جریانات اجتماعی با نقاط ضعفی از جانب طرف مقابل خود روبرو بوده است.
نمایندگان مجلس به عنوان وکلای مردم در امر قانونگذاری و نظارت بر امر مصوبات مجلس شورای اسلامی به نظر می رسد به لحاظ قرار گرفتن در جایگاه حساس خود که اتفاقا بایستی ارتباط مستمری با مناطق حوزه انتخابیه خود داشته باشند، هر روز و بیشتر و بیشتر از رسانه ها دوری جسته و سعی دارند تا در دوره کاری خود کمتر و کمتر با آنان روبرو شوند و تنها در زمان نزدیکی به انتخابات و آن هم تا حدودی سعی می کنند به آنها نزدیک شوند.
ارتباط دوسویه رسانه با نمایندگان بدون شک دارای مزیتهای فراوانی بوده تا جایی که نمایندگان میتوانند در کنار مهارتهای تخصصی اصحاب رسانه، ضمن آگاهی جستن از آخرین وضعیت حوزه نمایندگی خود، با طرح سووالات و پیشنهادات از سوی آنان تصمیمات منطقی گرفته و با رفع مشکلات، پاسخگوی افکار عمومی نیز در شرایط خاص گردند.
به همین منظور ایرنای مرکز قزوین با دعوت از چهار پیشکسوت و فعال رسانهای استان میزگردی را در خصوص عدم تعامل و رغبت نمایندگان مجلس با رسانهها و راهکارهای ارایه شده در جهت رفع این مشکل برگزار کرد.
نمایندگان ادواری مجلس قزوین در خصوص ارتباط دوسویه با رسانهها رویه یکسانی را در پیش گرفتهاند
محمدرضا جباری، سرپرست خبرگزاری مهر استان قزوین در این نشست اظهار داشت: نمایندگان ادواری مجلس در استان قزوین به نظر میرسد طی دوران نمایندگی خود رویه یکسانی را در خصوص ارتباط با رسانهها در پیش گرفتهاند تا جایی که تعدادی از آنها با داشتن رسانه مستقل، خود را تا حدودی نیز بینیاز از سایر رسانهها میدانند و از طریق آن دیدگاه و محورهای کاری خود را چه از طریق رسانههای نوشتاری و یا مجازی بیان کردهاند.
به نظر میرسد این تعداد نماینده در اصل با رسانهها بیگانه بوده و این مساله در طول یک دوره چهار ساله نیز به وضوح احساس شده و به همین لحاظ میتوان اذعان داشت که نگاه این دست از نمایندگان برای پیشبرد امور خود در جهت خدمترسانی به مردم در حوزه رسانه تخصصی، کارشناسی و محکم نبوده است.
با این وجود، تاکنون کمتر دیده شده نمایندهای از یک رسانه یا خبرنگاری توانمند و آگاه به مسایل جاری روز و نیز آشنا با وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، که اتفاقا اشرافیت کاملی نیز در اوضاع منطقه و استان خود دارند، برای پیشبرد اهداف و امور کاری خود استفاده کرده باشد.
این در حالی است که اصحاب رسانه در طول دوره خدمتی یک نماینده هیچگاه مورد حمایت، قدردانی و یا تجلیل قرار نگرفته و در عین حال نیز حتی در روز خبرنگار یا به دیدار خبرنگاران نمیروند و یا اینکه در حد چند دقیقه گپ و گفت و گو نزد آنان حاضر شده و برای این کار خود نیز همانند سایر موارد دلایل و توجیهات خاصی را دارند.
شاید بتوان اینگونه اظهار داشت که تنها در صورتی یک رسانه به دید نماینده مجلس میآید که آن رسانه خبری را برخلاف میل و تفکر وی برروی خروجی قرار دهد و آن وقت است که شاهد حضور و رویت نماینده در جهت پاسخگویی به خبر مندرج شده خواهیم بود.
نمایندگان مجلس، رسانه را تنها برای انعکاس اخبار خود و یا ارایه کننده عملکردشان تصور میکنند و نه به عنوان یک مرجع تاثیرگذار که بتواند سهم بسزایی در توسعه، رفع مشکلات و معضلات مناطق انتخابیه داشته و یا حتی بتوانند در تصمیم گیریهای نمایندگان موثر واقع شوند.
از سوی دیگر، برخی رسانهها با توجه به حوزه فعالیتی خود که بعضا تحلیلی و یا خبری هستند به طور طبیعی و برای تداوم حیات خود تن به برخی مسایل سفارشی از قبیل بزرگنماییهای خبری در حوزه عملکردی یک فرد نماینده میدهند که شاید ایراد خاصی نتوان به آن وارد کرد اما باید ضمن حفظ شان جایگاه خود، سعی کنند تا وظایف اصلیشان تحتالشعاع این گونه مسایل قرار نگیرد.
در خصوص ارتباط دوسویه بین رسانه و نمایندگان مجلس، حتی در دورهای که درون انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی قرار داریم کمتر کاندیدایی را شاهدیم که از رسانه به عنوان ابزار تحلیلی برای بیان دیدگاههای خود استفاده کند که این نوع نگاه، نگاه خوبی نیست چرا که اصحاب رسانه همواره به عنوان یک ابزار مهم فرهنگی جهت تنویر افکار عمومی در جامعه شناخته میشوند.
در عین حال نیز شاهد این مساله هم بودهایم که زمانی نماینده مجلس این استان به عنوان رییس کمیسیون فرهنگی مجلس هم بود اما متاسفانه خبرنگاران و رسانههای ما از او چیزی ندیدند و اتفاق نظر خاصی نیز در حوزه فرهنگی استان روی نداد که این مساله جای تاسف دارد.
نمایندگان ما هیچگاه و در هیچ مقطعی اقدام به برگزاری نشستهای خبری جهت بررسی و رفع چالش و مشکلات استان به عمل نیاوردهاند اما شاید با انجام این گونه کارها، یعنی همراهی کردن با رسانه ها و اصحاب قلم آنان نیز در تصمیمگیری خود در صحن مجلس قویتر عمل میکردند و اینکه ارزیابی مثبتی نیز از نمایندگان ادوارهای گذشته مجلس در عین اینکه رفاقتی نیز بین آنان با برخی خبرنگاران حاکم بوده، ایجاد نشده که باید به این مساله به صورت کلانتر پرداخته شود.
مشاوران رسانهای، پاشنه آشیل نمایدگان مجلس هستند
به نظر میرسد نمایندگان مجلس، رسانهها را با یک حاشیه امن بیشتر میپسندند که این مساله زیاد جالب نیست چرا که روند محافظه کاری را در وجودشان تقویت میبخشد تا جایی که اگر نمایندگان ما با برشمردن اهمیت رسانه به عنوان عنصری مطالبهگر برای مردم، نگاه کنند بدون شک این مساله باعث تقویت بیشتر جایگاه اجتماعی آنان شده و تسریع بخش رفع مشکلات حوزه انتخابیه خود نیز خواهد شد و به همین منظور موارد ذیل به نمایندگان مجلس پیشنهاد میشود:
- داشتن یک مشاور رسانهای صرف به نمایندگان توصیه میشود تا جایی که متاسفانه وقتی یک نماینده وارد مجلس میشود بستگان آنان همه کارهشان میشوند که گاها اصلا تشخیص رسانهای هم ندارند و از بسیاری موضوعات هم عقب هستند و همین موضوع میتواند پاشنه آشیل آنان باشد.
- داشتن ارتباط غیررسمی و مستمر با رسانهها جهت اطلاع از آخرین وضعیت منطقه و حتی گرفتن راهکار از آنان.
- توجه به دیدگاه رسانهها، چرا که برخی از آنان به لحاظ اشرافیت به موضوعات مختلف نظرات و راهکارهایشان حتی از مسوولان رده بالای استان نیز قویتر و قابل توجهتر است.
- حمایت نمایندگان از رسانهها تا جایی که این روزها و با وضعیت اقتصادی حاکم بر کشور آنان با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند و این مساله بسیار نگران کننده است که یک نماینده به چنین موضوعاتی اشرافیت نداشته باشد چرا که با وجود آنکه در جهان امروزی که همه نیازمند اطلاع رسانی هستند و انجام این مساله نیز هزینهبر میباشد.
- البته همه چیز مسایل مالی نیست بلکه تقویت تجهیزات رسانهای و سختافزاری این موضوع بسیار حایز اهمیت است و نمایندگان با استفاده از پشتوانههای مالی پنهان و آشکارشان که همه به آن واقفیم باید اقدام به تهیه ابزارهای لازم در این خصوص کرده و با نگاه فرهنگی توام با تکریم به رسانه، نسبت به تقویت این جایگاه در استان اقدام کنند.
نمایندگان مجلس در هر شرایطی باید پاسخگوی افکار عمومی باشند
مهناز اسماعیلی، سردبیر روزنامه ولایت قزوین نیز در این رابطه اظهار داشت: رسانهها همواره در جوامع مختلف رابط بین مردم و مسوولان شناخته شدهاند که این مساله در مورد نمایندگان مجلس و اصحاب رسانه دوسویه باید باشد نه اینکه یک نماینده بخواهد تنها و یکجانبه اطلاعات، اخبار و عملکردش از سوی رسانهها انعکاس دهد اما از طرف دیگر، پاسخگوی سووالات و افکارعمومی نباشد.
متاسفانه این مشکل همیشه بوده و رسانههای استان قزوین نیز با آن همیشه دست و پنجه نرم کردهاند تا جایی که یک نماینده دوست دارد خبرش از طریق رسانهها اطلاعرسانی شود اما زمانی که خبرنگاری بخواهد در مورد موضوع خاص اتفاق افتاده آن را با فرد نماینده مطرح کند یا به او دسترسی پیدا نخواهد کرد و یا هم اگر وی را پیدا کنیم آنقدر از وقوع خبر گذشته که دیگر اهمیت و ارزش آن از بین میرود.
اینکه اگر نمایندهای، رسانه خاص خود را داشته باشد بد نیست و این مساله بیانگر آن است که وی به کارکرد و اهمیت رسانه پی برده و با آن آشناست اما این موضوع نباید به مالکیت شخصی وی تبدیل شود و اظهاراتش را تنها از این طریق به مردم انعکاس دهد چرا که در آن صورت جنبه منفی پیدا خواهد کرد.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان باید دید رسانهای داشته باشند نیز خواسته نابجا و غیر عقلانی نیست چرا که ارتباطات دوسویه بین آنها و رسانهها باعث میشود تا هم مردم بدانند که در حوزه انتخابیه آنان چه میگذرد و هم اینکه نمایندگان از همه وقایع و اتفاقات حوزه انتخابیه خود آگاهی پیدا میکنند.
یکی دیگر از معضلات ناشی از عدم ارتباط بین نمایندگان و رسانهها آن است که متاسفانه نگاه نمایندگان سایر شهرستانهای استان به رسانههای مرکز متغییر بوده تا جایی که آنان فکر میکنند تنها با رسانههای محلی خود بایستی ارتباط داشته باشند و مسایل سایر مناطق استان دیگر مربوط به آنان نیست.
شاید به جرات بتوان گفت تنها در دوره دهم و آن هم تا حدودی، نمایندگان مجلس استان توانستند خود را با رسانهها وفق دهند، اگرچه این میزان قانع کننده نبوده اما امیدواریم این روند در دورههای بعد پررنگتر باشد.
نمایندگان مجلس پاسخگوی مطالبات عمومی جامعه از طریق رسانهها باشند
متاسفانه برخی از نمایندگان پاسخگوی مطالبات عمومی جامعه به رسانهها و خبرنگاران نیستند و راهکار این موضوع آن است که در مرتبه نخست آنان از یک رابط رسانهای خبره و آگاه به مسایل روز بهرهمند باشند تا با قید فوریت بتواند پاسخگوی برخی از نیازهای فوری رسانهها باشد.
یک مشاور رسانهای و مطبوعاتی نماینده مجلس باید تمامی مسایل و مشکلات جامعه را بتواند به درستی و بدون کم و کاست رصد کرده به اطلاع نماینده برساند تا وی با بهرهمندی لازم از اطلاعات داده شده نسبت به رفع آنها اقدام کند.
لازمه همه اینها، داشتن نگاه رسانهای یک نماینده را می طلبد تا با نگاه فرهنگی به رسانه آن را به عنوان رکن چهارم دموکراسی بپذیرد و بداند که رسانه تاثیرگذار است و در عین حال نیز صرفا فضای مجازی را به عنوان یک رسانه، اصل کار خود قرار ندهد.
البته فضای مجازی به عنوان یک رسانه تاثیرگذار قابل تامل است اما رسانههای مکتوب و خبرگزاریها به علت ماندگاری اخباری که دارند تاثیرگذارتر هستند و جستجو در آنها راحت تر است و در عین حال نیز برگزاری مصاحبه و نشستهای دوجانبه نمایندگان مجلس با رسانهها به صورت متوالی باید در راس برنامههای آنان قرار گیرد تا هم اطلاع رسانی کنند و هم اطلاعات بگیرند.
بازخورد تعامل دوسویه رسانه با نمایندگان مجلس نیز در نهایت منجر به این خواهد شد که اطلاعات آنان نسبت به مسایل و مشکلات موجود جامعه بالاتر رفته و در گام بعدی نیز میتوانند با فراغ بال و در فرصتی مناسب نسبت به رفع آن اقدام کنند و نفع این مساله برای رسانه آن خواهد بود که به خاطر پل ارتباطی که با مردم و مسوولان دارد در نهایت به وظیفه ذاتی خود که همانا مطالبه گری و بیان کننده دغدغههای جامعه است، عمل کند.
رسانهها در کشورهای توسعه یافته پل ارتباطی بین حاکمیت و مردم هستند
علیمحمد مرادی، صاحب امتیاز هفته نامه حدیث قزوین در این رابطه گفت: رسانهها همواره در کشورهای توسعه یافته پل ارتباطی بین حاکمیت، یعنی قوای مقننه، مجریه و قضاییه با مردم محسوب میشوند که با توجه به وظایف نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان قوای قانونگذاری و نظارت، این مساله میطلبد که آنان برای پیشبرد امور نمایندگی خود ارتباط تنگاتنگ و مستمری با اصحاب رسانه در حوزههای انتخابیه خود داشته باشند.
امروزه و در عصر ارتباطات طوری شده که زندگی کردن بدون ارتباط داشتن با جهان بیرونی امکان پذیر نبوده و در عین حال نیز فاصله گرفتن با رسانه ها و یا حتی فاصله گرفتن با آن قابل تصور نیست.
شاید به جرات بتوان گفت که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی سعی دارند همیشه به علت مطالبهگری رسانهها به عنوان نماینده افکار عمومی جامعه از آنان دوری کنند و به همین منظور حتی برخی از آنان با گرفتن مجوز، برای خود نسبت به اطلاع رسانی و ارتباط با مردم اقدام کنند اما باید قبول کرد که ارتباط با تمام رسانهها میتواند بسیاری از مشکلات و چالشهای پیش روی آنها را مرتفع سازد.
بدون تردید تمام دغدغه رسانههای مکتوب، مجازی و خبرگزاریها بیان مشکلات مردم است که به نظر میرسد با فاصله گرفتن طیف خاصی مانند نمایندگان مجلس از آن دوری جسته و به عناوین مختلف سعی دارند تا با آنان ارتباطی برقرار نشود.
نمایندگان برای ارتباط با رسانهها باید در درجه نخست اعتقاد به این کار داشته باشند
ابتدا نمایندگان برای ارتباط دو سویه با رسانهها باید در گام نخست اعتقاد به این کار، یعنی نزدیکی و تعامل با رسانه را داشته باشند و معتقد باشند رسانهها زبان گویای جامعه و پل ارتباطی آنان با مردم هستند و اگر چنین نباشد این ارتباط وجود نخواهد داشت.
وجود کارشناسان رسانهای نزد نمایندگان برای تحلیل اوضاع نیز از جمله راهکارهای موجود خواهد بود تا جایی که کم بودن ارتباط نمایندگان با رسانهها به نظر میرسد به خاطر وعدههای سنگینی است که در ابتدا به مردم برای جلب رای اعتماد آنها می دهند اما بعد از انتخاب شدن چون باید پاسخگوی افکار عمومی در این زمینه باشند و از رسانهها، به عنوان مطالبهگران مطرح جامعه دوری میکنند تا پاسخگو نباشند.
رسانهها همواره یار و یاور نمایندگان مجلس بوده و هستند تا جایی که اگر نمایندهای نمیتواند با مردم ارتباط برقرار کند این رسانه است که میتواند بانی این کار شود و ارتباط را بین آنان برقرار کند تا جایی که هر نمایندهای که توانسته با رسانه ارتباط برقرار کند از شرایط بهتر و مقبولتری در نزد مردم برخوردار بوده است.
مشاوررسانهای یک نماینده باید کارشناس و خبره این کار باشد و نه از آشنایان و بستگان وی. در این صورت میتوان امیدوار بود که وی میتواند بخش عمدهای از مشکلات حوزه انتخابیه خود را مورد رصد خود قرار دهد.
یک نماینده حداقل ماهی یک مرتبه باید با رسانههای بخش انتخابیه خود ارتباط و تعامل داشته باشد که در این صورت در اجرای مصوبات خود نیز موفقتر عمل خواهد کرد.
درک و فهم رسانهای نمایندگان مجلس نسبت به گذشته بسیار بالاتر رفته است
سیدحسین بینیاز دیگر فعال رسانهای استان قزوین در این نشست اظهار داشت: بدون شک باید اذعان داشت که ما هر قدر جلوتر آمدهایم نسبت به گذشته درک و فهم رسانهای نمایندگان قزوین نیز بالاتر رفته، به ویژه با روی کارآمدن فضای مجازی و سایر رسانههای نوظهور نظارهگر آنیم که نمایندگان پیگیرتر از گذشته مسایل را دنبال کرده و در عین حال هم پاسخگوتر و حتی نقدپذیرتر هم شدهاند.
امروز اقبال مردم به امور رسانهای فراتر از رسانههای دیداری و شنیداری شده تا جایی که شاهدیم در دورترین نقاط استان عدهای جوان با ذوق رسانهای خود در فضاهای مجازی کانالهای خبری را ایجاد و دوربین به دست سووالات متقن و خوبی را از مسوولان میپرسند و حتی آنان را وادار به پیگیری معضلات و مشکلات هم میکنند.
این روزها شاهدیم که برخی از نمایندگان خود دارای نشریه بوده و با زبان گویای خود و در نقش مدافع، اقدام به بیان جزییات اقدامات خود می کنند، برخی نیز با ایجاد صفحات شخصی، پیشنهادات و نظرات خود را ارایه کرده، برخی نیز تنها بسنده به ارتباطات معمولی از طریق برخی رسانهها کردهاند با این تصور که اگر هر قدر در تیررس اخبار و اصحاب رسانه باشند بیشتر در معرض تهدید و تخریب قرار خواهند گرفت و برخیها نیز پا را فراتر از این نوع مسایل گذاشته و تلاش دارند تا کمتر در معرض اخبار باشند و سکوت پیشه کنند تا مصون بمانند.
البته در عین حال نیز احساس میشود نمایندگان مردم استان در مجلس و اصحاب رسانه نیز دارای وجه مشترکاتی باشند تا جایی که هر دو گوش شنوای مردم و مخاطبان خود قرار داشته و مردم هم از نمایندگان خود انتظار برآورده شدن انتظارات و وعدههای داده شده در زمان انتخابات را داشته که باید به انجام برسانند و رسانهها نیز عنصری برای بیان مطالبات مردم در نظر گرفته شده است.
باید دانست که یک رسانه به عنوان مطالبهگر علاوه بر انتقال و بیان مشکلات، از خود نمایندگان نیز میتواند مطالبهگر باشد و از آنان شفافیت بیشتری را بطلبند و به همین جهت امیدواریم در دوره جدید شاهد تعاملات بیشتر نمایندگان با رسانهها و برعکس، در جهت پاسخگویی به افکارعمومی، شفافیت در اظهار نظرها و اجرای وعدهها باشیم.
نزدیکی، تعامل و همفکری رسانه با یک نماینده بدون شک منجر به تصمیمگیریهای صحیح نماینده شده و در صحن مجلس نیز میتواند قوی تر عمل کند و از این رو نگاه امروزی نمایندگان به اصحاب رسانه باید گستردهتر و نزدیکتر به هم باشد.
نمایندگان مجلس و مسوولان بدون رسانه هیچ کارآیی ندارند
به عقیده بنده، مدیران، نمایندگان و مسوولان امر بدون رسانه هیچ کارآیی نخواهند داشت تا جایی که تصور کنید مسوولی عملکرد خود را بخواهد بازگو کند از چه طریقی به جز رسانه می تواند اقدام به انجام این کار کند به همین جهت مسوولان و نمایندگان ناچار هستند همواره ارتباط و تعامل مثبتی در این زمینه باهم داشته باشند.
در خصوص نمایندگان نیز باید اذعان داشت که فرد کاندیدایی که از روز نخست وارد عرصه کارزار انتخاباتی مجلس میشود بایستی از همان روز نخست سواد رسانهای خود را بالاتر ببرد چرا که امروز میبینیم برخی شهروندان حتی از عمکلرد تعدادی کاندیدا از همان روز تبلیغاتشان ناامید شده و با مشاهده برخی بداخلاقیهای تبلیغاتی اعتراف دارند که این گونه افراد که به جزییترین مسایل اجتماعی واقف نیستند چگونه میخواهند در مجلس قانون تصویب کند .
در بیان اظهار نظرها نیز یک فرد نماینده جوانب امر را باید به نحو صحیحی رعایت کند چرا که تمامی رفتارها و حرکت آنها در طول دوره تبلیغاتی و حتی نمایندگیشان ثبت و ضبط میشود و خبرنگاران نیز با ذکاوت خود نسبت به نگاه داشتن آن اقدام کرده تا روزی آنها را مطالبهگری کنند.
اصحاب رسانه نیز تلاش کنند تا زبان، قلم و اندیشه خود را صرفا در اختیار یک فرد و جریان خاص قرار ندهند و از آن سو نیز نمایندگان ما هم به دور از هرگونه گرایش رسانهای پاسخگو به مسایل باشند.
گاهی اوقات مشاهده میشود برخی نمایندگان در برابر بداخلاقیها، تحریف، افترا و نقدهای غیرمنصفانه جانب سکوت را رعایت کرده و در وقت مناسب پاسخ آن را میدهند که این نوع مسایل همواره قابل تقدیر بوده و البته نیز گاهی اوقات برعکس این قضیه صورت میپذیرد تا جایی که از کوره در رفته و نسبت به موضوعات بلافاصله واکنش نشان می دهند که نتیجه مطلوبی هم به همراه نخواهد داشت.