حتما واژه آب مجازی را زیاد شنیدهاید، میزان آبی است که یک کالا و یا یک فرآورده کشاورزی در فرآیند تولید مصرف میکند تا به مرحله تکامل برسد، در حقیقت آب مجازی را میتوان میزان آبی دانست که برای تولید یک کالا مورد نیاز است که معمولا هم با چشم دیده نمیشود؛ به عنوان مثال صبح که از خواب بیدار میشویم یک فنجان چای ۳۵ لیتر آب، یک برش نان ۴۰ لیتر، ۱۰۰ گرم پنیر ۵۰۰ لیتر، کفش چرم اگر گاوی باشد ۸۰۰۰ لیتر، پیراهن اگر نخی باشد ۴۱۰۰ لیتر، یک ساندویچ برای ناهار ۲۴۰۰ لیتر، یک سیب به عنوان میان وعده ۷۰ لیتر، یک پرتقال ۵۰ لیتر و تهیه یک غذای ساده مانند املت برای شام یک گوجه آن ۱۳ لیتر و یک تخم مرغ ۱۳۵ لیتر آب استفاده میکنیم.
این میزان آب در کنار آن حجم آبی است که در طول روز از موارد دیگری استفاده میکنیم که در این فهرست آورده نمیشود، این همان آب مجازی است که برای کشورهایی که با محدودیت و بحران منابع آبی روبهرو هستند، میتواند بسیار اهمیت داشته باشد، زمانی که ما به صادرات و واردات کالا و محصول با کشورهای دیگر میپردازیم، به نوعی در حال مبادله آب از نوع مجازی آن هستیم که باید در ایران که کشوری خشک و نیمه خشک است این کار با دقت بسیار زیادی انجام شود.
مثلا خوب است که کشور حدود یک میلیون تن نیاز هندوانه خود را تامین کند اما بد است که ۳ میلیون تن هندوانه بکاریم تا ۲ میلیون تن را صادر کنیم یا خوب است که کشور بتواند نیاز پسته خود را تامین کند اما این اشتباه است که فکر کنیم با صدور پسته میتوانیم به سرمایه بیشتری برسیم، محاسباتی که مرکز پژوهشهای مجلس درباره پسته که یکی از سودآورترین محصولات کشاورزی ما است انجام داده بود نشان داد که درآمد ما در یک سال از صادرات پسته ۳ میلیارد دلار بوده اما ارزش آبی که خرج همین میزان پسته کردیم ۵ تا ۶ برابر بیشتر از این درآمد بوده است.
رییس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو در این باره به خبرنگار علمی ایرنا گفت: مساله این است که گروهی در کشور به طور کلی مخالف کشاورزی هستند و میگویند نباید آب ارزشمند خود را در حوزه کشاورزی هدر دهیم در صورتی که در خیلی از کشورهای دنیا بحثی به نام امنیت غذایی وجود دارد و دولتها تلاش می کنند برخی از محصولات استراتژیک را تحت هر شرایطی در محدوده قلمرو خود کشت کنند تا کمترین خطر برای شهروندانشان به خصوص در مواقع جنگ، قحطی، سیل و زلزله پیش نیاید.
محمد درویش افزود: آمار تکاندهندهای وجود دارد و آن اینکه ما برای آن بخش از محصولات کشاورزی که به ضایعات تبدیل میشود و عملا به دست مصرفکننده نمیرسد در سال ۲۶.۷ دهم میلیارد متر مکعب آب مصرف میکنیم یعنی بیش از ۳ برابر نیاز ۸۰ میلیون ایرانی به آب در یک سال، یعنی عددی بیش از نیمی از تمام ذخایر سدهای کشور، این رقم بزرگی است؛ میلیاردها تومان برای سدسازی هزینه میکنیم، میلیاردها تومان هزینه میکنیم لولههای انتقال آب اجرا میکنیم تا این آب برود در مزرعه و به غذا تبدیل شود و ما از امنیت غذایی برخوردار شویم اما به خاطر اینکه سردخانه به اندازه کافی نداریم، روشهای دپوی ما غلط است، روشهای بستهبندی، برداشت محصول و حمل و نقل ما نادرست است تا ۳۰ درصد ضایعات کشاورزی داریم که باید مدیریت شود.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها، مراتع و آبخیزداری ادامه داد: از دیرباز حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب آب در اختیار ما بوده که از طریق شبکههای قنات یا کاریز به تولید کشاورزی اختصاص مییافت الان هم حرف ما این است به جای اینکه تلاش کنیم تا در هر محصولی خودکفا شویم و یا اینکه در شمار صادرکنندگان محصولات کشاورزی قرار بگیریم که به معنی صدور آب مجازی است، اولویت ما باید این باشد که بتوانیم در ۴ محصول استراتژیک کشور مانند گندم، جو، برنج و ذرت به اندازه نیازهای داخلی خود تولید داشته باشیم اما دیگر اجازه ندهیم این آب ارزرشمند ما برای تولید محصولاتی استفاده شود که میخواهیم با آنها پول تولید کنیم یا صادرات داشته باشیم.
وی تاکید کرد: بنابراین نباید اسیر این تفکر شویم و فکر کنیم که با صادرات سیب، خیار و هندوانه برای کشور اشتغال ایجاد کرده و به کشور کمک میکنیم؛ اگر سفرههای آب زیرزمینی ما خالی شود و یا اگر با پدیده فرونشست زمین روبهرو شویم آن وقت خطرات آن میتواند بسیار پایدار باشد و مشکلات زیادی ایجاد کند، میدانیم که نرخ فرونشست زمین در ایران بالاترین نرخ تمام کره زمین است، فقط در قرن ۲۱ دو بار نرخ فرونسشت زمین را شکستیم یک بار در سال ۲۰۱۰ در جنوب تهران با ۳۶ سانتیمتر در دشت شهریار که میشود ۹۰ برابر شرایط بحرانی، در ابردژ در ورامین ۲۵ سانتیمتر و در معین آباد ورامین ۲۲ سانتیمتر، آیا تلنگری به ما خورد؟ چه کسی صحن بهارستان را لرزاند و گفت که زمین دارد زیر پای ایرانیان فرو میرود؟ کدام دانشگاه بیانیه داد؟ هیچ اتفاقی نیفتاد تا اینکه در سال ۲۰۱۵ نرخ فرونشست زمین رسید به ۵۴ سانتیمتر در سال در فاصله دشت فسا تا جهرم، یعنی ۱۴۰ برابر آن چیزی که در اتحادیه اروپا به آن میگویند شرایط بحرانی، که جای تامل دارد.
درویش اظهار داشت: جایی که فرونشست زمین اتفاق میافتد به آن میگوییم سرزمین مرده، اگر قرار باشد این سرزمین مرده تابآور و دوباره احیا شود و ژینایی خود را به دست آورد حداقل باید ۵۰ هزار سال صبر کنیم، همه داستان تمدن ایرانی در طول ۵ هزار سال گذشته است، الان باید ۵۰ هزار سال صبوری کنیم تا بتوانیم این خطاها را جبران کنیم آیا باز هم تلنگری به ما خورده شد؟ آیا الان جلوی صادرات محصولات کشاورزی را به بهانه اشتغال گرفتیم؟ نه، همچنان وزارت جهاد کشاورزی با افتخار میگوید مثلا اینقدر تن سیب یا اینقدر تن مرکبات و محصولات جالیزی مانند خیار و هندوانه صادر میکنیم، در واقع در این شرایط است که امنیت غذایی ما بیشتر به مخاطره میافتد اینجاست که بیشتر آسیبپذیر میشویم و ممکن است دشمنان بیشتر از ضعف ما استفاده کنند.
وی تصریح کرد: در کشوری که میانگین ریزشهای آسمانی آن یک سوم میانگین جهانی و تبخیر آن دستکم ۵۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی است زندگی میکنیم پس باید تا آنجا که امکان دارد ارزش منابع آب خود را بدانیم و به جز برای تولید محصولات استراتژیک و نیازهای داخلی اقدام به تولید محصولات کشاورزی یا دامی با هدف صدور آنها نکنیم این کار مانند صادر کردن الماس در قبال گرفتن شکلات و کار اشتباهی است.
درویش تاکید کرد: باید سراغ توسعه معیشتهایی برویم که کمترین وابستگی به منابع آب و خاک دارند، باید زیرساختهای خود را در حوزه استحصال انرژیهای نو به خصوص بادی و خورشیدی و همچنین در مسیر توسعه کسب و کارهای سبز تقویت کنیم و به سراغ تولید محصولات ثانویه برویم یعنی به جای خام فروشی آنها را به محصولاتی تبدیل کنیم که ارزش افزوده بیشتری دارند چه در حوزه معدن و چه در حوزه صنعت گردشگری که حرفهای زیادی در بخشهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی برای گفتن داریم.
رییس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو گفت: باید بتوانیم از محل دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای ما مانند خلیج فارس و دریای عمان و ترانزیت آن پول تولید کنیم مانند کاری که الان بندر چابهار برای افغانستان انجام میدهد، کشور ما میتواند برای تمام کشورهای آسیای میانه این کار را بکند ما میتوانیم در حکم قلب جاده ابریشیم باشیم و از این مزیتها پول پایدار تولید کنیم.
وی درباره نقش بندر چابهار در قبال افغانستان توضیح داد که الان تنها مسیر تردد افغانستان به آبهای آزاد، بندر چابهار است و چون این کشور متحد امریکاست به همین خاطر امریکا بندر چابهار را از محدوده تحریمها خارج کرده است که مانند همین مزیت را در بقیه بندرها برای کشورهای آسیای میانه هم میتوانیم داشته باشیم.
وی تصریح کرد: باید تاکید کنم که کسی مخالف این نیست که محصولات استراتژیک کشور را خود کشور تولید کند یعنی ما حتما باید در محصولاتی مانند گندم، جو، برنج و ذرت خودکفا باشیم تا مورد هجمه قدرت های جهانی قرار نگیریم تا ما را مورد فشار قرار ندهند اما بیشتر از این یک خطای راهبردی است، اگر با این روشها ذخایر استراتژیک آب شیرین خود را از دست بدهیم اتفاقا آن زمان، ممکن است بیشتر تحت فشار نیروهای خارجی قرار بگیریم.
درویش ادامه داد: این اشتباه است که به هر قیمتی بر طبل کشاورزی ناپایدار بکوبیم چون میخواهیم در تمام محصولات خودکفا شویم، این خطاست در کشوری که در کمربند خشک جهان قرار گرفته میانگین ریزشهای آسمانی آن یک سوم میانگین جهانی و تبخیر ۵۰ درصد بیشتر از تبخیر جهانی است، تمام تخممرغها را در سبدی بچینیم که چشم ما به آسمان باشد، که اگر یک سال باران نیاید خسارت شدید از خشکسالی ببینیم و اگر یک سال باران بیشتر از حد بیاید خسارت شدید از سیل ببینیم، ما باید چیدمان توسعه را به نحوی طراحی کنیم که کمترین وابستگی را به منابع آب و خاک داشته باشیم.
درویش درباره نقش سد در این فرایند اظهار داشت: ایران یکی از کشورهای پیشتاز در سدسازی بوده است، مثلا سد کریت در طبس ۷۰۰ سال قدمت دارد هر کدام از متخصصان فن آبیاری از همه جای دنیا این سد را دیدند شگفتزده شدند که چگونه توانستید سازهای با این ارتفاع و با ساروج بسازید که ۷۰۰ سال دوام بیاورد، تا قرن بیستم این مرتفعترین سازه بود بعد ما با این سد چه کار کردیم؟ آمدیم دقیقا روی آن یک سد زدیم و سد کریت را محو کردیم یعنی ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه کردیم تا یک صندوق ارزی پایدار خود را در کریت طبس نابود کنیم، این در حالی است که پشت آن هم آب جمع نمیشود چون اگر قرار بود سدی به این ارتفاع پشت آن آب جمع شود دیگر کریت از بین رفته بود، کریت در ۷۰۰ سال دوام آورد چون آن زمان میدانستند این حوضه آبخیز حداکثر پتانسیل آن چقدر است.
وی ادامه داد: معمولا هیچ کسی نباید با سدسازی مخالفت کند چون سدسازی یکی از ابزارهایی است که با کمک آن میتوانیم آب را مدیریت کنیم در برخی از مناطق جهان از جمله ایران وقتی هیچ راه دیگری برای تامین آب شرب پایدار مردم وجود نداشته باشد مجبوریم منابع و ذخایری را درست کنیم که خیالمان راحت باشد اگرنه باید به مهاجرت تن بدهیم، در دهههای ۳۰ و ۴۰ مهاجرت بزرگی در زابل اتفاق افتاد چون تمام چشمانداز آبی آنجا هامون بود و اگر یک سال هامون به خاطر هیرمند خشک میشد دیگر هیچ آبی نبود و مهاجرتهای بزرگی اتفاق میافتاد که در طول تاریخ ایران رخ داده است.
درویش افزود: پس باید برای تامین آب شرب مردم حتما ذخایر استراتژیک داشته باشیم و نباید فقط به آبهای سطحی و بارندگی متکی باشیم، بارها گفته شده که ۸ میلیارد متر مکعب آب شرب نیاز داریم اما سوال مهم این است که به برای ۸ میلیارد چقدر باید مخزن بسازیم؟ دو برابر؟ سه برابر؟ چهار برابر؟ پنج برابر؟ ۶ برابر؟ اگر ۶ برابر آب مورد نیاز شرب خود مخزن بسازیم میشود ۴۸ میلیارد متر مکعب یعنی تحت هر سناریویی این آب کافی است تا حالا نشده که میانگین ریزشهای آسمانی ما به ۲۰ درصد متوسط برسد اما ما میگوییم حتی برای آن هم مخزن بسازیم، الان مخازنی که در کشور ساخته شده بیش از ۸۰ میلیارد متر مکعب است یعنی ۱۰ برابر نیاز آب شرب، برای آن ۷۰۰ هزار میلیارد تومان پول خرج کردیم و میگوییم که باید تا ۱۳۰ میلیارد متر مکعب مخزن بسازیم.
وی ادامه داد: این در حالی است که وزیر نیرو در دولت یازدهم گفته بود که ما در سدسازی افراط کردیم و باید حدود ۴۷.۶ دهم میلیارد متر مکعب مخزن میساختیم اما بعد از سیل های اخیر یک سری از سدسازها شروع کردند به ماهیگیری از این آب گل آلود و گفتند که باید تعداد سدها و مخازن بیشتر شود آنها مدعی شدند که باید حجم مخازن به ۱۳۰ میلیارد متر مکعب برسد این در حالی است که تمام آب قابل استحصال ما در کشور ۱۰۰ میلیارد متر مکعب است و مشخص نیست آن ۳۰ میلیارد متر مکعب را از کجا میخواهند تامین کنند.
رییس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو تاکید کرد: پس برای کشاورزی و صنعت نباید سد بزنیم بلکه فقط باید برای تامین آب شرب سد احداث کنیم، آب مورد نیاز کشاورزی و صنعت باید از مازاد آب سطحی و زیر زمینی تامین شود همانطور که پدران ما با قناتها و کاریزها این کار را میکردند.