ترس آنهایی که میگفتند نمیآیند، از انتخاب فلان فرد برای فلان کرسی بهارستان نبود، آنان از این مردم میترسند، از همین هایی که در سرما و گرما میآیند، پای انقلابشان مهر تایید میزنند و دهان دشمنانشان را میبندند.
گاهی دلشان از سیاسیهای داخلی گرفت، گاهی گرانی کمرشان را خم کرد، گاهی هم دلشان از رفتن عزیزانشان شکست، داغ آخرین عزیز هنوز برایشان تازه است، همانی که منطقه را امن و داعش را ریشه کن کرد و حالا جای خالیش بیشتر از هر زمان دیگری به چشم میخورد اما با رفتنش امانتی گران بر دوش همه ایرانیها گذاشت و گفت: امروز قرارگاه حسین بن علی(ع)، ایران است.
بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند، اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص)، جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند، بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر(ص) شما چه نگاهی داشت و چگونه با پیامبر خدا (ص) و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
و امروز از همان زمانی که خورشید از پشت ابرهای بارانی شب گذشته بیرون آمد، قطره قطره ملت در دریای وطن دوستی روانه شدند و پای صندوق های رای آمدند و هنوز که یکی دو ساعتی از زمان قانونی اخذ رای گذشته، پای صندوق ها مانده اند، نه که بمانند، که ماندن رسم مردان است، آمدند رایشان را در صندوق ریختند و رفتند و به دیگران توصیه کردند تا زودتر به تکلیفشان عمل کنند.
شناسنامه اش جای مهر ندارد، با افتخار نشان میدهد و میگوید: پیروز این انتخابات منم، مهم نیست نام چه کسی از صندوق بیرون بیاید همین که دشمن دید ما آمدهایم برایم کافی است چون پیروزیم.
دوستی هم میگفت، دختر کوچک یکی از آشناها وقتی فهمید میخواهم پای صندوق بروم اصرار کرد با من همراه شود، بین راه دیدم شناسنامه اش را برداشته، به او گفتم ۹ سال داری و نمی توانی رای بدهی، ناراحت شد، رای خودم را دادم تا آیلین کوچولو آن را در صندوق بیاندازد.
پیرمردی که به زور عصایش راه می رفت، شانه به شانه پسرش در مرزی ترین نقطه کردستان در شهر بانه پای صندوق اخذ رای آمد.
یک قرن و ۱۸ سال از عمرش گذشته و در فراز و نشیب روزگار پا به پای وطن به پیش آمده است، حسن حسین زاده اهل بخش نمشیر بانه است و میگوید: کشورم و هموطنانم را دوست دارم و برای همین آمدهام رای بدهم.
ننه مستوره بیجاری هم مسن ترین بانوی ایران نام گرفته و سن شناسنامهاش روی عدد ۱۳۲ است، اگر چه نامش در گینس ثبت نشده، اما در شناسنامهاش جا برای ثبت مهر نیست.
حمله روسها به ایران را به یاد دارد و چشمش برای دیدن یاریش نمیکند، پسرش میگوید: از هیچ انتخاباتی جا نمانده و بعد از انقلاب است که معنای امنیت را با همه وجودش درک کرده، برای همین پای ثابت انتخابها است.
بعضیها، با اولین حضورشان در انتخابات و برگه رای و اولین مهر شناسنامه سلفی میگیرند، یکیشان بلافاصله در شبکههای اجتماعی حضورش را به اشتراک میگذارد.
در هر سن و سالی و با هر سلیقه سیاسی و هر زبان و قومیتی همه برای ساختن ایران قوی پای کار آمدهاند میخواهند انتخاباتی قوی داشته باشند و مجلسی قوی را در راس امور قرار دهند، چون میدانند منتخبینشان عصاره فضائلشان خواهد بود.
امروز سرانگشت کردستانی ها رنگ آبی جوهر نگرفت، برای حفظ بهداشت آن را اختیاری کردند، اما نیازی به رنگ آبی نبود، اینجا دلها به رنگ پرچم سرخ و سفید و سبز کشور عزیزمان ایران درآمد.
طبق اعلام ستاد انتخابات استان کردستان در این استان کمتر از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر واجد شرایط رای دادن هستند که از این تعداد ۵۸ هزار و ۲۴۰ نفر رای اولی هستند، دستاندرکاران انتخابات برای جمع آوری آرای مردم این استان یک هزار و ۲۳۴ شعبه پیش بینی کردهاند.
استان کردستان دارای پنج حوزه انتخابیه و ۶ نماینده در مجلس شورای اسلامی است، (حوزه انتخابیه سنندج شامل شهرستانهای سنندج، کامیاران و دیواندره ۲ نماینده، حوزه انتخابیه بیجار یک نماینده، حوزه انتخابیه قروه شامل شهرستانهای قروه و دهگلان یک نماینده، حوزه انتخابیه سقز شامل شهرستانهای سقز و بانه یک نماینده و حوزه انتخابیه مریوان شامل شهرستانهای مرویان و سروآباد یک نماینده) است.
استان کردستان بر اساس آخرین سرشماری نفوس مسکن سال ۱۳۹۵ دارای یک میلیون و ۶۰۳ هزار و ۱۱ نفر جمعیت است که بر اساس اعلام مرکز آمار ایران در ۱۰ شهرستان، ۳۲ شهر، ۳۱ بخش، ۸۶ دهستان، حدود یک هزار و ۷۰۰ روستا ساکن هستند که ترکیب جمعیتی آن شامل ۲۹ درصد ساکنان روستایی و ۷۱ درصد ساکنان شهری است.