تهران- ایرنا- اعلام نرخ چهل و دو و نیم درصدی مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم باعث شده بسیاری از نخبگان و صاحب‌نظران سیاسی به دلایل پیدا و پنهان کاهش میزان حضور شهروندان پای صندوق‌های رای توجه ویژه‌ای نشان دهند.

بنا بر اعلام وزارت کشور در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۴۲.۵ درصد از واجدان شرایط آرای خود را به صندوق‌های رای‌گیری ریخته‌اند و بقیه مردم به علل مختلف در انتخابات شرکت نکرده‌اند. بر اساس این آمار از میان ۵۷ میلیون و ۹۱۸ هزار و ۱۵۹ نفر واجد شرایط رای‌دهی، روز جمعه دوم اسفند ۲۴ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۴۰۴ نفر رای دادند. البته باید توجه داشت میزان مشارکت در شهرهای بزرگ از میانگین کشور هم پایین‌تر بوده است.
این میزان از مشارکت، کمترین نرخ مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی در طول سال‌های بعد از انقلاب است. بنابراین ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین پرسشی که بعد از اعلام رسمی آمار مشارکت در انتخابات بین نخبگان و مسئولان کشور طرح شد چرایی کاهش مشارکت و عدم اقبال بخشی زیادی از مردم به انتخابات مجلس شورای اسلامی است؛ اینکه چه دلایلی باعث شده مردم نسبت به انتخابات خانه ملت رغبت چندانی نشان ندهند و آمار مشارکت افت کند کلیدی‌ترین پرسش پیرامون انتخابات دوم اسفند است.

«عبدالرضا رحمانی فضلی» وزیر کشور در نشست خبری روز یکشنبه خود با خبرنگاران حاضر در ستاد انتخابات کشور، تلاش کرد به این سوال پاسخ دهد. او این میزان حضور و مشارکت را با توجه به ورود ویروس کرونا، شرایط سیاسی و مسائلی چون سقوط هواپیما، حوادث آبان و دی «کاملا قابل قبول» توصیف کرد. در واقع وزیر کشور از وقایعی نام برد که به زعم او منجر به کاهش مشارکت شده است. اتفاقات و وقایعی که بدون تردید در میزان مشارکت تاثیرگذار بوده و بخشی از پاسخ پرسش طرح شده است اما همه پاسخ نیست.

 رهبر معظم انقلاب هم روز یکشنبه در ابتدای جلسه درس خارج فقه با اشاره به فضاسازی منفی و پرحجم دستگاه‌های تبلیغاتی بیگانه علیه شرکت مردم در انتخابات، خاطرنشان کردند: این تبلیغات منفی از چند ماه قبل آغاز و با نزدیک‌شدن به انتخابات بیشتر شد و در دو روز آخر نیز به بهانه یک بیماری و ویروس، رسانه‌های آنها از کمترین فرصت برای منصرف کردن مردم از حضور در انتخابات چشم‌پوشی نکردند. ...آنها حتی با انتخابات ملت ایران نیز مخالف هستند چرا که نمی‌خواهند پدیده شرکت مردم به‌نام دین در پای صندوق رای و در خدمت انقلاب، به‌عنوان یک واقعیت تثبیت شود.

به صورت طبیعی مردم در انتخابات یا به طور کلی در اقداماتی همراه می‌شوند که آن را موثر در سرنوشت خود و اداره کشور تلقی کنند. مجلس شورای اسلامی یکی از قوای سه‌گانه کشور است که در قانون اساسی و قوانین عادی جایگاه بی‌بدیلی برای آن طراحی شده است. همواره این جمله که «مجلس در راس امور است» از بنیانگذار جمهوری اسلامی در رسانه‌ها و سخنرانی‌ها مطرح می‌شود.

شکل‌گیری این انگاره در جامعه که مجلس دیگر در راس امور نیست و بسیاری از تصمیمات خارج از خانه ملت گرفته می‌شود، می‌تواند یکی از عوامل مهم کاهش مشارکت در انتخابات دوم اسفند باشد. بی‌اعتبارسازی مجلس شورای اسلامی با دو اقدام و راهبرد کلی صورت می‌گیرد؛

۱- تبلیغات پیرامون فساد در مجلس شورای اسلامی

مجلس هم همانند نهادهای مختلف برکنار از فساد نبوده و در این زمینه نام شماری از نمایندگان در پرونده‌های مختلف دیده می‌شود. مجلس همانند قوه مجریه و قوه قضاییه دچار نقایصی در فرایندها است که منجر به بروز فساد در این نهاد شده است. اما مسئله‌ای که منجر به تفاوت تبلیغات رسانه‌ای و سیاسی برخی جریانات پیرامون فساد مجلس شده تلاش کلی طیفی از جریانات خاص در کشور برای بی‌اعتبارسازی نهادهای انتخاباتی کشور است؛ همانطور که در برخی شعارهای خود هم عامل مشکلات را انتخابات و انتخاب مردم معرفی می‌کنند. تلاش برای پررنگ کردن فسادها در نهادهای انتخاباتی و کتمان این فسادها در دیگر نهادها راهبرد کلی این جریانات است تا در نهایت به جامعه القا شود که نهادهای انتخاباتی سرتاسر دچار فساد و ناکارآمدی‌اند.

اعلام اینکه رد صلاحیت ۹۰ نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی عمدتا به دلایل فساد مالی صورت گرفته و تبلیغات گسترده روی این عدد از بارزترین مصداق‌های راهبرد مورد اشاره در انتخابات اخیر بود. در حالی روی این عدد مانور داده می‌شد که گروهی از این نمایندگان می‌گویند به دلایل دیگری از جمله برخی اظهارنظرها رد صلاحیت شده‌اند. این تبلیغات و همراهی برخی نهادها با این فضاسازی علیه مجلس، باعث شد «علی لاریجانی» رئیس مجلس هم در سخنانی نسبت به این فضا سازی‌ها واکنش نشان دهد.

در جامعه‌ای که از مشکلات اقتصادی رنج می‌برد و تبعیض و احساس تبعیض در آن جامعه بالا است قطعا این تبلیغات می‌تواند در سطح جامعه اثر گذار باشد. این تبلیغات و تلاش‌های برخی جریانات باعث شده مردم  تلقی مثبتی نسبت به فضای عمومی مجلس نداشته و آن را محلی برای رانت و بروز فساد تلقی کنند. در واقع در تصور بخشی از مردم، مجلس شورای اسلامی تبدیل به بستری شده که افرادی وارد آن می‌شوند تا منافع فردی خود را دنبال کنند و مقید به منافع عمومی جامعه نیستند.

۲- زیر سوال بردن جایگاه مجلس در تصمیمات مهم

راهبرد دومِ بی‌اعتبارسازی مجلس در افکار عمومی که به باور برخی ناظران یکی از عوامل کاهش مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده، تقویت انگاره حذف مجلس در تصمیم‌گیری‌های مهم در کشور است.

برخی از مردم احساس می‌کنند مجلس شورای اسلامی به جای اینکه در راس امور باشد در انتهای امور است و نقش مهمی در اداره کشور ندارد و بنابراین رای دادن و انتخاب نماینده هم چندان امر مهم و حائز اهمیتی نیست. به عنوان مثال مجلس لوایح مبارزه با پولشویی را تصویب کرد اما با وجود تصویب مجلس، این لوایح از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام معطل نگه داشته شد و در نهایت باعث شد ایران وارد لیست سیاه FATF شود.

 تلاش جهت کم اهمیت جلوه دادن مجلس شورای اسلامی یکی از عواملی است که به باور ناظران سیاسی باعث کاهش مشارکت در انتخابات پیش‌رو شده است. مسئله نظارت استصوابی و نبود تکثر در بین افراد تایید صلاحیت شده، اتفاقات سیاسی مثل حوادث آبان و دی، سقوط هواپیما اوکراینی و نگرانی‌ها از شیوع ویروس کرونا هم قطعا در این زمینه کاهش مشارکت موثر بوده‌اند. اما بنظر می‌رسد مسئله ریشه‌ای‌تر که در بلندمدت می‌تواند باعث تداوم قهر مردم از خانه خود شود بی‌اعتبار و کم اهمیت نشان دادن خانه ملت است.