این نشریه امروز (دوشنبه) در گزارشی با اشاره به ورود عربستان به جنگ یمن و هدف قرارگرفتن مراکز نفتی و حیاتی این کشور توسط نیروهای جنبش انصارالله افزوزد: حملات سپتامبر (شهریور - مهر ) گذشته به ۲ مرکز نفتی "آرامکو" عربستان در " بقیق " و " هجره خُرَیص" را باید نشانه شکست راهبردهای توسعه طلبانه " محمد بن سلمان " ولیعهد سعودی دانست.
در این حمله جنبش انصارالله توانستند "پاشنه آشیل" عربستان را آتش بزنند و از تولید ۵.۷ میلیون بشکه نفت این کشور که معادل ۵ درصد از تولید جهانی است، جلوگیری کنند و از همه مهمتر نشان دهند که جاه طلبیهای منطقه ای عربستان از پتانسیلهای نظامی، سیاسی و لُجستیکی آن بیشتر است.
رصیف ۲۲ اضافه کرد: در پی این حملات، نظام سیاسی عربستان فرمول جدیدی را پذیرفت و موافقت کرد که با جنبش انصارالل مذاکره کند و بیش از ۸۰ درصد حملات خود به یمن را کاهش دهد و در مقابل این جنبش نیز حملات خود را متوقف کنند. این، قبول ضمنی شکست بود، زیرا جنبش انصارالله ضمن آنکه از پیشروی ارتش عربستان جلوگیری کردند، بلکه توانستند دشمن را در خاکش مورد هدف قرار دهند.
رصیف ۲۲ با اشاره به اینکه ولی در نهایت آتش بس محقق نشد، ادامه داد: به هر حال حتی این هدف عربستان ( آتش بس ) نیز حاصل نشد و جنبش انصارالله حملات خود را افزایش دادند و بخش عمدهای از حملات ارتش سعودی به یمن را خنثی کردند.
این نشریه به شکست های گذشته عربستان در عراق، سوریه و لبنان اشاره کرد و افزود: آنچه که در یمن اتفاق می افتد، تنها یکی از مراحل عقب نشینی استراتژیک عربستان پس از ناکامی در عراق، سوریه و لبنان است و اکنون در صدد است تا شکست در یمن که آن را "حیاط خلوت" خود می داند، تکرار کند.
نشریه یاد شده ایجاد شکاف بین صفوف متحدان عربستان، شکست متحدان آمریکا در پشتیبانی کامل از عربستان برای تحقق جاه طلبی های این کشور، عدم قدرت برای جذب بیشتر متحدان منطقه ای و ضعف در آموزش و عملیات نظامی را از دلایل شکست سعودیها در یمن دانست.
نویسنده مطلب با اشاره به اینکه حملات هوایی راه را برای برتری نظامی هموار میکند، تصریح کرد: اما مهاجم، پیروزِ نهایی نخواهد بود، مگر اینکه سربازان یا دوستان پیاده نظامش در زمین حضور داشته باشند.
رصیف ۲۲ با طرح این سوال که " آیا عربستان در تامین دوستانش در زمین موفق بوده است " ادامه داد: بر خلاف ایران، عربستان نتوانسته شبکهای از متحدان کارآمد را در یمن تشکیل دهد، زیرا در شناسایی متحدان و شناسایی مخالفان سردرگم است.
نشریه رصیف ۲۲ آورده است: سیاست عربستان بسیار سردر گم است و به همین دلیل متحدان سنتی از این کشور دور شدهاند و یا حتی در زمانی که به حمایت آنها نیاز داشت، به آنها حمله میکند.
عربستان در سطح ایدئولوژیک نیز نتوانسته گفتمان منسجمی را ایجاد کند و متحدان ایدئولوژیک تشکیل دهد.
نویسنده گزارش رصیف ۲۲ در ادامه به اختلاف عربستان با متحدانش در جنگ یمن اشاره کرد و نوشت: در حالی که ریاض از "عبد ربه منصور هادی " (رییس جمهوری مستعفی و فراری یمن) حمایت میکند، موضع ائتلاف سعودی و امارات درباره آن یکی نیست و رسانههای عربستانی نیز غالبا یک حمله رسانهای علیه وی انجام میدهند و او را به خیانت متهم میکنند.
عربستان نتوانسته روابط خود را با متحدان محلی بطور مداوم و منظم تثبیت کند و اعتماد آنها را به دست آورد و بیاعتمادی بین نظام سعودی و قبایل ساکن در منطقه مرزی بین یمن و عربستان از شرق در منطقه " المهره " تا " نجران " ، " جیزان " و " عسیر " وجود دارد.
نتیجه اعتماد به آمریکا
رصیف ۲۲ در ادامه آورده است: بر خلاف ایران، عربستان برای دفاع از خود کاملاً به تواناییهای نظامی وابسته است و این به اتحاد استراتژیک با آمریکا بستگی دارد.
این نشریه با اشاره به اینکه "دونالد ترامپ" دوست ندارد وارد جنگها و بحرانهایی شود که به ضرر آمریکا تمام می شود، افزود: شروع اتحاد عربستان با آمریکا در دوره ترامپ برای آمریکا درخشان بود، زیرا او ( ترامپ ) میخواهد برای تامین امنیت عربستان از این کشور باج خواهی کند و در مقابل تامین امنیت متقاضی پول بوده است.
پس از حمله به پالایشگاه آرامکو، آمریکا با همپیمان خود که مورد حمله قرار گرفت همکاری نکرد، بلکه به دنبال آن بود تا عربستان بیش از پیش مشتری سلاح های ساخت آمریکا باشد و پول های بیشتری را برای به دست آوردن سامانه های دفاعی به آمریکا پرداخت کند.
رصیف ۲۲ افزود: عدم موفقیت سامانه دفاع موشکی آمریکا برای جلوگیری از حمله هواپیماهای بدون سرنشین ارزان قیمت جنبش انصارالله باعث شد تا عمق خاک عربستان مورد هدف قرار گیرد و این کشور را به فکر خرید سامانه موشکی "اس ۴۰۰ " از روسیه اندازد و از اعتماد تاریخی ریاض به واشنگتن که امنیت خود را به آن سپرده است، بکاهد.
اتحاد بدون متحدین
رصیف ۲۲ نوشت: یکی از عوامل تعیین کننده در موفقیت راهبردهای منطقهای، توانایی تشکیل اتحادیه است و قدرتهای بزرگ منطقهای بخشی از قدرت خود را در ترغیب همپیمانان برای به صف کردن آنها در مبارزاتشان می دانند، اما عربستان در این خصوص کاملاً ناکام بوده است.
رصیف نوشت: عربستان افزون بر اینکه نتوانسته در یمن متحدانی جذب کند، بلکه در سطح بینالمللی نیز قادر نیست دامنه متحدان خود را گسترش دهد. پس از اینکه نتوانست مصر را برای مشارکت در جنگ یمن راضی و یا پاکستانیها را وسوسه کند، سودان هم پس از دوره " عمر البشیر " از ادامه شرکت در عملیات جنگی که نشانه های پیروزی در آنها ظاهر نمیشد، عقب نشینی کرد و امارات نیز نیروهای نظامی خود را درد یمن کاهش داد.
این نشریه عرب زبان در عین حال به این نکته اشاره کرد که ممکن است عربستان از ابزارهای خوبی برای دستیابی به متحدان منسجم منطقهای برخوردار باشد، اما جنگ یمن نشان داد که این کشور فاقد یک دیدگاه راهبردی منسجم است.
نیروهای نظامی عربستان کارایی ندارند
" مایکل نایتز " از موسسه واشنگتن گفته است: به رغم هزینههای گسترده ارتش عربستان که با ۵۱ میلیارد دلار در سال گذشته ( ۲۰۱۹ ) به لحاظ ارزش تجهیزات نظامی پس از ایالات متحده و چین در رتبه سوم جهانی قرار دارد، اما عملکرد نیروهای نظامی این کشور در منطقه ناامید کننده است.
نیروهای مسلح سعودی از بحران های ساختاری و آموزشی رنج میبرند و به همین دلیل کارآیی رزمی آنها ضعیف است.
بر اساس گزارشی که توسط "نیویورک تایمز" منتشر شد، ارتقای درجه این نیروها بر اساس وابستگیهای قبیلهای، خویشاوندی و مذهبی و نه صلاحیت حرفهای انجام میشود و نیروهای هوایی و زمینی عربستان از توانایی بسیار کمی برخوردارند.
رصیف افزود: ناکامی نظامی و سیاسی عربستان در یمن به حدی بزرگی است که باعث شد تا رهبران سعودی مجبور به مذاکره با جنبش انصارالله به میانجیگری عمان شوند و برای امیدواری به انجام مذاکرات زمینه تبادل آزادی زندانیان دو طرف را به وجود آورند.
این مذاکرات و توافق انجام شده برای کاستن از حملات به یمن و کاهش نیروها در این کشور این ذهنیت را به وجود می آورد که عربستان به دنبال خروج امن از یمن و تسلیم شدن مقابل واقعیتها است که امکان پیروزی سعودیها را تعیین نمیکند.
این نشریه تاکید کرد: جنگها تعادل قدرت را در زمین تعیین می کنند و شکست سعودیها در یمن ممکن است شروع جدیدی برای تراز موازنه قدرت در منطقه باشد.
رصیف ۲۲ نوشت: پس برای مملکتی که وارد جنگ شد و جاه طلبان آن ادعا می کرد که رهبری و نبض منطقه را در دست دارد، نیازمند رهبر و توانایی جدی تر از آنچه در فیلمهای انیمیشن و جنگهای بازیهای الکترونیکی وجود دارد، است.