روزنامه ایران در بخشی از گزارشی با عنوان «یک ویروس تاریخی» آورده است: معاون رئیس سازمان تعزیرات از کشف انباری در تهران با ۵۰۰ هزار ماسک و مواد ضدعفونی خبر داد. مرد جوان تهرانی با همدستی زن چینیاش نیم میلیون ماسک را در پارکینگ خانه احتکار کرده بود. اخبار گرانفروشی مواد ضدعفونی و ماسک در تهران و دیگر شهرها درحالی به گوش میرسد که همه در تب اخبار کرونا دلهرهای بیسابقه را تجربه میکنند. در شبکههای اجتماعی بسیاری از کاربران از گرانی و نایاب شدن ماسک و الکل ضدعفونی میگویند و از آن سو عکسهایی از دستفروشان خیابانی ماسک دست به دست میشود که با قیمتی بالا مشغول فروش هستند. چرا در مواقع بحرانی به خودمان رحم نمیکنیم؟ چرا اولین چیزی که در بحران فراموش میشود اخلاق است؟ آیا منفعت طلبی و سودجویی ویژگی بشری است یا جزئی از خلقیات ما ایرانیان؟ آیا ما در بحرانهای مختلف از روحیه و خلقیاتی تاریخی پیروی میکنیم؟ چرا انباشت تجربه اجتماعی نداریم و هربار در مواجهه با هر بحرانی به گونهای عمل میکنیم که انگار نخستین مواجهه ماست؟
در روزهایی که کشور درگیر کرونا شده بازهم مثل همیشه اخبار سودجویی برخی، فضا را ناامیدانهتر میکند؛ چرا ما خودمان هم به خودمان رحم نمیکنیم؟ در مقابل هم تا همین اندازه میتوانیم در شبکههای اجتماعی با بازنشر اخبار مربوط به احتکار و گرانفروشی مشغول آه و نفرین باشیم و ماجرا بماند تا بحران بعد. بعضی از کاربران با انتشار عکسهایی از جنگ تحمیلی که نشان میدهد سربازان با فداکاری ماسکهای شیمیایی را باهم قسمت میکردهاند، مینویسند: «این عکس را به کسانی نشان بدهید که مشغول احتکار ماسک هستند.»
کاربری با انتشار عکسی از سه موتورسوار در جنگ تحمیلی که دوتای آنها ماسک دارند و نفر سوم با چفیه دهان خود را بسته مینویسد: «از او پرسیدند چی شد که شیمیایی شدی؟ گفت سه تا رفیق بودیم و دوتا ماسک داشتیم.» بعضی اما مثل همیشه بحث را به ساز و کار مدیریتی کشور میکشانند مانند کاربری که نوشته است: «در همه کهکشان وقتی فرصتی باشد، کسانی هستند که سوءاستفاده کنند و جنسی را احتکار کنند. این به مدیریت جامعه برمیگردد که بتواند جلوی چنین چیزهایی را بگیرد.» در واقع در این دیدگاه اساساً بشر سودجو و منفعت طلب فرض شده و مسئولیت کنترل آن به سیستم مدیریتی واگذار میشود. همچون بهروز صفارینیا صاحبنظر اجتماعی که منفعت طلبی را ویژگی انسان میداند و معتقد است اگر فکر کنیم انسان موجودی اخلاقی است اشتباه کردهایم. او با اشاره به مدیریت بحران در کشور میگوید: «شرایطی که اداره کشور ایجاد میکند میتواند مردم را اخلاقی یا غیراخلاقی کند.»
صفاری نیا برخوردهای غیرمسئولانه محتکران را رفتاری ناخودآگاه میداند که از کمبود مدلها و الگوهای اخلاقی نشأت میگیرد: «این رفتار انسانی را میتوان با نظارت و کنترل بیشتر مسئولان کم کرد اما متأسفانه اینگونه نظارتها در کشور ما کمتر اتفاق میافتد و تا روزی که وارد بحران نشده باشیم، برنامه دقیقی هم برای نظارت نداریم.» او مدیریت آزمون و خطا بعد از هر بحران را از آسیبهایی میداند که همواره گریبانگیر ما بوده است. به بیانی دیگر درس نگرفتن از بحرانها و حوادث مکرری مثل سیل و زلزله تا بحرانهای سیاسی، اقتصادی مانند تحریم باعث میشود در کنار آن احتکار کالاهایی مانند پوشک بچه و دستمال کاغذی و رب گوجهفرنگی هم مردم را عصبانیتر کند.
مازیار طلایی کارشناس اجتماعی معتقد است باید با ریشهیابی خلقیاتی مانند سودجویی و منفعتطلبی به مقابله با آن بپردازیم. در این نگاه کلیت بشر مشکل دار نیست بلکه انسان هر جامعهای محصول تجربیات و حوادث تاریخی آن جامعه در نظر گرفته میشود: «خلقیاتی مانند میل به سودجویی ذاتی نیست بلکه ساخته میشوند و این ساخته شدن هم به خاطر روابطی است که مردم با ساختارهای فراتر از خود دارند که عمده این ساختارها و نهادها هم در بخش سیاستگذاری هستند. مردم الگوی تعاملات بین خودشان و نهادهای بالا دستی را در روابط خود با دیگران پیگیری میکنند.»
در گزیده ای از گفتوگوی روزنامه ایران با دو بیمار کرونایی در شهر قم که بهبود یافته اند، آمده است:
روحیه خود را نبازید، کرونا درمان می شود
زهرا خانهدار ۴۷ ساله ساکن قم است، کسی که حالا نامش جزو لیست بلند بالای بهبود یافتگان کرونا آمده، حدوداً دو هفته قبل با علائم سرماخوردگی به پزشک مراجعه میکند، تجویز دکتر برایش قرص سرماخوردگی و استراحت در خانه است، اما بعد از چند روز شرایطش وخیم میشود و اینبار با درد شدید در قفسه سینه، تب بالا، اسهال و استفراغ روانه بیمارستان کامکار قم میشود. گفتوگوی ما با او را درحالی میخوانید که زهرا از بیمارستان مرخص شده در سلامت کامل است و تنها برای احتیاط بیشتر در قرنطینه خانگی و دور از اطرافیانش میماند. شرایط او بعد از دو هفته به حالت کاملاً عادی برخواهد گشت.
از چه زمانی متوجه شدید که علائم بیماریتان شبیه سرماخوردگیهای عادی نیست؟
تقریباً از ۱۶-۱۵ روز پیش، علائم سرماخوردگی مثل آبریزش بینی و استخوان درد داشتم. به دکتر مراجعه کردم، برایم مثل همیشه چند قرص سرماخوردگی و استامینوفن تجویز کرد. با اینکه همه نکات را رعایت میکردم، اما حالم بهتر که نشد هیچ، روزبهروز استخواندردم بیشتر شد و قفسه سینهام هم درد گرفت. دوباره به پزشک عمومی رفتم و بازهم همان نسخه تکراری، تا اینکه روز پنجم، تب شدید، سرفههای ممتد و اسهال و استفراغ هم به سراغم آمد و به ناچار به بیمارستان رفتم. بعد از تقریباً ۵ روز، با سرم و داروهایی که به من زدند، تبم کاهش یافت.
وقتی با این علائم به بیمارستان رفتید، چگونه با شما برخورد شد؟
اول از ریه هایم عکس گرفتند. دکتر گفت ریه هایت عفونت کرده و باید بستری شوی. اصلاً حرفی از کرونا نزدند. ۳ بار آزمایش دادم و هر ۳ بار جواب منفی بود. با وجود این ۱۰ روز بستری شدم. روزهای اول در اتاق جداگانه بودم. بعد از آزمایشهای متعدد حدوداً ۲۴ ساعت که گذشت به اتاق عمومی آمدم، تقریباً ۶ نفر دیگر هم در اتاق بودند که میگفتند آنفلوانزا دارند.
مورد مشکوک در اطرافیانتان نبود؟
بههیچ وجه. من نه به حرم رفته بودم و نه حتی خارج از قم بودم. حیوان خانگی هم ندارم و هنوز معلوم نیست از کجا گرفتهام. من تنها با یکی از دخترانم در خانه زندگی میکنم که خداروشکر او حالش خوب است و هیچ علائمی ندارد. البته از او تا به حال هیچ تستی گرفته نشده است.
الان حالتان کاملاً خوب شده؟
در این مدت اشتهایم را کامل از دست داده بودم و نمیتوانستم غذا بخورم، حدود۵-۴ کیلو وزن کم کردم. اما حالا، شرایط بهتری دارم و تنها باید دو هفته در اتاق خانه دور از دیگران باشم. کسی اجازه ندارد بدون دستکش و ماسک به من نزدیک شود.
دکتر گفت که بیماری در درونم کشته شده اما باید حواسم به سلامت اطرافیانم هم باشد. باز هم به مردم میگویم که فقط روحیهشان را حفظ کنند و خودشان را نبازند. بیماری قابل درمان است.
مراقبت های پزشکی کرونا را شکست داد
مریم ۵۹ ساله و اهل قم است. او که از قبل بیماری زمینهای ریوی داشته؛ دوشنبه هفته گذشته با علائم تنگی نفس و سرفه به درمانگاه مراجعه میکند اما پزشکش به او میگوید که باید بستری شود. او بیتوجه به توصیههای آقای دکتر به منزل برمیگردد. مریم دو روز بعد اما با حالی بدتر به اورژانس مراجعه میکند و آنجا میفهمد که مبتلا به بیماری کرونا شده است. او چند روزی در بیمارستان بستری میشود و حالا بعد از مدتی در خانه دخترش در سلامت کامل به سر میبرد. گفتوگوی ما را با دخترش میخوانید.
چطور متوجه بیماری مادرتان شدید؟
در بیمارستان گفتند که مادرم مبتلا به بیماری آنفلوانزا شده است و البته ریههایش مشکل هم دارد. آنها نگفتند که مبتلا به کرونا است.
چه علائمی داشت که مجبور شدید در بیمارستان بستریش کنید؟
مادرم هفته پیش به خوبی نمیتوانست نفس بکشد. با او به بیمارستان رفتم و همان روز دکتر اعلام کرد که باید بستری شود. مادرم مخالفت کرد و به خانه آمدیم. دو روز گذشت تا اینکه یک شب حالش بد شد. تب و لرز شدید، تنگی نفس؛ سرفههای شدید، بی حال بودند ما سریع با اورژانس تماس گرفتیم و به بیمارستان کامکار رفتیم. پزشکان سریع بالای سر مادرم آمدند و اجازه ندادند ما آن شب او را ببینیم. البته تا چند روزی به ما می گفتند که بیماری ریوی اش عود کرده است و ما هم نگران شده بودیم که وضعیتش چه خواهد شد بالاخره بعد از۲۴ ساعت مادرم را به بخش آوردند و در یک اتاق ۴ نفره.
شما نگران مبتلا شدن خودتان یا خواهرتان نبودید؟
به ما گفتند که مادرم آنفلوانزا نوع بی گرفته است. بههمین خاطر زیاد نگران نبودیم. البته یک روز ضعف شدید و گلو درد داشتم و به اورژانس مراجعه کردم. دکترها بعد از معاینه گفتند خستگی است. آنها تأکید میکردند ویتامین سی مصرف کنم و خود پرستاران هم در بخش بودند. برایم دمنوش میآوردند تا بدنم گرم باشد. البته دارو هم مصرف کردم که خوشبختانه حالم بهتر شد البته این را هم بگویم آخرین روزی که از بیمارستان خارج شوم دوباره چک شدم که مشکلی نداشتم.
هماکنون خودتان و مادرتان مشکلی ندارید؟
مادرم همچنان تحت نظر است ولی ما او را به خانه آوردیم. پزشکش گفت که ۵ روز در بیمارستان بماند حالش خوب میشود. روز آخر مادرم به سرفه افتاد. دکتر یک روز دیگر را اضافه کرد تا بهطور کامل بهبود پیدا کند. فعلاً دارو داده و هماکنون در اتاقش استراحت میکند. البته شرایط جسمی اش خیلی بهتر شده و خدا را شکر دیگر مریضی نگرانکنندهای ندارد اما باید تحت کنترل باشد.
زمانی که مادرتان وارد بخش شد آیا پرستاران و پزشکان از لباس ایزوله استفاده کرده بودند؟
بله. آنها با لباس مخصوص رفت و آمد میکردند.
در این مدتی که در بیمارستان بودید آیا شنیدید که پزشک یا پرستاری درگیر این بیماری شود؟
بله دو پرستار مبتلا شده بودند.
در قسمتی دیگر از گزارشی با عنوان «با تشکر از کادر درمان و سایر دوستان» آمده است: مورد عجیب پدیده ویروس کرونا در میان هنرمندان، با صحبتهای عجیب بهنوش بختیاری آغاز شد. زمانی که هنرمند پرفالوور دست به تبلیغ یک شربت گیاهی زد و بین صحبتهایش نام ویروس کرونا را هم آورد. هرچند که لحن شوخی و جدی او در این میان چندان مشخص نبود، اما به هر حال باعث شد تا حمله به این هنرمند از سر گرفته شود. گروهی معتقد بودند چنین موقعیتی جای شوخی هم ندارد. این مسأله که از سوی افراد مختلف به سخره گرفته شد، در نهایت با واکنش صریح سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی مواجه شد که گفت: «در روزهای گذشته یکی از سلبریتیها در فضای مجازی اقدام به تبلیغ شربت پیشگیری از ویروس کرونا میکرد که به دستور دادستانی تحت پیگیرد قانونی قرار گرفت، لذا از شهروندان درخواست میکنیم که به این گونه تبلیغات توجه نکنند. خبرآنلاین، با تیتر «بهنوش بختیاری برای تبلیغ این شربت کرونا تحت پیگرد قرار گرفت!» اقدام بهانتشار این خبر کرده است.»
نکته جالبی که در این میان وجود دارد، بحث مسئولیت اجتماعی هنرمندان است، که احتمالاً بهنوش بختیاری در زمان انتشار این پست به آن توجهی نکرده است. با وجود این، هنرمندانی هم بودهاند که مسئولیت اجتماعیشان را به شکلی جدیتر پی گرفتهاند و در این زمانه ناامیدی و بیماری و ترس، سعی کردهاند از راههای مختلف نسبت به این مسأله واکنش نشان دهند.