از مدتها قبل در عرصه موسیقی و هنرهای نمایشی بارها شاهد استفاده از عبارت اپرا در رویدادهای نمایشی و موسیقی بوده ایم در حالی که بسیاری از نقش آفرینان این رویدادها جز سابقه بازیگری هیچگونه سابقه آموزش آواز (چه کلاسیک، چه پاپ و چه از سبک دیگری) را نداشتند.
اما این رویدادها بدون توجه به آنچه در طی آن بر روی صحنه اتفاق افتاد بواسطه استفاده از نام اپرا با فروش بالایی روبرو شدند و متاسفانه باعث شدند تا نام و مفهوم اپرا در میان عموم مردم با تعریف نَه چندان درست شناخته شود.
در این بین شنیدن نقطه نظرات یک ایرانی تحصیلکرده در رشته اپرای کلاسیک از ایتالیا شاید بتواند بسیاری از گره های این کلاف سردرگم را باز کند.
این هنرمند که بعد از سال ها تحصیل در ایتالیا و شرکت در کنسرت های بزرگ بین المللی چند سالیست در ایران اقامت دارد حمیدرضا شعبانی است. او برای شناخت درست مفهوم اپرا و اموزش صحیح آواز به ایرانیان عمدتا جوان مدتهاست به کار آموزش مشغول است.
حمیدرضا شعبانی متولد تهران است او یکی از خوانندگان اپرا در ایران است که تحصیلات خود را در این زمینه در آواز کلاسیک را در ایتالیا طی کرده است. این هنرمند از کودکی به خواندن علاقه داشته و با مرور خاطرات گذشته خود ریشه های این علاقه را به فعالیت های دسته جمعه و سرود خواندن گروهی در دوران مدرسه مرتبط می داند.
او از مدتها قبل جلسات آموزشی خود را تحت عنوان رویداد صدا در مناطق مختلف تهران برگزار کرده که نهایتا این جلسات با عنوان رویداد صدا با حمایت بنیاد آفرینش های هنری نیاوران درآن مکان فرهنگی بصورت ادواری برگزار شد.
خبرنگار موسیقی ایرنا با این هنرمند موسیقی که هم در عرصه حضور بین المللی در موسیقی کلاسیک و هم در زمینه آموزش این سبک موسیقی در چند سال اخیر موفق بوده گفت و گو کرده که در ادامه می خوانید.
ایرنا: چه شد که برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفتید؟
شعبانی: در آن زمان احساس و باور من این بود که در زمینه آواز کلاسیک اتفاق عجیب و خارق العاده ای در سیستم آموزشی در ایران روی نخواهد داد. و در حقیقت ما در ایران پایگاه تخصصی برای آواز کلاسیک نداشتیم و به همین دلیل به کشور ایتالیا رفتم و در شهر بولتزانو درس خوانندگی اپرا خواندم.
ایرنا: سفر شما به خارج از کشور به تحصیل آواز محدود شد و یا به عنوان خواننده اپرا اجرا هم داشتید؟
شعبانی: در آن مدت بیشتر از ۵۰ اجرا بین المللی در اجراهایی مانند لاتراویاتا، جان اسکیکی، دن جیوانی، عروسی فیگار و .... داشتم.
ایرنا: چند سال است که به ایران بازگشتید و در این مدت به چه کاری مشغول بودید؟
شعبانی: سه سال است که به ایران بازگشتم و در ابتدا قصد داشتم در ایران چند اجرا هم داشته باشم اما بنا به دلایل و مشکلاتی که بر سر راه اجرا در ایران هست فعلا از این تصمیم منصرف شدم.
ایرنا: اما در حال حاضر شما بیشتر به عنوان مدرس آواز فعالیت دارید تا خواننده اپرا. چرا؟
شعبانی: با توجه به موانعی که بر سر اجراهای زنده بود و اینکه من در ذهن خودم حس می کردم در ایران می شود کارهای مفید در زمینه صدا و صدا سازی انجام داد برای همین بیشتر به سمت آموزش گرایش پیدا کردم.
در این راستا یک بازه زمانی را برای خودم مشخص کردم تا بتوانم دین خودم را به فرهنگ و این مملکت (البته به شیوه خودم) ادا کنم.
ایرنا: قدری بیشتر از این دین فرهنگی صحبت کنید؟
شعبانی: دین فرهنگی از نظر من صرفا به آموزش موسیقی محدود می شود. اینکه در این شهر درست رانندگی کنیم و یا اینکه بسیاری از قوانین را در رفتارهای شخصی و اجتماعی لحاظ کنیم. بطور قطع بازخوردهای مثبتی را به همراه خواهد داشت لذا از نظر من همه اینها می تواند یک ادای دین فرهنگی باشد.
ایرنا: شما در چند سال گذشته جلساتی را با عنوان رویداد صدا برگزار کردید که در ابتدا ا یک کافه آغاز شد و نهایتا به فرهنگسرای نیاوران رسید. مهم ترین دستاوردهای این دوره ها چه بود؟
شعبانی: اولین دستاورد مهم این بود که اطلاعات عمومی شرکت کنندگان درباره صدایشان بالا می رود یعنی به عنوان مثال متوجه می شوند که صدای واقعی آنها چیست؟ و یا مسیر صوتی درست چگونه است. در عرصه آموزش صدا متاسفانه مثال های بی شماری وجود دارد که هنرجو به واسطه عدم آموزش صحیح به این باور رسیده که یا صدای خوبی ندارد و یا کلا از استعداد تهی است.
ایرنا: تمرینات شما در این دوره از کلاسها بر چه مبنایی بود؟
شعبانی: بسیاری بر این باور هستند که صدا یک امر موروثی است اما این یک باور کاملا غلطی است. صدا یک فرایند عضلانی است که قابلیت پرورش و تقویت دارد. در بدن عضلات بسیاری هست که با تمرین و ممارست استاندارد این عضلات تقویت می شوند. صدا هم از این قاعده جدا نیست.
باید بسیاری از اصطلاحاتی که به غلط در بین ما رایج شده مانند (حنجره طلایی) و ... را فراموش کنیم. در کلاسهای رویداد صدا ما به این مهم می پردازیم که این فرایند قابلیت پرورش و تقویت دارد. حال برخی در این روش سرعت بیشری دارند و برخی سرعت کمتر.
ایرنا: پس با این وجود نظریه موروثی بودن صدا و یا حنجره خدادادی برای آواز را باید بنوعی منسوخ دانست؟
شعبانی: بله حنجره عضو تولید صدا در بدن است که قابلیت پرورش دارد. اما باید به هنرجو این را آموخت که جدای از حنجره عضلات دیگری هم در بدن هستند که اگر به کمک حنجره بیایند این عضو کار خود را درست انجام خواهد داد و در نهایت شما به یک صدای آزاد و استاندارد خواهید رسید.
ایرنا: چند سالی است در ایران به بسیاری از رویدادهای نمایشی و موسیقیایی نام اپرا داده می شود و همین واژه اپرا پروپاگاندای بزرگی در اذهان عموم ایجاد کرده و از طرفی هم وجه ضمان فروش حداکثری بلیط این رویدادها شده است. اپرا با تعریف استاندارد چیست؟ آیا به هر نمایش موزیکال دارای آوازی میتوان اپرا گفت؟
شعبانی: اولا اپرا به زبان ایتالیایی به معنای کار است. در یک دوره تاریخی که به راحتی با رجوع به کتب تاریخی موسیقی می توان به آن دوره توجه بیشتری داشت، اپرا به تئاتری گفته می شود که همراه با موسیقی است.
در آن دوره نمایشی که اجرای زنده و گریم و موسیقی داشته بر آن نام اپرا اطلاق شده است. اما در طول تاریخ مشخصه هایی برای اپرا توسط بزرگان موسیقی آن زمان نوشته شد. به عنوان مثال موتسارت برای عروسی فیگاری خود یک سری مشخصات و استاندادرهایی تعریف کرد که این اثر با رعایت و لحاظ آن مشخصات عروسی فیگارو موتسارت خواهد بود.
در کلام خلاصه تر و واضح تر اپرا در زمان خود مانند فیلمی است که کارگردانی آن را کارگردانی کرده است.
اینکه از کلمه اپرا بدون توجه به شاخصه های زیبایی شناسی اپرا برای هر نمایشی استفاده شود تا تضمینی برای فرو ش باشد اصلا کار درستی نیست. اپرا یک فرم موسیقیایی مرتبط با زمان خود بود.
اپرا یک فرم موسیقی است با تعاریف و مختصات خود در قبل نوشته شده و هرآنچه امروز در قابل موسیقی و نمایش نوشته و اجرا می شود را باید با نام تئاتر موزیکال خطاب کرد.
اپرا با تعاریف خاص خود از قبل توسط بزرگان موسیقی جهان مانند موتسارت و جوزپه وردی و ... نوشته شده است که مشخصات بسیاری دارد. آنچه امروز اجرا می شود دیگر اپرا نیست بلکه تئاتر موزیکال است. و باید صراحتا بگویم استفاده از نام اپرا برای این رویدادها اصلا کار درستی نیست.
ایرنا: آیا درست است که اپرا اصولا با مختصات موسیقی و فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد؟ و ما در یک کلام نمی توانیم اپرای ایرانی داشته باشیم و این خصوصیت فرهنگی را نباید به حساب ضعف گذاشت؟
شعبانی: ما می توانیم سالهای سال تئاترهای موزیکالی ایرانی بنویسیم و این اصلا ایرادی ندارد که هیچ بسیار هم خوب است. بسیار زیباست که ما به زبان ایرانی و موسیقی ایرانی نمایش های موزیکالی تولید کنیم.
ولی اپرای ایرانی مبحثی است که باید ساعتها در باره آن بحث کرد و به نظر من نهایتا هم به همان ریشه های تبلیغاتی خواهیم رسید. در طول تاریخ انگلیسیها تصمیم گرفتند تا زبان خود را بهعنوان یکی از زبانهای اصلی اپرا معرفی کنند. و این تلاش را بصورت کاملا تخصصی انجام دادند اما در نهایت و بعد از ۱۰ تا ۱۵ سال به نتیجه ای نرسید.
ما در همان دوران شاهد این رویداد تاریخی بودیم که وقتی تماشاگری برای خرید بلیط اپرای عروسی فیگارو اقدام می کرد در ابتدا می پرسید که این اپرا به چه زبانی است؟ یعنی بعد از این تلاشها باز هم جامعه جهانی مایل بود عروسی فیگارو را به همان زبانی بشنود که موتسارت نوشته است.
حال که درباره اپرای ایرانی صحبت شد بگذارید به صراحت بگویم این آزمون و خطاها را سالها قبل در تمام دنیا انجام داده اند.
ایرنا: با صحبت های شما آیا می توان از اپرا به عنوان یک میراث فرهنگی ملتها یاد کرد؟
شعبانی: به نظر من بله اپرا یک فرم موسیقی است که به دوره خاصی از تاریخ تعلق دارد و اکنون این اپرا را باید یک میراث فرهنگی ارزشمند برای تمام جهان دانست.
ایرنا: به نظر شما بهترین و موثرترین راه برای خروج از این سوتفاهمها و برداشتهای غلط در استفاده از نام اپرا چیست؟
شعبانی: من فکر می کنم اگر در ایران شرایط برگزاری اپراهای استاندارد فراهم شود، مخاطبان خود قادر خواهند بود که بین اپرای واقعی و استفاده تبلیغاتی از نام اپرا فرق بگذارند. اپرا شاخصه های خود را دارد که با شناخت آن توسط مردم راه برای بسیاری از این سواستفاده ها توسط برخی از اشخاص بسته خواهد شد.
ایرنا: با توجه به تعریف های شما از اپرا چگونه می توان سبک های نوینی در موسیقی غرب مانند راک اپرا، پاپ اپرا و .... را توجیه کرد؟
شعبانی: در این سبکها استفاده از اپرا به عنوان یک موتور تقویتی همواره مورد توجه بوده اما باید دقت کنیم که در این گروه ها هرگز از نام اپرا استفاده کامل نشده بلکه به مخاطب گوشزد کرده که این سبکی از موسیقی پاپ و راک است که از ساختار اپرا هم بهره برداری کرده است. خود این گروه ها هم ادعایی در زمینه اجرای یک اپرای کلاسیک ندارند.
ایرنا: پس به نظر شما اپرا یک فرم موسیقیایی است که باید با زبان اصلی خود اپرا و آهنگساز اجرا شود تا به مبانی و ساختار زیبایی شناسی آن پایبند و امانت دار بود.
شعبانی: از نظر من بله. شما در آواز ایرانی بارها شعر در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد را شنیدید. واقعا تصور کرده اید که این شعر با ترجمه ایتالیایی یا آلمانی بر روی یک اپرا چه آش شله قلمکاری از آب درخواهد آمد؟
وقتی یک زبان در ساختار اصلی خود مفاهیمی منحصر بفرد دارد چرا نباید به این گنجینه ها احترام گذاشت.
اپرا آمیزهای از موسیقی و نمایش
اپرا آمیزهای از موسیقی و نمایش است تا ذهنیت خالق آن از طریق موسیقی، آواز و نمایش به تصویر کشیده شود. از این رو برای خلق آثار اپرایی باید در دو بخش موسیقی و نمایش تخصص داشت تا پدیدهای درخور تحسین ایجاد کرد. بزرگان هنر در برتری هر یک از این دو مؤلفه بر دیگری اختلاف نظر دارند؛ به عنوان مثال ریشارد واگنر موسیقی را در خدمت هدف والای نمایش میداند. با این حال موسیقی دارای اعجازی است که با آن، داستانی هرچند ساده به تجربهٔ احساسی عمیق و دلانگیز بدل میشود.همچنین داستانها و نمایشنامههای موفق نیز با درآمیختن با موسیقی، بقا و عمق بیشتری مییابند.
اگرچه سازندهٔ نخستین اپرای تاریخ موسیقی جاکوپو پری است، اما کسی که اپرا را به معنای واقعی کلمه بنیان گذاشت کلودیو مونتهوردی بود.
اپرا مجموعهای است از هنرهای مختلف: موسیقی، ادبیات، فن بازیگری، طراحی صحنه، دکور و کارگردانی. صحنه آرایی اپراهای باروک غالباً با هدف القای احساس عظمت و جلب توجه به تزیینات پر زرق و برق معماری باروک بود. اپرا از ارزندهترین پدیدههای جهان موسیقی است. طی چندین قرن اپرا با تحولات فراوان همه گونه رویدادها و سبکهای موسیقی را تجربه کرد و به تکامل رسید.
اُپِرا هنری است که بر روی یک سکو یا سن نمایشی که هماهنگ و سازگار با موسیقی ساخته شده انجام میگیرد.
نمایش اجرایی در اپرا عناصر ویژهٔ تئاتر مانند زمینهپردازی و محیط نمایشی، جامهها، چهرهپردازی و بازیگری را در خود دارد؛ ولی در اپرا واژههایی که بازگو میشود یعنی اپرانامه (libretto) سخنپردازی گفتاری نبوده بلکه به گونهٔ آوازی و سرودی است. خوانندگان اپرا را یک گروه از همنوایان همراهی میکنند. همنوایان میتوانند یک گروه کوچک سازی باشند یا یک ارکستر سمفونیک کامل.
البته امروزه این هنر مانند گذشته نیست و گاه با سبکهای دیگر موسیقی آمیخته شدهاست یا اینکه به تنهایی و بدون نمایش اجرا میشود.
درچندسال گذشته متاسفانه برخی از هنرمندان بدون دقت و توجه به آنچه یک نمایش موزیکال را اپرا میکند و برای جلب مخاطب بیشتر بارها و بارها از کلمه اپرا استفاده های نابجایی کرده و با استفاده از بازیگران مطرح تلویزیون و تئاتر ( که از اپرا هم چیزی در حد یک مطالعه کوتاه نمی دانند که اگر می دانستند وارد چنین رویدادهایی نمی شدند)، و تعدادی از خوانندگان پاپ که متاسفانه آن ها هم از اپرا چیزی بیشتر از بازیگران این رویدادها نمیدانند رویدادهایی را به روی صحنه بردند که با توجه به صحبت های حمیدرضا شعبانی بیشتر به تئاتر موزیکال شبیه بود تا اپرا. اما متاسفانه همین بازی با کلمات، بازی جذب مخاطب بیشتر و سود کلانتر باعث شدند تا بسیاری از جوانان و مخاطبان در درک و مفهوم اپرا دچار خطا شوند.
امید است که مسئولان صدور مجوز (علی الخصوص دفتر موسیقی) درباره این رویدادها از این پس با دقت و وسواس بیشتری این رویدادها را رصد کنند و نسبت به چنین نامگذاری هایی با توجه به بدنه قدرتمند مشاوران خود سیاست های مناسب تری در پیش بگیرند.