تهران- ایرنا- سفر اخیر «دونالد ترامپ» به هند با اهداف اقتصادی و سیاسی مختلفی صورت‌گرفت که مهمترین آن‌ها همکاری واشنگتن و دهلی‌نو در برابر قدرت فزاینده چین است.

نخستین سفر رئیس جمهوری آمریکا به هندوستان با حواشی گوناگونی همراه بود. از حضور در استادیوم پر از تماشاگر و تماشای بازی کریکت تا پررنگ‌شدن هزینه‌های سنگین پذیرایی از «دونالد ترامپ»، اعتراضات هندی‌ها به حضور وی در کشورشان و نیز وعده فروش تسلیحات هولناک به هند از جمله این موارد بود. اظهار بی‌اطلاعی ترامپ از وجود مرزهای مشترک میان هندوستان و چین هم از جمله نکاتی بود که به نوشته روزنامه «واشنگتن پست» باعث شد تا چشمان «نارندرا مودی» نخست وزیر هند از تعجب گِرد شود.

این سفر که از روز دوشنبه هفته گذشته (پنجم اسفند) آغاز شد در شصتمین سال پس از اولین دیدار «دوایت آیزنهاور» یکی از روسای جمهوری پیشین آمریکا از هند اما در شرایطی کاملا متفاوت صورت گرفت. هندوستان از آن زمان تاکنون پیشرفت کرده و توانسته است خود را به سطوح بالای اقتصادی و فناوری نزدیک کند. اکنون دهلی نو وزنه ای در امور منطقه و جهان به شمار می رود. دهلی نو قادر شده است خود را به عنوان یک قدرت اتمی به واشنگتن و جهان بقبولاند و کاخ سفید را متقاعد کند که می تواند به عنوان یکی از شرکای اصلی در جنوب آسیا نقش آفرین باشد. اکنون هند به متحدی مهم برای واشنگتن در منطقه تبدیل شده است و ترامپ امید دارد بتواند از این طریق، موازنه ای را در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی در برابر سیاست‌ها و حرکت شتابان و رو به رشد چین به نفع واشنگتن ایجاد کند.

اگرچه رسانه‌ها از امضای توافق نامه‌های تجاری و تعرفه ای به ویژه در زمینه‌های انرژی و تسلیحات در این سفر سخن می‌گویند اما رئیس جمهوری آمریکا همزمان اهداف اقتصادی و سیاسی را در این سفر دنبال می‌کند. امضای توافق تجاری و کاستن از تراز تجاری منفی حدود ۳۰ میلیارد دلاری واشنگتن در مقابل دهلی نو از جمله اهداف تجاری وی است. در حوزه سیاسی و امنیتی، فروش بالگردهای نظامی پیشرفته و  یک سامانه دفاع موشکی نهایی شده است. به نظر بسیاری از تحلیلگران مهمترین دلیل برای نزدیک‌تر شدن رویکردهای هند و آمریکا نگرانی از توان نظامی و سیاسی چین است.

راهبرد آمریکا در مشارکت با هند

تجربه نشان داده که سطح روابط آمریکا و چین در بیشتر زمان‌ها با چگونگی روابط چین و روسیه ارتباط داشته است. هرگاه مسکو و پکن نزدیکتر شده‌اند واشنگتن خود را به دهلی نو نزدیک کرده است. روابط آمریکا و هند از زمان ریاست جمهوری «جورج بوش» پسر وارد مرحله تازه‌ای شد به این صورت که کاخ سفید ضمن پذیرش دهلی نو به عنوان یک قدرت اتمی، در عمل با فروش تسلیحات گوناگون و تحکیم همکاری‌های اقتصادی و نظامی، این کشور را از چین و روسیه دور ساخت.

دونالد ترامپ به دنبال مدیریت مسائل چین با استفاده از ویژگی‌های هندوستان و از طریق مولفه‌های رقابت و تعامل است.سفر اخیر ترامپ به هندوستان نیز در ادامه همین راهبرد کاخ سفید برای جنوب و شرق آسیا به شمار می‌رود تا واشنگتن از طریق حضور و نقش‌آفرینی بیشتر در منطقه، فضای اقتصادی، سیاسی و امنیتی را برای پکن و مسکو غیرقابل اعتماد و تنگ بسازد. تحلیلگر اندیشکده «بروکینگز» بر این باور است که ترامپ به دنبال مدیریت مسائل چین با استفاده ویژگی های هندوستان و از طریق مولفه‌های رقابت و تعامل است.

نشریه «فارین افیرز» که رسانه مکتوب اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا به شمار می‌رود هم روابط هند و آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ را موفق ارزیابی و عنوان کرد نگاه دو طرف به موضوع یکسان نیست و در این تعامل واشنگتن امتیازات و منافع بیشتری را کسب می‌کند.

طبق این تحلیل در سه سال ریاست جمهوری ترامپ، مشارکت راهبردی با هند نمونه موفقی در سیاست خارجی وی بوده است که درچارچوب آن دولتمردان کاخ سفید به صورت خاموش سنگربندی خود را علیه چین محکم کردند.

اندیشکده «کارنگی» نیز در تحلیلی آورده است که دیدار روسای دو کشور به تشکیل مشارکتی مهم میان دو قدرت بزرگ جهان که قدیمی‌ترین و بزرگترین دموکراسی جهان محسوب می‌شوند، منجر شده است. این مشارکت بر پایه ارزش‌ها و دیدگاه‌های مشترک با هدف مدرنیزاسیون اقتصاد هند و نگرانی از رشد قدرت چین بنا نهاده شده است. از نگاه تحلیلگران مورد آخر یعنی قدرت در حال ظهور چین به عنوان زیربنای مشارکت آرام واشنگتن و دهلی نو مطرح می‌شود.

رقابت و همکاری هند با چین

روابط چین و هند را باید با محور همکاری، رقابت و منازعات بالقوه میان دو کشور مورد ارزیابی قرار داد. همزمان که دهلی نو در حال تعامل با پکن است، رقابت با این کشور را هم در شکل انفرادی یا در کنار دیگر کشورها دنبال می‌کند. خط مشی هند در مسیر توسعه، ضرورت افزایش سطح تعامل با چین را برجسته می‌سازد اما در این بین همکاری‌های اقتصادی و امنیتی چین با پاکستان، درگیری‌های مرزی دهلی نو با پکن و گسترش فعالیت‌ها و نفوذ این کشور در جنوب آسیا و اقیانوس هند از جمله نگرانی‌هایی است که ذهن دولتمردان در دهلی نو را مشغول کرده است. در این میان روابط اقتصادی نامتوازن چین و هند هم زنگ خطری جدی برای این کشور به شمار می‌رود.

در حالی که هند در عرصه داخل تلاش دارد تا توانایی نظامی، اتمی فضایی و قابلیت‌های تکنولوژیکی خود را در کنار زیرساخت‌ها توسعه دهد، در حوزه خارجی نیز ارتقای روابط با دیگر کشورهای منطقه یا خارج از آن را در دستور کار خود دارد. هند سعی می‌کند با قدرت‌هایی همچون استرالیا، فرانسه، ژاپن، روسیه و ایالات متحده روابط ویژه‌ای را برقرار سازد تا به دهلی نو در ایجاد موازنه در برابر پکن کمک کند و هند را در سطح یک قدرت منطقه‌ای مطرح نگاه دارد.

 بخش مهمی از همکاری واشنگتن و دهلی‌نو به رقابت راهبردی با چین معطوف است. در دوره‌ای که واشنگتن و پکن در مقابل یکدیگر قرار دارند و خطر چین در کاخ سفید احساس می‌شود، دونالد ترامپ هم با آغوش باز از  رویکردهای فرامنطقه ای نخست وزیر مودی استقبال می‌کند. رئیس جمهوری آمریکا برای تحت فشار قرار دادن چین، گزینه‌ای بهتر از یک رقیب منطقه‌ای بزرگ که دارای توانایی‌های بالقوه و آرزوهای فراوانی است، پیدا نخواهد کرد. در حقیقت رویکرد رقابتی دهلی نو در راستای منافع دولت آمریکا قرار دارد. اگرچه نگرانی‌های هر دوی این کشورها نسبت به چین مشابه نیست و دهلی نو انتقاداتی به خط مشی واشنگتن در مقابل چین دارد اما بخش اعظمی از همکاری ترامپ و مودی به رقابت راهبردی با چین معطوف است. این همپوشانی منافع در حوزه‌های دیپلماتیک، امنیتی و دفاعی به اندازه‎ای مهم هستند که حتی اختلافات را کم اثر می‌سازند.

باید این مهم را به خاطر داشت که این همپوشانی منافع در صورتی که در دیدگاه‌های هند تغییرات بنیادین ایجاد شود، از بین می‌رود اما احتمال وقوع این امر اندک است. نزدیکی بیشتر هند به چین به شرایط سیاسی و اقتصادی در داخل این کشور ارتباط دارد ضمن اینکه افزایش تردیدها نسبت به نقش و تعهدات ایالات متحده در منطقه به ویژه در مقابل هند و اعتمادسازی استراتژیک چین می‌تواند موجب شکست سیاست‌های آمریکا شود.