سریال از سرنوشت توسط محمد محمود سلطانی، روح اله صدیقی و سارا خسروآبادی به نگارش درآمد. وقتی یک مجموعه چندین قسمتی در فصلهای ۱۵ و ۳۰ قسمتی توسط دو کارگردان هدایت میشود و هدایت فصل سوم به محمدرضا خردمندان سپرده میشود و در یکی از معدود دفعات سه نویسنده با ماموریتهای مشخصی یک سریال را به نگارش درمیآورند و تعداد مولفان افزایش پیدا میکند، میتوانیم حدس بزنیم که این تقسیم کار و تبعیت از فرمولهای تولیدسریال در هالیوود میتواند در مجموعه تولیدات سیما که عمدتا اتکای فردی در آن حاکم است میتواند مخاطبان رسانه را جذب کند.
اگر بر اساس یک قضاوت فنی و نه تعداد میزان مخاطبش، بخواهیم سریال را بررسی کنیم، «از سرنوشت» یکی از سریالهایی است که نقشه راه روایی و دراماتیکش آنقدر سر راست و مشخص است که مخاطب از هر بخش سریال مخاطب اقدام به تماشای آن کند، رها کردن سریال برایش دشوار خواهد بود.
با وجود برگزاری جشنواره فیلم فجر، برگزاری جشن پیروزی انقلاب و رخدادهای تلخ دیگری مثل شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، نه تنها از میزان مخاطبان این سریال کم نشد، بلکه بر تعداد مخاطبان آن نیز افزوده شد، چون تربیت انقلابی بر اساس الگوی تلاش و تولید ملی که از مطالبات آن سردار سپهبد است در متن این سریال بروز پررنگی دارد.
بر اساس تعداد مخاطبان «از سرنوشت» در سایت تلویبیون (مخاطبان داخلی) و میزان بینندگانش در کانالهای مختلف سایت یوتیوب میتوان ادعا کرد که این سریال حتی در همین شرایطی که تب ویروس کرونا در رسانههای خبری برجسته شده از مخاطبان فراوانی برخودار است.
سریال «از سرنوشت» همزمان با سریال وارش آغاز شد. چون ایرانیان خارج از کشور عمدتا از طریق سایت یوتیوب سریالهای ایرانی را دنبال میکنند، بازدید هر قسمت سریال وارش در یکی از کانالهای معروف یوتیوب که سریالهای تلویزیون را بازگذاری میکند از ۶۰ هزار فراتر نرفت.
اما در همان کانال تعداد بازدید کنندگان سریال در قسمت اول بازدید معادل دویست و پنجاه هزار بیننده داشت و امروز این تعداد بیننده سریال از سایت یوتیوب از مرز ۳۰۰ هزار عبور کرده است.
سریال سرگذشت که از شبکه یک سیما پخش میشود، تعداد بینندگانش در یوتیوب به اندازه سریال وارش است و از مرز ۶۰ الی هفتاد هزار بیننده عبور نمیکند، اما تعداد مخاطبان «از سرنوشت» بیش از سیصد هزار بیینده در سایت یوتیوب است.
اما نظرسنجی صدا و سیما که در اغلب موارد بسیار دقیق است در مورد سریالهای نمایشی محصول خودش گاهی باید به دیده تردید به آن نگریست.
در نظر سنجی اخیر صدا و سیما سریال «سرگذشت» شبکه اول سیما در صدر میایستد و «از سرنوشت» در مرتبه دوم قرار میگیرد. گویی عرصه تولیدات نمایشی سیما نیز مثل سینما و آرا مردمی جشنواره فجر است. در اینجا به همان روش عمل میشود و هر تهیهکنندهای که قدرتمندتر است آرا به نفع او تغییر میکند. در صورتیکه در سایت تلویبیون قسمت ۲۷ از فصل دوم سریال «از سرنوشت» بیش از بیست و دو هزار بیننده دارد و قسمت چهارم فصل دوم سریال «سرگذشت» در سایت رسمی و معتبر تلویبیون تقریبا نزدیک به ۲۰۰۰ بیننده دارد. دو قسمتی که از نظر تعداد بیننده با یکدیگر مقایسه شد، همزمانی پخش داشتهاند.
مثلا قسمت دوم فصل دوم سریال سرگذشت با قسمت دوم فصل دوم سریال «سرگذشت» همزمان پخش شدند. از سرنوشت حدود ۳۳ هزار بازدید در سایت تلویبیون و «سرگذشت» ۱۴۹۶ بازدید دارد.
این دو نمونه گیری در یک زمان مشخص اثبات میکند علی رغم اعتبار نظرسنجی سازمان صدا و سیما در تمامی زمینهها، فرآیند نظرسنجیها در مورد سریالهای تلویزیونی با اشکالات فراوانی همراه است.
به هر حال وقتی سریالی بدون هیاهو و تبلیغ مورد استقبال قرار میگیرد و گروه بیادعایی یک سریال عاری از نکات غیر اخلاقی و با ترویج اصالت الگوی تولید ملی و اقتصاد مقاومتی را در ابعاد داستان شیرین و دلپذیری ارائه میکنند و ۲۸ شبکه ماهوارهای به صورت همزمان آنرا پخش میکنند با مخاطرات رقابتی مواجه میشود.
مثلا یکی از مشکلاتی که قابل مشاهده بود، پیروزی سهراب و هاشم بر مدیر کارگاه توسط فتحاله مدیر خانه الیاسی بود. این دو پس از اخذ حق و حقوشان و پیروزی تولید یک قطعه تولید داخل، در خانه الیاسی شادی کردند.
جالب است که در پخش مجدد این سریال بسیار جذاب صحنه شادی کودکان و نوجوانان بیسرپرست خانه الیاسی حذف میشود.
طبیعی است که مخاطبی که سریال را دوست دارد، بازپخش آنرا تماشا میکند و با خودش سئوال میکند این شادی مشروع که در قالب مقررات سیما ارائه شده، چه اشکالی داشته که در پخش مجدد حذف شده است؟
جالب اینجاست این قسمت شاد فیلم در قسمت ۲۴ سریال فردای انتخابات مجلس پخش میشود تا با پیروزی جمعی ملت ایران همخوانی داشته باشد، اما در بازپخش از متن سریال حذف میشود.
این روش برخورد با خروجی معتبر و سریالساز قابل اعتمادی مثل علیرضا بذرافشان در مجموعه رسانه ملی که امتحان خود را با ساخت سریال نابرده رنج پس داده است، اهرمی برای خلاقیتزدایی برای خلاقانی است که در همین شرایط در چهارچوب رسانه ملی مشغول به کار هستند.
برند معتبر بذرافشان با سریال ماندگاری مثل نابرده رنج، مخاطب را پای این سریال مینشاند و علی بر آن در این سریال، مولفان روایتی چند لایه را با مسیرهای نمایشی متعدد به مخاطب ارائه میکنند و کم فروشی نمیکنند، چرا باد چنین مخاطراتی باید همراه شود. در صورتیکه در سیما، ارائه چند لایه نمایش و ارائه تعلیقهای پیاپی تقریبا غیرممکن است اغلب آثار سیما تک خطی هستند. جمیع این نشانهها نشان میدهند سازندگان برای تفریح و چنگ انداختن به بودجههای سیما اقدام به ساخت چنین سریالی نکردهاند. خروجی بذرافشان قطعا جای سانسور ندارد و باید اعتماد ملی به چنین افراد خلاقی در رسانه ملی افزایش پیدا کند.