تهران- ایرنا- روزهای سخت برای مردم با جولان کرونا و هراس از آن سخت‌تر شده و بسیاری جان‌پناهی برابر سیل مشقات و گریزگاهی را از این اوضاع جست‌وجو می‌کنند.

شیوع گسترده بیماری کرونا به اصلی‌ترین مساله امروز ایران و جهان تبدیل شده‌است. ویروسی که برای اولین بار اوایل دسامبر سال گذشته میلادی خود را در شهر ووهان چین نشان داد، به واسطه سرعت بالای واگیری به نسبت دیگر عوامل بیماری‌زا، به سرعت دیوارهای چین را درنوردید و سراسر جهان را آلوده ساخت.

در میان بیش از ۴۰ کشور درگیر با کرونا، به جز چین کشورهایی چون کره جنوبی، ژاپن، ایتالیا و ایران با بیشترین آمار مبتلایان و قربانیان طی هفته‌های اخیر مواجه بوده‌اند.

بنا بر اعلام برخی رسانه‌ها شمار مبتلایان به کرونا در جهان به عدد یکصدهزار و قربانیانش به رقم سه‌هزار تَن نزدیک می‌شود.

در کشور ما بیماری کرونا همچون جوامع دیگر از یک بحران برای سلامت عبور کرده و ابعاد و زوایای بسیاری یافته است.

در این روزها بسیاری کرونا را همچون مهاجمی به کشور و شهرها و حتی روستاها می‌بینند که شرایطی شبه‌جنگی را ایجاد کرده و در کنار جان شهروندان، روان و آرامش آن‌ها را نیز می‌فرساید.

از دید بسیاری، همین ابعاد پرشمار پدیده کرونا، آن را شبیه جنگ کرده‌است. کرونا از همان روزهایی که هول و هراس را به جان ایرانی‌ها انداخت ابعاد سیاسی خود را نشان داد؛ از تقابل برخی نمایندگان مجلس با مسئولان بهداشت و درمان تا انتقادات پردامنه از دولت و سایر دستگاه‌ها حاکمیتی در زمینه چرایی جلوگیری نکردن از ورود ویروس به کشور و تهیه مایحتاج مقابله با آن.

بسته شدن بسیاری از مرزها، اعلام فعال‌شدن کانال ورود کمک‌های خارجی  و بشردوستانه، موضع‌گیری‌های پیاپی مقامات آمریکایی در زمینه شیوع کرونا در ایران و فعالیت چشمگیر رسانه‌های خارجی و خط خبری ‌آن‌ها که در آن تقویت انگاره‌هایی نظیر «مخفی‌کاری»، «ناکارآمدی»، «بی‌تفاوتی»، «ناراستی» و ... مسوولان ایرانی آشکارا به چشم می‌آید، ابعاد بیرونی پدیده کرونا را نیز به شکلی گسترده به تصویر می‌کشد.

مباحث مربوط به فعالیت اماکن مذهبی به خصوص در قم که نخستین بار مبتلایان کرونا در این شهر شناسایی شدند، تعطیلی اماکن عمومی فرهنگی نظیر سینماها، توقف بسیاری از مسابقات ورزشی داخلی و خارجی و حاشیه‌های مربوط به برگزاری برخی از رقابت‌ها، خلوت شدن خیابان‌ها و به تبع آن انجماد خرید و فروش در شلوغ‌ترین ماه بازارهای مختلف، شرایط جدید صادرات و واردات و فعالیت واحدهای تولیدی کشور، تمدید پیاپی تعطیلی مدارس و محیط‌های آموزشی و مباحث مربوط به احتمال قرنطینه شهرها، بیماری کرونا را به پدیده‌ای چندبعدی مبدل ساخته است که پیامدهای خود را در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی، امنیتی و ... می‌نمایاند.

کرونا یا کویید ۱۹ ویروس مرموز جهانی این روزها پرتکرارترین واژه‌ای است که لحظه به لحظه گستردگی‌اش را به رخ می‌کشد تا هول و ولا را جایگزین هر کلمه‌ای کند. مدت زمان زیادی از پذیرش واگیری کرونا نگذشته و تا دیروز بعد از ظهر آمار و اخبار از درگیری ۲۴ استان، ۳۸۸ مبتلا و ۳۴ فوتی حکایت داشت. این در حالی است که وزیر بهداشت اعلام کرده در هفته جاری شاهد روند صعودی این بیماری خواهیم بود.

فیلم‌ها و تصاویر پرتعداد از مراکز درمانی، روایتگر این روزهای غریب است. انبوهی خبرهای ناگوار حجم وسیعی از تشویش و دلهره در افکار عمومی به جا گذاشته است.

در این نوشتار قرار نیست از کرونا و راه حل‌های پیشگیری از آن صحبت شود بلکه سخن از سرمایه اجتماعی است که چندان مورد بحث قرار نمی‌گیرد. در هنگامه بحران‌هایی که هر چند وقت یک‌بار گریبان این سرزمین را می‌گیرد، حس همدلی هم به رغم همه خودخواهی‌ها و سودجویی‌ها و احتکار و ... فراگیر و در بین عموم جامعه متبلور می‌شود و متاسفانه  چه غافلیم ما و چه غافلند مسئولان از این سرمایه اجتماعی عظیم.

همزمان با اوج‌گیری جولان کرونا، وزارت بهداشت و درمان به طور قطع یکی از سخت‌ترین آزمون‌های خود را سپری می‌کند؛ دستگاهی که این روزها در تلاش است به موازات جلوگیری از شیوع این بیماری و درمان مبتلایان از التهاب افکار عمومی هم جلوگیری کند.

در اینجا صحبت از حمایت از نهادی خاص هم نیست که اگر هم این سازمان متولی، سرسختانه در تلاش و تکاپو برای کنترل اوضاع باشد بدون شک وظیفه اصلی خود را انجام می‌دهد و چیزی جز این یعنی خیانت به عموم جامعه. ولی روی سخن با آنانی است که پاسبانی از سلامت جامعه را با اغراض سیاسی یا مطامع اقتصادی به چالش می‌کشند و به جای همیاری و همدلی، فراموش می‌کنند که هر سخن جایی و هر نکته مکان و زمانی دارد.

در این شرایط حاد، متصدیان بهداشت و درمان نقش پیشگامان جبهه مقابله با کرونا را بر عهده دارند. در چند روز گذشته شاهد حضور بسیاری از پزشکان و پرستارانی هستیم که به صورت شبانه‌روزی در مراکز درمان حاضرند و با وجود آگاهی از خطرات این ویروس ناشناخته، وجدان و شرافت کاری خود را بر هر خطری مقدم می‌دانند.

بارها همین پزشکان و پرستاران بودند که به بهانه‌های مخالف با برچسب‌های مختلف مواجه شدند. همین چند وقت پیش بود که ماجرای دستگاه‌های کارتخوان و خودداری گروهی از پزشکان از نصب این دستگاه‌ها باعث شد که کل جامعه پزشکی هدف قرار گیرند و پزشکان سودجوترین افراد جامعه قلمداد شوند.

هر چند سودجویی کسانی که برای سلامت تک تک انسان‌ها سوگند یاد کرده‌اند تاسف‌بار است و غیرقابل‌پذیرش اما همه را به یک چشم دیدن هم بی‌انصافی است بخصوص وقتی روزهایی اینچنین را می‌بینیم.

محال است کسی اتفاق ساختمان پلاسکو در واپسین روز دی‌ماه ۹۵ را فراموش کرده باشد. در آن روزها چیزی که بیشتر از خرابی‌ها نمود داشت ایثار و فداکاری فراتر از توان آتش‌نشان‌هایی بود که جان خود را به خطر انداختند تا جان‌هایی را زندگی ببخشند؛ ماجرایی که باعث شد نگاه مردم به آتش‌نشان‌ها دگرگون شود و به چشم قهرمان‌هایی دیده شوند که جان خود را در کف دست گرفته‌اند. زلزله کرمانشاه هم خیلی دور نیست. ارتشی‌ که بسیج وار و شبانه روزی، تنها دغدغه آن روزهایش، خدمت به مردم آسیب دیده کرمانشاه بود.

اقشار مختلف مردم ما در شرایط بحران بارها سنجیده شده‌ و محک خورده‌اند. مردمی که رفتار جمعی آن‌ها گاه مورد انتقاد قرار گرفته‌ تا مسببان اصلی که بذر ناامیدی را در بستر این جامعه می‌پاشند مخفی بمانند. در بزنگاه‌هایی که بسیاری می‌گویند در آن‌ها مدیران ما غافلگیر می‌شوند، این سرمایه اجتماعی که همان همدلی و همیاری مردم است می‌تواند راه گریز از این غافلگیری‌ها و پشتوانه روزهای سختی باشد که گاه به گاه اما پیوسته گریبان گوشه‌ای از این آب و خاک را می‌گیرد.