"از تیم ملی حمایت کنید. تیم ملی شایسته بهترینهاست." حدود ساعت ۷:۳۰ دقیقه صبح در فرودگاه امام خمینی این جمله را کیروش به مارکار آقاجانیان، مترجمش و چند خبرنگار حاضر در محل گفت و برای همیشه ایران را ترک کرد. پس از هشت سال حضور در راس کادر فنی تیم ملی. دقیقا یک سال و یک ماه قبل از امروز.
انسانها جمیع اضداد هستند. مجموعهای متشکل از نکات مثبت و منفی. مخلوطی از فضایل و رذایل اخلاقی. مستر سیکیو هم از این قاعده مستثنی نبود. نه امیرکبیر بود و نه بنده رانده شده. از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ مسوولیت فنی تیم ملی فوتبال ایران با او بود و در این مدت اتفاقات زیادی برای فوتبال کشورمان رخ داد. او توانست ما را از رتبه چهار و پنج آسیا در رنکینگ فیفا به صدر برساند و در صدر نگه دارد. او برای اولین بار تیم ملی را ۲ مرتبه پیاپی به جام جهانی فرستاد و برای در دومین دوره حضورش بیشترین امتیاز ممکن را کسب کرد و پس از ۲۰ سال، پیروزی در این مسابقات را برایمان به ارمغان آورد. با این حال در ۲ دوره حضور در جام ملتها نتوانست طلسم قهرمان نشدن را بشکند. یک بار در یکچهارم و یک بار در نیمهنهایی حذف شد. باعث و بانی ساخته شدن مرکز مجهز پک برای تیمهای ملی شد ولی میگفتند برای بعضی از بازیهای دوستانه تیم ملی از لحاظ مالی منتفع میشود. طی هشت سال رفتارش بالا پایین زیادی داشت. چند سال در اوج محبوبیت بود اما در یکی ۲ سال آخر به خاطر درگیری با برانکو، کریمی و چند نفر دیگر قدری از محبوبیتش کاسته شد. اهل جنگ بود و میدانست برای به دست آوردن امتیازات شخصی و تیمی باید بجنگد. گاهی اوقات هم حریف را اشتباهی میگرفت و به خودیها حمله میکرد.
کیروش همینها بود و خیلی چیزهای دیگر. مردی که خدماتش بسیار بیشتر از مضراتش بود. گاهی اوقات بازیهای دوستانه نهچندان باکیفیتی داشتیم اما داشتیم. خیلی از درگیریهایش بر سر این بود که تیمش بهترینها را داشته باشد. بهترین لباسها را به تن کند. در بهترین مکانها اردو بزند و برای مسابقات آماده شود. اتحاد تیمش مثالزدنی بود. اگر بخواهیم به نیمه خالی لیوان هم نگاه کنیم و مسوولیتپذیری او در قبال تیم ملی را در نظر نگیریم؛ به خاطر اعتبار خودش هم که شده سعی میکرد بهترین تدارکات را برای تیمش فراهم کند. او برای بازی با گوام هم وقت میگذاشت و مثل جانشینش نبود که برای بازی با عراق یک روز با کل بازیکنانش تمرین جدی نکرده باشد. او هیچوقت برای پول قهر نکرد و حتی از جیب هم خرج میکرد. البته که در نهایت پول خود را گرفت که اگر نمیگرفت برای به دست آوردنش شاید هرکاری انجام میداد ولی تیمش را رها نمیکرد.
وقتی که رفت خیلیها مخالفش بودند و نفس راحتی کشیدند. گفتند خلاص شدیم از دست این پرتغالی دردسر ساز. اما معجزه زمان، زودتر از حد تصور نظرات را برگرداند. حالا خیلی از همانها که برای رفتنش هر کاری کردند، پشیمان هستند و میگویند ای کاش کیروش نرفته بود. خیلیهایشان امروز تولد سرمربی کنونی تیم ملی کلمبیا را تبریک میگویند در حالی که چند ماه قبل برای باختش در کوپا آمریکا پایکوبی میکردند. هر چه بود چه ایران برای کیروش و چه کیروش برای ایران، بهترینهای ممکن بودند. نباید افسوس گذشته را خورد اما ای کاش جشن تولد ۶۶ سالگی چشمآبی مغرور را خودمان برایش میگرفتیم.
اما اینها دیگر مهم نیست. نه به گذشته میتوان برگشت و نه کیروش برمیگردد. باید به آخرین جملهاش عمل کنیم. " از تیم ملی حمایت کنید. تیم ملی شایسته بهترینهاست."