حدود دو ماه است که از آغاز حمله ارتش سوریه، به مواضع گروه تروریستی تحریر الشام در دو استان ادلب و حلب در شمال غرب سوریه می گذرد، حمله ای که دستاورد آن آزادسازی بیش از ۵۰ درصد از متصرفات تروریست ها توسط ارتش و جبهه مقاومت اسلامی بوده است؛ پیروزی های پی در پی ارتش سوریه و جبهه مقاومت اسلامی در این دو استان که به عنوان آخرین پایگاه تروریست ها در سوریه می باشد، گویا به مذاق سران آنکارا، آمریکا و رژیم صهیونیستی خوش نیامده و آنها را وارد مرحله جدیدی از بحران در سوریه کرده است.
در روزهای اخیر ارتش ترکیه سعی کرده، از شکست تروریست ها جلوگیری کند و در همین چارچوب با حمله به مواضع ارتش سوریه، حزب الله و مستشاران ایرانی موجب شهادت شماری از این نیروها در دو استان حلب و ادلب شده است، این در حالی است که نیروهای مقاومت و ارتش سوریه از هدف قرار دادن نیروهای ارتش ترکیه براساس مصوبات نشست آستانه ، اجتناب کردند.
فرصت طلبان صحنه سوریه
با توجه به اوضاع متشنج شمال غرب سوریه، صهیونیست ها از فرصت سوء استفاده کرده و روز جمعه (نهم اسفند) با استفاده از بالگرد به مواضع ارتش سوریه در استان قنیطره در جنوب غرب این کشور حمله کردند.
بنابر گزارش خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، بالگردهای رژیم صهیونیستی از فراز جولان اشغالی به مواضع ارتش سوریه در قحطانیه، حربه و شهر قنیطره حمله کردند که در نتیجه آن سه نظامی سوری زخمی شدند. پیشتر نیز یک شهروند سوری در پی حمله پهپادی ارتش رژیم صهیونیستی به منطقه «تل الحمریه» در حومه شمالی قنیطره کشته شده بود. بامداد ۱۷ بهمن ماه نیز چهار جنگنده – بمب افکن اف۱۶ نیروی هوایی رژیم صهیونیستی با هشت موشک هوا به زمین، اطراف دمشق را هدف قرار دادند که این حملات گستاخانه نتیجه درگیری هایی است که با ورود ارتش ترکیه به منطقه سبب شده است.
البته این حملات فرصت طلبانه مسبوق به سابقه است بطوری که از آغاز بحران سوریه در اسفندماه سال ۱۳۸۹ رژیم صهیونیستی و آمریکا عملا به عنوان نیروی هوایی تروریست ها وارد جنگ سوریه شده اند و مواضع ارتش سوریه بارها مورد هجوم موشک ها و بمب افکن های صهیونیستی – آمریکایی قرار گرفته است و هدف این راهبرد نظامی آمریکا و اسرائیل ، تضعیف ملت ها و ارتش های اسلامی است و از همین حالا هم غریو شادی را می توان در بیانیه ها و اظهارنظرهایشان شاهد بود.
یادآوری چند نکته درباره بحران جاری
اول اینکه ، در حالی که بسیاری از کشورهای جهان به اقدام ترکیه در شمال غرب سوریه اشکال وارد کرده اند و خواستار برقراری آتش بس در این منطقه شده اند، اما رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه معتقد است مسئله سوریه به هیچوجه برای ترکیه ماجراجویی یا تلاش برای گسترش مرزهایش نیست. وی مدعی شده که امروزه ادلب به دستاویز و محرکی برای تحت فشار قرار دادن ترکیه تبدیل و موضوع ادلب برجسته شده و مسایل آن به از بین بردن دیگر دستاوردهای کشورش تبدیل شده است. البته شاید منظور اردوغان از دستاورد، افزایش شمار کشته های مردم سوریه می باشد که از سوی تروریست های مورد حمایت آنکارا در استان ادلب گروگان گرفته شده اند و به عنوان سپر انسانی از آنها استفاده می شود.
نکته دیگر اینکه ،جنگ ده ساله سوریه به منظور ضربه به مقاومت اسلامی ضد صهیونیستی طراحی و اجرا شده و در این جنگ خانمانسوز تاکنون بیش از ۶۰۰ هزار سوری که همگی مسلمان بوده اند به کام مرگ رفته اند و در مقابل حتی یک صهیونیست نیز در اثر این جنگ کشته نشده است. شاید به همین دلیل است که جنگ سوریه را جنگ مسلمان کشی به دست مسلمان نماهای تکفیری نام نهاده اند که برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی در اسفند ماه سال ۱۳۸۹ به راه افتاد و تاکنون ادامه یافته است.
اینک وقت آن است که سران آنکارا درک کنند که حمله ارتش این کشور به رزمندگان حزب الله و مستشاران ایرانی و یا نیروهای ارتش سوریه که در صورت بالا گرفتن بحران ، به پاسخگویی متقابل خواهد انجامید، بازهم موجب کشته شدن مسلمانان از هر طرف خواهد شد، امری که فقط به نفع صهیونیست ها و آمریکایی ها خواهد بود و ضرر آن برای مسلمانان می باشد، لذا آنکارا باید در ارزیابی هایش از شرایط جدید به این سوال پاسخ دهد که اقدامات آنها در شمال سوریه به نفع چه کسانی خواهد بود و آنها در زمین چه کسی بازی می کنند؟
خلاء حاکمیتی در سوریه ؛ غده سرطانی برای ترکیه
در نهایت یک سوال باقی می ماند و آن هم اینکه در صورت ادامه این وضعیت ، بخش هایی از شمال سوریه که در اختیار نظامیان آمریکایی است، در خلاء حاکمیتی سوریه چه وضعیتی را برای ترکیه شکل خواهد داد؟ آیا واشنگتن این منطقه را در آینده به غده سرطانی برای ترکیه تبدیل نخواهد کرد؟؛ آیا نمود ذوق زدگی گروه های تروریستی ، تجزیه طلب منطقه و ... در شبکه های اجتماعی دیده نمی شود؟
به هرحال اکنون خاموش کردن آتش سلاح ها و بازگشت به میز مذاکره ، پایان دادن به حمایت از گروه های تروریستی شناخته شده برای بازگشت امنیت به شهرهای سوریه و کمک به سوریه برای اعمال حق حاکمیت سرزمینی خود ، تنها راه باقی مانده برای حل بحران جاری در سوریه است و ضروری است که کشورهای عضو نشست آستانه باردیگر برای مهار بحران وارد عمل شوند.