«محسن روحیصفت» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، با اشاره به امضای توافق صلح میان آمریکا و طالبان گفت: ایالات متحده پس از ۱۹ سال اشغالگری و نبرد با طالبان در افغانستان، به این نتیجه رسیده است که ماندنش در این کشور حاصلی ندارد و باید از افغانستان خارج شود.
وی با بیان اینکه آمریکاییها در بدو ورود به افغانستان در سال ۲۰۰۱، شعارهایی مبنی بر ملتسازی، استقرار صلح، امنیت، توسعه، دموکراسی و رفاه را داده بودند که به هیچ کدام از این اهداف نرسیدند، اظهار داشت: اینک، برای آنکه خروج آبرومندانهای داشته باشند، نیازمند مستمسکی بودند که خروجشان را براساس آن موجه جلوه کنند همانند آنچه که در ویتنام رخ داد و «هنری کیسینجر» وزیر امور خارجه آمریکا در توافق با همتای ویتنامی، به جنگ با این کشور پایان داد.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان با تاکید بر اینکه آمریکا چارهای جز خروج از افغانستان نداشته و ندارد، تصریح کرد: سیاستهای آمریکا در افغانستان به شکست انجامیده است که ناشی از عدم شناخت صحیح، کامل و کافی از افغانستان، عدم همکاری با کشورهای موثر منطقهای از جمله ایران - که شناخت اصولی و تفوق از همسایه خود داشتند – و رویکرد یکجانبهگرایانه این کشور است.
روحیصفت ادامه داد: این مسائل موجب شد آمریکا به اهداف اعلامی خود در بدو ورود به افغانستان نرسد و با نادیدهانگاری از شعارها و اهدافش، صرفا به توافقی با طالبان – همان دشمنی که ۱۹ سال با آن جنگید – اکتفا کند که براساس آن، افغانستان به مکان و محلی برای تهاجم علیه آمریکا و متحدانش تبدیل نشود.
آمریکا نیروهای نظامیاش را به صورت کامل از افغانستان خارج نمیکند
وی با اشاره به توافق صلح میان آمریکا و طالبان خاطرنشان کرد: مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان طی یکی، دو سال اخیر با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. یکی از مهمترین مسائل، بحث درباره باقی ماندن نیروهای آمریکایی در افغانستان بود که طالبان به استقرار و باقی ماندن آنها راضی نبود. آمریکاییها فشار زیادی به طالبان آوردند اما آنها راضی نشدند و مقرر شده آمریکا، تمامی نیروهای نظامیاش را طی ۱۴ ماه از افغانستان خارج کند.
این دیپلمات پیشین افزود: با وجود این توافق، فکر میکنم ایالات متحده تعدادی از نیروهایش را بر اساس توافق امنیتی راهبردی با افغانستان، در این کشور نگه دارد و نخواهد به صورت کامل از افغانستان خارج شود.
دورنمای توافق طالبان و آمریکا مشخص نیست
روحیصفت با اشاره به دیگر توافقات انجام شده در توافق صلح طالبان و آمریکا ابراز داشت: یکی دیگر از مسائل مورد چالش، موضوع آتش بس است که طالبان از پذیرش آن امتناع میکرد که در نهایت این مسئله تحت عنوان کاهش تنش مورد پذیرش قرار گرفت.
وی با تاکید بر اینکه ایران از استقرار صلح و ثبات در افغانستان و خروج آمریکا از منطقه استقبال میکند، عنوان کرد: ما خوشحالیم ملت و دولت افغانستان خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند و تحت نفوذ و سلطه هیچ نیرو و کشور بیگانهای نباشند اما مسیری که برای توافق میان طالبان و آمریکا پیش رفته، مسیر پیچیدهای است که چشمانداز و دورنمای مشخصی ندارد و همه تحلیلگران به پایداری این اقدام با دیده تردید مینگرند.
منازعه دولت افغانستان موجب سنگینی کفه ترازو به سود طالبان شده است
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه توافق طالبان و آمریکا با حواشی بسیاری روبهرو است، یادآور شد: انتخابات ریاستجمهوری افغانستان باید موجب اقتدار بیشتر دولت مرکزی این کشور میشد و ثبات و امنیت بیشتری را برای افغانستان به ارمغان میآورد تا دولت بعدی با اقتدار و قدرت بیشتری با طالبان به گفتوگو مینشست ولی به دلیل منازعهآمیز بودن آن، دولت مرکزی چندان قوی نیست که این شرایط، کفه ترازو را برای طالبان سنگینتر کرده است.
روحیصفت با اشاره به دیدگاه طالبان نسبت به دولت مرکزی افغانستان بیان کرد: طالبان دولت مرکزی افغانستان را به رسمیت نمیشناسد و آن را نماینده آمریکا میداند به همین خاطر، در توافقی هم که با آمریکاییها انجام دادهاند فقط پذیرفتهاند با هیاتی از احزاب و جریانهای افغانستانی مذاکره کنند که این مسئله موجب کاهش وزن دولت مرکزی افغانستان میشود.
تهران به نوع مذاکره، روش و اهداف واشنگتن در گفتوگو با طالبان مطمئن نیست
وی احتمال تشتت و چندپارگی میان جریانهای داخلی طالبان را محتمل دانست و گفت: احتمال چند دستگی و تشتت در میان رهبران و جریانهای داخلی طالبان وجود دارد و مشخص نیست طالبان با همین وزن، کیفیت و فراگیری به این توافق پایبند باشد. در واقع، این احتمال وجود دارد که بخشی از طالبان به گروههای دیگر پیوسته و راه دیگری طی کنند.
معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و امور بینالمللی وزارت امور خارجه درباره مخالفت ایران با توافق آمریکا و طالبان هم اظهار داشت: ایران از هر گونه استقرار صلح و کاهش تنش، درگیری و خونریزی در افغانستان استقبال میکند اما تهران نسبت به نوع مذاکره، روش و اهداف واشنگتن در گفتوگو با طالبان مطمئن نیست.
رویکرد آمریکاییها در افغانستان پایدار نبوده و نیست
روحیصفت اضافه کرد: رویکرد آمریکاییها در افغانستان پایدار نبوده و نیست. سیاستهای آنها با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. زمانی گلبدین حکمتیار بزرگترین متحد آمریکا بود اما در دولت مجاهدین، او دشمن بزرگ آمریکا شد. آمریکاییها طالبان را تشکیل دادند تا حکمتیار را به زیر بکشند اما بعد همان طالبان به دشمن شماره یک آمریکا تبدیل شده و ۱۹ سال با یکدیگر جنگیدند.
روحیصفت با بیان اینکه عدم ثبات در سیاستهای آمریکا و متناقض بودن آنها موجب تردید در حسن نیت واشنگتن میشود، تصریح کرد: آمریکا شناخت صحیح و کافی از افغانستان ندارد و علیرغم آنکه از سال ۲۰۱۴ برایشان مسجل شده بود که دورنمایی در افغانستان ندارند و حضورشان کمکی به افغانستان نمیکند، خروجشان را ۶ سال به تعویق انداختند که این مسئله، خسارت بزرگی برای مردم افغانستان بود.
ظاهر طالبان با پشت پرده آنها متفاوت است
وی درباره پایداری توافق صلح طالبان و آمریکا هم خاطرنشان کرد: معنای توافق طالبان و آمریکا، استقرار کامل صلح و آرامش در افغانستان نیست اما اگر این گام درست برداشته شود، میتواند به صلح نهایی در این کشور کمک کند و بالعکس، اگر هم درست برداشته نشود، وضعیت را از امروز هم بدتر میکند و جنگ بینالافغانی میشود در حالی که جنگ، امروز آمریکایی – افغانی است.
این دیپلمات پیشین با تاکید بر اینکه امیدواریم تمهیدات رهبران افغانستان مانع از تشدید تنشها در این کشور شود، ابراز داشت: متاسفانه در میان رهبران افغانستان تشتت وجود دارد و از سوی دیگر، ظاهر طالبان با پشت پرده آنها متفاوت است. علاوه بر این دشمنی به نام داعش نیز وجود دارد و همین مسئله موجب میشود نتوان به راحتی به معادله چند مجهولی افغانستان درست و با قطعیت پاسخ داد.
داعش زمینه اجتماعی در افغانستان ندارد
روحیصفت درباره رشد داعش بر اثر توافق طالبان و آمریکا بیان کرد: داعش زمینه اجتماعی برای رشد در افغانستان ندارد بلکه محل تجدید قوا و جمعآوری نیرو برای مکانهای دیگر است بنابراین علیرغم حضور داعش در افغانستان، نمیتوان آنها را خطر پایداری دانست.
وی با تاکید مجدد بر اینکه داعش برخلاف طالبان، پایگاه اجتماعی در افغانستان ندارد، یادآور شد: البته احتمال پیوستن بخشیهای ناراضی از سوی طالبان به گروههای دیگر مانند داعش وجود دارد ولی نمیتوان این پدیده را گسترده دانست.