به گزارش روز سه شنبه سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی، حجت الاسلام و المسلمین علی ذوعلم در سی و پنجمین نشست بزم اندیشه با موضوع «شعارها و معارف انقلاب اسلامی» اظهار داشت: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برحسب رسالتی که از زاویه تربیتی، دغدغههای ملی و انقلابی برای خودش احساس میکند، میخواهد فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دوازدهم اردیبهشت امسال را مبنی بر گنجاندن شعارها و معارف انقلاب اسلامی در متون درسی دنبال کند. ایشان صراحتاً این موضوع را مطرح کردند و از ما خواستند که این کار را دنبال کنیم.
وی افزود: ترکیب «شعارها و معارف انقلاب اسلامی»، ترکیب قابل تأملی است. بر اساس قواعد برنامهریزی درسی وقتی قرار است مبحثی در برنامه درسی گنجانده شود، در درجه اول باید خود این مفاهیم تبیین و مشخص شوند که دنبال چه هستیم.
حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: آیا فقط میخواهیم یک کار کلیشهای و ظاهری انجام بدهیم و آن را خدمت رهبر معظم انقلاب ببریم و نشان بدهیم تصویر روزهای انقلاب را در کتاب کار کردهایم. اساساً چه نسبتی میان گنجاندن شعارها و معارف انقلاب اسلامی با وظیفه برنامهریزی درسی وجود دارد.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با بیان اینکه از زمان مطرح شدن این موضوع، از سه مجموعه خواستم که روی این موضوع کار کنند که یکی از آنها طرحی را آماده و در شورای مدیران ارائه کرد که مورد نقد و بررسی قرار گرفت و قرار شد ایرادات اصلاح شوند اما کار دیگر برنگشت. از دو مجموعه دیگر هم خبر نداریم که کار را پیش بردهاند یا خیر.
حجت الاسلام ذوعلم افزود: سبک یا فرهنگ نادرستی در برخی از ما وجود دارد که در عرصه احساسات و شور و هیجان، بسیار آمادهایم. ولی آنجا که پای اقدام و عمل و تأثیرگذاری به میان میآید، دیگر خبری از آن شور و هیجان نیست که قطعاً خلاف آن وظیفهای است که ما به عنوان یک مسلمان داریم.
وی با بیان اینکه یک مسلمان احساسات، عقل، عمل، رفتار و نگرشش همه بر یک میزان مبنادار و اصولی استوار است، در محیطهای مختلف رنگ عوض نمیکند و زبانش با قلبش با هم هماهنگ است، گفت: ولی در جامعه ما متأسفانه فاصله بین زبان و دل، دل و دست، زبان و عمل مشهود است. امیدوارم بحث امروز ما در ایام دهه فجر از حد زبان و ذهن به حد دل و دست و قلم و رفتار سازمانی هم تسری پیدا کند.
حجت الاسلام ذوعلم با طرح این سوال که «آیا دانش آموزان ما در مدت ۱۲ سالی که تحصیل میکنند به چنین نگاهی میرسند که اسلام اولاً یک دین الهی، عقلانی و مردمی است و همچنین اسلام در مقابل استکبار است؟ » گفت: پس اسلام در مقابل مسیحیت نیست. اینکه بگوییم اسلام ضد مسیحیت است خیر، این نگاه را قبول ندارد. البته به مسیحیت نقد دارد ولی برایش تعارض ندارد که بگوید چون تو مسیحی هستی من دیگر اصلاً با تو حرف نمیزنم. بلکه با او حرف هم میزند، حتی خدمت هم میکند. اسلام میگوید شما باید به انسانها فراتر از دین، جغرافیا، ملیت، فرهنگ و جنسیتشان خدمت کنید.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ادامه داد: اسلام در مقام خدمت، آگاهی دادن، هدایت کردن و نجات دادن است و اصلاً از فردی که گیر افتاده نمیپرسد که آیا تو مسلمانی، مسیحی هستی، یهودی هستی، سکولاری، لائیکی، چه هستی، بعد من تو را نجات بدهم. در بحثهای فقهی هم داریم که در نجات کسی که دارد غرق میشود اول نمیپرسند که تو مسلمانی، اگر مسلمان بودی نجاتت میدهیم. خیر، آن فرد غرق شده را در مقام انسانیت مینگرند. حتی اگر یک حیوان و هر جاندار دیگری آسیب میبیند، باید از او حمایت کرد. حضرت علی (ع) میفرماید «کلکم مسئولون حتی عن البقاع والبهائم.»
وی تأکید کرد: در واقع اسلام میگوید شما مسئولی، حتی نسبت به نگهداری از ابنیه و بقاع که جمع بقعه و ساختمان است. بهائم نیز جمع بهیمه یعنی چهارپایان است.
حجت الاسلام ذوعلم با بیان اینکه ما چقدر روی این شعار و معارف کار کردیم، اظهار کرد: مشخص شد که اسلام در مقابل استکبار است. گاهی اوقات این موضوع را بازگو و رویش کار کردهایم. کفر به معنی عدم باور یا حتی رد و نقد عقاید اسلامی، این تا آنجایش که در مقام نظر است در مقام بحث فلسفی و کلامی است و باید در محافل رویش بحث و گفت وگو بشود. اما اگر در مقام اغواگری خواست بر بیاید جامعه را متزلزل کند و امنیت فرهنگی و روانی جامعه را تهدید کند اسلام جلویش را گرفته است.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی افزود: همانگونه که وقتی قرار باشد میکروب بیماری آزمایش بشود باید فرد طوری در آزمایشگاه عمل کند که گرفتار تبعاتی چون واگیرش نشود، وقتی فردی که مسلمان بوده حالا میگوید دیگر مسلمان نیست باز هم باید در یک آزمایشگاه متناسب با همین موضوع آن را سنجیده و سپس مطرحش کرد. در همین سازمان پژوهش علما، متفکرین و کارشناسان در حوزههای تربیت، طراحی و برنامهریزی و در همه بخشها حضور دارند. اگر از بیرون هم درباره مطلبی نکتهای وجود دارد باید از اینجا سؤال کنید. بالاخره یک نفر تو را قانع و متقاعد میکند. اگر نشد نفر دومی با تو بحث میکند. از این بیشتر دیگر نیازی نیست.
وی خطاب به حاضران این جلسه گفت: اصلاً در سازمان پژوهش تابلو بزنید و اعلام کنید هر کسی هر اشکالی هر شبهه دینی نسبت به اسلام دارد اینجا ما کلینیکی آن را درمان میکنیم. میآید اینجا و با او روان کاوانه، جامعهشناسانه، کلامی، فلسفی و از هر زاویهای که بخواهد گفت وگو میکنید. ولی اینکه به مثابه یک ویروس بخواهد برود در جامعه، اغواگری کند و اسلام را در ذهن جامعه پایین بیاورد و موجب اغتشاش روانی جامعه و موجب دعوا بشود، مطلوب نیست.
حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه استکبار ممکن است در قالب مسیحیت باشد، یعنی ممکن است یک مستکبری بگوید من مسیحیام گفت: مسیحی بودن اشکالی ندارد بلکه نزاع به علت مستکبر بودن وی است. یا استکبار ممکن است لائیک و بی دین باشد. ما با بی دینی کاری نداریم ولی با استکبار مبارزه میکنیم. یا بگوید من اصلاً مسلمانم آن هم همان جور. خب مگر شاه مسلمان نبود؟ او تظاهر به اسلام و تشیع هم میکرد و بعضی میگفتند شاه شیعه است و باید حفظش کرد، اما امام (ره) فرمود نه او مستکبر است. او فرعون ایران است. پس این ملاک است.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی افزود: بنابراین کفر به معنی اعتقادی و فلسفی و غیره منفی است و با آن مقابله میکنیم؛ مقابله فکری. مقابله فرهنگی هم موجب اختلاف خواهد شد نه موجب نزاع. ولی بین اسلام واستکبار نزاع وجود دارد؛ جنگ وجود دارد. چرا که استکبار میخواهد سلطه خودش را بگستراند و ما در مقابلش میایستیم و خود به خود دعوا و جنگ میشود.
وی ادامه داد: استکبار سردار سلیمانی را میزند، خب ما باید برویم یک کاری در تقابل انجام بدهیم. در غیراینصورت استکبار فردا یکی دیگر را میزند. این خیلی عقلانی، منطقی و استدلالی است.
ضرورت تبیین واژه انقلاب در محتوای برنامههای درسی
حجت الاسلام ذوعلم به ذکر فهرست وار چند مورد از مصادیق شعارها و معارف انقلاب پرداخت و اظهار کرد: اولین مصداق خود انقلاب است. ما واژه انقلاب، انقلابی بودن و انقلاب اسلامی را باید در محتوای برنامه درسیمان تبیین کنیم، زیرا با آن درگیرند و نیاز اجتماعیشان است. در جامعهای زندگی میکنیم که انقلاب در آن رخ داده است و مردم انقلابیاند. یک سردار سلیمانی شهید میشود مردم به خیابانها میآیند، علت چیست؟ در کدام کشور اگر یک فرمانده نظامی ترور بشود اینطور عکسالعمل نشان میدهند؟ علت این است که سردار سلیمانی را متعلق به انقلاب میدانند نه اینکه فقط متعلق به سپاه یا ارتش یا جای دیگر است. او فراسازمانی و فراقشری است مانند خود امام.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی افزود: درست است که امام خمینی، روحانی و حوزوی بود ولی فراتر از قشر روحانیت برای جامعه اعتبار دارد. بالاخره هر کسی متعلق به یک جنسیت، یک محل و یک صنفی است. ولی گاهی به نماد هویتی برای همه جامعه تبدیل میشود. این دیگر در واقع یک وجهه فراتر از این محدودههاست. مانند پیامبر اکرم در رأس همة عالمیان. وجود مبارک پیامبر اکرم نه به لحاظ اینکه عرب بود، نه به لحاظ اینکه قریشی بود نه به لحاظ اینکه متعلق به عربستان بود بلکه به لحاظ اینکه یک انسان کامل بود معتبر است.
وی ادامه داد: بنابراین یک اروپایی، یک آمریکایی، یک ایرانی، یک آفریقایی به همان نسبت با آن رابطه برقرار میکند. با خود انقلاب، استمرار انقلاب، تکامل انقلاب، اصلاً معنای درست خود انقلاب. ما در همین جلسه هم که انقلاب را تعریف کردیم بیشتر یک معنای جامعه شناسی رایج را القاء کردیم.
حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه معنای جامعهشناختی رایج انقلاب یعنی «یک حرکت شورشی مردمی برای کنار زدن یک حکومت» گفت: مگر انقلاب اسلامی این نبوده که یک نظامی را کنار بزند، به تعبیر امام یک نظام دیگری را بیاورد سر کار. اما این تعریف کامل نیست. به آن تعریف درست از انقلاب که در چارچوب معارف انقلاب اسلامی است کم پرداختیم.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ادامه داد: بالاخره انقلابی کیست؟ یک عدهای انقلابی نما هستند، یک عدهای تظاهر به انقلاب میکنند، یک عدهای ممکن است در ذیل عنوان انقلاب، به آن ضربه بزنند. بالاخره پدیده نفاق که در قرآن اینقدر به آن پرداخته شده، آیا در جامعه ما کاملاً حل شده است؟
وی با بیان اینکه آیا ما دیگر امروز هیچ فردی را نداریم که اظهارنظرش مثلاً با آنچه که در دلش میگذرد تفاوت داشته باشد یا داریم، گفت: اگر بگوییم نداریم که یعنی جامعهشناسیمان خیلی ضعیف است.
حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: ما نفاق را در سطح جامعة بشری، در سطح حکومتها، در سطح دولتمردان، در سطح مردم و در اقشار مختلف داریم. قبل از انقلاب هم داشتیم، قبل از انقلاب آخوند منافق داشتیم و این معنی نفاق خاص است. آخوند ضدانقلاب داشتیم، به قول امام آخوند درباری داشتیم. بنابراین نفاق در روحانیت، در دانشگاه، در بخش هنر و به عبارتی در همه جا هست. در آموزش و پرورش هم حتماً هست.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با تأکید بر اینکه ما باید به عنوان یک تمی این امر را مطرح کرده و به آن بپردازیم، به مراحل پنج گانه رشد جامعه که به عنوان یک معرفت انقلابی مطرح شده است، گفت: باید به بچهها بگوییم که انقلاب ما در انقلاب متوقف نشد، انقلاب ما نظامسازی کرد. بعد باید دولت سازی کند و ما باید دولت انقلابی پیدا کنیم، دولتی که تراز انقلاب است. دولت که میگوییم نه همین هیات وزیران، بلکه منظور آن چیزی است از دولت، حاکمیت، مجموعه مجلس، قوه مجریه و قوه قضائیه ساطع می شود.
دولت تراز انقلاب اسلامی را برای دانشآموزان تبیین کنیم
وی با بیان اینکه باید به دانشآموزان بگوییم که دولت تراز انقلاب اسلامی، دانشآموز تراز انقلاب، معلم تراز انقلاب، برنامه درسی طراز انقلاب و جامعه تراز انقلاب چیست؟ اظهار کرد: اکنون جامعه ما انقلابی است، اسلامی است؟ بله در بسیاری ابعاد خیلی بهتر شده ولی در بعضی از ابعاد هم بهتر نشده، ممکن است در بعضی از ابعاد بدتر هم شده باشد، جامعه است دیگر، جامعه پویاست.
حجت الاسلام ذوعلم افزود: نسلی کنونی نسل چهل سال پیش نیست، نسل صد سال پیش نیست. نسلها عوض میشوند. جامعه یک موجود زنده است. اگر فردی تا چهل سالگی مریض نشود یعنی دیگر بعدش هم مریض نمیشود؟ ممکن است بعد مریض بشود. نمیشود گفت اینکه الان مریض شده پس کلاً مریض بوده. خیر او از اول سالم بود و یک وقتهایی مریض میشود. چون بهداشت را رعایت نمیکند و حواس پرتی میگیرد در رعایت مثلاً خوردنیها و فلان اینها و مریض میشود. جامعه هم همین طور است جامعه هم مانند پیکر انسان، زنده است.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با اشاره به اینکه اگر مراقبتهای اجتماعی صورت نگیرد ممکن است جامعه منحط بشود، گفت: آیا اگر انقلاب شد یعنی دیگر جامعة ما همیشه رو به جلو است؟ خیر، ممکن است یک موقع رو به عقب هم برود. پس باید اینها را به دانشآموزان بگوییم.
وی در ادامه بیان کرد: پیشرفت اسلامی یک مفهوم بسیار مهم است. اساساً از رویکرد تاریخی، انقلاب برای رفع موانع پیشرفت بوده است. حرکت امام برای جبران عقب ماندگیها بود.
حجت الاسلام ذوعلم افزود: طبیعی بود که اگر فشار از روی جامعة اسلامی که اعتقاد اسلامی دارد، برداشته بشود، چیزی جز اسلام از آن بیرون نمیآید. به همین جهت در فاصلة کمتر از دو ماه بعد از پیروزی انقلاب آن چیزی که از صندوقهای رفراندوم درآمد جمهوری اسلامی بود و ۹۸.۲ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند.
معرفی چهرههای انقلابی در برنامههای درسی
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با اشاره به هویت ایرانی، اسلامی و انقلابی عنوان کرد: ما ماهیت فرهنگی انقلاب، بصیرت و بصیرت اجتماعی، نهادهای انقلابی، وحدت حوزه و دانشگاه و چهرههای انقلابی را داریم اما در برنامه درسی چه تعریفی از چهرههای انقلابی کردیم؟ بچهها اکنون شهید بهشتی را چقدر میشناسند؟ ممکن است یک فوتبالیست را خیلی بهتر بشناسند، یک فوتبالیست نه ایرانی، حتی غیرایرانی. اینکه خانوادهاش چه کسانی هستند، کجا متولد شده، چه زمانی گل زده، چه زمانی گل خورده و... . اما ما به اینکه یک عکس شهید بهشتی را کار کنیم و یک جمله هم بنویسیم خیلی مبهم و گنگ است و دانشآموز امروز نمیداند حزب چه بوده، سرچشمه کجا بوده. حتی یک فعالیت هم تعریف نکردیم. گاهی باید یک فعالیتی تعریف بشود که بچهها در قالب این فعالیت چهرهها را بشناسند.
وی همچنین با اشاره به مبحث عدالت و نسبت آن با انقلاب گفت: انقلاب عدالتخواهانه است. انقلابی بودن یعنی عادل بودن، عدالت پذیر بودن، قانون پذیر بودن، نظم و انضباط انقلابی، اخلاق انقلابی، سیرت انقلابی، سبک زندگی انقلابی و خودسازی انقلابی. اگر ما در الگوی اهداف تربیتی و یادگیری ذکر کردهایم که ارتباط با خود، خدا، خلق، خلقت؛ کجایش یک خودشناسی انقلابی هم برای بچهها تعریف کردهایم؟
حجت الاسلام ذوعلم افزود: یا درباره مردم سالاری دینی، چقدر تبیین کردیم که اصلاً مردم سالاری ما از خود دین نشأت گرفته است؟ ما یک تعریف ناقصی در بعضی کتابها راجع به دموکراسی کردیم بعد هم گفتیم دموکراسی و استبداد.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در ادامه با اشاره به عقلانیت انقلابی و انقلاب عقلانی و همچنین غربشناسی انقلاب اسلامی گفت: نگاه انقلاب اسلامی به غرب چیست؟ یک عده تصور میکنند که نگاه انقلاب اسلامی به غرب یک نگاه ستیزهگرانه است. ما معتقدیم که خیر اصلاً اینگونه نیست. بلکه برعکس انقلاب اسلامی غرب را یک فرصت برای خودش تلقی میکند که بحث مفصلی است.
وی تأکید کرد که شناخت امام (ره)، ابعاد اندیشهای امام، ابعاد رفتاری امام، نه بهعنوان یک فرد، بهعنوان یک فکر و نهایتاً آرمانهای انقلاب اسلامی باید تبیین شوند. باید روی این آرمانهای هشت گانهای که در بیانیة گام دوم آمده تأمل کرد.
درس غرب شناسی برای دانشآموزان داشته باشیم
حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه ما نحلههایی داریم که غرب را مطلقاً شیطان معرفی میکنند اظهار داشت: دانشآموز چون جایی شنیده که برخی افراد غرب را مطلقاً شیطان تلقی کردهاند برایشان منطقی نیست و میگویند غرب که کلاً شیطان نیست. بالاخره بسیاری تجهیزات چون همین میکروفون و دوربین از غرب آمده است. پس ما به درستی تببین نکردیم و چه بسا نیاز داریم به اینکه درس غربشناسی برای دانشآموزان داشته باشیم تا نیاز دانشآموزان را پاسخ بگوییم.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ادامه داد: اگر دانشآموز یک نیاز واقعی دارد باید یک تعریف و تبیینی از غرب داشته باشیم. ما باید معرفی میکردیم. ضمن اینکه ما نیز به تنهایی در این میدان فرهنگی و تربیتی تأثیرگذار نیستیم. رسانهها، مطبوعات، بخش هنری، دانشگاه، حوزه و ... نیز دخیلاند. هنر ما این است که بتوانیم یک مبنای معتبر و معیاردار به دانشآموز بدهیم که او خودش بتواند ورودیاش را تجزیه و تحلیل کند.
وی افزود: اینکه ما به دانشآموزان یک بصیرت تربیتی، فرهنگی و اعتقادی بدهیم بسیار مهمتر است از اینکه معارف و علوم اعتقادی به دانشآموزان بدهیم. به بصیرت اعتقادی نیاز داریم و از این جهت خیلی عقب هستیم. متأسفانه سازمان ما از این جهت از این امر فاصله دارد. آن کسانی که از نظر گفتمانی باید این فاصله را پر کنند معلمان حوزههای تربیت و یادگیریاند که باید در انتخاب این تمها، معماری این درس و طرح وارهای که باید باشد نیازسنجی و زمینهشناسی کنند.
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با اشاره به اینکه معاونت طراحی و تولید بستههای یادگیری سازمان نیز کارگروهی در این زمینه تشکیل دادهاند اما هنوز خروجی نداده است اظهار کرد: پژوهشگاه نیز باید تبیین کند که اصلاً شعارها و معارف انقلاب اسلامی چیست. آنها باید پژوهش کنند که چه میزان از این معارف میتواند برای دانشآموز مطرح شود. این کار حتماً نیازمند کارهای پژوهشی است. البته اگر ما در این زمینهها قصور یا کندی داریم یا خدای ناکرده اهمال میکنیم نباید صورت مسئله را پاک کنیم. این نشست سه شنبه ۱۵بهمن ماه ساعت ۱۰ در سالن جلسات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار شد.