تهران- ایرنا- یک کارشناس مسائل خاورمیانه می‌گوید: واقعیات موجود قدرت بازیگران مختلف، تضاد منافع و تنهایی ترکیه در بحران ادلب نشان می‌دهد که این کشور مجبور خواهد شد نیروهای نظامی خود را به‌صورت تدریجی از شمال سوریه خارج کند.

ادلب در شمال باختری سوریه و نزدیک به مرز ترکیه قرار دارد. حمله هوایی هفته گذشته ارتش سوریه باعث کشته شدن ۳۴ سرباز ارتش ترکیه شد. دولت آنکارا عملیات نظامی وسیعی را در ادلب علیه نیروهای دولت سوریه آغاز کرده است. پهبادهای ترکیه‌ای با عبور از مرز و نقض حریم هوایی سوریه و بمباران مناطقی از این کشور، موجب تنش و پیچیدگی روابط بین ترکیه با دو دولت روسیه و ایران شده است.

حدود دو ماه از آغاز حمله ارتش سوریه، به مواضع گروه تروریستی تحریر الشام در دو استان ادلب و حلب در شمال غرب سوریه می‌گذرد، حمله‌ای که دستاورد آن آزادسازی بیش از ۵۰ درصد از متصرفات تروریست‌ها توسط ارتش و جبهه مقاومت اسلامی بوده است؛ پیروزی‌های پی‌درپی ارتش سوریه و جبهه مقاومت اسلامی در این دو استان که به‌عنوان آخرین پایگاه تروریست‌ها در سوریه است، گویا به مذاق سران آنکارا خوش نیامده و آن‌ها را وارد مرحله جدیدی از بحران در سوریه کرده است.

پژوهشگر ایرنا با «اردشیر پشنگ» کارشناس مسائل خاورمیانه و عراق در مورد بحران ادلب به گفت‌وگو پرداخت.

 ترکیه در همراه کردن غرب برای ورود به بحران سوریه ناکام مانده است

پشنگ در ابتدای این مصاحبه اظهار داشت: ترکیه در طول ۹ سال اخیر نتوانست ایالات‌متحده و ناتو را در بحران سوریه آن‌گونه که منافع اش ایجاب می‌کند، با خود همراه سازد. اکنون بحران ادلب وارد شرایط حساسی شده و درگیری دو ارتش سوریه و ترکیه را در پی داشته است. احتمال وقوع درگیری بین نیروهای روسیه و ترکیه و حتی نیروهای محور مقاومت نیز وجود دارد.

پیش‌بینی می‌شود کشورهای غربی و ناتو از ظرفیت دیپلماتیک خود برای حل بحران ادلب استفاده کنند. ورود نظامی و یا منطقه پروازممنوع در این منطقه برای آنان تقریباً سخت است. راضی کردن آمریکا به‌صورت خاص برای اهداف ترکیه در بحران سوریه بسیار سخت بوده است. در وضعیتی که یک‌طرف آن ارتش سوریه، روسیه و ایران وجود دارد، احتمال اینکه که ناتو وارد درگیری نظامی در ادلب شود بسیار بعید است.

در دوره «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا با شرایط سهل‌تر و ساده‌تر بهانه بیشتری برای دخالت در سوریه بوده، اما آمریکا از ورود مستقیم طبق خواسته و برنامه ترکیه، در بحران سوریه خود را بر حذر داشت و در شرایط فعلی این احتمال بعید به نظر می‌رسد، لذا احمال دارد  مسائل در حد بیانیه دیپلماتیک باقی بماند و تلاش‌های دیپلماتیک به‌صورت نهانی برای کاهش سطح تنش ادامه پیدا کند.

ترکیه و بازی باکارت پناه جویان سوری

پشنگ در مورد باز کردن مرزهای ترکیه به روی آوارگان سوری اظهار داشت: ترکیه بیش از این از کارت بازی آوارگان و پناه‌جویان سوری علیه اروپا استفاده کرده است. نزدیک به ۷۰ یا ۸۰ هزار نفر از مهاجران سوریه و خاورمیانه‌ای از ترکیه به سمت اروپا درحرکت هستند. این بار کشورهای اروپایی آمادگی بیشتری در قبال پذیرش مهاجرین دارند. بعد از توافقی که در سال ۲۰۱۶ ترکیه با اتحادیه اروپا در قبال بستن مرزهایش بر روی پناه جویان امضا کرد، از کشورهای اروپایی کمک‌های مالی قابل‌توجهی را دریافت کرده است.

تداوم سیاست باز کردن مرزهای ترکیه به روی پناه جویان برای رفتن به کشورهای اروپایی باعث می‌شود کمک اروپا به ترکیه کمتر شود. استفاده از کارت پناه جویان این بار برای اردوغان اثرگذاری کمتری دارد و این‌یک اثرگذاری روانی و ذهنی خواهد بود، اما تلاشی است برای اینکه اروپایی‌ها در محافل دیپلماتیک به روسیه فشار بیاورند و سطح تنش و درگیری را در ادلب کمتر کنند. میزان اثرگذار این راهکار برای ترکیه قابل‌تأمل است.

مواضع متفاوت ترکیه و عربستان در بحران سوریه

این کارشناس مسائل خاورمیانه در مورد مواضع متفاوت کشورهای منطقه در مورد بحران ادلب اظهار داشت: طیفی از کشورهای عربی در بحران سوریه از سال ۲۰۱۳ به این‌سو دارای مواضع متفاوتی با ترکیه بودند. این مواضع متفاوت که متأثر از رقابت بین ریاض و آنکارا است یکی از دلایل شکست اپوزیسیون ضد بشار اسد در بحران سوریه بوده است. چون هر یک از طرفین (آنکارا و ریاض) تلاش کردند تا طیف‌های نزدیک به خود را، در سوریه تقویت کنند به امید اینکه آن‌ها روزی قدرت را در سوریه در دست بگیرند و دمشق زیر پرچم تسخیر آنان باشد.

درنتیجه صحنه میدان اولیه بحران سوریه که روزگاری نوعی کلیت اهل سنت علیه اقلیت علوی حاکم بود خیلی زود به رقابت درون جهان اهل سنت تبدیل شد. دیدگاه «اخوانی» نزدیک ترکیه از یک‌سو و دیدگاه «سلفی» متأثر از نگاه سعودی‌ها از سوی دیگر این رقابت را تا به امروز نه‌فقط در سوریه، بلکه در هرجایی که دو کشور عربستان و ترکیه با یکدیگر حضور دارند تشدید کرده است.

این دو کشور در لیبی، مصر، بحران قطر، تحولات عراق و روابط با ایران مواضع متفاوت داشته‌اند. کشورهای عربی در قبال بحران ادلب مواضع محافظه‌کارتر داشته و خواهان کاهش تنش‌ها هستند، اما چندان مایل به تأثیرگذاری بیشتر ترکیه در سوریه نیستند، چون این باعث خواهد شد «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه سیاست‌های توسعه‌طلبانه و نفوذ خود در منطقه راتشدیدکند. منافع عربستان و کشورهای نزدیک به سعودی‌ها در قبال این بحران با منافع ترکیه در تضاد است و این دو مواضع متفاوتی و دوگانه‌ای باهم دارند.

بحران ادلب پایان همکاری صلح سوریه موسوم به «سوچی»

وی در ادامه گفت: بحران ادلب و تعیین سرنوشت ادلب را می‌توان نقطه پایانی بر اتحاد کنفرانس «سوچی» در مورد صلح سوریه نامید. در سال ۲۰۱۶ سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در قبال بحران سوریه در شهر سوچی روسیه گرد هم آمدند تا سیاست‌های مشترکی را در شمال سوریه علیه تحرکات ترکیه دنبال کنند. از همان زمان مشخص بود که این‌یک اتحاد تاکتیکی کوتاه‌مدت است، زیرا کشورهای مذکور اهداف بلند مدت متفاوتی در قبال بحران سوریه را دنبال می‌کنند.

در شرایط کنونی اهداف متفاوت استراتژیک، در بحران ادلب خود را نشان داده است. روسیه سیاست کلان اخراج همه نیروها و عدم حضور همه بازیگران ازجمله ترکیه  را در سوریه دنبال می‌کند و در این مسیر در گام اول خواهان خروج ترکیه از سوریه است. ایران به دنبال حفظ جبهه مقاومت و یکی از حلقه‌های اصلی آن یعنی سوریه است و ترکیه به دنبال حضور نظامی خود و اثرگذاری در تعیین سرنوشت آینده این کشور است. این تضاد منافع کشورها در ادلب خود را نشان داده و منجر به درگیری‌های فعلی شده است. بحران ادلب نمادی از این تضاد و شاید مُهر پایانی بر همکاری‌های سوچی است. اگر این اتحاد سه‌گانه هم باقی بماند اثرگذاری خود را همانند گذشته نخواهد داشت.

مواضع ایران و روسیه در این بحران مشخص است، آنان با دیدگاهی مشترک خواهان خروج نیروهای ترکیه از شمال سوریه و اعمال حاکمیت دمشق بر تمام سرزمین سوریه هستند. ایران به دلیل روابط پیچیده‌تر و وابستگی‌های متقابلی که با آنکارا دارد نوعی مواضع محافظه‌کارانه‌تر وتوام باملاحظه بیشتر را در مورد ترکیه به کار می‌گیرد.

بحران ادلب سرآغازی برای پایان حضور نظامی ترکیه در سوریه خواهد بود. در این خصوص باید متذکر شد که ترکیه در هر کشوری که نیروی نظامی وارد کند به‌راحتی از آن کشور خارج نخواهد شد. چه‌بسا زمینه‌ساز حضور دائمی‌تر و یا در حالت ایدئال ایده جدایی آن منطقه را داشته باشد. سیاست توسعه‌طلبانه ترکیه در قبال سوریه در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، قبرس در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ و عراق از دهه ۱۹۹۰ نشان داده که پایگاه‌های نظامی ترکیه هرجایی خارج از مرزهای این کشور ایجاد شوند، مناطقی که قبل از آن، تحت سیطره امپراتوری عثمانی بوده به‌سختی از آن خارج خواهند شد.

در این خصوص باید گفت مواضع اعمالی و اعلامی ترکیه در قبال ورود به کشورها متفاوت است. اشغال و ضمیمه کردن تدریجی خاک کشورها از اهداف حداکثری موردنظر ترکیه است. این مساله نگرانی‌های جدی را در داخل سوریه به دنبال داشته است به همین دلیل سوری‌ها بااراده بیشتر و با استفاده از ظرفیت‌های دولت روسیه و ایران به دنبال آن هستند که نگذارند نیروهای ترکیه در سوریه بمانند. به نظر می‌رسد با توجه به توازن نیروها و اهداف متفاوت و استراتژیک کشورها و بازیگران مختلفی که در ادلب حضور دارند، اگر آتش‌بسی هم صورت گیرد کوتاه‌مدت است و نهایت این مساله به خروج تدریجی ترکیه از  ادلب و سوریه منجر می‌شود.