تهران ایرنا یک استاد اخلاق در شرح دعای هفتم صحیفه سجادیه می نویسد: کسانی که در شرایط دشوار از امتحان های الهی سربلند بیرون می آیند، بهترین زمینه رشد را در هنگام گرفتاری‌های متعدد یافته‌اند.

رهبر معظم انقلاب روز گذشته سفارش کردند تا مردم دعای هفتم صحیفه سجادیه را برای رفع بلا آن هم در شرایطی که ویروس کرونا زندگی و فعالیت های روزمره را تحت الشعاع قرار داده، بخوانند و با توجه به معانی آن به خدا پناه ببرند.

آیت الله حسن ممدوحی کرمانشاهی استاد اخلاق در کتاب چهار جلدی شهود و شناخت که به ترجمه و شرح صحیفه سجادیه پرداخته درباره دعای هفتم می نویسد: این دعا بیانگر وضع روحی بنده مخلص خدا در هنگامی است که دچار بلا، گرفتاری، ناملایمات و نابسامانی ها در زندگی می شود و به خدای خود پناه می برد و تنها با تکیه گاه خود نجوا می کند.

وی می افزاید: امام سجاد (ع) در این دعا به طور ضمنی وظایف بنده در هنگام پیش آمد بلایا را گوشزد کرده است.

این استاد اخلاق اولین فراز از دعای هفتم را اینگونه ترجمه می کند: ای خدایی که پیچیدگی ناگواری ها فقط به وسیله تو حل می شود و ای خدایی که برندگی سختی ها را می شکنی و ای کسی که روی آوردن به سوی آسایش را از تو تمنا می کنیم فقط به قدرت تو هر دشواری هموار است و تنها سبب ساز، لطف عام تو می باشد.

بندگان صالح انسان های بی بن بست هستند

ممدوحی درباره فراز اول می نویسد: عقده های روحی انسان آن چنان پیچیده است که در روان شناسی جدید بعضی را غیر قابل حل و بعضی را بسیار مشکل تشخیص داده اند و توان علاج آنها فقط از عهده اندکی از متخصصان بر می آید.

وی می افزاید: پیچیدگی بسیاری از گرفتاری ها در اثر پیچیدگی نظام روحی افراد است ولی خدا گره های کوری را که به دست هیچ کس باز نمی شود، به آسانی می گشاید و می داند که چگونه باید بندگان مبتلا و گرفتار را به سامان برساند.

این جا است که یاس و نا امیدی انسان زایل می شود. زیرا با کرم او همه چیز حل می گردد و کم ترین نگرانی در کار نخواهد بود؛ چرا که کلید همه اسرار گره خورده جهان با تدبیر حکیمانه خداوند ارتباط دارد.

وی تاکید می کند: بنابراین گذشته از آن که گشایش هر در بسته ای به دست قدرت او است، شکنندگی و حاد بودن مصیبت ها نیز در برابر قدرت و پشتیبانی او کند گردیده و انسان از کنار زندگی بدون هیچ مشکلی عبور خواهد کرد.

ممدوحی ادامه می دهد: به همین دلیل حضرت سجاد (ع) فرمود «فقط به وسیله تو خروج از وادی غم میسور است و هیچ چیز برای تو مشکل نیست

وی می افزاید: عبارت آخر این فراز دعا جالب ترین قسمت آن است که می فرماید « وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَاب» یعنی نظام جبری علت و معلولی در سلطه قدرت تو ضرورت و جبر پیدا کرده و همه سبب ها و علت ها به تو باز می گردد. به دیگر بیان خداوند خود سبب ساز است. یعنی علت و معلول و رابطه میان این دو در قبضه قدرت او است و هیچ چیز یا کس دیگر بر آن حاکم نمی باشد و تنها او است که محکوم هیچ ضرورتی نخواهد بود.

وی با استناد به بخشی از آیه ۱۲۷ سوره اعراف می نویسد: قرآن کریم می فرماید «و انا فوقهم قاهرون» یعنی «ما بر فراز آنها هستیم و بر آنان چیره ایم.» این جاست که در قلب و خاطر بندگان صالح خدا یاس و نومیدی از بن و ریشه خشکیده و بن بست در زندگی آنها بی معنا می شود.

لازمه توجه به حتمی بودن نظام موجود و نظام احسن

این استاد حوزه در ترجمه فراز دوم این دعا می نویسد: خدایا! فقط به قدرت و حاکمیت تو همه چیز برقرار است و با اراده تو تمام موجودات در مجاری خود جای دارند و در صورت اراده تو همه آنها بدون آن که نهی شان کرده باشی از کار باز می ایستند و در امر مهم زندگی و گرفتاری های درد آور فقط تو فریاد رس آنها هستی و تنها آن چه را که تو دور می کنی و موانعی را که تو برطرف کنی، رهایی از آنها حاصل می شود.

وی توضیح می دهد: قضا در اصطلاح علم کلام یعنی حتمیت نظام موجود عالم و امری است که باید باشد و تخلف ناپذیر است و با احکام و روابط و قواعد قطعی آن نمی توان به مبارزه و مقابله پرداخت و هر گونه مبارزه ای با واقعیات آن محکوم به شکست است.

ممدوحی می افزاید: بنابراین موجودات و جریان های گوناگون و روابط بین آنها حتمی و به دست خداست و هیچ کس دیگری در این فعل و انفعال های تکوینی سهمی ندارد.

اراده خدا نیز عبارت از مبدا بودن برای موجودات است که دارای نظام اصلح است و غیر اصلح برای موجودات را اراده نمی کند. بنابراین وجوب و حتمی بودن موجودات عالم از سوی حضرت حق با عمل به نظام احسن آنها ایجاد و یکایک در مجرای اصلی خود قرار داده می شود.

وی می افزاید: به عبارت دیگر موجودات به محض وجوب مصلحت در خارج موجود می شوند، بی آن که نیازی به سخن باشد و با نداشتن مصلحت لازم متحقق نمی شوند بدون این که نیاز به نهی و بازدارندگی باشد.

ممدوحی در ادامه می نویسد: بر این اساس اصول زندگی ما دارای امتیازها و مصالحی است که با نبودن هر کدام جز پریشانی چیز دیگری نصیب ما نخواهد بود و بر این پایه در امور مهم زندگی جز به او نیاز نداریم. اگر انسان این واقعیت را بشناسد در برطرف شدن نابسامانی ها جز به مبدا متعالی به کس دیگری متوسل نمی گردد.

برخورد متفاوت انسان های مومن و غیر مومن در گرفتاری ها

وی در ترجمه فراز سوم دعای هنگام گرفتاری و ناراحتی می نویسد: خدایا گرفتاری های وارد شده بر من سخت مرا به زحمت انداخته و باری که بر دوشم فرود آمده وامانده ام ساخته و تو با تمام قدرت و تسلط خود آنها را متوجه من ساخته ای و آن چه را که تو اراده فرمایی هیچ کس نمی تواند از آن جلوگیری کند و هر دری را که تو بسته ای هیچ کس نمی تواند بگشاید و هر چه را تو آسان فرمایی مشکل نباشد و هر فردی که تو پریشان سازی یاری نخواهد داشت.

به اعتقاد این استاد اخلاق سختی ها و حوادث ناگوار گاهی چنان انسان را خسته و ناتوان می کند که تمام توان خود را از دست داده و تحمل کم ترین فشار درونی و بیرونی را ندارد و در مسیر زندگی جز تاریکی و یاس و نا امیدی چیزی نمی بیند و درهای نجات را بر خود بسته می انگارد و گاه بدان جا می انجامد که کسانی که به خدا ایمان ندارند و یا توکل در خور در آنان نیست دست به خودکشی می زنند و ترک زندگی را بر زندگی ترجیح می دهند.

ولی آنان که به خدای متعال یعنی قدرت حکیمانه برتر و نیروی لایزال غیر متناهی امیدوارند سختی های زندگی هرگز بر آنان غالب نمی گردد. از این رو به هر مقدار که حوادث ناگوار آنان را احاطه کند، نه تنها امیدشان به یاس تبدیل نمی شود بلکه قدرت فوق العاده ای از ایمان به دست آورده و آن را سپر حوادث قرار می دهند و حوادث ناگوار سبب تقویت ضریب نیروی ایشان می شود.

ممدوحی برای سخن خود به آیه ۶۵ سوره انفال استناد کرده و می افزاید: «نیروی بیست نفر انسان مومن متوکل بیش از نیروی دویست نفر و غالب بر آنان خواهد بود.» اینان مومنانی هستند که در مکتب اهل بیت (ع) تربیت یافته اند.

وی ادامه می دهد: چنان که امام سجاد (ع) در این فراز می فرماید معتقدند که آن چه را که خدا به سویی حرکت دهد، هرگز مانعی بر سر راه آن نخواهد بود و دری را که او ببندد هرگز کلیدی نخواهد داشت و هر کس که در حریم نصرت و یاری او قرار نگیرد هرگز یاوری نخواهد داشت.

ممدوحی همچنین به آیه ۱۶۰ سوره آل عمران اشاره می کند که «اگر خدا شما را یاری کند هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد و اگر یاری نکند چه کسی می تواند به جز خدا به شما یاری رساند؟»

رمز و راز درود بر پیامبر و خاندانش

در فراز چهارم این دعا می خوانیم: خدایا بر محمد(ص) و آل محمد درود فرست و به قدرت خود گشایش را نصیبم فرما و فراگیری پریشانی و غم را در هم شکن و به شکوه های من حسن نظر بفرما و شیرینی اجابت درخواست هایم را به من بچشان و از درگاه منیع خود رحمت و گشایش گوارایی نصیب من فرموده و گشایش دشواری ها را بر من سریع و آسان بگردان.

ممدوحی می نویسد: سرّ درود بر محمد و آل محمد (ص) آن است که خدا حتما درود بر پیامبر را به اجابت می رساند. زیرا قابلیت از طرف پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت آن بزرگوار، تمام و فاعلیت نیز در خدا کامل است.

وی می افزاید: از این رو اجابت حتمی خواهد بود و خدا اجل و اکرم از آن است که میان دو سوال یکی را مقرون به اجابت و دیگری را مردود فرماید. لذا بسیاری از دعاها همراه با درود بر پیامبر و آل اوست.

چرا تعبیرهای مختلف در طلب برطرف شدن گرفتاری ها؟

به بیان ممدوحی امام سجاد (ع) رهایی از گرفتاری ها را با تعبیرات مختلفی درخواست نموده است. از قبیل فتح باب، فرج و شکستن سلطه هم و غم، طلب حسن نظر جناب حق، چشیدن شیرینی رحمت و گشایش گوارا و برون رفت سریع از گرفتاری ها و بعید نیست که هر یک از این عنوان ها با نوع ویژه ای از گرفتاری ها در ارتباط باشد.

وی می افزاید: خروج از بعضی مصیبت ها، شکستن سلطه هم و غم است مانند فقر و قرض و دشمن غدار و مکار و بعضی دیگر مانند چشیدن شیرینی است مانند عافیت از دردها و بیماری ها که پس از بهبودی آرامش پیدا شده و بسیار لذت آور است.

وی ادامه می دهد: طلب حسن نظر در مواردی است که تقاضای نعمت بیشتر و لطف افزون است و گشایش گوارا مانند نجات از غربت و یافتن راه گم کرده و یا باز یافتن دوست از دست رفته یا خروج سریع از گرفتاری در مواردی هم چون در بند دشمن افتادن و به همدم ناجنس مبتلا گردیدن مصداق دارد که در حقیقت امام معصوم به خوبی همه آنها را آموزش داده که چگونه در موارد مختلف از خدا درخواست یاری کنیم.

نقش عافیت در صعود به کمالات

ممدوحی فراز پنجم دعای هفتم را اینگونه ترجمه می کند: خدایا به سبب دشواری های زندگی مرا از به جای آوردن تکالیف واجب و دستورهای مستحب باز مدار که اکنون گرفتاری طاقتم را از دست برده و دل و جانم آکنده از غم و اندوه گشته است و تو توانایی که تمام ناگواری ها و غم های مرا برطرف کنی. تقاضایم آن است که با لطف خود مرا به عافیت برسانی اگر چه لایق فضل و عنایت تو نیستم، ای صاحب عرش بزرگ.

وی می افزاید: امام چهارم در این فراز از خدا عافیتی را می خواهد که در پناه آن بتواند به عهد بندگی پایبند باشد و آیین عبودیت را چنان که باید انجام دهد و تکالیف خود را به انجام رساند.

شرط اول در رسیدن به نقطه مقصود عافیت است؛ شرطی که با نبود آن حرکت به طرف مطلوب میسور نیست. از این رو تا زمانی که یک فرد همدم رنج و تعب و مرض و آفت است، نمی تواند کمتر قدمی برای پیشرفت خود بردارد.

وی می افزاید: کسی که گرفتاری ها طاقتش را طاق کرده و قلب و خاطرش مالامال از غم و غصه است نمی تواند به وظایف خود به درستی عمل کند. زیرا توان او در مقابله با گرفتاری ها به صفر رسیده و از کار و عمل به تنگ خواهد آمد.

این استاد حوزه تاکید می کند: عده ای در شرایط دشوار با وجود امتحان های سخت سربلند بیرون آمده اند و این افراد بهترین زمینه رشد را در هنگام گرفتاری های متعدد یافته اند.

وی می افزاید: چنین افرادی پیوسته درد را بهتر از عافیت و فقر را بهتر از غنا می دانند. چرا که یگانه عامل رشد خود را در این ورطه هولناک و سهمگین دیده اند البته چنین اشخاصی بسیار اندکند و از نوادر روزگار به شمار می آیند همانند حضرت زینب(س) که پس از جریان عاشورا با کمال قدرت در مقابل یاوه گویی های ابن زیاد خبیث فرمود «ما رایت الا جمیلا؛ جز زیبایی چیز دیگری ندیدم