جان هندریکس (John Hendrix) نویسنده و تصویرگر آمریکایی کتاب کودک در کتاب شلیک به ستارهها با روایت ماجرایی واقعی به نوجوانان از بیهودگی جنگ میگوید و عطش انسانها به صلح و پایان دادن به درگیریها. اواخر تابستان سال ۱۹۱۴ میلیونها جوان از سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان برای شرکت در جنگ جهانی اول داوطلب شدند. بسیاری از آنها گمان میکردند جنگ ماجراجویی کوتاهی خواهد بود که تا کریسمس ادامه نخواهد داشت اما هنگامی که زمستان جانکاه به خط مقدم در شمال فرانسه رسید واقعیت جنگ طولانی مدت، چهره خود را نشان داد.
سربازان در خط مقدم صرف نظر از اینکه لباس کدام ارتش را بر تن داشتند، سردشان بود، میترسیدند و امیدی برای این که زود به خانه برگردند نداشتند. داستان شلیک به ستارهها ماجرای عجیب یکی از همین شبهای سرد زمستان است.
ماجرای کتاب، نامه یک سرباز انگلیسی به نام چارلی به مادرش است که خاطرهای عجیب اما واقعی از نخستین کریسمس جنگ را برای او روایت میکند؛ آن هم زمانی که فاصله او تا نیروهای آلمانی تنها ۳۰ قدم بوده است.
شبی که نیروهای آلمانی در خط مقدم درختان کوچک کریسمس را روشن می کنند و به جشن و پایکوبی می پردازند و صبح فردا با پلاکاردی که روی آن نوشته شده «کریسمس مبارک» به سربازان انگلیسی سلام می کنند. به این ترتیب، افسر انگلیسی با افسر آلمانی دیدار می کند.
آنها یکدیگر را ملاقات کردند و با هم دست دادند شاید فرشته ای بین ما بود وگرنه چه چیز دیگری جز دست خداوند می توانست اینطور بی مقدمه صلح را برقرار کند. ستوان به ما علامت داد بیرون بیاییم. من نمی دانستم چه اتفاقی دارد میافتد اما جنگ نبود در یک صبح کریسمس با شکوه جنگ به تعطیلات رفته بود.
در آن روز عجیبی که سربازان دو جبهه در کنار هم بیسکوییت و سوسیس خوردند و با قوطی بیسکویت فوتبال بازی کردند این سوال را از هم می پرسیدند: چرا نمی توانیم الان به خانه برگردیم و در صلح زندگی کنیم؟
همه ما امروز با دشمنانمان یک روز عالی داشتیم. اما گمان میکنم فردا همه ما باید برای کشورهایمان بجنگیم و وقتی سرگرد برگردد مجبوریم از دستورهایش پیروی کنیم. فکر میکنم بقیه شب بچه های ما خیلی بالاتر از سنگرشان آنها را نشانه بگیرند ما به ستاره ها شلیک میکنیم.
هندریکس در یادداشتی که در پایان کتاب آمده، با اشاره به واقعیت ماجرا آن را برای جنگی که چهار سال بهطول انجامید، زود و پیش از موعد میداند زیرا نتوانست به فرصتی برای آتشبسی گستردهتر و ماندگارتر بدل شود چون فرماندهان پشت خط مقدم ارزش آن را درک نکردند.
در پایان یادداشت نویسنده میخوانیم:
رخداد آتشبس استثنایی کریسمس در جنگ جهانی اول مثالی ماندگار از انسانهای عادی است کاری فوقالعاده انجام میدهند. سرباز انگلیسی به نام ویلفرد یوئرت آن را اینگونه توصیف میکند: عطش عالیِ انسانیت، انگیزه خودجوش و مقاومتناپذیری که از ایمان مشترک و ترس مشترک برخاسته بود به پیروزی کامل میرسد». تک تک افراد، مجهز به سرود و نغمههای شاد و درختهای کریسمس اسلحههایشان را به کناری پرت کرده و با اشتیاقی جانانه برای صلح به سمت دشمن رفتند.
شلیک به ستارهها از مجموعه پرنده آبی، ویژه کودک و نوجوان است که انتشارات علمی و فرهنگی با ترجمه طاهره آدینهپور آن را منتشر کرده است. این کتاب که با تصویرگری هندریکس در هزار نسخه و قطع خشتی منتشر شده است، نشان «داستانهای صلح و دوستی» دارد.