تهران- ایرنا- بروز رویکردهای متفاوت و گاه متناقض در خصوص ماهیت و چگونگی مواجهه دستگاه‌های مسوول با بحران کرونا، تصویری از وضعیت اعتماد عمومی و سرمایه‌های اجتماعی به‌دست می‌دهد.

تازه‌ترین پدیده از خانواده کروناویروس‌ها که از دسامبر سال گذشته میلادی از شهر «ووهان» چین نشات گرفت و به سرعت شیوع پیدا کرد، سرانجام در اواخر بهمن‌ماه در ایران مورد شناسایی رسمی قرار گرفت. اعلام شناسایی این ویروس در کشور که با قربانی شدن شماری از مبتلایان همراه شد، به سرعت بر فضای عمومی جامعه تاثیر گذاشت.

به رغم اینکه وزارت بهداشت در روز ۳۰ بهمن از شناسایی این ویروس در قم خبر داد، ولی پیش از آن شایعات بسیاری در مورد انتشار این تاجدار ذره‌ای در شهر قم و قربانیانش، منتشر شده بود. از نگاه ناظران، گزارش نهایی وزارت بهداشت (۳۰ بهمن) در مورد ۲ نفری که روز ۲۹ بهمن در قم فوت کردند، مهر تاییدی بر درستی این شایعات، محسوب می‌شد.

از آن پس، بازار گمانه‌زنی‌ها در مورد علت آنچه «پنهانکاری» در مورد ورود کرونا به کشور خوانده می‌شد، حسابی داغ شد و شماری همزمانی شیوع بیماری با مناسبت‌های سیاسی چون انتخابات را دلیل شکل‌گیری ملاحظاتی در این زمینه دانستند.

پس از آن، گمانه‌زنی‌ها به ریشه‌یابی ورود کرونا به ایران معطوف شد. به رغم تاکید چندباره سازمان هواپیمایی کشور در خصوص توقف پروازهای هواپیمایی ماهان به چین و ماهیت  «باربری» و «بشردوستانه» پروازهای برقرار، بسیاری این شرکت هواپیمایی را به تداوم پروازها در شرایط بحرانی به چین و انتقال مسافران از چین به ایران متهم کردند، آن هم در شرایطی که به زعم اتهام‌زنندگان، بسیاری از کشورها پروازهای خود از مبدا یا به مقصد چین را متوقف کرده بودند.

آمار رسمی تعداد مبتلایان و قربانیان کرونا هم از همان ابتدا به شدت مورد تردید بخشی از افکار عمومی قرار گرفت. در این میان، اظهارنظرهای متفاوت و گاه متناقض مسوولان، انتشار آمار غیررسمی از سوی مراجع و منابع مختلف، گزارش‌های رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی و ... بر حجم تردیدها و تشکیک‌ها افزوده است.

کارآمدی دولت در مدیریت این بحران هم از سوی بخشی از افکار عمومی مورد سوال است. ابهامات بسیار و پرسش‌های بی‌پاسخ در مورد چرایی قرنطینه نشدن قم به عنوان منشا شیوع این ویروس به رغم توصیه کارشناسان بهداشت و درمان از همان روزهای نخست، افکار عمومی را به خود مشغول کرد. همچنین انتشار اخباری در مورد کمبود تجهیزات محافظتی و پزشکی در بیمارستان‌های استان‌هایی چون گیلان و مازندران، تصمیمات موازی و گاه ضد و نقیض در مورد انسداد دیرهنگام مسیرهای جاده‌ای و ورودی شهرهای درگیر و بازگشایی آنها، اظهارات و تصمیمات ضدو نقیض در مورد تعطیلی یا  کاهش ساعات کاری ادارات شهرهای درگیر و .... همگی بخشی از افکار عمومی را نسبت به کارآمدی و توانمندی دستگاه‌ها در مدیریت بحران بدبین کرد.

در این میان، کاهش یکباره مواد ضدعفونی و ماسک در داروخانه‌های سراسر کشور، با اینکه از اوج نگرانی مردم و دغدغه‌های آنان در حوزه خودمراقبتی نشان داشت، ولی از سویی دیگر نشانه‌ای از بی‌اعتمادی به مدیریت شرایط بحرانی محسوب می‌شد؛ مساله‌ای که نه فقط در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای درگیر کرونا از جمله کشورهای اروپایی تجربه شد.

در چنین فضایی که شبکه‌های اجتماعی انواع و اقسام اخبار و تصاویر را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند و از منظر خود مخاطب را با واقعیت موجود آشنا می‌کنند، بزرگترین رسانه کشور یعنی صدا و سیما تصویری متفاوت و مطلوب از شرایط کشور به تصویر می‌کشد؛ تصویری که با آنچه مردم می‌شنوند، زمین تا آسمان تفاوت دارد.

انتشار اخباری مبنی بر تجربه‌های مشابه آنچه گفته شد در کشورهای غربی، نشان می‌دهد که به هم ریختگی و کاستی‌ها در شرایط بحرانی، فقط مختص ایران نیست. پیش‌بینی چندی پیش «بیل گیتس» مدیر شرکت «مایکروسافت» در مورد اینکه از این پس بزرگترین بحران‌های جهانی نه «جنگ» بلکه «ویروس‌های فراگیری» است که هیچ کشوری به طور کامل آمادگی مقابله با آن را ندارد، امروز عملی شده است.

بسیاری از کشورها از نظر تجهیزات در مقابله با چنین بحران بزرگی آمادگی ندارند و با کاستی‌های زیادی مواجهند. تا اینجا کمابیش وضعیت کشورها از الگویی مشابه پیروی می‌کند. آنچه در این میان از اهمیت بیشتری برخوردار است، بعد روانی ماجرا است. اینکه مردم به روایت حکومت‌های خود از نحوه ورود، شیوع و کم و کیف اقدامات مسوولان برای مقابله با ویروس اعتماد داشته باشند، بخش مهمی از کنترل و مدیریت بحران است.  

کاستی‌های طبیعی در کنترل بحران‌های غیرمنتظره، در صورتی افکار عمومی را مشوش و جامعه را دچار بحران مضاعف نخواهد کرد که آن جامعه از سرمایه اجتماعی مستحکم و قوی برخوردار باشد. باورمندی به خیرخواهی  و کارآمدی حاکمیت در اداره امور، ضمن تقویت مولفه «اعتماد عمومی»، آستانه تاب‌آوری جامعه  را در برابر ناملایمات افزایش داده و در بزنگاه‌های حساس، مردم را در کنار حکومت قرار می‌دهد؛ اعتماد عمومی با تقویت وحدت و هم‌افزایی ملی از ظرفیت‌های طبیعی جامعه برای عبور از شرایط بحرانی کمک خواهد گرفت.

در برابر، انکار کاستی‌ها، تقبیح انتقادات، برخورد امنیتی و سیاسی با مسایل غیرسیاسی و قلب واقعیت در رسانه‌های رسمی، جز رویگردانی بیشتر مردم و دامن زدن به دامنه بحران حاصلی نخواهد داشت. بحران کرونا، چون آیینه‌ای شفاف، تصویری روشن از وضعیت اعتماد عمومی در جامعه پیش روی ما قرار داده است؛ هرچند پیش از آن، انتخابات و دیگر مسایل چون اعتراضات پس از سقوط هواپیمای اوکراینی و سهمیه‌بندی بنزین گوشه‌هایی از واقعیت را عیان کرده بود.