ویروس کرونا که نامش هم اسطوره ای است، در سه لایه مانند اسب تروا عمل کرده و می کند. بیشتر افراد می دانند یونانیان نبرد بزرگی را با تروایی ها آغاز کردند، بزرگترین نبرد اسطوره ای خود را، تا هم حیثیت و هم هلن را به یونان برگردانند. هلن، ملکه ای که پاریس شاهزاده تروایی آن را ناجوانمرانه ربوده بود. یونانیان با مشقت خود را به سواحل و بعد برج و باروهای شهر تروا رساندند. اما استحکامات شهر چنان محکم و مقاوم بود که پس از نزدیک به ده سال نتوانستند شهر را تسخیر کنند. در این میان دلاورانی مانند هکتور به دست آشیل رویین تن کشته شد، اما باز شهر تسلیم نشد. زمزمه هایی آغاز گردید که سربازان خسته شده اند و می خواهند به شهرهای خود بازگردند.
در چنین اوضاعی بود که اولیس زیرک و باهوش طرحی را ارائه داد تا آخرین چاره را هم بیازمایند و آن طرح اسب چوبین بزرگ بود. آنها به ظاهر خود را شکست خورده جلوه دادند و کشتیها را از ساحل دور کردند و در عوض به رسم یادگاری این اسب چوبین را به جای گذارند. فرامانروایان و مردم شهر به خیال اینکه همه چیز تمام شد و آسیبی آنها را تهدید نمی کند جشن بزرگی برپا کردند و این اسب چوبین را به داخل شهر آوردند. عده ای از روشنفکران دلسوز مانند کاساندرا توصیه کردند هشدار دادند دوازه ها را باز نکنید، اسب را به داخل نیاورید. اما کسی به حرف آنها گوش نداد. شب هنگام که همه سرمست و خواب بودند سربازان و دلاوران یونانی که توانسته بودند بدون زحمت درون این اسب به شهر راه پیدا کنند درها را گشوده و با ورود سربازان منتظر، شهر را به کشتارگاه و ویرانکده تبدیل کرده همه مردان را کشته و زنان را به اسیری بردند. بدین سان شهری که توانست ده سال در جنگ مقاومت کند با حلیه دشمن و غرور شهروندانش همه چیز را از دست داد.
پس از آن اسب چوبین به نماد تبدیل شد؛ زیرا نحوه تصرف شهر تروا پدیده ای را نمایندگی می کند که بسیار فراتر از داستانش است. حال ویروس کرونا نیز مانند اسب چوبین عمل می کند که این نوشتار آن را در سه مرحله تبیین میکند:
نخست در سطح ملی و بین المللی زیرا این ویروس بومی کشورهای جهان نیست و خاستگاه آن کشور چین است. حال به هر دلیلی این کرونا در چین متولد شد و برای آن نظریه های گوناگونی مانند قصدمند بودن یا تصادفی، خاستگاه حیوانی داشتن یا انسانی مطالب زیادی گفته می شود. دهها فیلم و کارتن نیز به عنوان شاهد استفاده شده تا ثابت شود همه اینها پیش بینی و برنامه ریزی شده و کار گروههای مخوف دولتی و خصوص بوده است. برخی موضوع سالخورده کشی را مطرح می کنند برخی دیگر مسئله توطئه اقتصادی را مشخص است این ویروس از دروازه های کشورها وارد آنها شده اند. هر کجا دروازه بانی و یا تدبیری بههنگام نبوده این ویروس راحتتر وارد شده است.
دوم در لایه گروهی و فردی و مربوط به ورود ویروس کرونا به داخل بدن یک فرد است. زیرا هیچ کس کرونایی نیست مگر اینکه از خارج وارد بدنش شود. به بیان دیگر باید دروازه های بدن باز باشند تا ویروس بتواند وارد شود. در این مرحله افراد بیشترین اختیار را دارند. یعنی اگر بستن دروازه های ملی کار دولتهاست؛ در مقابل دروازه های خانوادگی و فردی تا حد زیادی دست خود اشخاص است. چشمها، دهان و بینی نقش دروازه شهر را در بدن بازی می کنند و بهترین ورودیها برای این ویروس تلقی می شوند. همچنین دستها فعالترین واسطه و مباشران قلمداد گردند. اگر اشخاص مراقب خاکریزهای بدن خود باشند می توانند از هجوم این ویروس جلوگیری کنند؛ اما متاسفانه در این مورد نیز ایرانیها چندان موفق نبودند. کمتر در معابر عمومی رعایت می کنند، عده ای اصلا از ماسک و دیگر وسایل یا شیوه های جلوگیری استفاده نمی کنند.
عدهای نیز پس از استفاده این وسایل، زبالههای میکروبی خود را در فضاهای عمومی رها می کنند. البته هستند خوشبختانه خانوادههایی که خود را قرنطینه کرده اند و از اطرافیان خویش خوب مراقبت می کنند. اما در مقابل عده ای نه کم هم، تا برای قرنطینه تعطیل می کنند سر از شمال و تفریحات عادی در می آورند. راهبرد کرونا این چنین است که فقط به یک در باز و گشوده نیاز دارد سپس همه را آلوده می کند. کافی است همه اعضای یک خانواده تمام احتیاط لازم را بکنند ولی یکی از آنها و شاید فقط در یک لحظه احتیاط نکند، این ویروس موذی از همان فرصت برای فلج کردن و چه بسا ویران کردن تمام خانواده یا گروه استفاده می کند. کافی است در یک جمعیت هزار نفره یک نفر مبتلا شده باشد آنوقت همه در معرض خطر خواهند بود و آن یک نفر حکم دروازه باز را برای همه آن افراد بازی می کند. بنابراین جوامعی که کار جمعی کمتر بلد هستند بیشتر آسیب پذیرند.
سومین لایه در درون پیکره شخص رخ می دهد. در اینجا دیگر ویروس وارد بدن شده است. ویروس کرونا، ویروسی باهوش است هوشمندتر از بسیاری از افراد، زیرا او خود را پنهان می کند و وارد بدن فرد میکند. ار ان ای کرونا خود را در لایه کپسید پنهان میکند. تاجهای آن با بخشهای شکافدار سلول مرتبط می شوند و از طریق آن شکافها خود را به داخل سلول می رسانند درست مانند اسب تروا در مورد هر سلولی رفتار می کنند. سپس در مراحل اولیه که ضعیف است و نیروی مقابله ندارد خود را ظاهر نمی کند و از بی توجهی سیستم ایمنی بدن بهترین استفاده را می برد و از مواد غذای آنها خود را غنی و قوی می سازد. در این دوران شروع به تخمگذاری و تکثیر خودش می کند.
هنگامی که به اندازه کافی متکثر و قدرتمند شد تازه سیستم خوابزده ایمنی متوجه می شود. نبرد حماسی میان مدافعان بدن و مهاجمان آغاز می گردد. همین نبرد است که موجب گرم شدن و تب بیمار می گردد. در این نبرد کرونا می کوشد حیله تازه ای به کار ببندد. سیستم ایمنی را به سمتی سوق می دهد که شروع به خود زنی کند. یعنی خود را خودی نشان می دهد و تشخیص مدافعان بدن را دچار اختلال می کند. سیستم ایمنی که دیگر تفاوتی دوست و دشمن را نمی شناسد و حسابی ترسیده، شروع می کند به زدن همه چیز و همه جا. در این فرایند احتمال آب آوردن ریه و خفگی ممکن می شود. در این میان برخی از باکتریها و میکروبهای دیگر که همواره تحت کنترل سیستم ایمنی بودند مجال قدرت نمایی پیدا می کنند و به تخریب اعضای فرد مانند کلیه می پردازند و گاه کار شخص را تمام می کنند.
هنوز در این سه لایه باید کار شود. نخست مرزها با وجود اینکه دیر شده دوباره باز اندیشی و استحکامات مرمت شوند. دوم شرایط را برای اینکه افراد قرنطینه شوند آماده گردانند و سوم قدرت بدنی و به خصوص روحی کسانی که گرفتار شدهاند را تا حد امکان برای مبارزه بالا ببرند. در هر سه مورد با متخلفان برخوردهای شدید شود. همه خود را مسئول بدانند و همه کمک کنند این دوره سپری شود. رسیدگی به برخی متخلفان برای پس از بهبودی جامعه واگذار شود. باید به طور همزمان سیستم های دفاعی ملی، اجتماعی و بدنی را تقویت کنیم و با قدرت بیشتر و هزینه کمتری این دوران شوم کرونایی را سپری کنیم.