قانون حکمرانی در نظامهای سیاسی مبتنی بر مردم سالاری، همانگونه که مسئولیتهایی را بر عهده دولت نهاده، تکالیفی را هم متوجه شهروندان و ملت کرده است. اگر حکومت یا دولت در برابر آحاد مردم یک کشور مسئول است، هر شهروند نیز در برابر دیگر شهروندان مسئولیتی مشابه دارد. هرگونه رفتار یا عملی که موجب تهدید سلامت روحی و روانی دیگر شهروندان شود به نوعی فرار از این مسئولیت اجتماعی بوده و نیازمند برخورد است. عمل به این مسئولیت اجتماعی به ویژه در برهههای بحرانی بیش از دیگر زمان دیگری ضرورت اجرا و عمل مییابد و شیوع بیماری کووید ۱۹ در جهان و ایران هم به طور دقیق همان برهه بحرانی مورد اشاره است. این روزها دولت بارها و بارها از مردم میخواهد که در خانه بمانند تا چرخه ویروس کرونا قطع شود. از مردم خواسته میشود جز در موارد بسیار ضروری از خانه خارج نشوند و در مکانهای عمومی حداکثر بهداشت را رعایت کنند. اما شواهد نشان میدهد گروههایی از مردم به این درخواستها و هشدارها توجه نمیکنند.
بحران کرونا و رفتارهای مسئولانه
صفهای طولانی مردم در فروشگاه های بزرگ عرضه مواد غذایی، جادههای پرترافیک منتهی به استانهای شمالی کشور، ازدحام معابر، بازارها، مراکز خرید و مکانهای عمومی، دورهمی های متداول سابق، رهاسازی دستکشها و ماسکهای آلوده در معابر و خیابانها، احتکار اقلام خوراکی و بهداشتی، کم فروشیهای بیسابقه، گرانفروشی و رفتارهایی خارج از عرف و قاعده انسانی که در تصاویر، فیلمها و خبرهای منتشر شده در شبکههای مجازی منتشر و باز نشر میشوند همگی نمونههایی از رفتارهای غیرمسئولانه است که در این روزهای بحرانی بار دیگر بسیاری از گزارههای شخصیتی فردی و جمعی ایرانیان را زیر سوال برده و به چالش میکشد.
عبور از مسئولیتپذیری عده ای خاص از مردم در بحران کرونا هم منصفانه نیست. در همین ایام شبکههای اجتماعی تصاویر پیرزنی را در حال ضدعفونی کردن دستگاههای عابر بانک منتشر کردند، یا طلاب و دانشجویانی که به کمک کادر درمان شتافتند یا کارخانههایی که بر ظرفیت تولید خود در تهیه ماسک و اقلام بهداشتی افزودند تا بخشی از دغدغههای مردم را در کمبود این مواد رفع کنند. پویشهای معرفی بیماری و راه ها مقابله با آن، پویشهای آنلاین خدماتی برای ماندن مردم در خانه، داوطلبان حضور در کادر درمانی، سلبریتیها و چهرههای سیاسی و اقتصادی که برای جمع آوری هزینه اقلام مورد نیاز بهداشتی پیش قدم شدند؛ از گروههای مسئولیت پذیر جامعه هستند.
چرا مردم توجه نمیکنند؟
نزدیک به یک ماه از اعلام رسمی حضور ویروس کرونا در ایران میگذرد و از همان روزهای آغازین این بحران رسانههای رسمی، شبکههای مجازی، مسئولان و ارگانهای مختلف درباره ضرورت رعایت نکات بهداشتی و پرهیز از حضور در تجمعات و مکانهای پرازدحام و ماندن در خانه بارها و بارها هشدار داده و میدهند. در این میان اما گویی گوش عدهای از مردم به این هشدارها شنوا نیست. ناآگاهی، اجبار، بیتوجهی یا عدم آشنایی با ابعاد بحران یا کم اهمیت انگاشتن این ابعاد، بیاعتمادی به خبرها و هشدارها و در نهایت تصور همیشگی که مرگ و بحران برای همسایه است، میتواند از دلایلی باشد که این هشدارها را در نظر مردم بیاهمیت نشان دهد. بخشی از این نشنیدنها ناآگاهانه، بخشی از روی اجبار و ناچاری و بخشی هم اگر نگوییم عامدانه و آگاهانه اما ریشه در برخی باورهای عجیب ایرانیان دارند.
گروه نخست نادیده انگاران هشدارها یعنی ناآگاهان را میتوان با آگاه سازی و تکرار خطرات و نحوه برخورد با آن آگاه و کنترل کرد. صدا و سیما و رسانههای رسمی در کنار مسئولان میتوانند نقش به سزایی در این زمینه داشته باشند. بخش دیگری از افرادی که علیرغم هشدارها و خطرات مجبور به حضور در تجمعات یا خارج شدن از خانه میشوند قشر آسیب پذیر از نظر اقتصادی هستند. قشری که باید نیازهای روزمره خود را از همین تجمعات به دست بیاورند. برای خانه ماندن این گروه هم دولت تدارک بستههای معیشتی یا یارانههای کمکی است. بخش دیگری از افراد جامعه که به این هشدارها بیتوجهی نشان میدهند به لحاظ شخصیتی این گونه هستند این گروه از راحتی و آسایش خود حتی به بهای جان دیگران صرف نظر نمیکنند، ابعاد هر بحرانی را به هر شکل ممکن میکاهند و هشدارها در این زمینه را بزرگنمایی میدانند و حتی رعایت کنندگان هشدارها را هم مورد تمسخر قرار می دهند. برای مقابله با این دسته از افراد میتوان از هشدارهای شدیدتر و قهرآمیزتر بهره برد. گروه دیگری هم همیشه بر این باورند که رویدادهای تلخ و بیماریها برای آنها اتفاق نمیافتد و مشکلات دیگرانی که همیشه با این اتفاقات تلخ روبرو میشوند ارتباطی با آنها ندارد. این گروه گرچه نیازمند فرهنگ سازی و تغییر باورهای خود هستند و این امر زمانبر خواهد بود اما اعلام این هشدارها از زبان برخی افراد مورد قبول این دسته میتواند در کوتاه مدت نتیجه بخش باشد. کاهش اعتماد بخشی از مردم به خبرهای رسمی و تریبونهای مسئولان به ویژه طی چندماه گذشته هم می تواند یکی از بسترهای عدم توجه به هشدارها باشد.
کرونا میتواند نقطه آغاز باشد
همانگونه که اشاره شد تغییر دیدگاه و ساخت روانی افراد جامعه پروسه ای طولانی و نیازمند فرهنگ سازی است اما شاید شیوع بیماری کووید ۱۹ و ضرورت اجرای سریع و درست اصول مسئولیت پذیری شهروندی بتواند نقطه آغاز این فرهنگ سازی باشد. در تمرین مقابله با بحران کرونا مسئولان میتوانند با اظهار نظرهای دقیق و مسئولانه اصل اعتماد به حکمرانان را تقویت کنند. رسانههای رسمی و شبکه های اجتماعی با انتشار درست اخبار و پرهیز از دامن زدن به شایعه های هراس انگیز، راه را بر فیک نیوزها ببندند.
تقویت مسئولیت پذیری اجتماعی در برابر مسئولیت پذیری فردی نیازمند معرفی الگوهای موجود در جامعه است. تشویق و تقویت رفتارهای درست در مواقع بحران و تکرار هشدارها در کنار ارائه راه حلها میتواند مسئولیت پذیری شهروندی را در ذهن و رفتار بسیاری از مردم ایجاد کرده و تحکیم کند. گام نهادن در مسیری غیر از این کار دولت و حکومت را برای مبارزه با بحران کرونا دو چندان می کند؛ وقت و انرژی، سرمایه و هزینه مادی و معنوی در صورت عدم همکاری و تداوم بحران مسئولیت ناپذیری اجتماعی به ناچار در دو جبهه و برای مقابله با دو بحران به کار می رود و تمرکز را از مسئولان خواهد گرفت و همه ۸۰ میلیون ایرانی را متضرر خواهد کرد.