حضرت ابوالفضل(ع) با پیام بصیرت، ولایتمداری، جهاد، شهادت و دفاع از حریم حق و امامت ثابت کرد که پایمردی و جانفشانی تنها با زبان نیست، بلکه باید از عمق جان در صحنههای حساس و سرنوشتساز، تجلی یابد و با جهاد و شهادت نشان داده شود. اوج بصیرت ایشان در نهضت عاشورا به تصویر کشیده شد که با وجود تهدیدها و تطمیعهای دشمنان و مخالفان بعد از دریافت اماننامه با بصیرت از آن امتحان دشوار، سربلند بیرون آمد و با تمام توان از حریم امامت و ولایت دفاع کرد. در عصر حاضر نیز رزمندگان دفاع مقدس با الهام از ایثارگری های حضرت عباس(ع) با بذل جان خود از انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) حمایت کردند. با گذشت چهارده سده، هنوز همه جانبازان آگاه جهان این امام والا مقام را الگوی خود قرار می دهند. در ایران چهارم شعبان، مصادف با سالروز تولد حضرت عباس(ع) را روز جانباز نام گذاری کرده اند، باید اذعان کرد که ملت ایران همیشه و در طول تاریخ پرافتخارش قهرمانان نام آوری داشته است، اینان صاحب نامان عرصه خونین جنگ، حماسه و نبرد هستند. به گواه تاریخ هیچ قومی و ملتی به اندازه ملت ایران در دامن خودش، دلاوران حماسی، اسطوره ای و عرفانی پرورش نداده است.
قهرمانان حماسه ساز ایران در جبهه های جنگ تحمیلی چنان آوازه ای دارند که ملت های دیگر همواره آنها را ستوده اند، مردانی که هشت سال در برابر یورش گسترده و همه جانبه رژیم بعث عراق ایستادگی کردند و بسیاری از آنها به مقام بلند جانبازی رسیدند. این مقام والا و ایثار در راه خدا از جایگاه رفیعی در دین اسلام برخوردار است. پیامبر (ص) می فرماید: «هر کـه در راه خـدا مـجروح شـود، در روز قیامت در حالی می آید که بویش هم چون بوی مشک باشد و رنگش مانند رنگ زعفران و نشان شهیدان بر اوست و هر که از روی اخلاص شهادت را از خداوند بخواهد، خداوند اجر شهید را به وی می دهد هر چند در بسترش بمیرد. همچنین آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری در توصیف مقام جانباز می فرماید:...جانبازان ما هم عمدتاً از مجموعه فداکار تشکیل شده اند؛ یعنی کسانی که با روحیه از محیط های شغلی، درسی، کاری و خانوادگی خودشان بیرون آمدند؛ در همان میدان خطر رفتند و تا مرز شهادت هم پیش رفتند؛ منتها شهادت نصیبشان نشد و به زندگی برگشتند؛ لیکن با نقص جسمانی، سلامت خودشان را فدای این راه کردند؛ بعد هم صبر کردند...... وقتی جانباز صبر می کند، وقتی پای خدا حساب می کند، وقتی یک جوان نیرومندِ زیبای برخوردار از محسنات طبیعی، با از دست دادن پا، دست، کبد، سلامتی و محروم از بسیاری از خیراتی که انسان بر اثر سلامت جسمانی از آنها برخوردار می شود، در میان سایر مردم راه می رود اما شاکر است، اما احساس سرافرازی و سربلندی می کند که در راه خدا کاری کرده؛ این قیمت و ارزشش از شهدای ما کمتر نیست؛ گاهی هم بیشتر است.
حضرت عباس(ع)؛ سمبل وفا
وفا از مهمترین صفات انسانی است و معیاری برای شناختن نیکان است. این صفت زمانی پسندیده تر است که انسان نسبت به میثاق خدایی وفادار باشد. وفاداری نسبت به پیشوای معصوم از مهمترین مصداق وفا به میثاق الهی است و حضرت باب الحوائج (ع) تا پای جان به میثاق خویش وفادار ماند. به طوری که از آن پس در تاریخ تشیع به عنوان سمبل وفا شناخته شده و وفاداری با نام ایشان مترادف شده است. یکی از صحنه های شکوهمند وفاداری حضرت عباس (ع) زمانی بود که شمر ذی الجوشن به خیمه های امام حسین (ع) نزدیک شد و برای حضرت عباس(ع) امان نامه ای آورد و آن بزرگوار را صدا زد. حضرت باب الحوائج(ع) به شمر فرمود: ای دشمن خدا، بر امانی که برای ما آورده ای لعنت باد. علاوه بر این در شب عاشورا امام حسین( ع) در خطبه معروف خود فرمود: «من به همه شما رخصت رفتن دادم؛ پس همه آزادید بروید و بیعتی که از جانب من به گردن شما بود برداشتم و این شب که شما را فرا گرفته فرصتی است، آن را شتر رهوار خود کنید و به هر سو که می خواهید بروید.» آنگاه چراغ را خاموش کرد، نخستین شخصی که وفای کامل خود را ابراز داشت، حضرت عباس(ع) بود: آنگاه عباس، فرزند علی آغاز به سخن نمود، پس به امام حسین (ع) عرض کرد: برای چه این کار را انجام دهیم؟ آیا برای آن که بعد از شما باقی باشیم؟ نه، خدا این را [یعنی جدایی از شما را] هرگز به ما نشان ندهد.
یکی از بارزترین شاخصه های ایشان «وفا» است. امام سجاد(ع) در ستایش عموی بزرگوار خود می فرماید: «خدا رحمت کند عمویم عباس را که جان خود را ایثار کرد و فدای برادرش شد، تا آن که ۲ دست او قطع شد، در عوض، خدا ۲ بال به او عنایت کرد که به وسیله آن، همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، چنانکه برای جعفر بن ابی طالب نیز ۲ بال قرار داد. برای عباس در نزد خدا منزلتی است که همه شهدا در روز قیامت غبطه آن مقام را می خورند. در توصیف وفاداری حضرت عباس(ع) نسبت به ائمه اطهار(ع) همین بس که باقر شریف قریشی، نویسنده عرب زبان معاصر، در کتاب حیاة الامام حسین بن علی (ع) می نویسد: در تاریخ انسانیت، در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادق تر، فراگیرتر و با وفاتر از برادری ابوالفضل (ع ) نسبت به برادر بزرگوارش امام حسین(ع) نمی توان یافت که به راستی همه ارزش های انسانی و نمونه های بزرگواری را در بر داشت.
بصیرت و مقام علمی حضرت عباس(ع)
یکی دیگر از خصوصیات حضرت عباس(ع) ایمان، بصیرت و مقام علمی ایشان بود. بصیرت ایشان مورد تأکید ائمه اطهار(ع) بوده است. امام صادق(ع) ایشان را با صفت ایمان و خداباوری توصیف و بر ایمان محض و بصیرت والای ایشان گواهی داده و می فرماید: «گواهی می دهم که تو لحظه ای از خود سستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه مَشی تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده بود.
همچنین در خصوص مقام علمی ایشان باید گفت که ایشان در خانه ای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. ایشان از محضر امیرمومنان (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) کسب فیض کرد و از مقام والای علمی برخوردار شد. علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی در کتاب نفیس تنقیح المقال، در خصوص مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود. حضرت عباس (ع) در عرصه دانایی و معرفت، شخصیت برجسته ای است. او وجودی سرشار از درک پاک و عمیقی است که از منشأ علم الهی حضرت علی (ع) سرچشمه گرفته و جریان یافته است.
حضرت عباس(ع) بهترین اسوه ولایت مداری
صفت عبودیت با اینکه خیلی اهمیت دارد و تمامی دارایی های انسان هم از این طریق بوجود می آید اما کافی نیست؛چون انسان علاوه بر وظیفه در قبال خالق در ارتباط با امام خویش نیز مسوولیتی سنگین برعهده دارد و باید ولایت پذیر باشد. ولایت افرادی که خدا دستور پیروی از آنان را داده است. در واقع باید گفت ولایت پذیری در اصل، به معنای ایجاد توازن در پذیرش سرپرستی و دوستی پیشوایان دینی و بیزاری از دشمنان آنهاست. حضرت عباس(ع) که باور و اعتقادش، تمام تلاشها و موضعگیریهای او را در مسیر ولایت قرار داده است، بهترین اسوه ولایتپذیری است؛ چون خط سیاسی او پیوسته بر اطاعت از امام و مخالفت رفتاری و گفتاری با دشمنان امام استوار بود.
حضرت عباس(ع) ولایت مداری را تا لحظه شهادت زنده نگه داشت که بهترین گواه بر این سخن، تقاضای دشمن برای جدا شدن او از صف هواداران ولایت و رد کردن آن از طرف ایشان بود. در عصر تاسوعا، دشمن کوشید با استفاده از روابط قومی و قبیلهای، ایشان را از لشگر حسینیان جدا سازد. به همین منظور، شمر بن ذی الجوشن که نسبت خانوادگی با امالبنین (ع) داشت به خیمه حضرت عباس(ع) نزدیک شد و فریاد زد: «خواهرزادههای ما کجایند؟» شمر از قبیله بنی کلاب بود و در عرب رسم بود که دختران قبیله خود را خواهر میگفتند. شمر پا را فراتر نهاد و برای رسیدن به مقصود خود به حضرت عباس(ع) اماننامه تسلیم کرد اما رفتار حضرت عباس(ع) در این مورد گویای دفاع راستین او از حریم ولایت و برائت از دشمنان است. او بدون کوچکترین توجه به مناسبات قبیلهای و قومگراییها، فریاد کشید و گفت: دستهایت بریده باد! خداوند تو و اماننامهات را لعنت کند. آیا به ما امان میدهی، در حالی که پسر رسول خدا (ص)، امان ندارد؟
ولایت مداری صفتی نیست که با صرف ادعای آن، بتوان صاحب این صفت شد بلکه از جمله خصوصیت هایی به شمار می رود که باید در مقام عمل هم اثبات شود. تاریخ گواه این است که حضرت عباس(ع) در تمامی مراحل زندگی به ویژه صحنه های متعدد و سخت کربلا، پا به پای سید الشهدا(ع) و در اطاعت او بوده است و تمام فکر و دل مشغولی اش این بود که امام خود را راضی کند.