تهران- ایرنا- "سهم من در بحران کرونا" عنوان پویشی است در ایرنا و روزنامه ایران که در میان پویش های مختلف شکل گرفته طی هفته های اخیر راه اندازی شده است؛ پویشی که تلاش دارد با بسیج رسانه محور، این بلای جهانی قرن در کشورمان را به بند بکشد، اما سوال اینجاست که اینگونه پویش ها و کارزارها تا چه میزان اثر گذاری خواهند داشت؟ و استقبال از این حرکت ها چه نسبتی با رشد و بلوغ جامعه مدنی دارد؟ و هر کس چگونه باید سهم خود را در قبال این بحران تعریف کند.

پیش از پاسخ به سوال فوق، ابتدا باید کارکرد چنین تحرکات اجتماعی را مورد بررسی قرار داد ؛ تحرکاتی که اگر در چارچوب های اصولی شکل بگیرند، اثرات خود را نشان خواهند داد و به روایت تاریخ هم چنین بوده است.

در میان صاحب نظران و اندیشمندان حوزه های اجتماعی بر سر اینکه ، "چنین حرکت های اجتماعی نشانه رشد و بلوغ جامعه مدنی است" و یا اینکه "مشارکت در امور اجتماعی و حرکت های مردمی در قالب کارزارها و کمپین ها برای حل مشکلاتی که بدون حضور و اراده مردم ممکن نیست، نشانه رشد جامعه است"، اتفاق نظر وجود دارد.

ازطرفی، واکنش جامعه در قالب چنین کارزارهایی نشانگر آن است که اولین ضرورت حل مساله؛ یعنی درک شرایط و حساسیت آن از سوی عموم مردم اتفاق افتاده است و این به مثابه واکنش درست جامعه به اتفاقاتی است که در محیط پیرامونش در حال وقوع است ؛ جامعه ای که نسبت  به تحولات بی تفاوت نیست.

در همین پیوند ،‌ در دهه های اخیر شاهد پویشها و کارزارهای زیادی در جهان و کشورمان بوده ایم که طی آن سخت ترین چالش ها به دست مردم حل شده است که تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران در ۱۹۸۰- ۱۹۸۸ میلادی قرن گذشته ، گویاترین نمونه از این تحرکات جمعی است. بی شک کسی نمی تواند منکر آن شود که بسیج نیروهای مردمی با درایت امام خمینی(ره) چه برای خطوط مقدم نبرد و چه در پشت جبهه، تاریخ را برغم خواست دشمنان مردم ایران، بگونه ای دیگر رقم زد.

کارشناسان اعتقاد دارند ،‌ در طول همین دو سه دهه نیز بارها با ورود مردم به صحنه های مختلف ، گره های سختی گشوده شده است؛ زلزله بم، زلزله رودبار در سال های گذشته و حتی سیل امسال در شمال شرق و غرب و جنوب غرب کشور.

در منطقه اطرافمان هم شاهد چنین کارزارهایی بوده ایم که مهمترین آن را شاید بتوان کمپین مقابله با حمله ویروسی به نام داعش به عراق در ۲۰۱۴ میلادی نامید که زمان زیادی از آن نگذشته است.

سال ۲۰۱۴ برای عراقی ها سالی سرنوشت ساز بود؛ داعش به دروازه های بغداد رسیده و یک فاجعه انسانی در حال رخ دادن بود. آنها تنها در حومه شهر تکریت در ۱۷۰ کیلومتری شمال بغداد هزار و ۷۰۰ نوجوان را بصورت دسته جمعی کشتار کرده بودند. اما به محض صدور فتوای تاریخی آیت الله سیستانی و رسیدن اولین محموله کمک های نظامی ایران، صف های بزرگی از داوطلبان جنگ علیه داعش در مراکز جذب نیرو شکل گرفت تا بحرانی که می توانست به یک کشتار بزرگ در عراق و حتی منطقه بیانجامد، در کمترین زمان مهار شود. این امر میسر نبود جز با مشارکت گسترده مردمی در مقابله با ویروس داعش، چه از منظر مشارکت نظامی یا تدارکاتی و پشتیبانی !

نقش تحرکات اجتماعی در مهار بحران

حالا ویروس کرونا نه تنها به ایران بلکه به همه جهان حمله ور شده است و فراگیری و انتشار آن به حدی سریع است که سازمان بهداشت جهانی به جای عنوان اپیدمی برای این ویروس ، از واژه "پاندومی" یعنی همه گیری جهانی استفاده کرده است.

همین امر سبب شده تا علاوه بر نهادها و دستگاه های دولتی که قطعا به تنهایی قادر به مقابله با این ویروس نخواهند بود، حرکت های مردم نهاد شکل بگیرد و گروه ها و تشکل ها و حتی نهادهای مربوط به بخش خصوصی وارد صحنه شوند و در این میان حتی می توان رد پای سلبریتی ها را هم در این کارزارها شاهد بود.

سلبریتی های کره جنوبی در همین ایام ،‌ یکی از مهمترین کمپین ها را در کشورشان شکل دادند ، به صحنه آمدند و با کمک های مالی نسبتا خوب حرکتی را در همراهی با مردم راه انداختند.

یانگوم سریال معروف جواهری در قصر را همه ایرانی ها می شناسند. او در قالب پویش سلبریتی های کره ای، ۵۰ میلیون وون (واحد پول کره جنوبی) برای مقابله با کرونا اهدا کرد تا با آن تجهیزات پزشکی و ملزومات بهداشتی مانند ماسک تهیه و میان مردم توزیع شود. پارک سون جون دیگر سلبریتی کره ای هم از جمله دهها ستاره هنری و ورزشی کره جنوبی بود که به تنهایی ۱۰۰ میلیون وون (معادل حدود ۸۰ میلیون دلار آمریکا) به این امر اختصاص داد.

چنین پویش های البته هنوز در بسیاری از کشورها شکل نگرفته، اما در سطوح سازمان های مردم نهاد ، حرکت های زیادی برای ایجاد تغییر در رفتارهای غلط گذشته،‌ تشویق به رعایت قواعد و ضرورت های بهداشتی، کمک به دستگاه ها و نهادهای بهداشتی و درمانی و حتی راهکارهای پیشگیری راه اندازی شده است.

ایران درگیر بلای جهانی کرونا

در قبال این بلای همه گیر، ایرانی ها طی یک ماه اخیر پویش های مختلفی راه اندازی کرده اند ، مانند پویش مقابله با کرونا ویژه فعالان اقتصادی بوشهر ، یا پویش ایلامی ها با عنوان "نه به مسافرت ؛ نه به پذیرش مسافر" و یا پویش هایی با عنوان "در خانه بمانیم" در استان های مختلف از جمله گیلان، مازندران و آذربایجان غربی که جملگی حرکت های خودجوش جامعه مدنی و تحرکات اجتماعی را به تصویر می کشد و نشان می دهد که ایرانی ها به درک درستی از بحران رسیده اند، اما آیا این حرکات و پویش ها کافی است؟‌

بی شک هنوز تا نقطه مطلوب راه زیادی مانده است؛ لازم است در کنار نهادها و دستگاه های متولی، بویژه نیروهای خط مقدم جنگ با کرونا یعنی کادر درمانی و بهداشتی کشور همه فعالان اجتماعی ، فرهنگی و رسانه ای و همچنین سلبریتی ها در حوزه های موسیقی و سینما و حتی ورزشکاران به صحنه بیایند.

سهم من

پویش سهم من در مهار کرونا به ابتکار ایرنا ،‌ نوعی ارزیابی مجدد خود در قبال جامعه است که در آن هر کس نقش خود را در پروسه مهار بحران جاری تعریف می کند و در قبال مسئولیتی که در قبال جامعه دارد، رفتارهایش را تعدیل و سازماندهی می کند.

حالا با عنایت به اینکه در یک آزمایش و آزمون بزرگ اجتماعی قرار گرفته ایم، سوال پیش رویمان این است که سهم من در این کارزار چیست؟ چه وظیفه ای دارم و سلاح من در این تقابل بزرگ بهداشتی چیست؟

تصور کنیم امروز دشمن خارجی به خانه وکاشانه مان حمله کرده است، اولین اقدامی که در دستور کار قرار می دهیم  مسلح شدن است، اسلحه امروز ما اطلاعات درست از میان انبوه خبرهای دروغ و غیر موثق است. بنابراین اولین کاری که باید در دستور کار قرار گیرد، توجه دادن به عامه مردم در خصوص اخبار و گزارش های راست و دروغ بویژه در شبکه های اجتماعی است. باید بدانیم که اخبار دروغ، غیر علمی و غیر مستند نه تنها جامعه را دچار وحشت می کند، بلکه تمامی زحمات دستگاه ها و نیروهای عرصه بهداشت و درمان کشور را نیز به هدر می دهد.

دومین اقدام ورود به عرصه تقابل و نبرد با توجه به توصیه ها و فرامین فرماندهان بهداشتی کشور است؛ از همین رو کمپین های توصیه پذیری شهروندان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ وقتی ضرورت این است که در خانه بمانیم به پویش هایی مانند "نه به سفر و مسافرت" و یا "در خانه بمانیم" پاسخ مثبت دهیم و "خودقرنطینگی" را به اجرا بگذاریم.

این تجربه ها در چین و کره جنوبی عمل شده است و دو کشور یکی متعلق به جهان بسته سوسیالیستی با اقتصاد بازار و دیگری با فضای باز سیاسی و رسانه ای، به دلیل توصیه پذیری بالای اجتماعی موفق به مهار بحران شده اند.

مشارکت همه جانبه در جنگ عمومی علیه کرونا هم بسیار مهم است ؛ جایی که باید از سود و منافع شخصی گذشت ؛ "نه به احتکار" و "نه به هجوم به فروشگاه ها" ، اصلی ترین محور مشارکت عمومی محسوب می شود.

در نهایت پویش های تقابل با کرونا را باید جدی گرفت ؛ جامعه امروز نیازمند مشارکت همگانی و حداکثری است و هرکس نقش و وظیفه ای در این کارزار بزرگ خواهد داشت و یکی از مهمترین وظایف آن روشنگری و هشدار دادن به آنهایی است که هنوز تهدید را جدی نگرفته اند.