حجت الاسلام محمدعلی میرزایی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار معارف ایرنا گفت: زمانی که پزشکان و دیگر عناصر فعال در عرصۀ سلامت، یک بیماری را تشخیص می دهند و سپس برای بیمار نسخه می پیچند، همه افراد جامعه در هر مقام و موقعیتی که باشند، از امام جامعه تا عالمان و مردم عادی، جملگی ملزم به پذیرش آن هستند. چون سنت الهی مقتضی چنین امری است و پزشکان مظاهر اسمای الهی و مجاری اراده حق تعالی در شفا دادن به بیماران هستند.
وی افزود: البته، این به این معنا نیست که همۀ کادر درمان و سلامت خوبند و عیبی ندارند. طبیعی است که آنان هم طیفی از خوب و بد و قوی و ضعیف هستند. اما خارج از دستگاه درمان و سلامت و تمسک به اسباب و علل طبیعی بهبود یافتن از بیماری ها، به دنبال شفا و درمان بودن با سنن الهی در تکوین و آفرینش ناسازگار است.
رییس اندیشکده جامعه المصطفی با استناد به آیه ۸۰ سوره شعرا اظهار داشت: اگر خدا را شفا دهنده بیماری ها می دانیم در واقع منظور این است که خدا توفیق می دهد تا مسیر از معاینه و تشخیص تا توصیف و توصیه دارو تا استفاده و مصرف آن و شرایط مختلف این روند به گونه ای پیش رود که به شفای بیمار منتهی گردد.
وی افزود: خدای متعال به استثنای زمان معجزه و عنایت های فراطبیعی و بسیار نادر، وقتی اراده و مشیئت او بر شفا دادن به کسی تعلق می گیرد، زمینه های طبیعی و منطق تکوینی و اسباب تحقق درمان را برای او فراهم می آورد.
میان اراده الهی و قواعد دین تفکیک قائل شویم
میرزایی ضمن تفکیک میان اراده الهی و قوانین و قواعد شریعت و دین گفت: هر شریعت و حکم دینی تکلیف آفرین برای انسان حتما الهی و مطابق اراده الهی است اما لزوما هر امری که خدای متعال اراده می کند در منطق شریعت و تکلیف شرعی قرار نمی گیرد.
داستان هایی مانند ماجرای حضرت خضر و موسی علیهما السلام در سوره کهف از این دست است. اراده خدای متعال پشت آن اتفاقات بوده اما با منطق شریعت رفتار حضرت خضر در هر سه ماجرا قابل تبیین نیست.
میرزایی افزود: چنین اراده خاصی از خدا ممکن است به شفا دادن یک بیمار خارج از منطق طبیعی و علل عادی درمان و دکتر تعلق بگیرد. این موارد بسیار اندک است. غالبا اراده الهی بر این است که مسیر شفا و درمان بیماران به طور طبیعی و از درون اسباب و مسببات طبیعی که آن ها هم آفریده و تدبیر و ساخته خدای متعال است، تحقق یابد.
وی اضافه کرد: البته ممکن است خدا همانگونه که حضرت ابراهیم را از آتش نجات داد یا فرعون را غرق کرد، در مواردی بر اساس اراده خود عمل کند ولی خدا مقهور اسباب طبیعی نیست. چون خودش خالق اسباب است ولی ما ملتزم به تمام اسباب طبیعی هستیم و خدا از ما نمی خواهد که خارج از اسباب حرکت کنیم.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی افزود: اگر دعا و زیارت با اخلاص و معرفت باشد، خدای متعال در استجابت آن، عناصر طبیعی تحقق خواسته های انسان را فراهم می آورد. گرچه قبل از استجابت گاهی معمولا به ذهن خطور نمی کند اما بعد از استجابت و درمان درد، می توان به راحتی همان اراده خاص الهی را با منطق علمی و طبیعی هم تفسیر کرد.
طبیعی بودن تحقق اراده الهی در دل اسباب و مسببات و عناصر طبیعی باید به درک الهی بودن پیش زمینه های تحولات و اقتضاهای طبیعت بیانجامد و باعث ایمان به حضور کنشگرانه و اراده فعال الهی در تمام ذرات عالم و در قلب و نگاه انسان و تقویت ایمان او شود. الهیت و قدسیت و اسلامیت یک اتفاق، به خارق العاده و غیر طبیعی بودن آن نیست بلکه خدا و دست و ارادۀ او را در همۀ ذرات عالم و خواص اشیای طبیعی باید دید.
رسالت دین و جایگاه نظرات افراد متخصص
این کارشناس مذهبی از ضرورت شناخت تهدیدهای سلامتی افراد، جامعه، خانواده و بشریت یاد کرد و گفت: وقتی یک مرجع معتبر به عنوان پزشک و متخصص نظری می دهد، باید به این نظر و توصیه تا حد امکان، التزام داشت و از نظر شرعی درنظر گرفتن جایگاه اعتبار آنها، امری واجب است.
وی افزود: دین و وحی و رسولان الهی، برای ارائۀ گزاره های طبی و دادن درس های پزشکی و دارو و درمان به بشریت نیامده اند. نه این که توان چنین کاری را ندارند. بلکه رسالت آن ها چیز دیگری است.
میرزایی ادامه داد: البته، ادیان و رسالت های آسمانی توحیدی، در مبانی بسیار کلان و هستی شناسانه و فلسفه های بنیادین سلامت و بهداشت ایده ها، نظریات و مبانی بسیار قابل توجهی عرضه نموده اند اما سیر حرکت از این مبانی و کلیات و باورهای پایه تا گزاره های عملی در فرایند طبابت کار تخصصی عالمان این عرصه است.
با مثالی از فقیهان و طبیبان می توان اینگونه گفت که: فقیه فتوای الزام آور دینی در حوزه های مشخصی دارد که طبیب ملزم به امتثال و قبول آن هاست زیرا در دایرۀ تخصصی فقیه و مفتی می گنجد. اما در مقابل، طبیب هم در حوزۀ تخصصی درمان حرف آخر را می زند و فقیه عقلا و شرعا ملزم به پیروی از اوست.
میرزایی با استناد به آیه ۴۳ سوره نحل اظهار داشت: در بسیاری از منابع تفسیری اسلامی از امامان معصوم علیهم السلام نقل شده که مقصود از « اهل الذکر» در آیه «فسألوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون» ما هستیم. این البته سخن درستی است اما این که آن امامان مصادیق اول و اکمل اهل ذکرند منافاتی با این موضوع ندارد که بگوییم اهل ذکر دارای مراتب فراوانی است و تمام عالمان و اندیشمندان حوزه های دیگر را نیز در بر می گیرد. در واقع هر حوزه تخصصی و علمی از جمله حوزه درمان، میدانی از این« ذکر» و متخصص هر حوزه، اهل ذکر در آن است.
وی افزود: اهل ذکر را افراد خبره و کارشناس و اهل علم نیز تشکیل می دهد. اسلام و قرآن، مرجعیت اهل تخصص را به رسمیت می شناسد. البته درجۀ عصمت اهل ذکر وتخصص موضوع دیگری است ولی طیف مصادیق آیه شامل تمام اهل ذکر و نه صاحب معلومات است. عصمت مقامی است برای اهل ذکری که عالی ترین مصادیق آیه و در حوزه هدایت و اصلاح انسان و ظلمت زدایی از زندگی معنوی و ایمانی را دارا هستند.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی افزود: واژه اهل در زبان عربی معانی مختلفی دارد ولی یک شایستگی و لیاقت در آن نهفته است و اهل ذکر یعنی افراد شایسته، متخصص و لایق در جای خود و جامعه بشری باید آنان را به رسمیت بشناسند و معتبر بدانند و به آن ملتزم باشند.
دعا و بیماری یک رابطه طولی با هم دارند
وی افزود: دعا و ارتباط با خدا یک موضوع تقویت کننده و در واقع فرا اسباب است. وقتی دعا می کنیم، دیگر جای دارو نیست. به عبارت دیگر دعا و بیماری یک رابطه طولی با هم دارند. یعنی هر کاری را که می توانیم باید برای معالجه انجام دهیم ولی طبق آیه ۱۷ سوره انفال اراده الهی بالاتر از عوامل و اسباب است.
میرزایی ادامه داد: در واقع ما از خدا می خواهیم که به عنوان «فعال ما یشاء» کارآمدی دکتر، دارو و بیمارستان را افزایش دهد. زبان حال ما در این لحظه این است که خدایا می دانم که این پزشک با اراده تو می تواند بهبودی ببخشد و تو هم با استخدام پزشک شفا می دهی غالبا، پس خودت تمام اسباب سهیم در شفابخشی را فراهم کن.
به گفته این پژوهشگر مذهبی قرار نیست دین برای بیماری ها داوری کند یا دارو بسازد و مردم را به سمت دارو یا دکتر خاصی راهنمایی کند بلکه دین در چنین موقعیتی، به طور کامل یک حضور ارشادی دارد و مردم را به علم و تعقل و مراجعه به اهل تخصص و خبر گان هر حوزۀ تخصصی دعوت می کند.
چالش های عقل و دین در موضوع زیارت
پژوهشگر مکاتب کلامی اظهار داشت: چند مساله مبنایی در این زمینه وجود دارد. یکی این که بحث حرمت، تکریم و بلکه ضرورت التزام عملی به حوزه های تخصصی مطرح است که برای اهل دین بسیار مهم است.
وی به عنوان نمونه به موضوع زیارت عتبات اولیای الهی اشاره کرد و گفت: اسلام در این امر، بیش از این که به نزدیک بودن زائر به ضریح سفارش کرده باشد بر زیارت همراه معرفت و بصیرت و آگاهی تأکید نموده است.
گرچه عباراتی در برخی از زیارت ها هست که بخش هایی از زیارت نامه ها در بالای سر امام علیه السلام خوانده شود اما فلسفۀ اصلی و روح زیارت و ثواب و برکات آن منوط به چنین قرب مکانی نیست. این گونه نیست که هر چه زائر به ضریح نزدیک تر باشد، ثوابش بیشتر یا مسافتش با خود امام کمتر است. چنین تصوراتی قدری عامیانه است.
میرزایی افزود: بگذریم که اصل ضریح و امثال آن اموری عرفی و متأخر از اصل توصیه های شرع است و بیش از این که امری شرعی باشد، اموری مرتبط با فرهنگ و عرف جوامع است و ایراد و اشکالی هم ندارد اما لمس ضریح و دیگر رفتارهای مشابه را نباید به عنوان کنش هایی شرعی تثبیت نمود.
وی ادامه داد: متأسفانه این عرف ها آنقدر تعمیق و تثبیت شده که مردم اگر دستشان به ضریح نرسد حس زیارت و حال خوش پیدا نمی کنند. چنین تصورات عامیانه ای باعث می شود عده ای بستن درهای ضریح یا صحن را نشانی از بستن باب زیارت توهم کنند در حالی که از هر مسافتی می توان زیارت کرد. کسی که با فاصله ۱۰۰ یا ۲۰۰ متری در گوشه ای رو به مرقد و ضریح امام زیارت می کند با کسی که از فاصله چند متری زیارت می کند تفاوت چندانی ندارند. اگر فرقی بین آنان باشد در حال و معرفت معنوی زائر است نه میزان فاصلۀ او با ضریح و لمس یا عدم لمس آن.
این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: حال اگر، به توصیۀ اهل ذکر و تخصص و خبره در درمان یک مملکت، برای کاستن ازدحام و تماس مردم با هم در دوران بحبوحۀ بیماری های فراگیر قرار بر بستن درهای یک مقام و عتبه ای گرفته شد، چنین اقدامی هیچ ارتباطی با منع زیارت و بی توفیق کردن مردم نیست.
وی تاکید کرد: باب زیارت اصولا قابل بستن نیست. حال پشت درها هم می شود با توجه به شرایط حساس و بحرانی یک کشور با شتاب بیشتر زیارت کرد و رفت و زیارت های مفصل تر را در منزل یا با فاصله های بیشتر به جا آورد.
بازخوانی انتظار از زیارت
میرزایی اضافه کرد: در شرایط فعلی کسانی که به زیارت می روند، چند حالت دارند. بخشی برای کسب حاجت های معنوی و مادی است و برخی امیدوار به شفای بیماری خود هستند. بنابر این کسانی که با بیماری هایی مانند آنفولانزا، ایدز و هر نوع بیماری دیگری وارد حرم شوند، کسی آنان را بازرسی نمی کند که آیا این زائر بیماری مسری دارد یا نه.
وی افزود: بنا بر این، احتمال سرایت چنین بیماری های ویروسی پوستی یا غیر پوستی به دیگر زائران وجود دارد و عقل و شرع حکم می کند که تدابیر لازم برای جلوگیری از انتشار بیماری های واگیردار اتخاذ شود.
این استاد حوزه ادامه داد: متأسفانه، برخی معتقدند در چنین اماکن متبرکه و مقدسی، بیماری های واگیردار منتقل نمی شود و دلیل آنان این است که چطور می شود جایی که پناهگاه بیماران و دارالشفاست خود عامل انتقال بیماری شود؟ در نتیجه باور آنان این است که چرخۀ انتقال بیماری و ویروس و میکرب اینجا قطع خواهد شد! طبیعی است که چنین تصوری باطل است که دلیل آن بیان شد.
وی همچنین گفت: واقعیت این است که فلسفه و ثمرۀ این اماکن مقدسه به علاج بیماری های روحی و تقویت ایمان و تحقق هدایت و امثال آن است نه این که جایگاه و موقعیت زیارت و طبابت جا به جا شده باشد و یکی جای دیگری قرار بگیرد. نیاز به تکرار بیشتر نیست که از مهمترین کارکردهای این عتبات مقدسه دعا و توسل است.
میرزایی افزود: وقتی دعا می کنیم در واقع از خدای متعال و ارواح مقدسه اولیای او طلب شفا و درمان می کنیم که این امری کاملا طبیعی است اما چنین دعایی وقتی با بصیرت است که بفهمیم مسیر طبیعی علاج و درمان، رجوع به اسباب طبیعی آن است و اراده خدای متعال و لطف و عنایت معصومان علیهم السلام در قالب و صورت طبیعی دارو و درمان رخ می دهد.
عضو گروه پژوهشهای قرآنی جامعه المصطفی ادامه داد: قرار نیست هر شخص بیماری به اندازه اخلاصش مستحق شفا باشد و معجزه ای رخ بدهد و ممکن است از میلیون ها بیمار و گرفتار درصد کمی از آن ها مورد عنایت و معجزه خاص باشند. در واقع ما به نوعی بازخوانی و بازسازی فهم خود در مقولۀ «انتظار از زیارت» نیازمندیم. تصورات و مفاهیم و تفسیرهای ما از فلسفۀ زیارت نباید با منطق طبیعی سنن الهی ناسازگار باشد.
میرزایی گفت: ما به عنوان کارشناس دینی به دنبال بیان قواعد و اصول مبنایی و کلی رسالت های زیارت، امامت و نبوت هستیم ولی ممکن است در موارد نادری شاهد شفای مادی و درمان بیماری ها بدون رجوع به پزشک باشیم که چنین اتفاقات معجزه وار نباید به عنوان اصل و مبنایی برای رجوع بیماران به چنین جاهایی باشد.
وی تاکید کرد: از خطاهای نابخشودنی ما این است که به اشتباه، زیارت و طبابت را و دعا و دوا را در تقابل با هم قرار بدهیم و نقش های آن ها را تقابلی و جایگزینی تعریف کنیم.
این کارشناس مذهبی افزود: در واقع بعد از استجابت هر دعایی باید منتظر رخدادهای طبیعی و ولادت اسباب طبیعی تازه ای باشیم که بر ما معلوم نبود اما چون اغلب مردم متقاضی معجزه اند کمتر به سیروت و جریان اراده الهی در درون اسباب و دارو و درمان های طبیعی توجه می کنند. این البته خسارت معنوی و محرومیت معرفتی بزرگی است.
اگر خدا را به عنوان شفا دهنده می دانیم، که در این امر تردیدی نیست، به معنای این نیست که خدا خارج از منطق های طبیعی و به صورت معجزه و غیر قابل فهم بهبودی از بیماری می دهد. گرچه چنان که قبلا اشاره شد، خدای متعال خارج از اسباب مصطلح و معروف نزد ما هم اراده خود را عملی می کند. اما منطق طبیعی و معمول استجابت الهی و اجابت دعاهای ما نزد او به نحو طبیعی است که تفصیلا عرض شد.
وی افزود: البته جریان های شناسنامه دار و معروفی هم هستند که کاری با این حرفها ندارند. چون به سیر درمان دکتر و طبابت کاملا بدبینند و امام و ولی الله را طبیبان واقعی می دانند و معتقند که امام معصوم طبیب واقعی است و درمان بیماری های بدنی را او انجام می دهد و امروزه هم باید با سخن آنان، بیماران را درمان کنیم و دارو و درمانی که از غیر از مجرای آنان برسد اعتبار و مشروعیت و فایده ای ندارد.
نگاهی به وقایع اخیر
عضو گروه پژوهشهای قرآنی جامعه المصطفی تجمع برخی افراد در پشت درهای صحن حرم امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) و اعتراضات و تهدیدات و خشونت های آنان را ناشی از کج فهمی های دینی و ریشه دار دانست که به گروه ها و جناح های سیاسی نیز ارتباطی ندارد ولی تاکید کرد این مساله نشان می دهد که باید در فهم خودمان از نسبت های دین با طبیعت، عقل و علم بازنگری کنیم.
وی افزود: شاید اگر این مطالب را قبل از حوادث اخیر مطرح می کردیم، چنین فضایی برای گفت و گو وجود نداشت ولی اکنون باید با صدای بلند اعلام کرد که وقتی هزاران دانشمند با هزاران سال جهاد علمی برای رسیدن به این دستاوردهای حیرت انگیز علمی و طبی تلاش کرده اند، عده ای اکنون می خواهند با نقل یک روایت و خبر واحد دین را ناسخ تاریخ علم و در تقابل و تضاد با آن جلوه دهند.