تحقق اعتماد منوط به ابزارها و مولفههایی است که یکی از مهمترین آنها «کارآمدی» یا به عبارتی «کارآیی» است. به باور صاحبنظران در صورت فقدان یا ضعف مولفه کارایی، حکومتها دچار بحران کارآمدی می شوند که همین مساله منجر به بحرانهای مقبولیت و مشروعیت نظامهای سیاسی می شود.
بحران کارآمدی پدیدهای است که امروزه نظامهای حکومتی را مورد تهدید جدی قرار داده است. برخی تحلیلگران معتقدند که کشور ما نیز در برخی عرصهها با ناکارآمدی مواجه است. با این حال نکته مهمی که نمی توان از نظر دور داشت این است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی حکومت با بحرانهای زیادی مواجه بوده و به طور نسبی توانسته توانمندی های خود را در مهار چنین بحرانهایی نشان دهد.
طی سال های گذشته کشور با فراز و نشیب های بسیاری روبرو بوده و با مصائب فراوانی دست و پنجه نرم کرده است. مشکلات در عرصه های مختلف فشار زیادی بر پیکره جامعه وارد ساخته که همین امر نیز نارضایتی هایی را برانگیخته است. از طرفی نیز فساد در داخل و فشار و تحریم های خارجی، مشکلات را ضریب داده است.
البته تلاشهایی را که انجام می شود نمی توان نادیده گرفت؛ از سیل تا زلزله و اکنون مقابله با ویروس کرونا، شاهد ایثار و مجاهدتها هستیم.
در این میان جریانهای معاند نظام در تلاشند با ایجاد حس سرخوردگی و کاستن از اعتماد عمومی، میان مردم و حاکمیت فاصله بیاندازند. از این رو حضور پرشور مردم و گروه های سیاسی در کنار هم و تقویت انسجام اجتماعی و همبستگی ملی می تواند سدی در مقابل توطئه دشمنان باشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به رسم هر سال در نخستین لحظات سال نو، در پیامی به عموم مردم ایران، با نامگذاری سال جدید، مسیر حرکت یکساله کشور را مشخص میکنند. امسال نیز همانند سال های گذشته حضرت آیت الله خامنه ای در نخستین دقیقههای پس از تحویل سال نو با مردم سخن گفتند.
رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۹۹ را سال «جهش تولید» نامگذاری کردند. ایشان در بخشی از سخنان خود یادآور شدند «اینکه حالا بعضی تصوّر کنند که در فلان نقطهی از تشکیلاتِ کشور کمکاری میشود، این را هم بنده تأیید نمیکنم. ما از نزدیک شاهد هستیم، میبینیم؛ همه مشغولند، همه مشغول کار و تلاشند، هر کس به قدر خودش».
تاکید رهبر انقلاب بر این که همه در تلاش و کوشش جهت رفع مشکلاتند نشان میدهد که انسجام و وحدت رویه در برابر مشکلات می تواند موانع را از پیش روی کشور بردارد.
وحدت و وفاق ملی یکی از ضرورتهای مهم و اصلی برای هر کشور به شمار می آید و هر جامعه ای برای رویارویی با تهدیدهای بیرونی و چالش های درونی، ناگزیر از حرکت به سوی انسجام و وحدت است.
این وحدت و همدلی هم باید میان مردم و مسوولان و هم میان مسوولان با یکدیگر برقراری یابد. به عبارت دیگر، سلامت یک کشور در صورتی تضمین خواهد شد که همه گروه های جامعه با یکدیگر به تفاهم و همدلی برسند. به عبارتی دیگر دامن زدن بر شکافها و پررنگ کردن اختلافات آفتی ویرانگر و تهدیدی برای وحدت و انسجام ملی است.
در واقع گسترش شکافها و افزایش بی اعتمادی در جامعه منجر به تضعیف تعهد اجتماعی و کمرنگ شدن هویت اجتماعی و ملی می شود. این بیاعتمادی به سطح روابط میانفردی کشیده شده و نتیجهای جز، کوچک شدن روابط بین شهروندی و در نهایت انزوای اجتماعی ندارد. در واقع تقویت اعتماد، حس پذیرش سیاسی و اجتماعی در جامعه را افزایش میدهد.
کارآمدی، در حقیقت بیانگر قابلیت و توانایی اداره هر کشور به دست مدیران و کارگزاران آن است که ایفای بهینه کارویژه های دولت و کسب بیشینه رضایتمندی مردم را درپی دارد.
در واقع کارآمدی دولتهای به موازات درجه بالایی از سرمایه اجتماعی به افزایش «رفاه اقتصادی و توسعه اجتماعی» منجر می شود. این معادله حاکی از آن است که با مثبت شدن همزمان کارآمدی و سرمایه اجتماعی، جامعه به سمت پیشرفت هدایت خواهد شد.
نکته مهم این که حفظ اعتماد سخت تر از ایجاد اعتماد است. بر این اساس تقویت کارآیی و کارآمدی در جامعه نسبت مردم و حاکمیت و اعتماد میان آنها را پایدار می سازد و در صورت کم توجهی یا بی توجهی به این مساله آفت بی اعتمادی به سختی جبرانپذیر خواهد بود.