تهران- ایرنا- آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که شیوع کرونا صرفاً جنبه‌های پزشکی و بهداشتی نداشته و ابعاد اجتماعی و فرهنگی زیادی دارد. برای کنترل این بیماری لازم است که با نگاهی جامع به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی بپردازیم. در غیر این‌صورت پس از این‌که بیماری از بین رفت در بلند مدت با مسائل بسیاری مواجه خواهیم بود که ممکن است در برخی موارد از شیوع بیماری برای جامعه خطرناک‌تر باشد.

شیوع بیماری کرونا در ماه‌های اخیر تاثیرات گسترده‌ای را در ابعاد مختلف خود داشته است. به عنوان مثال اقتصاد جهان به میزان زیادی از رونق افتاده و حتی در مواردی روابط سیاسی و دیپلماتیک کشورها را هم با تنش‌هایی متعدد مواجه کرده است.

باید توجه داشت که کشور ما ایران هم از این مناسبات در سطح بین‌المللی بی‌نصیب نبوده و تاثیرات گسترده‌ای را در همه ابعاد جامعه به همراه داشته است. این تاثیرات از بعد اجتماعی تا سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی به حدی غیر قابل انکار رسیده و قطعا در آینده به شکلی واضح‌تر پدیدار خواهند شد که در جای خود قابل تامل‌اند.

پژوهشگر ایرنا در این رابطه گفتگویی را با «مرضیه ابراهیمی»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی، ترتیب داده که مشروح آن از نظر اجتماعی و فرهنگی جالب توجه است.

به نظر شما ابعاد اجتماعی شیوع کرونا چیستند؟

ارزیابی رفتار مردم در مواجهه با شرایط پیش آمده نمی‌تواند بدون رجوع و شناخت ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه موردنظر باشد، اینکه بخواهیم در لحظه، رفتار مردم را با یک برچسب خوب یا بد تحلیل کنیم، قطعاً تحلیل ما تقلیل گرایانه و غیرواقع بینانه خواهد بود.

رفتار مردم در ارتباط با کرونا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 در شرایط حاضر جامعه و شیوع بیماری کرونا رفتارهای مردم حول چند دسته قابل دسته‌بندی است:

1- کنش‌های فعالانه : این دسته از افراد با باور به وقوع بحران در جامعه، حداکثر تلاش برای بهبود شرایط را در سطح فردی و خانوادگی انجام می‌دهند، معمولاً کانال اصلی آگاهی از شرایط موجود برای آنها «تلویزیون» است و توصیه‌های مربوط به مدیریت بحران را جدی می‌دانند و عموماً مسئله را جمعی می‌پندارند نه فردی.

2- کنش‌های منفعلانه: این دسته از افراد به دلایل مختلفی از جمله، ناآگاهی، بی‌اعتمادی، ناامیدی و بی‌انگیزگی، درگیر بودن در مسائل اجتماعی همچون فقر و ...، نسبت به شرایط موجود بی‌تفاوت هستند و یا اعتقادی به تاثیرگذاری کنش خود در تغییر وضعیت موجود ندارند، از این رو مشارکت آنها حداقلی و غالباً هم معطوف به منافع فردی است.

3- کنش‌های متغیر و غیر قابل پیش‌بینی: این دسته از افراد با توجه به شرایط موجود، رفتارهای خود را تنظیم می‌کنند و تصمیم‌گیری برای رفتارهایشان در لحظه اتفاق می‌افتد و با توجه به بحرانی شدن شرایط تلفیقی از رفتارهای دو گروه پیشین را انتخاب می‌کنند.

علل و دلایل رفتارهایی که توصیف کردید چیست؟

به نظر من در وضعیت کنونی جامعه و از ابتدای شیوع بیماری کرونا تعداد زیادی از افراد در گروه دوم و سوم جای گرفتند و این امر کنترل شرایط را دشوارتر می‌کند، اینکه چرا رفتارهای تعداد بیشتری از افراد در گروه رفتارهای منفعلانه و رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی قرار می‌گیرند، دلایل متعددی دارد که باید مورد پژوهش قرار گیرد. از نظر من مهم‌ترین دلیل این است که رفتار افراد در مواقع بحران مبتنی بر «باور به بحران» است و اگر رفتارهای افراد یک جامعه با رفتارهای قابل انتظار فاصله داشته باشد (اتفاقی که در خصوص بیماری کرونا دیده شد)، پیش‌بینی می شود که افراد باور به بحران ندارند. این عدم باور در چند بعد بروز می‌یابد:

1- عدم باور به حساسیت موضوع (بیماری): این امر می تواند ناشی از دریافت پیام های متضاد از طریق رسانه‌های جمعی یا متولیان امر باشد که در زمان وقوع بحران اتفاق می‌افتد، از طرف دیگر به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه (به دلایلی که در برخی پژوهش‌ها بررسی شده) میزان اعتماد افراد کاهش یافته و در نتیجه تمایلی به مشارکت در بهبود وضعیت جامعه ندارند.

2- عدم باور به تاثیرگذاری کنش افراد: برخی از افراد برای کنش خود تاثیر مهم و بسزایی قائل نیستند و فکر می‌کنند که رفتارهای آنها جنبه فردی دارد و در سطح کلان جامعه موثر نیست، درنتیجه در زمان‌های بحران به منافع فردی خود می‌پردازند و همان‌گونه که در برخی مصاحبه‌ها ذکر شده آن‌ها با این جمله که «به سفر می‌رویم اما بهداشت را رعایت می‌کنیم» درکی از پیامدهای کنش خود ندارند، علت این مسئله را باید در دوران جامعه‌پذیری افراد جستجو کرد.

3- عدم باور به جمعی بودن نتایج کنش‌های فردی: فردگرایی خودخواهانه درجامعه می‌تواند منافع جمعی را به خطر بیاندازد. برخی افراد معتقدند که «رفتارهای آن‌ها به خودشان مربوط است». این‌که این افراد در زمان شیوع بیماری تصمیمات فردی خود را همچون گذشته دنبال کنند و درکی از این مسئله ‌که همه در یک کشتی زندگی می‌کنیم نداشته باشند، مصداق مهمی بر این رویکرد است. بیماری کرونا بیش از هر زمان دیگری نشان داد که یک جامعه به هم پیوسته و یکپارچه است و سرنوشت افراد به یکدیگر متصل است.

4- عدم باور به نتایج بلندمدت کنش‌ها: رویکرد برخی افراد به مسائل اجتماعی، رویکردهای کوتاه مدت و مقطعی است و افراد کمتر به نتایج کنش‌هایشان در بلند مدت می‌اندیشند، در نتیجه در حوزه‌های مختلف همچون پیش‌بینی بحران‌ها بخصوص بحران‌های تهدید کننده محیط زیست یا در حال حاضر طولانی شدن بیماری و تبعات آن بر آینده جامعه کمتر می‌اندیشند. در حالی‌که باید رویکردهای آینده‌نگرانه را در میان افراد تقویت کرد و در خصوص تبعات ماندن در شرایط کنونی( به جز تبعات پزشکی و مرگ و میر) به آن‌ها آگاهی داد، افراد باید بدانند که قواعد و الگوهای اجتماعی در صورت تداوم اپیدمی‌ها و عدم رعایت آن دچار تغییر و تحول می‌شود.

راهکارهای اجتماعی مواجهه و غلبه بر کرونا چه هستند؟

راهکارهایی که می‌توان برای مواجهه و کنترل شرایط پیشنهاد داد شامل موارد زیر است:

-  تقویت باورهای مردم و اقناع آنها در خصوص وضعیت موجود؛

- تعامل نهادی و هماهنگی میان رسانه‌های ارتباط جمعی در ارائه پیام‌های مرتبط با موضوع و معتبر؛

- انجام پژوه‌ش های منظم از طریق فضای مجازی و رصد  نگرش‌های مردم؛

- طراحی بسته‌های آموزشی خلاقانه برای آموزش‌های بهداشتی، اجتماعی و فرهنگی؛

-  درنظر گرفتن راهکارهای تشویقی برای شهروندان فعال در حوزه کنترل بیماری؛

- در نظر گرفتن سیاست‌های تنبیهی به همراه ضمانت‌های اجرایی برای شهروندان خاطی.

پیامدهای شرایط پیش آمده به واسطه  شیوع کرونا، در کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت برای جامعه  ایران چه خواهد بود؟

در صورتی که در حداقل زمان با برنامه و سیاست‌های متناسب برای برون رفت از شرایط موجود اقدام نشود پیش‌بینی می‌شود که جامعه علاوه بر افزایش تعداد قربانی و افرادی که سلامت خود را از دست داده‌اند، با پیامدهای جدی اجتماعی و فرهنگی روبرو شود. در حوزه پزشکی و بهداشت پیامدها می‌تواند به پیامدهای کوتاه مدت همچون افزایش مرگ و میر، افزایش بیماران، افزایش هزینه‌های بهداشت و درمان و کاهش امکانات بهداشتی مواجه شود، از نظر اجتماعی جامعه می‌تواند با کاهش سرمایه اجتماعی، کاهش مشارکت اجتماعی، کاهش تعاملات اجتماعی، بدبینی، بی‌تفاوتی، افسردگی و انزوا و ... در بلند مدت مواجه شود.

در کوتاه مدت نیز افزایش ساعات حضور در فضای مجازی موجب کاهش تعاملات رودرو خواهد شد و افراد به مرور زمان ارتباطات موثری با یکدیگر نخواهند داشت و ادامه این وضعیت ممکن است تبدیل به عادت شود و در آینده از کیفیت ارتباطات بکاهد.

از طرف دیگر عدم توجه به هنجارهای رسمی در خصوص کنترل بیماری و .. می‌تواند منجر به افزایش هنجارشکنی یا قانون‌شکنی شود و جامعه را دچار «آنومی» (بخصوص در زمان بحران) نماید. از نظر فرهنگی نیز تغییراتی در برخی آداب و رسوم مرسوم بوجود می‌آید که این امر می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی به همراه داشته باشد. از جمله پیامدهای منفی آن می‌توان به کمرنگ شدن برخی رسوم و سنت‌های ایرانی اشاره داشت که در این صورت افراد را به سمت «فردگرایی» و در حد افراطی(در بلندمدت) به «انزوا» عادت دهد. پیامدهای مثبت آن هم ممکن است شامل افزایش مطالعه، تمرین گذران اوقات فراغت درمنزل و .. باشد.

آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که شیوع کرونا صرفاً جنبه‌های پزشکی و بهداشتی نداشته و ابعاد اجتماعی و فرهنگی زیادی دارد. برای کنترل این بیماری لازم است که با نگاهی جامع به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی بپردازیم. در غیر این‌صورت پس از این‌که بیماری از بین رفت در بلند مدت با مسائل بسیاری مواجه خواهیم بود که ممکن است در برخی موارد از شیوع بیماری برای جامعه خطرناک‌تر باشد.