نفت و گاز به عنوان مهمترین منابع انرژی در جهان امروز نقش تعیینکنندهای در مبادلات اقتصادی ایفا میکنند. همین عامل سببشده تا کشورها در مقاطعی به عنوان ابزاری برای نفوذ و گسترش قدرت از آن استفادهکنند. روسیه از جمله کشورهای است که توانسته از مزایای منابع نفت و گاز بهشکلی چندبُعدی بهرهجوید. ابزار انرژی کارکرد مشخصی در سیاست خارجی روسیه دارد و این کشور به ویژه در دوران «ولادیمیر پوتین» تلاشکرده تا با همگرایی اقتصادی که محور آن بر انرژی قراردارد منزلت بینالمللی چشمگیری را برای مسکو بهدست آورد. رهبران روسیه به واسطه پتانسیل بالای منابع نفت و گاز در این کشور میتوانند از آن به عنوان یک عنصر تاثیرگذار در سیاستخارجی و دیپلماسی استفاده کنند.
تاثیر نفت در سیاست خارجی روسیه
صنعت نفت روسیه یکی از بزرگترین صنایع نفت و گاز جهان میباشد. این کشور در کنار اوپک، یکی از دو قطب عمده تأمین نفت سایر کشورها است. اهمیت حیاتی نفت و گاز سبب شده که کنترل آن به عنوان یکی از عناصر اصلی در سیاست خارجی روسیه تبدیل شود. روسیه در سیاست خارجی با استفاده از تواناییش در بازار انرژی خواهان افزایش روابط اقتصادی، تقویت نفوذ و حضور خود در صنایع تولیدی نفت و گاز دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی و ارتقای توانایی و ایجاد ظرفیت در صادرات و ترانزیت نفت و گاز و تاثیرگذاری در بازار مصرف است.
در عرصه بینالملل تسلط و کنترل بر منابع انرژی مولفه عمده قدرت محسوب میشود. روسیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازار انرژی جهانی در حوزههای تولید، صادرات و ترانزیت، نقش موثری دارد. با نگاهی به راهبرد انرژی روسیه برای سال ۲۰۳۵ و در نظر داشتن تحولات بازار انرژی، ثبات بازار و حفظ قیمت نفت از اولویتهای سیاست خارجی این کشور محسوب میشود. به نظر میرسد،
از دید طیفی از صاحبنظران، فدراسیون روسیه به دنبال آن است تا از انرژی به عنوان ابزاری سیاسی برای بازسازی قدرت و بازیابی اعتبار بینالمللی خود بهرهبرداری کند. در دیگر سو، اوپک به عنوان مهمترین سازمان بینالمللی صادرکننده نفت، همواره نقش مهمی در بازار انرژی جهانی داشته اما تحت تاثیر متغیرهای مختلفی از جمله سیاستهای انرژی کشورهای تولیدکننده غیرعضو بودهاست. درک روسیه از اوپک نسبت به چند سال گذشته متفاوت شده و به جای رقابت بر سر فروش نفت به همکاری در چارچوب سازوکارهای دستهجمعی از جمله کاهش تولید با هدف کنترل قیمت جهانی رویآوردهاست.
به رغم اختلافاتی که هفتههای اخیر بر سر کاهش تولید نفت در شرایط رکود کرونایی اقتصاد جهان بین عربستان و روسیه درگرفت، بهای این کالا بهشدت افتکرد. در این شرایط ترمیم بهای نفت در دستورکار دو طرف قرارگرفته و رسانهها از توافقات اولیه مسکو و ریاض برای کاهش سطح تولید خبر میدهند.
روسیه با آگاهی از ظرفیتهای انرژی خود قادر به تاثیرگذاری بر جایگاه اوپک در بازار جهانی انرژی بوده به گونهای که ضرورت همکاری دو بازیگر بیش از پیش آشکار شده و الگوی تعامل جدیدی میان دو بازیگر شکل گرفته است. به گفته برخی تحلیلگران، برای روسیه، داشتن منابع نفت و گاز وسیع، کارکردی مشابه با سلاح های هستهای در دوران اتحاد جماهیر شوروی را دارد. پس از سال ۱۹۹۹ افزایش قیمت جهانی نفت، ظهور دوباره روسیه را به عنوان یک قدرت بزرگ پایهریزی کرد. در دوران پساشوروی، روسیه سیاستهای مبتنی بر ایدئولوژی خود را ترک گفت و با رویکردی جدید به سوی نظام لیبرال حرکتکرد. در جریان فرایند بازسازی، دولت روسیه مجبور شد ابتدا به دنبال سیاست خارجی منفعل باشد و تلاش کرد با حل مشکلات داخلی خود بر سیاست های انرژی متمرکز شود.
با قدرت یافتن «ولادیمیر پوتین» در سال ۲۰۰۰ ، برخی اصلاحات در حوزه های اقتصادی و سیاسی انجامگرفت. در این میان، تعدادی از نهادهای مهم استراتژیک دوباره تحت تسلط دولت قرار گرفتند. پوتین به دنبال آن بود که اقتصاد روسیه بتواند، سالیانه حداقل دو برابر بیشتر از اقتصادهای غربی رشد کند .وی بر سیاستهای انرژی متمرکز شد و توانست موفقیتهایی در حوزه انرژی برای قدرت یافتن روسیه بهدستآورد.
روسیه؛ ابرقدرت انرژی
روسیه به طور سنتی نقش مهمی در تامین انرژی اوراسیا داشته و بخش قابلتوجهی از ذخایر نفت خام جهان را در اختیار دارد. روسیه علاوه بر ذخایر غنی نفتی، بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان را نیز دارد. منابع انرژی وسیع روسیه، این کشور را با قدرت قابلتوجهی در قرن بیستویکم از لحاظ نیروی نظامی تجهیز و تکمیلکردهاست. به همین دلیل موضوع انرژی نه تنها به عنوان منبع درآمد، بلکه به منبع قدرت نفوذ سیاست خارجی روسیه تبدیل شده است.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه تلاش کرد تا نفوذ خود را از طریق ارتباطات مستقیم اقتصادی به شکل دوجانبه و همچنین ایجاد سازمانهای منطقهای در میان کشورهای منطقه آسیای مرکزی افزایش دهد. انرژی بخش جداییناپذیر از تلاشهای روسیه برای حفظ نفوذ در منطقه بودهاست.
کارشناسان بر این باورند که روسیه از کارت انرژی خود به طور چشمگیری در دوره پوتین استفاده کردهاست. در طول سالهای اول دولت پوتین، قیمت انرژی در سطح جهانی افزایشیافت و روسیه صادرات انرژی خود را افزایش داد. این دو عامل باعث شد تا اقتصاد روسیه به سرعت رشد کند. دولت تحت حاکمیت پوتین تلاش میکند تا توسعه اقتصادی را حفظ کند. هدف دیگری که پوتین برای خود تعیین میکند، افزایش نفوذ روسیه در اروپای مرکزی و شرقی، قفقاز و آسیای مرکزی است
روسیه در تلاش است تا مالکیت و حاکمیت بر منابع نفت و گاز خود را حفظ کند و از آن منابع هم برای بهبود اوضاع اقتصادی و وضعیت رفاه جامعه و هم به عنوان ابزار سیاسی و نمایش قدرت و اعمال نفوذ سیاسی در دیگر کشورها بهره گیرد. روسیه در این مسیر به بازخوردهای منفی و انتقاداتی که از جانب غرب متوجه این کشور است بهای چندانی نمیدهد و هربار که اتحادیه اروپا یا مقامات آمریکایی در برابر این سیاست موضعگیری میکنند آنها را از دخالت در امور داخلی روسیه بر حذر میدارد. روسیه طی پنج سال گذشته بودجه خود را به شکلی انقباضی تنظیم کرده تا ۵۵۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی را جمعآوری کند و به گفته مقامات این کشور می تواند یک دهه نفت ۲۵ تا ۳۰ دلاری را تحملکند. این کشور توانست در دوره زمامداری پوتین به نحو مطلوب از نفت به عنوان یک ابزار چندگانه برای افزایش منزلت و کسب منافع خود بهرهجوید.