شیوع ویروس کرونا سبب شد تا طرحهای مختلفی در کشور برای مقابله با آن اجرایی شود؛ تعطیلی برخی مراکز، اماکن و نهادها از جمله این طرحها به شمار میروند. البته آخرین طرح در دست اقدام، طرح فاصلهگذاری اجتماعی است. از آغاز اجرای این طرح، مردم با رفتار آگاهانه، رعایت دستورالعملهای بهداشتی، عدم حضور در مراکز خرید و سایر تجمعات، در خانه ماندن و عدم حضور در تفرجگاهها و پارکها به ویژه در روز طبیعت، بسیار مسوولانه عمل کردند. امید آن می رود که در ادامه اجرای این طرح در کنار زحمات و تلاشهای طاقتفرسای پزشکان و مشارکت و همراهی مردم به زودی شاهد روند نزولی و شکست کرونا باشیم.
بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد که رسانههای داخلی موضوع شیوع ویروس کرونا را از زوایای مختلفی مورد ارزیابی قرارداده اند.
رسانههای اصلاح طلب
روزنامه ایران: در شرایط فعلی کمتر کسی در صحت این گزاره شک دارد که همه گیر شدن بیماری کرونا شکل و چهره جهان ما را با تغییری عمیق و عمده مواجه کرده است. تغییری که آثار آن احتمالاً در ماهها و سالهای آینده به مرور رخ خواهند نمود و احتمالاً جامعه بشری تا سالها درباره این آثار و آنچه که در این ماه های اخیر بر انسان رفته، سخن خواهد گفت.
روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان کرونا و حفاظت از جامعه مدنی ایران به قلم غلامعلی جعفرزاده رییس فراکسیون مستقلین مجلس نوشت: زوایای مختلف این تغییرات و آثار ناشی از آن در جامعه ایرانی نیز از هم اکنون قابل رصد و مشاهده هستند. جامعه تجربیاتی تازه و جدید را در پی همه گیری این بیماری آزمود؛ جامعه ای که برای اولین بار شکلی از قرنطینه را تجربه کرد، بعد از قرن ها مهم ترین مناسک ملی خود یعنی نوروز را تعطیل نمود، در چند هفته متوالی فشار روانی کم نظیر یا حتی بی نظیری از بابت اخبار نگران کننده کرونا را تحمل کرد، کسب و کار خود را در مهم ترین برهه اقتصادی سال تعطیل نمود و در یک کلام زندگی را تجربه کرد که تا امروز نه تصورش را داشته و نه حتی ذره ای برای آن دارای آمادگی بوده است.
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان به قرنطینه عادت دارم می نویسد: پیش از شیوع کرونا هم زندگی در قرنطینه را تجربه کرده بودم و به آن عادت داشتم. هر زمان کار اجرایی ندارم طبعا در خانهام و با مطالعه، دیدن فیلم و نوشتن اوقاتم را میگذرانم. از این روست که شرایط کنونی تغییری در سبک زندگی من ایجاد نکرده؛ هر چند که اجراهایی که برای آینده پیشبینی کرده بودم طبیعتا معلق مانده است. البته کرونا و قرنطینه در ایام نوروز برای همه فرصتی ایجاد کرده تا تمرین بودن در کنار هم را داشته باشند. اگر در عید برنامه جمعی خانوادگی این بود که دید و بازدید از دوستان و اقوام داشته باشند، این روزها خانواده در کنار یکدیگر تلاش میکنند حریم خصوصی هم را رعایت کنند. گویی که ساعاتی از روز هیچکس در خانه نیست و دخالتی در ذهن و اوقات دیگری ندارد.
روزنامه همدلی با انتخاب یادداشتی با عنوان کرونا و برخورد متفاوت کشورها با بحران اقتصادی، نوشت: بسیاری از کشورهای دنیا که این روزها با بحران کرونا دست و پنجه نرم میکنند، بهزودی روزهای خستهکننده رکود اقتصادی را تجربه خواهند کرد. چرا که دولتها در بیشتر مناطق آلوده به کرونا، سیاستهای قرنطینهای اتخاذ کردهاند و حال و روز اقتصاد هم مثل اوضاع روحی و جسمی بیماران و بخش زیادی از مردم جامعه خوب نیست؛ رکودی که از غیرممکن بودن فعالیتهای شغلی بسیاری از مردم جامعه یا حتی به حداقل رسیدن کارهای تجاری نشات میگیرد و حالا دیگر اقتصاد قوی یا ضعیف نمیشناسد؛ درست مثل درختی که در زمستان شکوفا نمیشود، اقتصاد یخزده هم خروجی ندارد و ارزش افزودهای به بار نمیآورد. حالا اگرچه میزان خسارتی که ویروس کرونا به اقتصاد کشورهای مختلف وارد کرده، به درستی مشخص نیست، اما آنچه که اهمیت دارد، نحوه برخورد دولتها با اقتصاد کرونازده است. اینروزها، دولتها در کشورهای پیشرفته یا ضعیف، تحت شرایط کرونا سیاستهای اقتصادی مهمی را در پیش گرفتهاند که این سیاستها اهداف مشترکی را دنبال میکنند. اگرچه این سیاستها اهداف مشترکی را دنبال میکنند، اما واقعیت این است که مقامات کشورها راههای متفاوتی را برای رسیدن به این اهداف برمیگزینند که برخی از این راهها میانبر است و زودتر به نتیجه میرسد، اما برخی آنقدر پیج و گردنه دارد که شاید تا سالهای سال آن کشور را درگیر رکود و بحران اقتصادی کند. بنابراین هر کشوری اینروزها سه هدف مهم اقتصادی را دنبال میکند؛ جلوگیری از تاثیر اقتصاد یخزده بر معیشت مردم، حفظ ظرفیت تولید در اقتصاد برای روزهایی که همه چیز به حالت عادی برمیگردد و آمادگی برای گرم کردن دوباره تن سرد اقتصاد؛ اما مسیر رسیدن به این اهداف متفاوت است و همین باعث میشود تا برخی از کشورها از این بحران به سادگی عبور کنند و برخی شاید سالها گرفتار خواهند بود. مثلا در کشورهای پیشرفته یکی از اولویتهای اصلی دولت در اتخاذ سیاستهای اقتصادی زیر سایه کرونا، حمایت مالی از مراکز بهداشت و درمان است. در این کشورها فراهم آوردن امکاناتی از قبیل تختهای بیمارستانی، تیم درمانی، سیستمهای تاسیسات و تهویه بیمارستانی از اهمیت بالاتری برخوردار است و دولتها برای تجهیز این مراکز، میزان مالیاتهای دریافتی از مراکز تولید محصولات بهداشتی و درمانی را کاهش دادهاند و حتی نظارتهای مستقیمی نیز بر بازار کالاهای پرمصرف بهداشتی از سوی مسئولان صورت میگیرد.
روزنامه ابتکار در گزارشی آورده است: اینروزها کشور در بحران به سر میبرد و به گفته برخی از صاحبنظران سخت شدن ارتباطات و خانهنشینی شهروندان، بیش از هر زمان دیگری ناتوانی و ضعف برخی از زیرساختها را برای تامین خدمات در شرایط حساس آشکار کرده است. ضعفی که اگر برطرف شود میتواند ما را به سمت متحول شدن اقتصاد بکشاند و شرایط بحرانی را به درستی مدیریت کند. شرایط دورکاری کارمندان، انجام امور و کارهای روزمره مردم در خانه، برگزاری کلاسهای آموزشی آنلاین، خرید و فروش اینترنتی و تحویل در منزل در هفتههای اخیر رونق گرفته است. در چنین شرایطی مناسب بودن زیرساختها میتواند قرنطینه خانگی را در روزهای کرونایی راحتتر کند. ویروس کرونا یک اتفاق غیرمنتظره بود که تمام کشور را با چالش روبهرو کرد. این اتفاق در حالی رخ داده است که ما حتی نمیدانیم این ویروس تا چه زمانی در کشور باقی خواهند ماند. در چنین شرایطی هرگونه برنامهریزی و یا پیشبینی امکانپذیر نخواهد بود. مسئله دیگر این است که حتی نمیتوانیم بگوییم این اتفاق پایان حوادث بوده و پس از عبور از آن کشور در امنیت کامل به سر خواهد برد، بنابراین در چنین شرایطی بسیاری از صاحبنظران از بکارگیری تمام توان و تلاش برای فراهم کردن زیرساختهای موثر صحبت به میان میآورند؛ چراکه به عقیده آنها اگر زیرساختهایی کامل و جامع داشته باشیم در شرایط بحرانی میتوانیم از مشکلات عبور کرده و همچنین اقتصاد سنتی را کنار گذاشته و به سمت اقتصادی مدرن حرکت کنیم. با توجه به این مسائل باید دید که میتوان با استفاده از ابزاری به نام کرونا، زیرساختهای خود را تقویت کرده و اقتصاد را متحول کنیم یا خیر؟
به گزارش خبرگزاری ایسنا، شاید خیلی زود باشد جهان بدون کرونا را تصور کنیم. شاید هم دیر. هنوز کسی مطمئن نیست جهان بعد از کرونا چه شکل و شمایلی دارد. جهان وحشتناکی است یا پر از روزهای معمولی؟ اما چند لحظهای تصور کنید که خبر ریشهکن شدن کرونا را از طریق رسانهها میشنوید و متوجه میشوید که کووید ۱۹ شکست خورده و همه چیز به روال عادی بازگشته است. برنامه شما برای فردای شکستدادن کرونا چیست؟ شکوفه ۳۰ ساله به ایسنا میگوید: «از این روزهای قرنطینه درسهای زیادی گرفتم. فهمیدم که چقدر محتاج هفتهای یک بار دیدار با پدر و مادرم هستم که برایم تبدیل به عادت شده بود. فهمیدم چه دلخوشیهای ساده و کوچکی داشتم و متوجه آنها نبودم. تازه فهمیدم که آدم واقعا از یک لحظه بعدش خبر ندارد. برنامهریزیهای بلندمدت خیلی از آدمها فقط در عرض دو هفته از اعتبار افتاد. همه انسانهای جهان با کلی ابهت و منم منم کردن اسیر یک ویروس فوق میکروسکوپی شدهاند.
قاسم میرزایی نیکو نماینده مردم دماوند در مجلس دهم در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، ارزیابی خود از طرح فاصلهگذاری اجتماعی را اینگونه مطرح کرد: علیرغم اینکه طرح فاصلهگذاری دیر انجام شد اما باز هم کار بسیار خوبی است که تا حدودی باعث جلوگیری از شیوع بیماری میشود؛ اما برای مدیریت این موضوع نمیتوان برای کارمندان و کارگران و دیگر مسائل فکری نکرد و مساله آنها را به حالت نصفه و نیمه گذاشت. نمیشود ۲۰ درصد آنها رفت وآمد داشته باشند و بگویند کارمندان میتوانند در محل سکونتشان رفتوآمد کنند این موضوعی خودساخته است و بخشهای آن اصلا با یکدیگر همخوانی ندارد. ستاد مقابله با کرونا باید یک تصمیم قاطع میگرفت و اینکه چرا نمیتواند یک تصمیم قاطع بگیرد و یک ماه به طور کلی تعطیلی اعلام کند، سوالی مهم و اساسی در ذهن همه است. چون به آنها نگفتهایم که نیاز و حقوق آنها را پرداخت میکنیم و چون میگوییم کاری انجام خواهد شد، حقوقها را پرداخت خواهیم کرد و وعده آینده میدهیم باعث ایجاد آشفتگی شده است که بخشی از آن حاصل نبود اعتبار لازم در خزانه، بخشی دیگر مدیریت چندگانه و همچنین دخالتهای مختلف در همه زمینهها است. بنابراین شروع طرح خوب است اما فقط اگر یک پارچه باشد، نتیجه میدهد.
به گزارش عصر ایران، حسین یاری، متخصص طب فیزیکی و توان بخشی در یادداشتی تحت عنوان "راهنمای جامع جدانشینی (Self-Isolating) ایمن و مبتنی بر شواهد" نوشت: این روزها رسانه ها با انبوهی از اخبار مرتبط با ویروس کرونا پر شده است. عمده مطالب در ارتباط با پیشگیری و اجتناب از ابتلا هستند. بخشی از اخبار هم در مورد شرایط این روزهای بیمارستان ها است. اما کمتر راجع به بیمارانی که در منزل دوره درمان خود را طی می کنند صحبت می شود. اگر شما امروز در خانه ایزوله نشده اید احتمال بالایی وجود دارد که در آینده دور یا نزدیک مجبور به این کار شوید. چه خوب که از الان با چم و خم این کار بهتر آشنا شوید. برای من همه چیز از سوم فروردین شروع شد. می خواهید بدانید چطور؟ با بدن درد منتشر! هیچ خبری از سرفه یا تنگی نفس نبود. ما پزشکان یادگرفته ایم که وقتی از درد صحبت می کنیم حداقل ۶ فاکتور را باید معین کنیم. محل/ کیفیت/ کمیت/ عوامل تشدید کننده/ عوامل تخفیف دهنده و علایم همراه درد. درد عضلانی من از کمر، پشت، گردن و باسن شروع شد و کم کم ران ها و بازو ها هم درگیر شد. به تدریج سر درد هم به آن اضافه شد. این بدن درد عضلانی با همه دردهایی که من قبل آن تجربه کرده بودم تفاوت داشت. درد شدتی در حدود ۵ از ۱۰ داشت و کیفیت آن مبهم و منتشر بود؛ نه اینکه نقطه ای، خنجری یا تیرکشنده باشد. درد من با خوابیدن به پشت و حرکت دادن اندام ها بیشتر می شد و با کمپرس آب گرم و استفاده از مسکن کمتر می شد. همراه با بدن درد تعریق زیاد و کمی لرز ، ضعف و خستگی هم داشتم. گویی از یک ارتفاع چند متری سقوط کرده ام! همان قدر خرد و کوفته. توانایی ۳۰ دقیقه سر پا ایستادن را نداشتم. مثل عمده مردم ابتدا این دردها را به حساب سرماخوردگی یا چیزی شبیه آن گذاشتم و سعی کردم با گرم نگه داشتن کمی آن را تسکین دهم و روز اول را با همین شرایط طی کرد.
جلال مرادی آیندهپژوه و روانشناس در گفت و گو با پایگاه خبری فرارو می گوید: همهگیری ویروس کرونا مسایلی را پیش آورده است که برخی از آن به اختیار ما و برخی نیز تبعات شیوع این بیماری بوده است و در اختیار ما نیست. مثلا باعث شده تا سبک زندگی و کسب و کار افراد تغییر پیدا کند. این تغییرات در قالب قرنطینه و ترس از دست دادن عزیزان که برای تعدادی از شهروندان اتفاق افتاد یا ترس از دست دادن در صورتی که اتفاق نیفتاده است موجب شده تا مجموعه قواعدی که از قبل به آنها عادت داشتیم رعایت نشود و قواعد جدیدی تعریف شود. در این وضعیت، مملکت به مجریان مختلفی نیاز دارد، ولی به دلیل مشکلات پیش آمده بار اصلی بر دوش وزارت بهداشت و درمان کشورها افتاده و پیگیری و کنترل بیماری به عهده متخصصان بهداشت جسمی و روانی گذاشته شده است و آنها بیشترین بار را متحمل شدند.
رسانه های اصولگرا
روزنامه کیهان: حدود ۲ ماه است که نظام سلامت کشور در جبهه مبارزه با ویروس کووید- ۱۹، صحنههایی از ایثار و ازخودگذشتگی را به نمایش گذاشتند. پزشکان و پرستاران ایرانی حتی در ایام نوروز و تعطیلات، به دور از خانواده خود، شبانهروز در حال فداکاری و خدمترسانی به مردم بودند و در این راه، چه تعداد پزشک و پرستار به خیل شهدای عرصه سلامت پیوستند. روزنامه کیهان در گزارشی آورده است: از سوی دیگر از همان روزهای ابتدایی، تمام ارگانهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی کشور برای مبارزه با ویروس منحوس کرونا در کنار وزارت بهداشت و کادر سلامت، پزشکان و پرستاران و حتی نیروهای خدماتی بیمارستانها به میدان آمده و یک بسیج همگانی را شکل دادند. همه بخشها و یگانهای نیروهای مسلح (ارتش، سپاه، نیروی انتظامی) و نیز بسیج در کنار ستاد ملی مبارزه با کرونا قرار گرفتند. روحانیون، دانشجویان، جهادگران و بخشهای مختلف جامعه نیز پایکار آمدند. طی دو ماه گذشته تاکنون، همه یگانهای نیروهای مسلح استانی در کنار دانشگاههای علوم پزشکی، علیه کرونا آرایش جنگی گرفتند. ارتش و سپاه، تمام ظرفیتهای نرمافزاری و سختافزاری خود را به راهاندازی بیمارستانهای صحرایی و کارگاههای تولید ماسک و مواد ضدعفونیکننده و... اختصاص دادند. بسیج محلات و مساجد کشور هم به گروهها و هیئتهای تولید، توزیع و پخش ماسک و مواد ضدعفونیکننده تبدیل شدند.
کرونا، چالش مناسکی شرق چالش تمدنی غرب، عنوان یادداشتی در روزنامه جوان است، در بخشی از آن می خوانیم: کرونا را به عنوان پدیدهای جهانشمول میبینند که قوم، نژاد، مرز، مذهب و تمدن نمیشناسد. اگرچه عمده حاکمان جهان بر دو بعد انسانی (مرگ و میر) و اقتصادی (پیامد) آن متمرکز شدهاند، اما اندیشمندان جهان به سرعت به سمت شناسایی و تحلیل جهان «پساکرونا» رفتند تا ببینند اثرات ماندگار و ژرف آن چه خواهد شد؟ بدون تردید برای فهم اثرات آن نمیتوان برای غرب و شرق نسخه واحد پیچید و قضاوت یکپارچه کرد. برای شرق خصوصاً جهان اسلام اگر کرونا طولانی نباشد صرفاً گرایش اجباری سکولاریسم (دین فردی) تحمیل خواهد شد، زیرا مناسک اجتماعی را به تعطیلی کشانده است. این سکولاریسم اگر کوتاهمدت باشد (بدون تغییر نسلی) اثرات منفی ندارد، خصوصاً اینکه تعطیلی مناسک از حرم الهی تا نماز جمعه و جماعت و ادعیه و مناسک رمضانیه، موجب نوعی «عطش اجتماعی» خواهد شد. قطع نعمت «عبادت جمعی» و محرومیت ناشی از آن، عطش و بیتابی را به اوج خواهد رساند و روز پایان کرونا جلوههای اجتماعی آن از زیبایی دوچندان برخوردار خواهد بود. همانگونه که هیجان ناشی از تعطیلی مراسم اربعین در طول دهها سال منجر به حرکتهایی شد که آن را بزرگترین تجمع جهان نامیدند. مناسک جمعی مسلمانان نیز به حالت عادی بازخواهد گشت و عواطف اجتماعی و خانوادگی احیا خواهد شد و تشنگی ناشی از عدم شرکت در مراسم ادعیه و نماز و مسجد بهسان رستاخیز رخنمایی خواهد کرد. البته همه این پیشبینیها به شرط کوتاهمدت بودن آن (مثلاً کمتر از دو سال) است. اما تمدن به ظاهر هژمون جهان –یعنی تمدن غرب- که مدعی پاسخگویی به نیازهای انسان مدرن است و خود را توسعهیافته و دیگران را جهان سوم یا خود را شمال و بقیه را جنوب معرفی میکند با چالشهای بسیار بزرگتری مواجه شد. اولین چالش تمدنی غرب ناتوانی در مقابل این بیماری است.
به گزارش خبرگزاری مهر، آلبرت ریزو رئیس ارشد پزشکی انجمن مذکور، میگوید: سلامت هر فردی در مقابل بیماری کووید ۱۹ در خطر است، اما افراد مبتلا به بیماریهای ریوی بسیار در مقابل این ویروس آسیب پذیر هستند.بیماری کووید ۱۹ موجب عفونت ریه شبیه ذات الریه میشود که دارای طیف وسیعی از علائم خفیف تا مرگبار است. رای بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن ریوی نظیر آسم یا انسداد مزمن ریوی ضروری است که مصرف داروهای شأن را ادامه دهند و در صورت تغییر در شرایط سلامت شأن سریعاً به پزشک شأن اطلاع دهند. تمامی بیماران ریوی، از جمله افراد مبتلا به سرطان ریه که دارای سیستم ایمنی ضعیفی هستند، باید از تماس با افراد مبتلا به کرونا ویروس اجتناب نمایند. بهتر است این گروه از بیماران، خودشان بیماری شأن را مدیریت نمایند تا نیازی به مراجعه به بیمارستان پیدا نکنند. افرادی هم که سیگار و قلیان می کشند بسیار در معرض ریسک بالای ابتلاء به کووید ۱۹ قرار دارند. کشیدن سیگار و سایر دخانیات، با التهاب ریه و کاهش عملکرد ایمنی مجاری هوای ریه مرتبط است و هر دو این علائم ریسک عوارض شدید ناشی از کووید ۱۹ را به همراه دارد.
خبرگزاری فارس در گزارشی آورده است: همه تلاش میکنند فاصلهشان را از یکدیگر رعایت کنند. حتی اهالی شهر از کسانی که علائم ابتلا به ویروس کرونا دارند فراری شدهاند. با همین شرایط یکسان، افرادی هستند که بیماران بدحال کرونایی را در آغوش میگیرند! باورتان میشود؟ لابد میپرسید؛ چرا؟ چرا باید آنقدر به این بیماران نزدیک شوند؟ چه چیزی واجبتر از حفظ سلامتی؟ تازه این بخشی از ماجرا است. آنها بیماران را در آغوش میگیرند تا بتوانند آنها را جابهجا کنند. بماند بقیه خدماتی که به آنها میدهند. تابهحال با خودتان فکر کردهاید. بعد از سرفههای پیدرپی، وقتی بیمار کرونایی، حالت تهوع میگیرند و همه محتویات معدهاش بیرون میریزد چه کسی آنها را تمیز میکند؟ چه کسی برای بیماری که دیگر توان بلند شدن از روی تخت ندارد، لگن میگیرد؟ چرا با این سرعت انتقال ویروس، بازهم این افراد ،همه این خدمات را بدون کموکاست ارائه میدهند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم؛ شیوع کرونا در جهان و بالتبع ایران اگرچه دانشآموزان را به تعطیلات طولانیمدت برده و هنوز هم وضعیت شروع دوباره مدارس مشخص نیست اما آنچه به خوبی مشاهده میشود تلاشهایی از سوی آموزش وپرورش و معلمان برای تداوم جریان آموزش است، تلاشهایی که با مشکلاتی هم همراه است. شروع کار به فاصله بسیار کم پس از تعطیلات کرونایی مدارس با آموزشهای تلویزیونی همراه شد اما آموزشهای تلویزیونی هم با مشکلات خاص خود همراه شدند مثلا خانوادهها گفتند، زمان ۲۰ دقیقهای آموزش هر درس برای ارائه مطالب بسیار کوتاه است و محتواها سریع آموزش داده میشود بنابراین یادگیری دانشآموز انجام نمیشود، از سوی دیگر برخی دانشآموزان به ویژه دبستانیها، آموزشهای تلویزیونی را جدی نمیگیرند یا با آن ارتباط برقرار نمیکنند بنابراین یادگیری با اشکالات بسیاری همراه است. شاید همین مشکلات و عدم تعامل بین دانشآموز و معلم باعث شد تا معلمان در فضای مجازی نیز به آموزش دانشآموزان خود مشغول شوند و حالا وزارت آموزش وپرورش برای نظارت بیشتر بر آموزش مجازی معلمان به دنبال ایجاد شبکه اجتماعی شاد است تا به گفته خودشان کلاس درس حقیقی را در فضای مجازی شبیهسازی کنند؛ طرحی که البته هنوز وارد فاز اجرا نشده، متوقف شد تا امنیت این بستر ارتباطی به طور کامل فراهم شود همان موضوعی که پیش از این از سوی معلمان و کارشناسان بارها مورد تذکر قرار گرفته بود!
آلکساندر دوگین فیلسوف روس در گفت وگو با پایگاه خبری مشرق، می گوید: هنوز نمیتوانیم در مورد منشأ ویروس کرونا به طور قطعی چیزی بگوییم، اما به نظر میرسد این ویروس، محصول یکی از آزمایشگاههای نظامی در آمریکا بوده است. اطلاعات زیادی در اینباره وجود دارد. آمریکاییها تابستان سال ۲۰۱۹، یعنی شش ماه پیش، تحقیقات خود راجع به جنگ بیولوژیک را به طور ناگهانی متوقف کردند. این اتفاق تقریباً همزمان با آغاز بیماری کووید-۱۹ بود. بنابراین بسیار محتمل است که پشت این ویروس کرونا، جنگ بیولوژیکی وجود داشته باشد که در آمریکا طراحی شده است. با این حال، باید این نکته را هم در نظر بگیریم که چه اتفاقاتی دارد در جهان رخ میدهد، و اینکه نخبگان نظام گلوبالیسم هم درگیر این بیماری شدهاند. بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس به این ویروس مبتلا شده است؛ بسیاری از عوامل عالیرتبه گلوبالیسم هم هستند که به کرونا مبتلا شدهاند، مانند پرنس چارلز ولیعهد انگلیس. در روسیه هم همینگونه است؛ ویروس کرونا اکثر نخبگان فرهنگی لیبرال را مبتلا کرده است. بنابراین اگر ویروس کرونا به منظور ضربه زدن به ملتهای چین یا ایران یا روسیه ایجاد شده باشد، نتیجه شیوع آن کاملاً معکوس بوده است. این ویروس در مقیاس جهانی، بیشتر نخبگان جهانیگرایی و جامعه گلوبالیستی را نابود کرد و به این ترتیب، شرایط عینی را برای تحقق جهان چندقطبی به وجود آورد.