گروه طالبان هفته گذشته در شهرستان «شولگره» استان بلخ افغانستان ۷ نفر دامدار از هزارههای این کشور را بازداشت و پس از انتقال به مکان دیگری گلوله باران کردند و همچنین روز پنجشنبه گذشته چهارکارمند بانک مرکزی این کشور را در مسیر اسلام قلعه - هرات دستگیر و سپس به گلوله بستند.
این عمل غیر انسانی طالبان یکبار دیگر قتلهای قومی، گروهی و مذهبی این گروه تندرو را که در هشتم ژانویه سال ۲۰۰۱ در شهرستان یکاولنگ استان بامیان و در هشتم اگوست ۱۹۹۸ نیز در شهر مزارشریف بیش از دوهزار نفر را کشتند که اکثر آنها غیر نظامی بودند، یکبار دیگردشمنی قومی و مذهبی این گروه را در اذهان مردم زنده کرد و شک وتردیدهای جدی را در باره این گروه پس از صلح احتمالی بوجود آورده است.
«محمدامین احمدی» استاد دانشگاه در صفحه فیسبوک در واکنش به این اقدام طالبان آنرا جنایات ضد بشری خوانده و افزود: طالبان گروه فرقهگرا، قومگرا و به شدت خشونت پیشه است و از لحاظ فکری متصلب و انعطاف ناپذیر به نظر میرسند.
وی افزود: به دلیل وجود این ویژگی در گروه طالبان نخست، سه نوع خشونت در فکر و رفتار آنان، بویژه علیه گروههای در معرض تبعیض چون زنان، شیعیان، هزارهها، دگراندیشان و گروههای قومی دیگر نهادینه شده است.
به باور وی خشونت فیزیکی از قبیل کشتار، ضرب و شتم، تخریب و ویرانگری و خشونت ساختاری، اعمال تبعیض علیه زنان و سایر اقشار و خشونت فرهنگی مانند جنس دوم دانستن زنان قضاوت و پیشداوری علیه شیعیان است.
وی افزود: قتل و کشتار غیر نظامیان هزاره در شولگره بلخ در همین چارچوب قابل فهم و تحلیل بوده و وجود این ویژگی مذاکره و گفتوگو با این گروه را دشوار ساخته است.
به اعتقاد احمدی، بدون مبارزه و دادخواهی وسیع مردم نمیتوان طالبان را متقاعد کرد که برگشت امارت و تبعیض، خواب و خیال است. برای اینکه این مبارزه مؤثر واقع شود، لازم است همه گروههای آسیب پذیر این سه سطح از خشونت را که از این گروه سرزده و میزند مستند کرده و دادخواهی کنند.
وی گفته است، این مبارزه بزرگ میتواند یک ابزار حقوقی و سیاسی قدرتمند را در اختیار جمهوری خواهان در پشت میز مذاکره قرار دهد.
این استاد دانشگاه که نامش در میان هیأت مذاکره کننده دولت با طالبان نیز مشاهده میشود میافزاید: ممکن است گفته شود که این گروه جز خشونت چیزی دیگری نمیفهمد و این مبارزات تأثیر ندارد.
وی در پاسخ به این سوال نوشت: این گروه با درک ناقص خود از نظام بین الملل فکر میکند، میتواند، جهان و مردم افغانستان را از راه سیاسی متقاعد کند که امارت میتواند یک حکومت قابل تحمل برای آنان باشد. ما باید حداقل به این گروه و جهان نشان دهیم که در نظام تبعیض آمیز و خشن این گروه، مردم افغانستان سرکوب و بسیاری از آنان حذف خواهند شد.
به باور احمدی، در چنین نظامی صلح پایدار و حد اکثری به وجود نمیآید. بلکه به یک معنا فقط ممکن است آتش تفنگها خاموش شود، اما سرکوب، بیرحمی، عدم مدارا و همدیگر ناپذیری ادامه مییابد. برهمین اساس تنها نظام جمهوری و قانون اساسی است که تا حدودی دامنه این مشکلات را کاهش میدهد.
«حامد کرزی» رئیس جمهوری سابق افغانستان به رغم اینکه بارها به حمایت کشتار طالبان متهم شده است، آدم ربایی و ترور آنها را به شدت محکوم کرده و آن را جنایت ضد بشری خوانده است.
«محمد محقق» رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان هم به رسانههای این کشور گفت: درحالی که رهبران و سران طالبان در هتلهای مجلل قطر زندگی کرده و و خواستهای خود را مطرح و بر آن پافشاری دارند، از سوی دیگر افراد تحت امر آنها در نقاط مختلف افغانستان همچنان به حملات و کشتار هدفمند ادامه میدهند.
محقق افزود: بعد از اعلام کاهش خشونت و انصراف از حمله به نیروهای خارجی و پایگاههای مهم نیروهای دولتی، این گروه توجه را به تصرف مناطق غیرنظامی و گسترش جغرافیای نفوذ خود متمرکز ساخته است.
وی تصریح کرد: طالبان بیشتر برای تصرف مناطق هزاره نشین که از نظر آنها هزینه سیاسی و امنیتی کمتر دارد، معطوف شده؛ زیرا از نظر امنیتی حکومت و یا خارجیها علاقمندی به حمایت آنها (مناطق هزاره نشین) ندارند.
طالبان پس از ساقط شدن حاکمیت این گروه در سال ۲۰۰۱ توسط آمریکا و همپیمانان غربی آنها بارها تأکید کرده است ،برگشت آنها پس صلح در حکومت به معنای بازگشت تفکر و رفتار سابق این گروه نخواهد بود.
طالبان به مردم اطمینان داد: افراد این گروه دیگر آن تفکر و اندیشه سابق را ندارند، اما اکنون کشتار افراد غیر نظامی، کشاورز، دامدار و یا هم کارمندان ادارات غیر نظامی در دولت واضح میسازد که این گروه هنوز هم علاقه به کشتار و قتل عام غیر نظامیان و اعدامهای جمعی و صحرایی گروههای قومی و مذهبی را دارد که باعث نگرانی مردم افغانستان شده است.