علی بیرانوند در یادداشتی که روز یکشنبه در اختیار ایرنا قرار داد، آورده است: قبل از هر نکته و بیانی لازم به ذکر است، فرهنگ و تمدن مهدوی در واقع نقطه اوج و شکوفایی فرهنگ و تمدن نبوی است، فرهنگی برخواسته از نیازهای فطری، واقعی و پاک انسانی، فرهنگی که پاسخگویی دغدغههای حیاتی و اصلی انسان در دنیای فوق مدرن است. فرهنگی که سعی دارد ارزشهای ناب الهی و ارزشهای به فراموشی رفته را حیات دوباره بخشد و طعم شیرین حیات طیبه و الهی را به بشر گرفتار در سونامی خواهشهای شهوانی بچشاند.
در این یادداشت سعی داریم به برخی از مختصات و شاخصهای فرهنگ و تمدن مهدوی اشاره کنیم.
انقلاب علمی، فکری و شکوفایی عقول انسانی
باید به این نکته توجه شود که فرهنگ و تمدن مهدوی عصر شکوفایی و بالندگی حیات انسانی در پرتوی تعالیم و تربیت الهی و قرآنی است. عصر به اوج رسیدن بصیرت اخلاقی و تربیت عقلانی و دینی، عصری که عقلانیت و خرد ورزی بشری و شکوفایی و پیشرفت علمی به درجه خاص و ایدهآل خود خواهد رسید. در عصر حضور امام عصر(عج) علم به معنای واقعی در خدمت بشریت قرار خواهد گرفت. برخلاف پیشرفت علمی در جهان امروزی که علم ابزاری برای استثمار و به بردگی گرفتن سایر کشورهای ضعیف به شمار میآید، در عصر ظهور علم به معنای واقعی و حقیقی در خدمت بشریت قرار خواهد گرفت.
در منابع روایی از حضرت امام باقر (ع) درخصوص رشد و کمال عقول مردم و پیشرفت عقلی این چنین نقل شده است: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَی رُؤُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ؛[۱] هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان می گذارد و عقول آنها را با آن به کمال میرساند و بلوغ فکری آنان رشد یافته و تکمیل می شود.» و همچنین در روایت دیگری از امام علی (ع) نقل شده که حضرت فرمودند: «ما مِن عِلمٍ إلّاوأَنَا أفتَحُهُ، وما مِن سِرٍّ إلّاوَالقائِمُ علیه السلام یَختِمُهُ؛[۲] هیچ علمی نیست، جز آن که من، آن را میگشایم و هیچ رازی نیست، جز این که قائم، آن را به نهایتش می رساند.» و همچنین امام صادق(ع) فرمودند: «علم، بیست و هفت حرف است و همه آنچه پیامبران آوردهاند، دو حرف است و مردم تا کنون جز دو حرف را نشناختهاند. چون قائم قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون میآورد و میان مردم منتشر میکند و دو حرف [قبلی] را هم به آنها ضمیمه میکند تا همه بیست و هفت حرف را منتشر سازد»[۳]
انقلاب شگرف فرهنگی و اخلاقی
باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم فرهنگ و تمدنهای مادی و لیبرال نوعا تنها به دنبال شکوفایی و اهداف حیات مادی بوده و به نوعی مظاهر مادی و دنیوی برای آنها اهمیت داشته و دغدغه درجه یک آنها رسیدن به رفاه مادی است، این در حالی میباشد که در فرهنگ و تمدن مهدوی رفاه واقعی مورد توجه قرار میگیرد، رفاهی که به تمام ابعاد وجودی انسان پاسخ مثبت میدهد، رفاهی که به نوعی آرامش واقعی را برای حیات مادی و معنوی انسان به ارمغان میآرود.
در ادامه به برخی از مختصات و شاخصهای شکوفایی فرهنگی و اخلاقی در مقیاس جهانی که در عصر ظهور امام عصر(عج) فراگیر خواهد شد اشاره خواهیم کرد.
فرهنگسازی جامع
عصر ظهور، دوران گسترش فرهنگ سالم و انسانی در همه سطوح جامعه و زدودن خرافات، پیرایه ها و آداب و رسوم ناسالم و غیرمفید است. بیشتر اقدامات حکومت جهانی امام مهدی(ع) ماهیت فرهنگی و ارزشی دارد، به طوری که محققان و مهدویپژوهان بر این باورند در این برهه از تمدن نوین اسلامی جوامع انسانی به عمق زشتی و مفاسد اخلاقی و رذایل اخلاقی پی میبرند و همین علم و معرفت به باطن رذایل اخلاقی عامل بازدارنده از ناپاکیهای اخلاقی در جامعه میشود، به طوری که فضایل اخلاقی را در سطح گستردهای در جهان نهادینه می سازد.[۴]
شکوفایی فطرت و سرشت انسانی
یکی از شاخصها و مختصات فرهنگ و تمدن مهدوی از نگاه مهدوی پژوهان شکوفایی فطرت و سرشت انسانی است، در واقع شناخت و معرفتهای فطری در عصر ظهور به واسطه کنارهگیری جوامع انسانی از ناپاکیها و رذایل اخلاقی به نهایت کارایی و اثربخشی خود در زندگی انسانی میرسد، شناخت فطری زیباییهای خود را به انسان نشان میدهد و جوامع بشری از دریچه معرفت فطری زیباییهای حیات مادی و معنوی را مشاهده میکنند، محققان چگونگی شکوفایی این قسم از علم و معارف فطری را در عصر ظهور این چنین تبیین کردهاند: «اگر انسان تحت پرورش درست قرار گیرد و دچار اغواگری و شیطنت ابلیس نشود، توانایی رشد و بالندگی روحی و معنوی فوق العاده ای پیدا خواهد کرد، این اصل مسلم و رکن پایدار اندیشه مهدویت و از سازو کارهای مهم پرورشی برای نجات انسان از اسارت مادیات و خواهشهای نفسانی محض و رساندن او به اوج طهارت و قدسی بودن است.»[۵]
ترویج و تثبیت ارزشهای اخلاقی
فرهنگ و تمدن مهدوی اوج شکوفایی و تثبیت فضایل و مکارم اخلاقی است، بر اساس آیات قران کریم وارثان زمین انسان های پاک و صالح خواهند بود، «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛[۶] در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!» زمانی که ساکنان زمین را صالحان عالم در برگیرند قاعدتا این چنین دنیایی سرتاسر نیکی و فضایل اخلاقی خواهد بود، عدالت به معنای واقعی آن گسترش خواهد یافت، امنیت به معنای واقعی خود خواهد رسید و در این چنین جهانی کسی به دیگری ظلمی نخواهد کرد. «امیر مومنان (ع) در یک مجلس، چهارصد نکته به یارانش آموخت که به صلاح دین و دنیای مسلمان است. فرمود: ... و اگر قائمِ ما قیام کند، آسمان، بارانش را فرو می فرستد و زمین، گیاهش را بیرون می آورد و دشمنی، از دلهای بندگان میرود و درندگان و چارپایان با هم در صلح و صفایند، تا آن جا که زن از عراق تا شام میرود و پایش را جز روی سبزه نمی نهد و زینتش بر سرشاست و نه درندهای او را می ترساند و نه او از آن می ترسد.»[۷]
پینوشتها:
[۱]. کافی (ط - الإسلامیة)،ج۱، ص۲۵، ح۲۱.
[۲].مکاتیب الأئمة علیهم السلام، ج۲، ص۱۲۷.
[۳]. مختصر بصائر الدرجات: ص ۱۱۷، بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۳۳۶ ح ۷۳.
[۴]. ر.ک: خدامراد سلیمیان، درسنامه مهدویت، ج۴، ص ۱۴۶.
[۵]. ر.ک: همان، ص۱۴۷.
[۶]. سوره مبارکه انبیاء، آیه ۱۰۵.
[۷]. خصال، ج۲، ص۶۲۶. «وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَت.»/