پدرش گاه و بیگاه هست و مادرش به ظاهر چندان دور نیست و گویا در طبقه پایین همان ساختمان و در حصر کرونا قرار دارد اما با این وجود زجرههای آتنا، تراژدی تلخ دلتنگی برای آغوش مادر را تا پاسی از شب به گوش اهالی خانه و حتی محله میرساند.
انگار تنها آرامشبخش دل بیقرارش این شورابههاست و هیچچیزی جز دستهای پاک و آغوش بیمنت و گرم مادر، ساکتاش نمیکند؛ این صدا در سکوت شبانگاهی تا چند خانه آنطرفتر هم شنیده میشود و طبیعتا مادر محصورش در طبقه پایین ساختمان را هم بینصیب نمیگذارد.
همزمان صدای همسایه دیواربهدیوار که میهمانانش را بدرقه میکند، سکوت محله را در هم میشکند و بیتابیهای یک مادر مبتلا به کووید - ۱۹ برای دیدن و نوازش دخترش را با هلهلههای بدرقه در هم میآمیزد تا یکی از رسمهای تلخ و شیرین این روزگار در ذهن تداعی شود.
کمی بعد و با خاموشی چراغ اتاق آتنا، خیال مادر بیتاب آسوده میشود و به امید نگاهی دیگر از پشت پنجره در طلوعی دیگر میایستد تا خاطره شادمانیهای دوران کودکی آتنا را مرور کند اما در یک لحظه همه رویاهایش با سرفههای پی در پی در هم میشکند.
هرچند فاصله حریف خاطره نمیشود و بار دیگر به یاد شبهای سردی که با لبخندهای دخترش گرم میشد، در آسمان خیال غوطهور میگردد و برای بار صدم فیلمهای کودکی آتنا را به تماشا مینشیند؛ فیلمهایی که ثانیهبهثانیه آن را میتواند تداعی کند و با این وجود همچنان از دیدنشان لذت میبرد.
میگوید که دلش چون کویر ترک خورده و صدای پای جستوخیزهای دخترش در طبقه بالا، بدنش را به لرزه میاندازند اما پشتاش به همدردی کادر بهداشتی، دوستان و خانوادهاش گرم است؛ همواره آرزو میکرده که عید برسد و شب و روز در کنار دخترش باشد و اکنون که گویا به آرزویش رسیده است، فقط چهرهای پنهان از پشت پنجره و صدایی آشکار از زجره نصیباش میشود.
اینها حال و هوای شب گذشته مادر ۴۲ سالهای است که با ۱۶ سال سابقه کار پرستاری، این روزها گلویش با سرفههای پیدرپی ساز ناکوکی از کرونا را به صدا در میآورد و نمیتواند پیوسته سخن بگوید؛ هرچند درد و دل را دوست دارد و میگوید که همسرش هم در عرصه سلامت کار میکند و مظهر عشق و مهربانی است؛ انسانی که به اعتراف این مادر، هرگز خودش را در برابر بیماری همسرش نباخته و مرحله به مرحله با هم پیش میروند.
«خانواده همسرم را دوست دارم و آتنا وقتی نیستیم اغلب نزد عمهاش میماند. این روزها که هم هستم و هم نیستم، زحمت آتنا را بر دوش گرفتهاند؛ هر صبح دخترکم از بالکن طبقه بالا یا پشت پنجره برایم چند ثانیه دست تکان میدهد».
حصر کرونا را فرصتی برای خواندن قرآن و آرامش معنوی میداند و میگوید «حالم که با توکل به خدا بهتر شد، وارد پویش مومنانه و کمک به بیماران میشوم و میدانم که خداوند به جواب استغاثههایم پاسخ مثبت میدهد».
این پرستارِ جان و همسرش برای دفاع از سلامت مردم عشق میورزد و با وجود حصر، در فضای مجازی به دنبال بازنمایی ضرورت فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی هستند تا سهم خود در مبارزه با این ویروس را حتی در دوران نقاهت هم ایفا کنند.
در مورد چگونگی ابتلایش به کووید - ۱۹ نیز با احتمال و خطا میگوید: در حال شیمیدرمانی یک زن میانسال بودیم که ماسک را برای لحظاتی از روی صورتش برداشت و سرفه کرد؛ خودمان هم قصد داشتیم که پس از آن واقعه مشکوک، تست دهیم اما علایم پیشی گرفت و فردای آن روز هر دو دچار درد شدید گلو و کوفتگی شدید در بدن و به ویژه کتف و شانه شدیم؛ جواب تست کرونا سه چهار روزی طول کشید و پس از مثبت بودن نتیجه آزمایش، برای چند روزی در یک شوک روانی فرو رفتیم.
«برخی از همکارانمان برای آنکه خانواده خود را مبتلا نکنند، در هتل هماهنگشده از سوی دانشگاه مستقر میشوند اما من خودم را در طبقه پایین خانهیمان حصر کردم و کادر مرکز بهداشت ارومیه هم مراقبت تلفنی و ارسال بسته حمایتی را آغاز کردند که جز اقلام بهداشتی، همه وسایل را به یکی از نیازمندان بخشیدیم».
این پرستار بیتاب به گفته خودش تماس روزانه کادر بهداشتی از طریق تلفن را همچنان انتظار میکشد و با وجود اینکه حال جسم و روحش رو به بهبودی است، به دلگرمی کادر بهداشت نیاز دارد.
رییس مرکز بهداشت ارومیه میگوید: همکاران این مرکز افرادی که نتیجه نمونهبردای کرونای آنان مثبت یا منفی است یا بستری شدهاند را به مدت ۱۵ روز مورد بررسی و پایش روزانه قرار میدهند و بستههای غذایی و بهداشتی شامل مواد ضدعفونیکننده و تبسنج به همه آنان و اعضای خانوادهیشان ارسال میکنند.
دکتر علی صدقیانیفر افزود: در کنار این اقدامات تا ۱۵ روز، روزانه علایم را به صورت تلفنی دریافت و به محض دریافت مجدد علائم، آنان را به مراکز ۱۶ ساعته ارجاع میدهیم و اگر امکان مراجعه آنان به مراکز به علت موارد بهداشتی وجود نداشته باشد، یکی از ۲ تیم سیار و مستقر در شهر به منازل آنان اعزام میشوند.
وی ادامه داد: این دو تیم در ارومیه علاوه به رسیدگی به این افراد، در صورت نیاز تزریقات و نمونهگیریهای لازم و تبسنجی این افراد و اعضای خانواده آنان را انجام داده و نمونهها را به آزمایشگاه انتقال میدهند.
شاید کسی فکرش را هم نمیکرد پرستاری که سالها برای مراقبت از بیماران شب و روز نمیشناخت، خودش توسط کادر بهداشتی تحت مراقبت قرار بگیرد و این همان نقش مکملی است که کادر بهداشت در زمینه مبارزه با کرونا بر عهده دارند تا از سنگینی بار کادر درمان بکاهند.
اینها به قول سخنگوی دولت «همان اختران قهرمانی هستند که بر خلاف همیشه از آسمان سیاست نیامدهاند بلکه از زمین بیمارستانها و از کرسیهای دانش پزشکی و از کف عرصه درمان و بهداشت و از حوزه سلامت روان برخاستهاند».
معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی آذربایجانغربی میگوید: کادر درمانی در رعایت مسایل بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی دقیق هستند و این امر موجب شده تا میزان ریسک و ابتلا در بین آنان کم باشد اما شرایط کاری آنان با وجود کرونا بسیار دشوار است.
«کار برای آن دسته از مدافعان سلامت که مجبور به استفاده از لباس ایزوله هستند، با گرم شدن دمای هوا و فرارسیدن ماه رمضان سختتر میشود»
دکتر علیاحمد آقاپور با بیان اینکه کادر درمان در خط مقدم مبارزه با این بیماری هستند، افزود: کادر درمانی فعال در بخش کرونا دارای لباس ایزوله هستند و با افزایش دمای هوا و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، کار برای آنان سختتر میشود.
وی با اشاره به از خودگذشتگی کادر درمانی، اضافه کرد: برخی از مدافعان سلامت که به بیماری کووید - ۱۹ مبتلا شدهاند، به صورت اختیاری در هتل مروارید ارومیه مستقر میشوند و به منازل خود نیز نمیروند تا سلامت اطرافیان خود را تضمین کرده باشند.
بر اساس آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تا ظهر پنجم اردیبهشت ۸۸ هزار و ۱۹۴ نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده و تعداد جان باختگان کرونا در کشور به پنج هزار و ۵۷۴ نفر رسیده است.
ویروس کرونا نخستینبار در دسامبر ۲۰۱۹ میلادی مصادف با آذر و دی سال ۱۳۹۸ در ووهان چین شناسایی شد و با سرایت به بیشتر نقاط دنیا سازمان بهداشت جهانی را بر آن داشت تا وضعیت فوقالعاده اعلام کند؛ اکنون بیش از ۲ میلیون و ۸۳۰ هزار نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا شدهاند و ۱۹۷ هزار و ۲۴۶ نفر جان خود را از دست دادهاند.