محمد دهقانی، در نشست تخصصی «پیوند سعدی با فرهنگ ایرانی» که عصر روز یکشنبه ۳۱ فروردین ماه به صورت زنده از طریق اینستاگرام موسسه خانه کتاب پخش شد، گفت: کمتر کشوری در جهان است که تنوع فرهنگی قوم و اقلیم ایران را داشته باشد. ۱۴ قرن پیش، اتفاقی رخ داد و این بود که دولت ساسانی در پی حمله اعراب برافتاد، این حادثه فارغ از کم و کیف آن که درباره اش بحث شده و آثاری نوشته شده است.
وی افزود: این رویداد، دو نتیجه داشت، یکی تبدل دینی اکثر ایرانیان و دوم این که در میان زبانهای گوناگونی که در ایران وجود داشته است، دست برتری به زبان فارسی رسید، از اوایل قرن سوم نیز فارسی به کتابت درآمد و زبان رسمی شد. زبان فارسی به ایرانیان استقلالی بخشید که بنیان، استقلال رسمی ایرانیان از امپراتوری خلافت اسلامی بود و این استقلال زمنیه استقلال فکری و حاکمیتی شد و آل بویه، خلافای سنتی بغداد را وادار کردند که تابع آنها باشند.
این مدرس ادبیات فارسی، با اشاره به حکومت های سلجوقیان و... که موجب رونق فرهنگ ایرانی شدند، گفت: همه صاحبان قدرت می کوشند که همه چیز حتی دین را در اختیار خود درآورند و بندگان و رعایا هم مجبور بودند به زبان دربار و خداوندگاران صحبت کنند. من در کتاب حدیث خداوندی و بندگی و کتاب شهر خدا تا شهر انسان، این موضوع را توضیح دادهام.
دهقانی سعدی را جامعترین سخنگوی فرهنگ ایرانی در بیش از هزار سالی است که از عمر ادبیات فارسی میگذرد، دانست و گفت: شاعران زیادی در تاریخ ما هستند که نامآور و صاحب سبک بودهاند اما هیچ کدام از آنها پیوندی که سعدی با زبان فارسی دارد را نداشتهاند، این پیوند سعدی با زبان فارسی، موجب شده که در ایران مدرن یعنی قرن چهاردهم هم این شاعر، دوستان و دشمنانی داشته باشد.
این پژوهشگر ادامه داد: مبنای دوستی و دشمنی با سعدی، دفاع از فرهنگ ایرانی است، برخی او را نماد فرهنگ ایرانی و برخی او را مخرب و منهدم کننده فرهنگ ایرانی میدانند اما سعدی نه آن است که دوستانش میگویند و نه تصویری که دشمنانش عرضه میکنند. او آینه فرهنگ ایرانی، با همه نیک و بدش است.
وی افزود: دشمنان سعدی هر چه خیر و خوبی است در فرهنگ ایران میدانند و هر چه بدی را از آن خارج دور میبینند. دوستان سعدی هم همین طورند، هر کجا که سعدی مطالبی می گوید که با اخلاق امروز نمیخواند، مثلا بدگوییهایی که از زنان دارد را توجیه میکنند و میگویند این مطالب از او نیست یا از کلام شخصیتهای حکایت است اما نمیپذیرند سعدی راوی فرهنگ است و این مطالب گوشهای فرهنگ ایرانی است.
دهقانی ادامه داد: ما باید فاصله انتقادی خود با فرهنگ ایران را حفط کنیم تا بتوانیم آن را نقد کنیم، وگرنه اگر بخواهیم به عنوان ستایش کننده صرف با آن برخورد کنیم در جا خواهیم زد.
وی با اشاره به ادبیات گلستان سعدی گفت: در این اثر او زبان خداوندی را رعایت میکند. در چنین فرهنگی اخلاق هم تابع قدرت است و صاحب قدرت مجموع مکارم اخلاق و ملاک و معیار اخلاق به شمار میآید. او روی لبه تیغ راه میرود که به عنوان منتقد اجتماعی جایگاه خود را از دست ندهد و میداند در سخن گفتن با حکام باید محتاط باشد.
دهقانی اظهار داشت: سعدی چنین اندرز میدهد که خلاف رای حاکمان سخن گفتن، دست شستن با خون خود است. وقتی این سخن را از سعدی می شنویم، دیگر نباید به خاطر مطالبی که در مدح برخی حاکمان گفته است، نباید او را سرزنش کنیم. بلکه تیر ملامت را باید به سوی فرهنگی بگیریم که این موضوع را به مردم میآموزد و به زیردستان می گوید که در برابر حاکم خاموش و گنگ باشند.
وی افزود: جامعهای که سعدی از آن سخن میگوید نقل محور است نه عقل محور، کافی است که هر مرجعی مربوط یا نامربوط سخن بگوید، این جامعه دیدگاه انتقادی ندارد که درباره محتوای سخن فکر کند. اگر ما نتوانیم از فرهنگ خودمان فاصله بگیریم و ببینیم که این فرهنگ که در آثار سعدی هم منعکس شده است، نمی توانیم از اصلاح جامعه سخن بگوییم و در آینده پیشرفت فرهنگی کنیم، کسی که میخواهد تغییری ایجاد کند باید فاصله خود را با فرهنگ مرجع که حاکم شده رعایت کند، که بتواند آن را نقد یا اصلاح کند.