تأثیرات نقاشی مغرب زمین در دوره پیشینیان به خصوص دوران قاجاریه، باعث ظهور سبکی در قلمرو نقاشی ایران شد که بعدها «مکتب قاجار» نام گرفت. بازگشت جلیل ضیاءپور از فرانسه نقاشی معاصر ایران و نیز مجادلات کهنه و نو، همراه با نقاشی ها و نوشتههای او و همفکرانش را وارد مرحله جدیدی ساخت. آشنایی او با استادان فرانسوی و شیوه کوبیسم سبب شد تا این هنر به ایران راه پیدا کند و پیروان بسیاری را به خود جلب کند و دیدگاه های نوین نقاشی را به هنردوستان نشان دهد.
زندگینامه جلیل ضیاء پور
جلیل ضیاءپور در پنجم اردیبهشت ۱۲۹۹ در بندر انزلی چشم به جهان گشود. او از همان کودکی به نقاشی علاقه مند بود و آثار بسیار زیادی نیز در همان سال های ابتدایی زندگی خود به یادگار گذاشت. پس از گذراندن تحصیلات خود در مقطع متوسطه راهی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و پس از آن به منظور فراگیری بیشتر این هنر راهی فرانسه شد. پس از چند سالی در فرانسه زیر نظر آندره لوت و دیگر اساتید فرانسوی با شیوه کوبیسم آشنا شد و به ایران بازگشت. بدینسان، شیوه به اصطلاح کوبیسم به قلمرو هنرهای تجسمی ایران راه یافت و پیروانی پیدا کرد. ضیاءپور در ۱۳۳۱ خورشیدی از طرف اداره کل هنرهای زیبای کشور دعوت به کار شد و به فعالیتهای فرهنگی-هنری، مشاغل و ماموریتهای متعددی مانند بنیانگذاری هنرستانهای هنرهای تجسمی دخترانه و پسرانه تهران و دانشکده هنرهای تزئینی، ریاست موزه مردمشناسی و... پرداخت. در ۱۳۵۷ خورشیدی از خدمات دولتی بازنشسته شد و از آن زمان تا روزهای پایانی زندگی به پژوهش، تالیف و تدریس در دانشکدههای هنرهای دراماتیک و هنرهای تزئینی، دانشگاه مجتمع هنر اسلامی، تربیت مدرس و الزهرا همت گماشت.
دیدگاه های هنری ضیاءپور
شور و هیجان جوانی و فعالیت های ضیاءپور که با ایراد سخنرانی ها و انتشار چند شماره از نشریاتی همچون «خروس جنگی» همراه بود در مدت نزدیک به ۱۵ سال، اثراتی چند در نقاشی معاصر ایران به جا گذاشت. اگرچه کوبیسم ضیاءپور با اصول نقاشی کوبیسم تفاوت عمدهای داشت و از محتوای واقعی کوبیسم بهره نداشت و اساسا خود آثار کوبیستی ارایه شده باعث شد که از هر تصویری با رنگ و نقش زننده و راحتی هر چیز زشتی به عنوان و تعبیر کوبیسم یاد شود اما با این همه، راه را برای توجه کردن به دیدگاه های نوین نقاشی غرب گشود. چنانچه فعالیت های ضیاپور در این زمینه باعث شد که به قول خودش «نوگرایان به کار پرداخته و سنتگرایان همراه با شیوههای معمول خود به تدریج رخت بربندد.»
به دنبال ظهور این دیدگاه، نقاشان ایرانی، شیوههای دیگر را یکی پس از دیگری، تجربه کردند. کمی بعد، اشتیاق نقاشان ایرانی به تجربه کردن سبک ها و شیوههای گوناگون نقاشی نوین مغرب زمین چنان پیش رفت که نقاشی ایران در طول ۱۵ سال شاهد ظهور آثار بسیاری در غالب سبک ها و مکاتب نقاشی شد. به طوری که نقاشان این دوره سعی کردند تا به قول منتقدان، کل دوره ۱۰۰ ساله هنر جدید غرب را مرور و عرضه کنند.
آثار برجای مانده از ضیاءپور
در ۱۳۲۷ خورشیدی پس از بازگشت ضیاءپور به ایران، نقاشان آکادمی گرد هم میآیند و فعالیت جدی نقاشی معاصر ایران شکل میگیرد. او در اینباره می گوید: پس از آمدنم به ایران متوجه شدم که هنر ما از دنیا خیلی دور است و تصویرسازی و نقاشی ما یک تقلید بیمحتوا است. پس میبایست مبارزهای انجام میگرفت، مبارزه میان کهنه پرستی و سنّت گرایی به دور از واقعیات زمانه و این موضوع نیاز به برنامهریزی دقیقی داشت. پس انجمنی تأسیس کردم و نام انجمن را خروس جنگی گذاردم به این دلیل که هیبت زیبا و رنگین خروس به نقاشی نزدیک است و خودش نیز مظهر جنگ و مبارزه است و شعاری را نیز برای انجمن برگزیدم از فرخی سیستانی و آن شعار این بود:
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر / سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر
ضیاءپور با همفکرانش به پایهگذاری انجمن هنری «خروس جنگی» که مجمعی پیشرو در زمینه طرح عرصههای هنر نو خاصه ادبیات، تئاتر، موسیقی و نقاشی بود و نیز چاپ مجلهای با همین نام اقدام کرد و نظریهاش را در خصوص هنر تجسمی نقاشی به نام «لغو نظریههای مکاتب گذشته و معاصر از پریمیتیو تا سوررئالیسم» عرضه کرد. او در طول فعالیت هنری خود بهعنوان نقاش، همواره سردمدار نوگرایی و اشاعه دهنده هنر مدرن بود و آغاز کننده نقد هنری در ایران است. ضیاءپور با چند گروه با عناوین مقلدان شیوههای گذشته، مدرنیستهای بیریشه برگشته از خارج و طرفداران اسلوبها به مبارزه نظری پرداخت. سعی او بر این بود تا با تکیه بر ظرفیت فرهنگ بومی، هویت ایرانی را حفظ کند اما با زبان جهانی سخن بگوید و آن را عرضه دارد و در نهایت فرهنگ ایرانی خویش را تعالی بخشد.
آثار جلیل ضیاءپور به دلیل دارا بودن مضامین اصیل ایرانی، سادهسازی در فیگورها، پایبندی به سطوح سنتی به همراه خطوط هندسی، آگاهی به ترکیببندی و بهطور کلی شیوه خاص نقاشی معروف است. سفر تحقیقی وی به کویر و نواحی مختلف ایران برای کاوشهای مردم شناختی، توجه او را به زندگی ایلیاتی جلب کرد. او نوع رفتار، آداب و رسوم، پوشاک و زیورآلات آنان را درخور توجه دید و در آثار خود از این منابع الهام گرفت و به سبب گرایش تحقیقیاش در زندگی روستاییان، مضامین ایلیاتی به گونهای تمثیلی در آثار او ظاهر شد.
ضیاءپور در مقالهای به تحلیل هنر و دستاوردهای صنایعدستی مردم سومر و عیلام پرداخته و نوشته است: «باید بدانیم عیلام (که چسبیده به زمین سومر است) خود، تمدن بسیار معتبری داشته است و چنان که مدارک و آثار فراوان نشان میدهند، پوشاک مخصوص آنان در یک دوره، از همان پوشاک فراخ و پرچینی بوده است که بعدها، هخامنشیان آن را مورد استفاده قرار دادهاند و به اتکاء مدارک فراوان باید پذیرفت که پوشاک چیندار منقوش در تخت جمشید، برگرفته از پوشاک مردم بومی عیلام و پیرامون آنان است و آثار مستند نشان میدهند سرزمین پارس، پیش از ورود پارسیان، تحت نفوذ عیلامیان بوده و این نوع پوشاک در آنجا مشهوریت داشته است و پارسیها خود در قدیم پوشاکی از نوع مادی داشتهاند. توجه هخامنشیها به نگهداری مردم مغلوب از راه برداشت خصوصیات آنان باعث استفاده اینگونه پوشاک بومی شده است.» او اعتقاد داشت که مکتب سقاخانه و جریان خط نقاشی که پس از نهضت خروس جنگی پدید آمدند، همچون نقاشی قهوهخانه و پردهداری، صورت ملی دارند. او به نقاشان توصیه می کرد تا کاری انجام دهند که مربوط به محیط خودشان باشد. اگر اهل کویر هستند، نقاشی شان بر آمده از کویر باشد و اگر شمالی هستند از مایه های این خطه الهام گرفته باشد.
قیام کاوه آهنگر، سه شطرنجباز شرقی، دختر دامن قرمزی، طناب، مورچه سواری، طبیعت بی جان، زندگی من و دنیای درون و... از جمله آثار جلیل ضیاءپور به شمار می رود.
سرانجام جلیل ضیاءپور
جلیل ضیاءپور در سال های کهولت همواره در تلاش، جهت فراگیری علوم و دانش روز بود و با وجود داشتن بیماری ناشی از گذشت سالهای عمر کماکان با انرژی و قدرتی غیرقابل وصف در دانشکده و دانشگاههای بسیاری از جمله دانشکدههای دراماتیک و هنرهای تزئینی، مجتمع دانشگاهی هنر، دانشگاه تربیت مدرس و دانشکده الزهرا (س) تدریس میکرد. سرانجام این هنرمند فرزانه در ۱۳۷۸ خورشیدی و در ۷۹ سالگی پس از سپری کردن دوره سخت بیماری در تهران درگذشت.
پینوشت ها:
۱. «گفتوشنودی درباره نقاشی با صادق تبریزی نقاش معاصر»، تلاش، شماره ۵، تهران، مرداد ۱۳۴۶، ص ۳۳ و همچنین:
۲. ضیاپور، جلیل. «نگرشی در هنر جدید ایران»، هنر و معماری، سال هفتم، شماره ۲۸-۲۷، تهران، فروردین و مرداد ۱۳۵۴، ص ۳۱ تا ۳۵.
۳. آل احمد، جلال. در خدمت و خیانت روشنفکران، انتشارات فردوس، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص ۴۸۹.