آنچه اهمیت دارد، تاثیر ویروس کرونا بر ابعاد مختلف زندگی است. باید دانست که کرونا فقط محدود به حوزه بهداشت و درمان نمیشود و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد که باید برای فهم دقیق این موضوع، همه این ابعاد را مدنظر قرار داده و پیوندها و تاثیرات آنها بر یکدیگر را بررسی کرد. با اقداماتی چون همکاری با کادر درمان و دادن اختیارات و الزامات پزشکی به مسئولان سلامت، پخش سریعتر و کافی امکانات بهداشتی برای جلوگیری از شیوع بیماری و انسداد تمامی مبادی ورودی و خروجی شهرها، ضروری و مهم قلمداد میشود. اما میتوان تهدیدهای کرونا را بدل به فرصت ها ساخت. باید نسبت به بسیاری از سیاستها و برنامهها بازنگری کرد و برای تقویت اتصال اجتماعی کوشید. بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد که رسانههای داخلی موضوع شیوع ویروس کرونا را از زوایای مختلفی مورد ارزیابی قرارداده اند.
رسانههای اصلاح طلب
آرمان ملی: در حالی شیوع ویروس کرونا در مازندران وارد سومین ماه خود شده که تاثیرگذاری مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا بر روند تصمیمگیری استانی، برنامه کنترل این بیماری را در این خطه شمال کشور با چالش جدی مواجه کرده است.
روزنامه آرمان ملی با درج گزارشی آورده است: لغو محدودیتهای سفر از سوی ستاد مقابله با ویروس کرونا نهتنها مسئولانارشد استانی و کادر درمانی این خطه شمال کشور را نگران برگشت احتمال موج دوم این بیماری کرد که مسئولان وزارت بهداشت هم با احتمال افزایش سفر به مازندران با لغو محدودیتها ابراز نگرانی کردند. معاون کل وزارت بهداشت و درمان در سفر یک روزه خود به استان مازندران، از مسافران تمام استانهای کشور به خصوص پایتختنشینان که بیشترین مسافران روزهای تعطیل به مازندران را تشکیل میدهند خواست به دلیل بالا بودن ابتلا به این بیماری در این خطه شمال کشور به مازندران نیایند. ایرج حریرچی گفت: اگرچه وضعیت کنترل و مقابله با بیماری کووید ۱۹ در شمال به ویژه مازندران مطلوب است، اما این که در نخستین روز از رفع محدودیتها، جاده هراز با حجم بالای خودروی غیربومی به استان مواجه شود، خطری جدی علیه بهداشت و سلامت مازنیها است. معاون وزیر بهداشت از تهرانیهایی که در مازندران ویلا و منزل شخصی نیز دارند خواست برای حفظ سلامت خودشان و مردم بومی منطقه به این خطه شمال کشور که در آستانه شروع فعالیت های کشاورزی نیز قرار دارد، سفر نکنند و با این کار جان خود و عزیزانشان را به خطر نیندازند.
فاطمه پاسبان عضو هیات علمی موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، در گفت وگو با روزنامه اعتماد می گوید: اطلاعاتی که منتشر شده نشان میدهد در کشورهایی که بیشتر مدیرانشان زن هستند، توانستهاند موفقیت بیشتری در مدیریت و کنترل شیوع ویروس کرونا داشته باشند اما اینکه چقدر این گزاره میتواند علمی باشد و تحقیقی پشت آن باشد، مشخص نیست. در هر حال واقعیتهای موجود در جامعه این مساله را تایید میکند و شاید دلیلش این باشد که زنان توجه و نگاه جدیتری به مساله مراقبت دارند. حس مادری که در درون زنان است شاید به مدد آنها میآید تا در پیشگیری و مراقبت موفقتر باشند. همین مساله در مدیریت به کمک زنان میآید و آنها را نسبت به مردان به موفقیت بیشتری میرساند. روحیه زنان توجه بیشتر به جزییات است و شاید به این دلیل است که در مدیریت چنین بحرانی میتوانند موفقتر عمل کنند. این مساله بیشتر از اینکه یک قیاس میان زن و مرد باشد به روحیات زنان و دقیق بودن در مراقبت کردن برمیگردد. شاید شرایط محیطی و اجتماعی هم در این مساله موثر باشد. در کشورهای اروپایی که سابقه حضور زنان را بیشتر در خود دارند و از نظر اجتماعی در شرایط مطلوبتری نسبت به دیگر کشورها هستند، این مساله به وضوح دیده میشود.
مزدک دانشور پزشک و انسانشناس پزشکی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران، در گفت وگو با روزنامه همدلی می گوید: دولت پیش از هر کار باید آمارهای دقیق شیوع بیماری کرونا و همچنین روشهای تشخیصی خود برای دستیابی به این آمار و ارقام را اعلام کند. با علنی شدن این آمار و ارقام اولا مردم تصوری واقعی از بیماری و خطر آن پیدا میکنند و در عین حال همکاری بیشتری با دولت برای اجرای طرحها خواهند داشت. آشکار شدن روشهای تشخیصی نیز به پژوهشگران و روشنفکران خارج از مجموعه دولت کمک خواهد کرد تا تصویر بهتری از شیوع بیماری رسم کنند. به عنوان مثال دولت ادعا میکند که تعداد تستهای روزانه خود را بیشتر کرده، پس میتوان نتیجه گرفت که تعداد بیماران یافت شده بیشتر شود، حال آنکه سخنگوی وزارتخانه هر روز تعداد کمتری از افراد مبتلا را اعلام میکند. این تناقض آشکار باید برطرف شود تا دولتمردان و مردم بتوانند دیدگاه بهتری به موضوع داشته باشند و راهکارها را متناسب با آن تنظیم کنند، زیرا این تناقض میتواند خطرناک باشد و باعث شود یک آرامش کاذب به مجموعه دولت تزریق شود که به نظر میرسد شده است! حال که آمریکا و اروپا گوی سبقت از همه جهان ربودهاند و آمار مرگ و میر آنها به دهها هزار تن میرسد، دیگر لازم نیست دولتمردان ما خجالت بکشند و خود را پشت ارقام صوری پنهان کنند. به هر حال واقعیت خود را نشان خواهد داد و آن هنگام دولتمردان باید پاسخگوی عملکرد خود در بازی با جان و سلامت مردم باشند.
فتح الله آملی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت: همانطور که در مدیریت شیوع و گسترش و در نحوه مقابله با ویروس کرونا باید به خودمان نمره قبولی بدهیم و ایران تا به حال توانست عملکرد قابل قبولی در این عرصه داشته باشد. به نظر میرسد در مدیریت اقتصاد پس از عبور از بحران نیز میتواند از شدت آن تأثیر کمتری بگیرد و از رسیدن به نرخ رشدهای منفی بالا جلوگیری کند. در نگاه نخست اوضاع اقتصادی کشور و کسری بودجه قابل توجه دولت البته چنین دورنمایی را به ذهن متبادر نمیکند. برخی حتی معتقدند با پولپاشیهای اخیر دولت با وجود کسری بودجه، با وضعیت فروش نفت، کسادی و رکود بازار کسب و کار که پیشبینیهای درآمدی دولت از محل مالیات را نیز دچار تردید جدی کرده است، تورم بالای چهل درصد و رسیدن نرخ رشد به منفی ۶ درصد و افزایش مهار گسیخته نقدینگی و کسری بودجه بالا، حتمی است و تأثیری که ایران و اقتصاد کشور از کرونا میپذیرد بسیار نگرانکننده است اما عده بیشتری هم معتقدند که اتفاقاً به خاطر مقاوم شدن کشور در اثر تحریم و کاهش وابستگی به درآمد نفت و حتی پایین بودن نرخ بهرهوری و وابستگی کمتر به درآمدهای صنعت توریسم و ... بالقوه ضربات ناشی از رکود اقتصادی کرونا در کشور ما اثرات کمتری در مقایسه با اقتصادهای پیشرفته خواهد داشت و توان مقاومت بیشتری برای ما ایجاد خواهد کرد.
حمیدرضا ادراکی در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا، با اشاره به اینکه زمان دقیقی از تولید دارو و واکسن ویروس کرونا را نمیتوان متصور شد، گفت: مردم به هرحال باید از این وضعیت خاص عبور کنند که این امر نیز جز با مراقبتهای فردی، بهداشتی و محیطی میسر نخواهد شد. کاهش آمار ابتلا و مرگ و میر کووید۱۹ که در روزهای جاری شاهد آن هستیم، نتیجه تعطیلات هفته دوم عید و به خصوص روز ۱۳ بدر است که اکنون نمود بیرونی و نتیجه آن قابل مشاهده است. اگر نتایج به دست آمده فعلی بازتاب واقعی تعطیلات هفته دوم عید و رعایت موارد بهداشتی باشد، باید دید بازتاب روزهای کنونی که بازگشاییها صورت گرفته است، چقدر خواهد بود. از سوی دیگر نمیتوان از زندگی غافل شد و جلوی کار و چرخه اقتصادی را گرفت. اما همه موارد باید با رعایت موازین بهداشتی صورت گیرد. در شرایط فعلی بهتر است بیرون رفتن از منزل تنها برای دو دلیل رفتن به محل کار و خریدهای ضروری صورت گیرد.
پیمان عشقی مدیر عامل سازمان انتقال خون کشور در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، در خصوص دعوت سازمان انتقال خون از بهبودیافتگان ویروس کرونا برای اهدای پلاسمای خون، گفت: موضوع این دعوت از کارآزمائی بالینی ما مستثنا است؛ یعنی ما به عنوان سازمان انتقال خون ایران موظف هستیم که خون و فرآوردههای خونی را که پیش بینی میشود مورد نیاز باشند، آماده کنیم. مبنای دعوت برای اهدای پلاسما بر پیش بینی سازمان از نیاز آتی به پلاسما است. پلاسما درمانی در ایران و باقی جهان موفقیتهای خود را نشان داده است. زمانی که مطالعات یا کارآزمائی ما به نتیجه برسد، نیاز به میزان قابل توجهی پلاسما داریم. سنجیده نیست که پس از نتیجه گرفتن از مطالعات پلاسما درمانی، شروع به جمعآوری پلاسما کنیم. هم اکنون پلاسما مانند داروئی است که باید برای نیاز در آینده، آن را آماده داشته باشیم. این جزو وظایف سازمانی ما و سازمان انتقال خون محسوب می شود.
به گزارش پایگاه خبری فرارو، گسترش بحران ویروس کرونا، بسیاری از متفکران در سراسر جهان را به ارزیابی پیامدهای احتمالی آن واداشته است. برخی معتقدند که این اپیدمی جهان را به اتحاد با یکدیگر سوق خواهد داد و برخی دیگر نیز معتقدند که این بحران منجر به برآمدن مجدد ناسیونالیسم و ملی گرایی خواهد شد. گروهی دیگر توجه خود را معطوف به عملکرد نظامهای دموکراتیک و استبدادی در مبارزه با این بحران کرده اند و تعدادی نیز اقتصاد را مبنا قرار داده اند. در این میان نشریه گاردین طی مقالهای به قلم «پاتریک وینتور»، کارشناس مسائل دیپلماتیک، در نگاهی متفاوت به این مسئله پرداخته است که چگونه بحران کروناویروس میتواند برخی کشورها را پیروز و برخی دیگر را بازنده این عرصه کند.
نگار اکبری زرگر در گفت وگو با پایگاه خبری عصر ایران با بیان اینکه دوران پسا کرونا دورانی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم باید طبق موج جدیدی حرکت کنیم زیرا سلامت روان و جسم ما تابع آن شرایط است، گفت: از سالیان گذشته تاکنون به این تئوری رسیدهایم که کسانی حق حیات دارند که بتوانند با شرایط موجود خود را منطبق کنند و آن انطباق سرآغازی برای حیات و بقاء است. به زبان سادهتر دوران پس از بحران یعنی دوران تغییر، تمدن و ارتقاء بشریت؛ یکی از موضوعاتی که باید همیشه در دوران بحران در نظر بگیریم این است که در این مواقع ضعفها و ناکارآمدیهای فرد و جامعه پا به عرصه ظهور میگذارد و اگر مدیریت درستی در این راستا نداشته باشیم، آتش این بحران گستردهتر خواهد شد.
رسانههای اصولگرا
روزنامه جوان: شیوع ویروس کرونا در کشورهای مختلف جهان، از جمله ایران، علاوه بر آنکه یک پدیده زیستی و مرتبط با سلامت جسمی انسان است، ابعاد روحی و اجتماعی مهمی نیز دارد که در جای خود باید مورد مداقه قرار گیرد.
روزنامه جوان با درج یادداشتی به قلم محمدجواد اخوان نوشت: هرچند شیوع این ویروس در کشورهایی که تفرد و فردگرایی (individualism) در بافتار اندیشه اجتماعی و سیاسی جامعهشان نهادینه شده، موجب غلبه خوی حیوانی و منفعتجویی شد، اما در کشور ما ویژگیهای مثبتی را نیز آشکار کرد که مهمترین آن تقویت روحیه مواسات، همدلی و همیاری بود که در ذات جامعه ایرانی وجود داشت و در هنگامه بلا به رخ جهانیان کشیده شد. اما این تنها خصیصه بارز اجتماعی بحران اخیر نبود و یکی دیگر از جنبههای قابلتأمل وزنکشی حقیقی میان گروههای مرجع اجتماعی، خصوصاً از منظر میزان توجه به دغدغههای واقعی ملت بود. طی دو دهه اخیر شاهد جابهجاییهای گستردهای در سطح گروههای مرجع اجتماعی هستیم، به نحوی که متأثر از جوان شدن بافت عمومی جامعه و سونامی جهانی رجحان «سرگرمی بر تعقل»، شاهد رشد یافتن سرمایه اجتماعی برای اقشاری بودیم که نه فرهیختگی دانشی و اندیشهای، بلکه توانمندی مهارتی در حوزهای خاص همچون هنر و ورزش اقبال عمومی به آنان را افزایش داده است.
روزنامه وطن امروز در گزارشی آورده است: شیوع ویروسی جدید در مقیاس کلان با قابلیت انتشار سریع و نبود روش درمانی مشخص برای آن به اندازهای مهم به شمار آمد که تمام کشورهای جهان و حیطههای متعددی از جمله اقتصاد را با خود درگیر کند و شبح ناپیدای آن تبدیل به متغیر مستقل عمده پدیدههایی شود که با زیست جمعی انسانها سروکار دارد. با چنین توصیفی بیراه نخواهد بود اگر سال ۲۰۲۰ میلادی و پیدا شدن صورت مسألهای به نام ویروس کرونا را آغاز یک فصل جدید در معادلات جهانی به حساب آوریم؛ فصلی که در آن روایتهای تثبیت شده با تشکیکی ناخودآگاه روبهرو شدند، عمده کشورهای شمالی و توسعهیافته در مواجهه با این میهمان ناخوانده به استیصال رسیدند، گزاره عقلانیت و تخصصگرایی در مدیریت بحران با چالش مواجه شد، اتحادیه اروپایی پس از دههها برای نخستینبار خود را در معرض بحران مشروعیت مشاهده کرد و حتی در سطحی کلانتر بار دیگر «اقتدارگرایی» برای بخش قابل توجهی از نخبگان مترادف با «کارآمدی» خوانده شد.
روزنامه صبح نو با درج گزارشی نوشت: در روزهای ابتدایی پاندمی کرونا، با توجه به اینکه ویروس جدید و اطلاعات کمی از آن در دست بود، مردم احتیاط زیادی برای اهدای خونشان مانند گذشته میکردند؛ البته نه فقط عمل اهدای خون، بلکه بیرون آمدن از خانه، ورود به پایگاههای انتقال خون و تماس با سطوحی که معلوم نبود تا چه اندازه از این ویروس در امان ماندهاند مردم را قانع میکرد تا از این کار خودداری کنند. بحران کووید ۱۹ در جهان و ایران منجر به کمبود خون شد، اما هنوز این کاهش ذخایر بحرانی نشده است. طبق آنچه سازمان انتقال خون کشور مطرح کرده است: «ذخیره خونی کشور به طور روزانه رصد میشود» اما معمولا با رسیدن ماه مبارک رمضان دوباره میزان اهدای خونهای مردمی کاهش مییابد و با شروع اعمال جراحی و فعالیتهای روتین بیمارستانها پس از دوماه، دوباره میزان مصرف ذخایر خونی بیشتر میشود.
خبرگزاری مهر در گزارشی آورده است: پس از شیوع همه گیری کرونا در جهان، یکی از اولین سئوالات این بود که آینده چه می شود و چطور باید با آن کنار آمد، شاید تجربه برگزاری کنکورها با ماسک و دستکش اولین تجربه انسانی در این حوزه باشد. ۳۰ بهمن ماه ۹۸ اولین خبر از تشخیص مورد قطعی ویروس کرونا در ایران منتشر شد. پس از آن دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تعطیل شدند و آزمونهای کشوری که قرار بود در بهمن و اسفند برگزار شود به تعویق افتاد. ادامه شیوع ویروس کرونا و الزامات اجتماعی قطع گستره ویروس ایجاب میکرد که فرآیندهایی که تجمع افراد را میطلبد تا زمان مقتضی به تعویق بیافتد. در اولین قدم، آزمون دکتری تخصصی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم که قرار بود در روز ۹ اسفندماه ۹۹ برگزار شود، با توجه به همهگیری ویروس کرونا و تصمیم ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا به فروردین ماه ۹۹ موکول شد. اما پس از آن دوباره ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا اعلام کرد کلیه آزمونهای کشوری در فروردین و اردیبهشت ماه ۹۹ لغو شده است و در تصمیمی جدید اعلام شد آزمون ورودی دوره دکتری (Ph.D) نیمه متمرکز سال ۱۳۹۹ با تعداد ۱۷۷ هزار و ۲۶۱ نفر داوطلب در صبح جمعه ۹ خرداد سال ۱۳۹۹ برگزار میشود.
پرویز امینی استاد دانشگاه و جامعهشناس سیاسی در گفت وگو با خبرگزاری تسنیم گفت: مجموع تحلیلها و اظهار نظراتی که تاکنون در ارتباط با جهان پساکرونا مطرح شده ــ البته اگر که ما از اساس مفهومی بهنام پساکرونا را قبول داشته باشیم شامل دو نوع تحلیل میشود که این تحلیلها عمدتاً درباره دامنه اثرگذاری مسئله کرونا و صورتبندیهایی است که ممکن است پس از کرونا در زندگی بشر ایجاد شود. دیدگاه اول، یک دیدگاه بسیار بلندپروازانه یا حداکثرگرا است. این دیدگاه معتقد است که جهان پس از کرونا، جهانی با تغییرات و جابهجاییهایی بزرگ در عرصه معرفت، اندیشه و سبک زندگی و ساختارهای اجتماعی است بهشکلی که جهان پس از کرونا و پیشاکرونا حتی در سپهر اندیشه نیز متفاوت بوده و دچار تغییرات بنیادی میشود. آنها در تحلیلهای خود از تعابیری همچون "ما در حال عبور از یک تمدن مادی به یک تمدن معنوی هستیم" سخن میگویند یا معتقدند که حتی معرفت بشر بهشکلی تغییر میکند که جهاننگری او دستخوش تغییر میشود و بر این باورند که بشر با تغییراتی که متأثر از کرونا در درونش رخ میدهد، دچار تحولات معرفتی خواهد شد.
سایت خبری خبرآنلاین با درج یادداشتی به قلم مینا بابایی آورده است: به نظر میرسد شیوع گسترده بیماری کرونا جلوه عینی تعریف از جهانی شدن به عنوان پدیدهای فراگیر و جهان شمول است که تمام ابعاد و جنبههای حیات بشری را تحت تاثیر قرار داده است، طوری که اگر منشا بیماری کرونا را سبک تغذیه افراد جامعه ای در گوشه ای از جهان فرض کنیم که توانسته است با در هم شکستن مرزهای مکانی و زمانی جهان را درگیر معضلی به نام بیماری کرونا با پیامد های زیانبار فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کند، بنابراین می توان گفت ویروس کووید۱۹هشداری بر ساکنان جهان امروزی است در راستای بازنگری نگرش شان بر حیات در کره زمین. در این میان ایران به عنوان جامعه ای که همواره در مقابل جهانی شدن در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از خود مقاومت نشان داده مطرح است. مقاومت در برابر جهانی شدن در برخی موارد موجب شده است که ایران از برخی مزایای اتصال به نظام جهانی بی بهره شود. اما نکته قابل تامل این است که امروز جامعه ایران به شدت تحت تاثیر آثار و پیامد های زیانبار بیماری کرونا قرار گرفته است. از سوی دیگر علیرغم مقاومت های صورت گرفته در برابر جهانی شدن به نظر می رسد در بسیاری از ابعادآگاهانه یا نا آگاهانه اگر نگوییم در نظام جهانی ادغام شده ایم شاید بتوان گفت از بسیاری الگو های جهانی دنباله روی نموده ایم البته بدون توجه به کارکرد های مثبت یا منفی آن برای جامعه و افراد جامعه. شاید همین امر ضرورت توجه به جهانی شدن به عنوان یک امر اجتناب ناپذیر و اهمیت توجه به محلی شدن و بازنگری و باز اندیشی در برخی شیوه های مدیریتی در سطح کلان و همچنین تجدید نظر در سبک زندگی توسط مردم جامعه در سطح خرد را بیش از پیش آشکار می کند.