تهران- ایرنا- کرونا یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در دهه‌های اخیر است زیرا وجود برخی مشکلات و نابسامانی‌ها در نظام بهداشتی کشورها را گوشزد کرد،‌ موضوعی که کارشناسان معتقدند باید از آن به عنوان فرصتی برای ترمیم چالش‌های نظام سلامت و اصلاح آن بهره برد.

تأثیر ویروس کرونا بر همه دستاوردهای بشری در حوزه‌های فرهنگ، سیاست و اقتصاد باعث شد تا متخصصان و پژوهشگران به بحث پیرامون آن بپردازند و در کشف آن تلاش کنند. ویروسی که در همان ابتدای ورودش مقام های مسوول کشورها بتدریج اذعان کردند که کاستی های زیادی در خصوص مقابله با این ویروس ناشناخته از روز نخست وجود داشته است. فقدان کادر کافی درمانی و همچنین نبود نیروهای متخصص و آموزش دیده به میزان کافی، یکی از مهمترین مشکلاتی به شمار می‌رود که برخی کشورها در شیوع ویروس کرونا با آن مواجه شدند و آسیب های اقتصادی و اجتماعی سنگینی را متحمل شدند.

بررسی روزنامه‌ها، تارنماها و خبرگزاری‌های داخلی نشان می‌دهد که رسانه‌های داخلی موضوع شیوع ویروس کرونا در کشور را از زوایای مختلفی مورد ارزیابی قرار داده اند.

رسانه‌های اصلاح طلب

روزنامه اعتماد: ‌وقتی در مورد ماسک‌زدن صحبت می‌کنیم، اولین سوالی که باید به آن پاسخ دهیم این است که اصولا هدف از این کار چیست؟ پاسخ این است: ویروس کرونای جدید در ترشحات دستگاه تنفسی فوقانی مبتلایان وجود دارد؛ یعنی از طریق عطسه، سرفه یا هنگام صحبت‌کردن از فاصله نزدیک با فردی که مبتلا است به افراد دیگر می‌رسد.

روزنامه اعتماد با درج یادداشتی به قلم بیژن صدری‌نژاد نوشت: بنابراین اگر کسی بیمار است (حتی اگر علایمی نداشته باشد) ویروس در دستگاه تنفسی فوقانی او وجود دارد و از طریق راه‌هایی که ذکر شد، همراه با ریزقطرات از دهان یا بینی او خارج شده و... می‌تواند روی مخاط بینی و چشم و دهان کسانی که در فاصله کمتر از یک و نیم متری او قرار دارند قرار بگیرد و آنها را بیمار کند. بنابراین برای اینکه این ریزقطرات گرفتاری ایجاد نکنند دو گروه هستند که باید ماسک بزنند؛ اولین گروه بیماران هستند. در این مورد باید گفت حتی کسانی که هنوز علایم بیماری را ندارند هم می‌توانند ناقل ویروس باشند اما شدت انتقال آن کمتر از کسانی است که علایم دارند و با عطسه و سرفه ویروس را به خارج پرتاب می‌کنند.

عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح‌طلب ‌در یادداشتی در روزنامه آرمان ملی نوشت:‌ یکی از مسائلی که در شرایط بحران می‌تواند هر جامعه و حکومتی را به‌سلامت از آن وضعیت عبور دهد همراهی مردم با تصمیمات دولت است که این امر هم به‌واسطه اعتماد بالای مردم به‌دولت و مجموعه نهادهای حاکمیتی، رخ می‌دهد. همچنین، نوع تصمیمات دولت و ناهماهنگی‌های درونی در دوره بحران کرونا می‌تواند به‌کاهش اعتماد مردم به‌مجموعه تصمیمات مسئولان ذی‌ربط بینجامد که نتیجه آن کاهش میزان همراهی مردم با تصمیمات اتخاذشده و در نهایت طولانی شدن روند مقابله با این ویروس است. اولین مشکل در برخورد با بیماری کووید ۱۹ این بود که، مسئولان گمان کردند این بلا امری پزشکی و درمانی است، درصورتی که امری اجتماعی محسوب می‌شود و تصمیم‌گیری و ابلاغ رای در مسائل اجتماعی قبل از هرچیز نیازمند مفاهمه و لازمه آن نیز اعتماد است. چون اعتماد مردم کم‌شده، توجه کافی به‌توصیه‌های دولت و مسئولان نمی‌کنند که در آن صورت خروجی مساله‌ای که فهم نشده، ناروشن است یا بهم ‌ریخته. البته بهم‌ریختگی و شلختگی در بین مسئولان و تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند بی‌اعتمادی را تقویت می‌کند. برای کنترل بحران اجتماعی، اعتماد اصل است و سرمایه اجتماعی بدون نگاه مسئولان به‌عقب شکل نمی‌گیرد.

روزنامه همدلی در گزارشی آورده است: کرونا فقط یک بیماری نیست که تنها عوارض بهداشتی و سلامتی برای بشریت به همراه داشته باشد، این ویروس نامریی و ریزنقش تبعات مختلفی دارد و می‌تواند تمام زوایای زندگی بشری را متاثر از وجود خود کند؛ به نحوی که می‌توان تبعات اقتصادی، اجتماعی و ... آن را به اندازه تبعات سلامتی‌اش مخاطره‌آمیز و شوم دانست. یکی از اقشاری که از تاثیرات منفی کرونا در امان نیستند، زنان سرپرست خانوارند، زنانی که جبر زمانه نقش آنان را افزایش داده و علاوه بر ایفای نقش خود به عنوان یک زن، باید نقش نان‌آور خانواده را نیز به دوش بکشند. البته همه زنان سرپرست خانوار از نظر اقتصادی، نیازمند تلقی نمی‌شوند و تعدادی از آنان دارای تمکن مالی، درآمد و شغل مناسب هم هستند، اما درصدی از این افراد شرایط درآمدی مناسبی ندارند و حتی قبل از شیوع کرونا وضعیت اقتصادی بسامانی نداشتند، کرونا نیز مانند طوفانی سهمگین به ناگاه از راه رسید و بساط درآمد نیم‌بند آنان را چنان درهم‌نوردید و مچاله کرد که حال آنان برای مرتفع کردن نیازهای اولیه خود به حدی ناتوان شدند که نیازمند دریافت خدمات نهادهای حمایتی هستند.

مهدی مطهرنیا در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا، اظهار کرد: بحران کرونا حلقه‌ای از حلقه‌های به هم فشرده‌ ایجاد دگرگونی است که از پایان قرن ۲۰ تا قرن ۲۱ شاهد آن هستیم. شاید ویروس کرونا موضوعی مربوط به بافت سلامت، بهداشت و خطری جهانی باشد اما پیامدهای آن در دوران پساکرونا و در زیست-جهان‌های بشر بیشتر خود را نشان خواهد داد. بحران کرونا تنها یک بحران در حوزه سلامت و بهداشت جوامع نیست بلکه بحرانی‌ معنادار و تشدید کننده در اثر بحران‌های دیگر و عمیق است و تغییرات بزرگی را در ابتدای هزاره سوم در جهان ایجاد خواهد کرد. معتقدم جوامع بعد از کرونا نه به فوریت بلکه با شیب معناداری به سوی آبشاری از تغییرات بزرگ در حوزه‌های مختلف سیاسی،‌ اقتصادی، فرهنگی و امنیتی حرکت خواهند کرد.

رابین رامچاران استاد روابط بین‌الملل و حقوق دانشگاه وبستر در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا گفت: ویروس کشنده کرونا یک شرایط اورژانسی بهداشت جهانی است که به همکاری‌های چندجانبه و همبستگی بین‌المللی برای کمک به کشورهایی مانند ایران نیازمند است. آمار تلفات جانی و میزان ابتلا یک فاجعه را نشان می‌دهد، این فاجعه هم بهداشتی و هم اقتصادی است. از این همه‌گیری‌ها، مانند سارس و ابولا در سال‌های گذشته وجود داشته است نباید فراموش کنیم که همه‌گیری‌ها و ویروس‌ها  به مرزها احترام نمی‌گذارند و به سرعت گسترش می‌یابند. بحران‌های گذشته منجر به هشدارهایی توسط سازمان‌های جهانی شد که شرایط اضطراری بعدی مربوط به جنگ نیست بلکه به دلیل یک بیماری است، اکنون دولت‌ها درگیر جبران بی‌توجهی خود به هشدارها و جبران زمان از دست رفته هستند.

مجید شاکری کارشناس مسائل اقتصادی در گفت وگو با پایگاه خبری فرارو با اشاره به اینکه واقعیت این است که از ابتدای شیوع کرونا مشخص بود چه کسب و کارهایی با مشکل روبرو می‌شوند، گفت: مشاغل خدماتی نظیر رستوران‌ها، گردشگری و... از شوک کرونا با صفر شدن تقاضا روبرو شدند و در مقابل کسب وکارهای مرتبط با لوازم بهداشتی و سلامت، سرگرمی و فرهنگی و خدمات آنلاین بعد از گسترش کرونا با افزایش تقاضا روبرو شدند و تا زمانی که کرونا ادامه داشته باشد، این کسب و کارها و مشاغل روند نزولی و یا صعودی خود را ادامه خواهند داد. به عنوان مثال سایت فروش آمازون با رشد فروش چند برابری روبرو بوده که تاکنون این امر برای این خرده فروشی آنلاین رخ نداده بود، از سوی دیگر آمار و ارقامی که در این دو ماهه منتشر شده، همگی نشان از رشد فروش در بستر آنلاین داشته است.

رسانه‌های اصولگرا

روزنامه کیهان:‌ این روزها مردم ایران و بسیاری دیگر از کشورهای جهان با ویروسی درگیر هستند که دلیل اصلی خطرناک بودنش در ناپیدایی و شیوع مخفیانه‌اش است.   

روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: ویروسی که بدون سر و صدا وارد بدن انسان می‌شود و مدتی ساکت و ساکن است و به آرامی میزبانش را مبتلا و ناگهان به آن ضربه می‌زند؛ اگر جسم میزبان، بیمار و یا فاقد سیستم ایمنی قدرتمندی باشد، نتیجه ویروس نفوذ یافته مرگ خواهد بود. این ویروس، همان کووید۱۹ است که به کرونا شهرت یافته است. ماجرای ویروس کرونا شباهت زیادی به فرآیند «نفوذ فرهنگی» دارد! محیط فرهنگی ما پر از ویروس‌هایی است که جنگی نامرئی را علیه نظام ارزشی و فرهنگی راه انداخته‌اند. این ویروس‌ها همه‌جا هستند و به آرامی در ساختار یا سازمانی جا خوش می‌کنند و مثل آفتی که درختی تناور را از پا در می‌آورد، می‌توانند یک سازمان را در سکوت ویران کنند! هر چقدر ساختار یک سازمان معیوب و ضعیف‌تر باشد، این ویروس‌ها هم به آن بیشتر ضربه می‌زنند.

روزنامه جوان با انتخاب گزارشی آورده است: کرونا تقسیمات کشوری را تغییر داد! بر اساس آخرین تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا بنا شده مناطق مختلف کشور بر اساس میزان شیوع این ویروس به گروه مناطق سفید، زرد و قرمز تقسیم شوند. مناطق سفید، زرد و قرمز روی نقشه‌ای از سوی وزارت بهداشت و از طریق رسانه ملی به مردم اعلام می‌شود. بر اساس همین تقسیم‌بندی هم مساجد و اماکن مذهبی در مناطق سفید بازگشایی می‌شود. حال آنطور که رئیس‌جمهور می‌گوید بناست در ۱۲۷ نقطه سفید شناسایی شده در کشور از سوی وزارت بهداشت، از نیمه اردیبهشت ماه یا نیمه ماه رمضان مساجد و اماکن مذهبی بازگشایی شود. این تقسیم‌بندی جدید شناور است به این معنا که ممکن است منطقه‌ای که سفید اعلام شده به دلیل عدم رعایت مردم دوباره به حالت زرد یا قرمز در بیاید، در این صورت محدودیت‌های لازم برای سلامت دوباره به حالت قبل باز می‌گردد.

روح‌الله اژدری در یادداشتی در روزنامه وطن امروز، نوشت: کرونا یکی از نقاط عطف قرن بیست‌ویکم است که بر اساس پیش‌بینی‌های اندیشمندان  سیاسی تحول شگرفی در روابط بین‌الملل پدید خواهد آورد. بعضی معتقدند شاید هسته قدرت را از غرب به شرق منتقل کند. جهانی شدن را متوقف کند. ناسیونالیسم را زنده کند. اندیشه‌های اشتراکی را بازگرداند و  دین را در غرب احیا کند اما آنچه به نظر نگارنده حتما اتفاق می‌افتد، تغییر نگاه بسیاری به غرب و تمدن مدرنیته است. گروهی با نگاه محافظه‌کارانه درصدد حفظ وضع موجود خواهند بود و گروهی دیگر با نقد مدرنیته و پست‌مدرنیسم تلاش خواهند کرد فضای جدیدی برای تنفس بشر پدید آورند. در این میان جریانی که بتواند بن‌بست‌هایی را که اندیشه مدرنیته و پست‌مدرنیته برای بشر پدید آورده‌اند، باز کند آنی است که بتواند ایدئولوژی مدرنیته یعنی لیبرالیسم را بهتر نقد کند و آنتی‌تز آن را هم داشته باشد. این فقط از منظر نقادی دینی امکان‌پذیر است. شاید برخی اندیشمندان، چین و روسیه را در میدان رقابت با غرب مدنظر قرار دهند اما مولفه قدرت‌زایی که این دو ندارند، ایدئولوژی است.

کرونا و لیبرالیسم وطنی،‌ عنوان سرمقاله ای در روزنامه صبح نو است، در بخشی از آن می خوانیم: کرونا منهای اینکه یک آفت و بلیه انسانی است؛ طبعاً مانند بسیاری از آفات دیگر زندگی انسانی، تبعات، رنج‌ها و هزینه‌های خودش را هم دارد اما به تنهایی به اندازه چندترم دانشگاهی برای بشر فهم، شهود و علم حضوری به ارمغان آورده است. سوای مطالعات شهودی و عرفانیِ ناچیز بودن قدرت انسان و تمدن عظیم ماشینی‌اش در برابر یک نانوویروس که چند گرم از آن برای فروپاشی تمدن مدرن امروزی کفایت می‌کند، بحث‌های تئوریک و نظری هم حالا متأثر از کرونا شده‌اند. فقط یک قلم این بحث‌ها را در علوم اجتماعی تصور کنید که وضعیت امروز بشر را وضعیتی فراملیتی توصیف می‌کردند که دیگر دولت‌هایی ملی نقش، حدود و ثغوری ندارند و تمام مرزهای بشرِ مسکون روی کره خاکی فرو ریخته و چیزی به نام حاکمیت ملی در دوران اقتصاد فراملیتی وجودِ خارجی ندارد.به ناگاه ویروسی با چند نانومتر طول و عرض از راه می‌رسد و می‌توفد و نیمی از کره زمین را در بر می‌گیرد.

حمیدرضا شعیری دکتری نشانه‌معناشناسی از دانشگاه لیموژ فرانسه،‌ در گفت وگو با خبرگزاری مهر می گوید: پرسشی در مقابل سوال شما مطرح می‌کنم، آیا فقط کروناست که جان انسان‌ها را می‌گیرد و آیا ما فقط در معرض تهدید کرونا هستیم؟ قطعاً خیر. ما انسان‌ها همواره در معرض تهدید قرار داریم. آیا سرطان، آلودگی هوا، گازهای گلخانه‌ای، نابودی منابع طبیعی و جنگل‌ها، گرم شدن زمین و… تهدید نیستند و جان انسان‌ها را نمی‌گیرند؟ آیا امروز می‌توان از انسان دو وجهی یعنی نیمی انسان و نیمی چیز دیگری (مثلاً شیء) صحبت کرد؟ پاسخ من به این پرسش مثبت است. سانتورها اگر دوجهی بودند، اسطوره و قدرتمند بودند، اما انسان امروز اگر دونیم شود و نیمی از آن انسان و نیمی دیگر چیزی دیگر باشد، ضعیف و در خطر استپرسش بعد که باید واقعاً به آن فکر کرد این است که ما برای نسل‌های بعدی چه چیزی را به ارمغان خواهیم گذاشت؟ نمی‌توان ساده‌انگارانه از برابر این پرسش جدی عبور کرد. آیا ما همه چیز را نابود خواهیم کرد و جهانی را به نسل‌های بعدی تحویل خواهیم داد که در آن فقر، فقر طبیعی، فقر انسانی و فقر اجتماعی بیداد می‌کند؟ این پرسشی بسیار جدی است و کرونا باید زنگ بیداری، آگاهی و خطر باشد. بنابراین همه چیزِ کرونا منفی نیست و به ما یادآوری می‌کند که همواره در معرض تهدید قرار داشته و داریم.

به گزارش خبرگزاری فارس، یکی از این معلمان عاشق، محرم نوازش است؛ معلم و مدیر مدرسه محمدیه در روستای قره قشلاق جعفرآباد که هر روز برای آموزش شاگردانش، مسیر طولانی را طی می‌کند؛ او هر روز ۱۱۰ کیلومتر در تردد است تا به نزد دانش‌آموزانش برسد و البته شاگردانش نیز خود را از روستاهای قره قشلاق (دمیرچی حاجی محرم، این الی برات و این الی صمد) به صورت دو نفری و سه نفری، با رعایت اصول بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی سر کلاس درس در دشت مغان می‌رسانند. به دلیل فاصله گذاری اجتماعی و برای اینکه دانش‌آموزان از همدیگر فاصله داشته باشند، تدریس آنها بر اساس پایه تحصیلی انجام می‌گیرد و نوبتی برای آنها تدریس می‌کنم؛ همه مدارس روستاها و قشلاق تابعه عشایر جعفرآباد، فعال بوده و تمام معلمان منطقه مغان در این روزها در اطراف مدارس حضور داشته و به وضعیت تحصیلی و حتی تربیتی دانش‌آموزان خود رسیدگی می‌کنند.

بیو گراسکاپ استاد دانشگاه ایالت کالیفرنیا در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این سؤال که آیا چین می‌تواند در جهان پساکرونا مسلط شده و آمریکا را پشت‌سر بگذارد، گفت: اگر چین بتواند از نظر اقتصادی به رونق دست یابد و آمریکا شرایط سخت‌تری را تجربه کند، به‌خصوص با توجه به آنکه ترامپ با اتخاذ و اجرای یک واکنش فدرال مخالفت کرده، چنین چیزی احتمالاً اتفاق خواهد افتاد. اظهارات ترامپ درباره شلیک و منهدم کردن را می‌توان به دو روش تفسیر و تعبیر کرد، هر دو هم مطابق و هماهنگ با شیطنت مداوم دولت ترامپ علیه ایران؛ اولاً، ترامپ با این فرضیه مرسوم و رایج بازی می‌کند که کشور دیگر متجاوز است (بنابراین ایران باید کشتی‌های آمریکایی را مورد آزار و اذیت قرار دهد زیرا این دقیقاً همان کاری است که متجاوزان انجام می‌دهند) و آمریکا به‌عنوان یک قدرت خیرخواه، فقط واکنش نشان می‌دهد. از سوی دیگر، سخنان واقعی او مبنی بر اینکه "اگر آنها کشتی‌های ما را آزار دهند، ما دیگر به این روش پاسخ نخواهیم داد، ما درگیری و منازعه را تشدید خواهیم کرد و آنها را نابود خواهیم کرد."، در هر صورت، با هر دو روش ترامپ به‌دنبال آن است تا احساسات عمومی را پشت سیاست یکطرفه واکنش پذیرش برای تغییر رژیم ایران جلب کند. از نظر آمریکا، این تنها راه برای تسلیم ایران است.