آغاز جنگ تجاری با چین، خروج از برجام، شمشیر کشیدن برای نهادهای بینالمللی و تغییر رویه یکشبه در قبال دشمنانی مانند کره شمالی و روسیه جزو سناریوهای دولت آمریکا بود تا از ترامپ یک رییس جمهوری متفاوت بسازد.
در این میان، کرونا یک اتفاق تقریبا غیرقابل پش بینی بود که همگان را غافلگیر کرد اما رییس جمهوری آمریکا وانمود کرده که برای آمدنش آمادگی داشته و در مبارزه با آن نقش هدایتگر را ایفا کرده است. در واقع، او فعالانه تلاش میکند تا کرونا را سیاسی کرده و محبوبیت خود را در میان رایدهندگان افزایش دهد.
این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که به نوشته آسوشیتدپرس، بیش از ۲۰ میلیون آمریکایی شغل خود را از دست دادهاند و شمار جانباختگان کرونا در آمریکا از ۵۶ هزار نفر و تعداد کل مبتلایان از یک میلیون نفر عبور کرده است.
اولویت فعلی دنیا، مدیریت و مهار کرونا و تولید موثرترین واکسن برای ریشهکن کردن این بیماری است اما اولویت ترامپ بازیسازی سیاسی برای پیروزی در انتخابات نوامبر است.
او به جای رفع ضعفهای خود مرتبا چین را متهم میکند که درباره انتشار این ویروس اطلاعات کافی را ارائه نکرده است. وی حتی از کرونا سکویی برای حمله دوباره به نهادهای بینالمللی ایجاد کرده و گفته که بودجه سازمان جهانی بهداشت را قطع میکنند.
رفتار کرونایی ترامپ
تا پیش از آمدن کرونا، ترامپ یقین داشت که چالش بسیار دشواری برای حفظ کاخ سفید ندارد. اما با انتشار این ویروس وضعیت سیاسی و آینده او مبهم شده است. از همین رو، وی کرونا را در بازی سیاست پذیرفته است تا شاید با تبدیل تهدید به فرصت از شکست سخت در انتخابات نوامبر جلوگیری کرده باشد.
ترامپ در واکنش به شیوع کرونا سه مرحله انکار، پذیرش و اتهام را طی کرده است. او ابتدا جدی بودن ابتلا به کرونا و شیوع این ویروس را رد کرد. سپس بحرانی بودن وضع و تاثیر کرونا را پذیرفت اما ناکامی خود در مواجهه با این ویروس را به گردن چین انداخت. او کرونا را ویروس چینی و ویروس ووهان نامید اما هیچ یک از رسانهها با وی همراهی نکردند. در مقابل چین نیز احتمال انتشار کرونا توسط یک عضو تیم ورزشی ارتش آمریکا در سفر به ووهان را مطرح کرد.
پینگ پینگ اتهامها میان چین و آمریکا برای شهروندان ایالات متحده هر چند موضوع حساسی بود اما به اندازه اقتصاد و تداوم معیشت آنها مهم نبود. فوج بیکاران، کاهش بهای نفت و تعطیلی حوزههای اقتصادی، نظام سرمایهداری محبوب ترامپ را زیر سوال برده و همه دستاوردهای گذشته وی را در مدت چند هفته بر باد داد.
کرونا الگوی چینی و آمریکایی اقتصاد را محک زد و در واقع در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ ایالت متحده هر دو مدل به یک رایگیری زودهنگام گذاشته شدند. استان هوبی به عنوان کانون شیوع کرونا در چین یک هاب مهم صنعتی در این کشور است که توانست در مدت چند هفته انتشار این ویروس را مهار کند. اما در آمریکا، نیویورک و کالیفرنیا به عنوان مراکز اصلی اقتصادی و فرهنگی آمریکا، هر چند تلخترین بخش ماجرا را پشت سر گذاشتهاند اما هنوز مهارت مهار کرونا را به دست نیاورهاند.
ابرقدرت مستاصل
به نوشته روزنامه پاکستانی دیلی تایمز، در حالی که شمار جانباختگان کرونا در آمریکا از ۵۶ هزار نفر و تعداد کل مبتلایان از یک میلیون نفر عبور کرده است، ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت بیش از هر زمان دیگری دچار ضعف و استیصال شده است.
از همین رو، تا زمان پیدا شدن یک داروی موثر برای کرونا، فعلا فرمول اتهامزنی به چین را دنبال میکند تا شاید اندکی از تاثیرات سیاسی بحران اقتصادی و بهداشتی بر کاخ سفید کاسته شود.
در حالی که چین با اطمینان و آسودگی بیشتری قرنطینه در ووهان و برخی شهرهای دیگر را برداشته است، آمریکاییها با دست و دل لرزان و در فضایی آلوده به کرونا و در محیطی سیاستزده به رفع تدریجی محدودیتها روی آوردهاند.
به نظر میرسد که در چنین شرایطی نباید انتظار داشت که دولت ترامپ تا پیش از انتخابات آتی ریاست جمهوری تصویری واقعی از تاثیرات منفی کرونا بر سلامت مردم و اقتصاد کشور ارائه دهد؛ کما اینکه دولت ترامپ پیش از این نیز در مراحل اولیه شیوع کرونا گزارشهای گمراهکنندهای به مردم داد و آمدن این ویروس را انکار کرده بود.
در حالی که آمریکاییها سرگرم دنبال کردن اخبار مربوط به شیوع کرونا در چین و سایر نقاط دنیا و انتخابات داخلی بودند این ویروس به طور بی سر و صدا در حال سرایت به بوستون، سان فرانسیسکو و شیکاگو و سیاتل هزاران شهر و روستا بود.
این ویروس، نه از چین بلکه از اروپا راه خود را به آمریکا باز کرد. اما قواعد بازی ایجاب میکرد که دشمن قویتری ساخته شده و انگشت اتهام به سوی چین دراز شود و قاعدتا حقیقت نیز اهمیت چندانی در این سناریو نداشت.
یک بحران کاملا متفاوت
«بن رودز» معاون شورای امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما درباره عوارض کرونا بر آمریکا و همه دنیا هشدار داده و معتقد است که با توجه به تجربه بحران مالی سال ۲۰۰۸ میتوان با اطمینان نتیجهگیری کرد که تبعات شیوع کووید-۱۹ – هم تاثیرات سیاسی و هم اقتصادی – بسیار بزرگتر از آن چیزی خواهد بود که مردم تصور میکنند.
وی افزود که یک شوک اقتصادی عظیمی تا مدتهای طولانی اقتصاد را به لرزه در میآورد و نه تنها کسبوکارها بلکه نحوه ارتباط گرفتن مردم با اقتصاد، احساس امنیت خانوادههای آنها و زندگیاشان را تغییر میدهد.
رودز تاکید کرد که در چنین شرایطی، متهم کردن دشمنان داخلی و خارجی مهمترین بازی بسیاری از دولتها خواهد شد. ترامپ این بازی را از مدتها پیش آغاز کرده است. این بازی خطر تنشهای ژئوپولیتیک و بروز درگیری را افزایش داده است.
بحران ۲۰۰۸ در دوره جورج بوش رخ داد اما تاثیرات منفی آن در دوره باراک اوباما و با ظهور «تی پارتی» نمایان شد؛ یعنی یک گروه پوپولیست راستگرا که سرانجام به روی کار آمدن ترامپ منجر شد.
ظهور ترامپ نتیجه یک بحران اقتصادی و اجتماعی بود و حالا جفت شدن وی با کرونا باعث شده است تا به گفته جیل لورنس از سردبیران یو اس ای تودی «ریاست جمهوری ترامپ یک ناکامی بزرگ باشد و حالا به یک دوره مرگبار تبدیل شود.»