«محمد بوعزیزی» جوان بیست و هفت ساله دستفروش تونسی هنگامی که خود را در میانه بازار شهر «سیدی بوزید» به آتش کشید فقط میخواست اعتراض خود را به اقدام نیروهای دولتی در جمع آوری بساطش نشان دهد اما جرقه انقلاب «یاسمین» را زد.
شعله انقلاب تونس بسرعت به مصر، لیبی، الجزایر و مراکش در منطقه شمال آفریقا رسید و سپس به یمن، بحرین و اردن و حتی عربستان، لبنان و سوریه در غرب آسیا کشیده شد.
در تونس که ۲۳ سال حکومت «زینالعابدین بنعلی» را پشت سر گذاشته بود این اتفاق بسرعت بازتاب داشت و کمتر از یک ماه اعتراض مردمی را رقم زد که به کشته شدن نزدیک به ۸۰ نفر به دست نیروهای نظامی انجامید اما بیست و چهارم دی ماه ۱۳۸۹ (چهاردهم ژانویه ۲۰۱۱) بنعلی پس از اعلام سقوط دولت، به همراه خانواده خود از کشور خارج شد و تا آخر عمر (بیستوهشتم شهریورماه ۱۳۹۸) به دامن عربستان سعودی پناه برد.
نکته مهم درباره تونس، تاثیر جنبش مردمی آن بر شماری از ملتهای منطقه بود که بستر ناآرامیهایی شد و به تغییر دولتهای چنددهساله انجامید و در شماری دیگر، منشاء دگرگونی سیاسی بود.
مشابه همین رخداد را در غرب آسیا دیدیم؛ یمن، بحرین و اردن دستخوش تحولات گسترده شد. اوضاع در کشورهایی مانند عربستان، لبنان و سوریه نیز به گونهای دیگر پیش رفت.
با این همه، تونس یک ویژگی بارز دارد که تقریبا هیچکدام از کشورهای یاد شده دارای آن نیستند و آن هم نقش اتحادیههای صنفی و کارگری و کارفرمایی است که پیشینه آن به سالهای دور برمیگردد.
ریشههای مستحکم این اصناف و اتحادیهها بویژه «اتحادیه فراگیر کار تونس» به صورتی است که در دوران بنعلی بارها تظاهرات گوناگون به مدد آنها سامان یافت و پس از انقلاب یاسمین نیز به بازیگری خود در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور ادامه دادهاند. از این رو، به بررسی ساختار اتحادیه به عنوان نماینده این تشکلهای صنفی میپردازیم.
تاریخچه فعالیت «اتحادیه فراگیر کار تونس»
اتحادیه فراگیر کار تونس (الاتحاد العام التونسی للشغل) یا به اختصار «الاتحاد» بیش از هفت دهه است در تونس فعالیت میکند و پایهای مطمئن از نظر تشکیلات صنفی در منطقه شمال آفریقا و غرب آسیا به شمار می رود.
الاتحاد برخلاف بسیاری از همتایانش در کشورهای دیگر، همچنان پویا است.
۱۹۴۶- تأسیس به دست «فرحات حشاد» و «محمد الفاضل بن عاشور»
فرحات حشاد (۱۹۵۲- ۱۹۱۴) در خانواده فقیر ماهیگیر به دنیا آمد و کار خود را از یک شرکت حمل و نقل آغاز کرد؛ جایی که هسته نخستین اتحادیه را در ذهن خود پروراند که البته در آن زمان شاخهای از کنفدراسیون عمومی کار فرانسه بود.
فعالیتهای سیاسی او سبب بیکاریاش در سال ۱۹۳۹ شد. وی در طول جنگ جهانی دوم خدمات داوطلبانه پزشکی ارایه می کرد.
حشاد پس از مدتی از فدراسیون منطقهای وابسته به کنفدراسیون عمومی کار فرانسه بیرون آمد و همراه شماری از دوستان خود اتحادیه سندیکاهای مستقل جنوب را تشکیل دادند و در پی برابری کارگران تونسی و فرانسوی بودند.
وی پس از تاسیس اتحادیه در حالی که ۳۰ سال داشت به عنوان دبیرکل انتخاب شد و به محبوبیت بیمانندی بین طبقه کارگر و بخشهای مختلف جامعه دست یافت و با پیوستن اتحادیه به کنفدراسیون بین المللی کارگران آزاد، شهرت وی به اروپا و آمریکا رسید.
۱۹۵۲- ترور حشاد
اعضای اتحادیه در سال ۱۹۵۲ به حدود ۱۲۰ هزار نفر رسیده بود و در این سالها به مبارزات استقلالطلبانه علیه استعمار فرانسه پیوند خورده بودند.
حشاد به گستره فعالیتهای خود افزود و گروههای صنفی و کاری در مراکش، الجزایر و لیبی را به تشکیل اتحادیههای مشابه فراخواند.
در داخل تونس، استقلالطلبان مانند «حبیب بورقیبه» که پس از استقلال تونس (۱۹۵۶) نخستین رییسجمهوری این کشور شد، زندانی و دستگیر شدند اما فرانسه به سبب توجه افکار عمومی نمیتونست به طور مستقیم علیه حشاد اقدامی کند.
مشهور است یک گروه تبهکاری فرانسوی به نام «دست سرخ» وی را در سال ۱۹۵۲ در جنوب پایتخت تونس ترور کرد که جرقه اعتراضهای دنبالهدار در این کشور و حتی مصر، لبنان، پاکستان، اندونزی، الجزایر و مراکش را پدید آورد.
البته «فرانسوا اولاند» رییس جمهوری پیشین فرانسه، در سال ۲۰۰۳ اسنادی را به خانواده حشاد ارایه کرد که بر پایه آنها سازمان اطلاعات مخفی تونس که وابسته به فرانسه بود، مسئول ترور این رهبر صنفی است (۱).
۱۹۵۶- تشکیل نخستین دولت تونس پس از استقلال
مبارزات استقلالطلبانه مردم تونس در سال ۱۹۵۶ به ثمر نشست. البته از یک سال پیش از آن برخی وزنکشیهای سیاسی در فضای داخلی کشور آغاز شده بود.
شماری از رهبران دوران استقلالخواهی بوی جدایی از استعمار را استشمام کرده بودند و برای کسب جایگاه بالاتر در دولت جایگزین میکوشیدند.
در مبارزات استقلالطلبانه تونس از فرانسه حزب «الدستوری الحر جدید» (مشروطه آزاد جدید) نقش زیادی داشت و به دست «صالح بن یوسف» یکی از مهمترین چهرههای این حزب و «حبیب بورقیبه» همحزبی وی اداره میشد.
اختلافها بین دو رهبر از سال ۱۹۵۵ شدت گرفت که به تنشهای خونین و درگیریهای شدید بین هواداران دو طرف انجامید. در این میان، اتحادیه فراگیر کار تونس از بورقیبه حمایت کرد (۲).
در پی تشکیل نخستین دولت پس از استقلال به دست بورقیبه، شماری از اعضای دفتر اجرایی اتحادیه به قدرت سیاسی پیوستند.
نگاههای سختگیرانه دولت بورقیبه که حتی با ترور صالح در سال ۱۹۶۱ میلادی در فرانکفورت همراه بود، پایانی بر ماه عسل روابط اتحادیه و دولت وقت بود.
۱۹۷۸- درگیری آشکار با حکومت بورقیبه
اتحادیه فراگیر کار تونس ژانویه ۱۹۷۸ با اعلام اعتصاب عمومی به مرحله رویارویی آشکار با دولت وارد شد.
دلیل اعتراضها سیاستهای جدید دولت در زمینه آزادسازی اقتصاد بود.
درگیری نیروهای امنیتی و مردم بیستوششم ژانویه که بعدها به «پنجشنبه سیاه» معروف شد، به اوج رسید که بیش از ۲۰ کشته به جا گذاشت و رهبران اتحادیه نیز دستگیر شدند (۳).
کشمکشها و دستگیریها تا پایان ۳۱ سال حکومت بورقبیه ادامه داشت تا اینکه بنعلی در اکتبر ۱۹۸۷ وظایف نخست وزیری را بر عهده گرفت و یک ماه بعد در یک کودتای سفید به کاخ کارتاژ راه یافت.
۱۹۸۷- فعالیت اتحادیه در دوران بنعلی
هفتم نوامبر ۱۹۸۷ میلادی (۱۳۶۶ خورشیدی) پس از آنکه هفت پزشک اعلام کردند بورقبیه به دلیل بیماری زوال عقل توان ادامه ریاست جمهوری را ندارد، بنعلی طبق ماده ۵۶ قانون اساسی نخست وزیر به قدرت رسید. بورقبیه سرانجام در سال ۲۰۰۰ میلادی درگذشت.
بنعلی در نخستین سخنرانی خود به تونسیها گفت «از این پس، بیعدالتی نخواهد بود» و در نخستین گام به مجازات شماری از دانشجویان پایان داد که به سبب شرکت در اعتراضهای ماههای گذشته، برای گذران دوران خدمت سربازی به مناطق بیابانی جنوب فرستاده شده بودند.
فعالیت بخش های صنفی و رسانه ها نیز آغاز شد اما ۲ سال بعد، زمستان سرکوب با دستگیری ۶۰۰ رهبر دانشجویی سر رسید و بسیاری از رهبران مخالف مانند «حبیب عاشور» رهبر وقت اتحادیه، طعم ممنوعیت فعالیت را چشیدند (۴).
البته، سال ۲۰۰۴ پس از اصلاح قانون اساسی اتحادیه فراگیر کار تونس حمایت خود را از نامزدی بنعلی برای دوره جدید ریاست جمهوری اعلام کرد. دلیل این امر، رهبری جدید مجموعه به دست «اسماعیل آل صاحبانی» بود که در پی نشست ملی سال ۱۹۸۹ ریاست اتحادیه را به چنگ آورده بود.
با این همه، شاخههای مختلف اتحادیه از این موضوع رضایت نداشتند (۵) تا جایی که پس از خودسوزی جوان دستفروش در شهر «سیدی بوزید» در دی ماه سال ۲۰۱۰ میلادی بسیاری از زیرمجموعههای اتحادیه همپای مردم خشمگینی شدند که ۲۷ روز بعد، طومار دولت بنعلی را پس از ۲۳ سال پیچیدند.
اتحادیه پس از انقلاب یاسمین
از دسامبر ۲۰۱۰ که جرقههای انقلاب درخشید تا ژانویه ۲۰۱۱ که بنعلی انحلال دولت را اعلام و کشور را ترک کرد، رهبری اتحادیه فراگیر کار تونس، نمونهای از «دیوانسالاری سندیکایی» را به نمایش گذاشت که مطیع قدرت است و خود را از تظاهرات مردم جدا کرد.
با وجود همه اینها، این تشکل در انتخابات ۲۰۱۱ مجلس موسسان پس از انقلاب با کسب ۳۷ درصد آرا به پیروزی رسید و همراه با «المؤتمر من أجل الجمهوریه» (کنگره برای جمهوری)، و «التکتل الدیمقراطی من أجل العمل و الحریات» (مجمع دموکراتیک برای کار و آزادی ها)، یکی از ستونهای سهگانه قدرت حکومت کنونی را تشکیل داد.
با وجود این پیروزی، اختلاف اتحادیه با سایر احزاب و گروهها بویژه «النهضه» بالا گرفت؛ تا جایی که پرچمدار مخالفت با دولت موقت شدند.
به باور آنان، بر اساس بخشنامهای درباره انتخاب نمایندگان «مجلس ملی موسسان» (المجلس الوطنی التأسیسی التونسی) قانون اساسی باید در مهلتی تدوین میشد که از یک سال پس از رایگیری تجاوز نکند و از این رو، بیستوسوم اکتبر ۲۰۱۲ پایان اعتبار نهادهای دولتی به موجب قانون اساسی بود (۶).
رخدادهای بعدی مانند حمله به مقر اتحادیه فراگیر کار تونس در بزرگداشت شصتمین سالگرد ترور حشاد و تهدید آنان به آغاز اعتصاب عمومی در همان سال سبب شد از سال ۲۰۱۳ دولت و رهبران احزاب عمده با مقامهای اتحادیه دور یک میز بنشینند و طرح «گفت و گوی ملی» را رقم بزنند که دو سال بعد جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد.
در ائتلافی دیگر بین گروههای سرنوشتساز تونس و اتحادیه، در سال ۲۰۱۶ زیر نظر «الباجی قائد السبسی» رییس جمهوری وقت تونس، «سند کارتاژ» برای تأسیس دولت ائتلاف یا وحدت ملی امضا شد.
چند ماه بعد «یوسف شاهد» هفتمین نخست وزیر تونس و داماد السبسی زمام امور را تا زمان مرگ رییس جمهوری در سوم مردادماه ۱۳۹۸ به دست گرفت (۷) و سپس با تشکیل حزب سکولار «تحیا تونس» با همین حزب به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری پا گذاشت اما برخلاف پیشبینی بسیاری از صاحبنظران بویژه اعضای اتحادیه، فقط ۷.۴ درصد آرا را به دست آورد و پنجم شد.
فرجام سخن
نخستین نیروی سندیکایی تونس، با ۵۱۷ هزار تن عضو پیوسته، نمونهای از نهاد سازمانیافته تعدیلکننده قدرت است (۸).
این سندیکا با تمرکز در بخش دولتی، از ۲۴ اتحادیه منطقه ای، ۱۹ سازمان در بخش های اقتصادی و ۲۱ سندیکای پایه تشکیل یافته و گرایش های سیاسی چندی را نیز گرد هم آورده است و لایههای اجتماعی چون کارگران، کارمندان دولت، پزشکان و غیره زیر این پرچم جمع شدهاند.
پیشینه این اتحادیه نشان میدهد چنانچه یک تشکل صنفی با هدف روشن توسعه ملی، ائتلافسازی منطقهای و فعالیتهای فراملی را در دستور کار قرار دهد میتواند هم به گاه جنبشهای ملی و مبارزات استقلالطلبانه به ایفای نقش بپردازد و هم در دولتسازی سهیم بوده، خواسته اعضا و زیرمجموعه خویش را به پیش برد.
نکته مهم درباره این تشکیلات صنفی، اطمینان رهبران آن از جایگاه اجتماعی آن است؛ گرچه رهبران آن با انقلاب یاسمین همراهی نکردند اما اقبال عمومی در انتخابات مجلس موسسان را با خود داشتند.
این امر نشان میدهد بجز کارنامه کنونی گروهها و تشکلها باید آنها را در چشماندازی تاریخی در نظر داشت.
همین که این اتحادیه پس از ۹ سال از انقلاب یاسمین همچنان موضع مستقل خود را حفظ کرده است و در مقاطع حساس، به یکی از گروههای مرجع مردم و سیاستمداران احزاب دیگر تبدیل میشود، بیانگر پیوند تنگاتنگ آن با مطالبات سیاسی و ملی است.
..............................................................................
منابع:
۱- https://www.aljazeera.net/encyclopedia/icons/۲۰۱۴/۹/۲/فرحات_حشاد
۲- http://www.mawsouaa.tn/wiki/صالح_بن_یوسف
۳- https://ir.mondediplo.com/article۱۶۴۹.html
۴- http://www.ugtt.org.tn/
۵- https://www.aljazeera.net/encyclopedia/movementsandparties/۲۰۱۵/۳/۱۰/ الاتحاد العام التونسی للشغل
۶- https://ir.mondediplo.com/article۱۹۱۱.html
۷- https://www.irna.ir/news/۸۲۲۰۹۵۲۶/ دولت_وحدت_ملی_تونس_به_قدرت_رسید
۸- https://ir.mondediplo.com/article۱۹۱۱.html