کتاب موسیترین به طور رمانی به قلم سیدعلی شجاعی است که در قالب آثار نوشتاری او بهعنوان بیستوسومین کتاب منتشرشده از این نویسنده جوان شناخته می شود. سیدعلی شجاعی در حوزه آکادمیک در شاخه مهندسی صنایع تحصیل کرده است اما عنوانهایی چون نویسنده؛ پژوهشگر؛ فیلمنامهنویس و مترجم را با خود یدک میکشد.
نقطه عطف دیگر نام سیدعلی شجاعی پیوند عمیق و ناگسستنی او با نویسنده نامدار و جریان ساز ادبیات معاصر کشورمان سیدمهدی شجاعی است.
تلمذ در محضر حضرت قلمی چون پدر
سیدعلی شجاعی کار نگارش خود را با مجموعه داستان ستارههایی که خیلی دور نیستند آغاز کرد؛ اثری که برای او در همان گام نخست جایزه کتاب فصل را بههمراه داشت. تلمذ در محضر حضرت قلمی چون سیدمهدی شجاعی بیتردید خلفی چون سیدعلی شجاعی را نیز با خود بههمراه دارد و از سوی دیگر درخشش نخستین اثر او هدفی مضاعف برای بیان دغدغه؛ اندیشه؛ نگرش؛ جهانبینی و در یک کلام بیان دیدگاههایش برای مخاطبان با قلم و نگارش آثار متعددی شد که تا به امروز صف مجلدات او را به ۲۳ عنوان رسانیده است.
خیل آثار سیدعلی شجاعی فارغ از قلم او در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بازتاب درخشش نگاه و اندیشهاش در پیروی از مسلک پدرش است. ارادت قلم او به تمام آموزههایی است که از پدرش بهعنوان مهمترین استاد به یادگار گرفته است. خود نیز در بیان و بازتاب این مسئله ابائی نداشته است؛ آنجا که گفته: اگر بتوانم نزدیک سیدمهدی شجاعی شوم، عالی است و از بیان این مسئله ابایی ندارم. مسئله اصلی این بود که نمیخواستم کپی او باشم بلکه تنها رهروی پدرم باشم.
تفاوت قلم سیدعلی شجاعی با پدرش
این به معنای تقلید صرف تام و تمام سیدعلی شجاعی از قلم مهمترین استاد و آموزگارش یعنی سیدمهدی شجاعی نیست؛ زیرا میتوان مهمترین ادعای او را در تفاوت نگرش؛ شیوه روایت و داستانپردازی او به نظاره نشست. این مهم را بار دیگر نهتنها در آرای او می توان جستجو کرد که در آثارش نیز به وضوح قابل رصد است.
جایی که گفته است: ادبیات سیدمهدی شجاعی ایدهآلگرا و آرمانگرایانه است و در فضایی اثباتی به ترسیم سپیدیها میپردازد. نوشتههای من برخلاف او نگاه تلختری به موضوعات مذهبی مشترک میان ما دارد. نسل سیدمهدی شجاعی نسلی صبورتر و بامدارا بودند، اما این خویشتنداری در نسل من کمتر به چشم میخورد.
عدم ارائه تاریخ نگاری به اسم رمان و ادبیات داستانی
بر خوانندگان آثار خاندان شجاعی هویداست که نگاه و دغدغه پدر و پسر بر حوزه مسائل دینی استوار است. هر دو در شکل روایتهای داستانی خود چه در قالب مجموعه داستان و چه در جایگاه رمان یا داستان بلند همواره تلاش کردهاند تا تاریخ نگاری را به اسم رمان و ادبیات داستانی به مخاطب ارائه ندهند.
اثبات این مدعا را در ذیل تحقیق؛ تفحص؛ پژوهش و مداقه در حوزه مورد روایت داستانهایشان با تاکید بر جایگاه تخیل؛ زیباییشناسی؛ اندیشه و دغدغه محوری را میتوان رصد کرد.
سومین اثر در ارتباط مستقیم با فرازی از زندگانی ائمه اطهار(ع)
موسیترین به طور سومین اثر سیدعلی شجاعی در ارتباط مستقیم با فراز و فرور فصلی از زیست ارجمند یکی از ائمه اطهار (ع) است. آنگونه که نخستین شان به رمان به بلندای آن ردا در قالب روایت زندگی و شهادت حضرت امام رضا(ع) و رمان حاء؛ سین؛ نون در مورد شهادت حضرت علی(ع) و آغاز خلافت امام حسن (ع) با محوریت موضوع صلح و شهادت ایشان استوار بوده است.
اینبار قلم سیدعلی شجاعی در موسیترین به طور به زمان و دوران امام هفتم شیعیان حضرت امام موسی کاظم (ع) متمرکز شده است.
موسیترین به طور از چه میگوید
پیش از پرداختن به چندوچون کیفی و ماهیت موسیترین به طور برای مشخص شدن شیوه؛ نوع و زاویه قلم سیدعلی شجاعی در روایت رمان موسیترین به طور به شکل مجمل خلاصهای از این اثر را باهم مرور میکنیم. روایت موسیترین به طور از زبان شش نفر روایت میشود. شش نفر که خود را شش چشم خلیفه عباسی مینامند؛ شش چشم برای چهار خلیفه که سی و پنج سال در پنهانکاری مطلق اخبار و اطلاعات قلمرو اسلامی را برای خلفای اسلامی ارسال میکردند و آنها را در جریان امر قرار میدادند.
داستان این کتاب نیز از ماجرای شهادت امام صادق (ع) شروع میشود و ماجرای انتخاب جانشینی برای ایشان در مدینه. خلیفه یکی از شش چشم را مامور به قتل وصی امام صادق کرده است اما امام با ذکاوت تمام پیش از شهادت جز موسی پنج نفر دیگر از جمله شخص خلیفه را وصی خود قرار داده است و همین توطئه شهادت امام تازه شیعیان را خنثی میکند.
جذابیتی دوچندان برای علاقهمندان به حوزه نوگرایی در عرصه ادبیات داستانی
موضوع حتی در حد روایت خط داستانی برای هر مخاطبی میتواند جذاب باشد تا آنچه کمتر در زبان تاریخ و یا روایتهای مستند مرور شده است را اینبار از زاویه شش شخصیت که هر یک وظیفه تام و تمام مشاهده صرف و انتقال بیکموکاست دیدهها و شنیدهها بر احوال روزهای زندگانی حضرت امام موسی کاظم (ع) را داشته است را نقش بندند.
همین نقشبندی خیالانگیز در شش نوع روایت بی کم و کاست؛ خود جذابیتی دوچندان برای هر علاقمندی بهویژه علاقهمندان به حوزه نوگرایی در عرصه ادبیات داستانی است. روایتی که بستر را خوب مهیا میسازد برای لذت بردن از همدمی و همنشینی با موسیترین به طور به قلم سید علی شجاعی...
شیفتگی مضاعف؛ هدیه شجاعی به مخاطب
موسیترین به طور در جایگاه دوم ارزشگذاری نیز به این نکته میرسد که این رمان بار دیگر رجعت سیدعلی شجاعی به یکی از مهمترین شیوههای درخشش قلم و تخصصش در نگارش آثار داستانی یعنی داستانهایی مبتنی بر روایتهای واقعی تاریخ اسلام است.
آنچنان که پیشتر در دو اثر حاء؛ سین؛ نون و به بلندی آن ردا این شیفتگی توام با پختگی را به اثبات رسانده بود و حال مخاطبان در مواجهه با موسیترین به طوراینبار شیفتهتر میشوند؛ زیرا در ذیل گذر ایام و کسب تجربه؛ ادبیات پختهتر، شخصیتها باورپذیرتر و کشمکش قصه و هولانگیز بودن و هیجان آن دلچسب تر برای مخاطب در مقایسه با دو اثر قبلی است.
مرور بخشی از روایت
سیدعلی شجاعی مخاطب خود را در مواجهه با موسیترین به طور اینگونه در همان سطرهای نخستین درگیر میکند:
ما شش تن، نهانترین راز خلافت عباسیان، شش چشم بودیم برای چهار خلیفه. به بلاخیز ترین ایام عباسیان و طوفانیترین روزگارشان از شوال صد و چهل و هشت تا رجب صد و هشتاد و سه. از بودنمان تنها همان چهار خبر داشتند و نه بیش. و نه حتی خودمان.
ما هر شش که دیدهبان کشتی گرفتار فتنهها، زنده بودیم برای حیات حکومت. در آن قریب سی و پنج سال، جان خلافت به نگاه ما گره خورده بود. ما نهانترین راز خلافت عباسیان، ما که شش چشم برای چهار خلیفه، ما شش تن؛
من، یزید بن رباح؛
و من، اشعث بن سیار؛
و من، زیاد یمانی؛
و من، ابوبکر بن ابیالعوجاء؛
و من، مروان ابن جریر؛
و من؛ عمر بن مغیره رواسی
و بعد در ادامه در شش فصل که هر سر فصل به نام یکی از این راویان اختصاص دارد مخاطب با قلم شیری، ادبیات پخته و نگاهی مبتنی بر مداقه و پژوهش در منابع و متون دینی با رمان موسیترین به طور همراه می شود.
ذکاوت در انتخاب نوع راوی
ماریو بارگاس یوسا - از مهمترین رماننویسان؛ نظریهپردازان و منتقدان ادبی معاصر آمریکای جنوبی - درباره راوی چینن می گوید: راوی همواره متمایز از نویسنده است، یکی دیگر از آفریدههای اوست و بی تردید مهمترین آفریده او.
انتخاب شش راوی جذابیت اثر را برای مخاطب نهتنها دوچندان می کند که به زیرکی قلم سیدعلی شجاعی نیز شهادت می دهد.
او برای روایت این اثر به جهت آنکه اغلب این رمان در قلم شش راوی در قالب نامههایی که به خلیفه نوشته می شود روایت شده است؛ ناخودآگاه راوی سومشخص یا دانای کل را لحاظ میکند. شکل و نوع انتخاب برای روایتی که ادبیات ثابت کرده که این راوی جذابترین شکل روایت چه در زمینه آگاهی بخشی و چه در زمینه روایت تام و تمام بی هیچ کم و کاست از آنچه که خالق داستان نیازمند بیان آنهاست را در اختیارش قرار می دهد.
تطبیق ادعای نویسنده با متن
بار دیگر به نقل قولی که از سیدعلی شجاعی در این نوشته به آن اشارت رفت بازگردیم. جایی که او خود و نمایندگی نسل خود را نسبت به نسل پدرش؛ افرادی صریحتر در کلام و عجول در هدف معرفی می کند.
هرچه این رمان برای مخاطب جذابتر میشود کمتر اثری از عجله و شتاب به چشم میآید اما در صراحت قلم چه در بیان رذیلتها و چه در پاسداشت محسنات تردیدی باقی نمیگذارد که قلم سیدعلی شجاعی نسبت به پدرش سیدمهدی شجاعی؛ عیانتر، صریحتر، برندهتر، تلختر و در آن روی سکه ظریفتر، نوازشگرتر و عاشقانهتر است.
مخاطب داستان را کجا تمام میکند؟
در انتهای این داستان بیش از ۱۰۰ منبع بهعنوان منابع مورد پژوهش و ارجاع در خلال روایت داستانی به جهت حساسیت موضوع که بخشی از فراز زندگی امام هفتم شیعیان بازمیگردد را به اثبات میرساند؛ اما بعد از سپری کردن تمامی ۱۰۰ منبع و بیش از آن؛ اگر مخاطب پایان داستان را تنها به پایان نوشتار این اثر ارجاع ندهد و مروری بر منابع داشته باشد بار دیگر با قلم سیدعلی شجاعی شگفتزده می شود.
شگفتزده از آنکه بعد از تمام این سیر تاریخی در مییابد که شش راوی جایگاهی در تاریخ نداشته و ندارند و تنها زاده خیال نگارنده این رمان هستند.
شش راوی خیالی که عمیقترین مسائل و مستندترین اتفاقات، رویدادها و حوادث روزگار امام هفتم شیعیان را با استناد به بیش از یکصد منبع متقن در حوزه کار پژوهشی و تحقیقی به مخاطب به گونهای ارائه میدهد که مخاطب علاوه بر رصد سطر به سطر و واژه به واژه ۳۵ سال از تاریخ مورد هدف قلم نگارنده بههیچوجه با یک روایت تاریخی مواجه نیست. او در حال سیر تفحص و غوطه خوردن در ادبیات داستانی و روایت نابی به قلم سیدعلی شجاعی است. شجاعی در پایان فهرست منابعش آورده:
در متن کتاب سخنان حضرت موسیبنجعفر (ع) بهصورت برداشت آزاد ترجمه شده و ممکن است همزمانی تاریخی با وقایع نداشته باشد. در باقی گفتوگوها و کنشهای روایت هم به اقتضای رمان، عنصر خیال و استنادات تاریخی آمیخته است. از آن شش تن هم جز در این مکتوب جای دیگر نشانی نیست ...
موسیترین به طوربه قلم سیدعلی شجاعی چاپ نخست خود را سال ۱۳۹۸ توسط انتشرات نیستان در ۱۷۸ صفحه و قیمت ۳۶ هزار تومان تجربه کرده است.