«ابراهیم قاسمپور» از بهترین فوتبالیستهای تاریخ ایران محسوب میشود، فوتبالیستی که همیشه به پیشنهادات استقلال و پرسپولیس پاسخ منفی داد تا از حاشیه و جنجال به دور باشد.
قاسمپور در مصاحبه با خبرنگار ورزشی ایران حرفهای جالبی بر زبان آورد، او از روزهایی گفت که در آسفالتهای داغ آبادان دنبال توپ میدوید تا به رویاهایش برسد. از زمانی حرف زد که پیشنهاد اروپایی داشت اما حشمت مهاجرانی به او اجازه انتقال نداد.
فوتبال را از کجا شروع کردید؟
از آسفالتها و زمینهای داغ آبادان، احمدآباد محلهای بود که زمینهای خاکی زیادی داشت و آنجا جمع میشدیم و فوتبال بازی میکردیم. تمام هزینه ما برای فوتبال بازی کردن خریدن یک توپ پلاستیکی بود.
استعداد شما چه زمانی کشف شد؟
در آبادان همه علاقه به تیمداری داشتند و مثل الان نبود که فراری باشند، یک نفر بود که کبابی داشت و تیمی به اسم جاوید تشکیل داده بود، من هم رفتم و برای آنها بازی کردم.
در تمام این سالها از استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشتید اما به آن پاسخ منفی دادید، چرا؟
این پرسشی است که پسرم خیلی وقتها از من میپرسد.
جواب شما به او چیست؟
همیشه میگویم من شاهینی بودم، برای همین به شهباز رفتم، شاهین به شهباز تغییر نام داده بود و بزرگانی چون غلامحسین مظلومی و پرویز دهداری در آن حضور داشتند.
فقط چون شاهینی بودید به این پیشنهادات پاسخ منفی دادید؟
خب من از جار و جنجال متنفر بودم و برای همین دوست داشتم در آرامش به فوتبالم ادامه بدهم.
برای پاس تهران بازی کردید؟
سالهای پایانی فوتبالم را پشتسر میگذاشتم، در سن ۳۸ سالگی به پاس آمدم، این تیم برای بازی با السد به قطر آمده بود و تیمسار ملاحی به من گفت وقتی به ایران آمدید برای پاس بازی کنید، با این که میتوانستم در آن سوی آبهای خلیج فارس به فوتبالم ادامه دهم اما خسته شده بودم و میخواستم به ایران برگردم.
در تیم ملی جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین حضور داشتید؟
آن روزها رفتن به جام جهانی سخت بود، از هر قاره فقط یک تیم جواز حضور در جام جهانی را پیدا میکرد و برای رسیدن به بزرگترین و مهمترین تورنمنت فوتبالی جهان سختیهای باید زیادی میکشیدی. ما توانستیم دست به کار بزرگی بزنیم و به جام جهانی آرژانتین راه پیدا کنیم. جوانی ۱۹ سال بودم و در آن تیم رویایی حضور داشتم.
حسرتی در فوتبال دارید؟
ما نسل سوخته فوتبال هستیم. فوتبالیستهایی بودیم که میتوانستند به راحتی در بهترین تیمهای اروپایی بازی کنند اما با توجه به شرایط جامعه از این مهم محروم شدند.
خود شما پیشنهاد اروپایی داشتید.
قبل از جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین برای برگزاری اردوی تدارکاتی به بلژیک رفته بودیم، آنجا با یکی از تیمهای بلژیکی که نایب قهرمان اروپا شده بود بازی کردیم، من عملکرد خیلی خوبی داشتم و به من پیشنهاد دادند اما این انتقال صورت نگرفت.
چرا؟
حشمت خان مهاجرانی اعتقاد داشت باید تمام تمرکزم را برای جام جهانی بگذارم و برای همین به این پیشنهاد پاسخ منفی دادم.
بعد چطور؟
خب شرایط به گونهای پیش رفت که دیگر نتوانستم و نخواستم به اروپا بروم، من تنها پسر خانواده بودم و با توجه به وابستگی خاطری که به خانواده داشتم ترجیح دادم در نزدیکی ایران به فوتبال ادامه بدهم ضمن این که همانطور گفتم ارتباطات مثل امروزی نبود، من به خاطر همین نبود ارتباطات ۶ ماه پس از مرگ مادرم متوجه شدم او به رحمت خدا رفته است.
۶ ماه بعد؟
بله، من در باشگاه المصری کشور مصر حضور داشتم، جنگ ایران و عراق بود، رابطه مصر با ایران خوب نبود و امکان برقراری تماس تلفنی وجود نداشت، ۶ ماه بعد که به دبی رفتم به منزلمان زنگ زدم، سراغ مادرم را گرفتم خواهرم گفت به خانه خالهام رفته است، به خانه خالهام زنگ زدم گفتند همین الان رفته است، وقتی دوباره به خانه خودمان زنگ زدم خواهرم با گریه گفت ۶ ماه است که بی مادر شدهایم.
شما تا سن ۴۴ سالگی فوتبال بازی میکردید؟
فکر میکنم از این لحاظ رکوردار باشم، تا سن ۴۴ سالگی در بالاترین سطح فوتبال ایران بازی کردم، در بهمن سرمربی و بازیکن بودم و با این تیم توانستیم به لیگ برتر صعود کنیم.