از هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ که ترامپ به طور رسمی اعلام کرد به مشارکت آمریکا در برجام پایان داده است و دستور داد تروریسم اقتصادی را علیه مردم ایران به کار گیرند، هر بار که موعد ارائه گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد درباره اجرای برجام رسیده است، آمریکاییهای سعی کردهاند ابتدا با فضا سازی رسانهای و سپس با حضور چند نفر اصلی از جنگطلبان کاخ سفید در رسانهها، آتش تهیه برای تحت تاثیر قراردادن شورای امنیت را فراهم سازند.
علاوه بر شخص ترامپ که در این سه سال نشان داده است از محتوای برجام چیزی نمیداند و به یک جمله کلی چسبیده و آن هم «اجازه ندادن به ایران در دستیابی به سلاح اتمی» است، مایک پمپئو وزیر خارجه وی، برایان هوک نماینده در امور ایران، جان بولتون مشاور امنیت ملی اخراج شده و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل به طور مداوم علیه برجام، فعالیتهای موشکی و برنامههای تحقیقاتی ایران جو سازی کردهاند.
ابتدا از مسیر متهم کردن ایران در ارسال سلاح به یمن و نقض قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت وارد شدند و در این مسیر، سعودیها هم به آنها پیوستند تا ابزارهای لازم را برای برگزاری نمایش علیه ایران فراهم سازند.
سپس هرنوع آزمایش موشکی ایران را دستاویزی برای نقض پیوست ب قطعنامه ۲۲۳۱ دانستند و در این مسیر، بر آن شدند تا شورای امنیت به ویژه طرفهای اروپایی حاضر در برجام را متقاعد کنند، اقدامی علیه این توافق که ریشه مخالفت آن، امضای یک رئیس جمهوری سیاهپوست در زیر آن بود، انجام دهند.
اما نکتهای که در تمام صحبتهای این افراد در سال ۹۸ وجود دارد، ناتوانی آمریکا برای استفاده از فرایندهای موجود در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ به واسطه خروج آمریکا از این توافق بینالمللی است.
در ۲۷ دیماه ۱۳۹۸، برایان هوک در یک نشست خبری درباره واکنش اروپاییها به اقدامات ایران گفت: اگر ساز و کار حل اختلاف به نتیجه منطقی برسد، می تواند منجر به بازگشت سریع تحریمهای سازمان ملل شود، اما این تصمیمی خواهد بود که «سه کشور اروپایی» میگیرند.
وی ادامه داد: رئیس جمهوری از سه کشور اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) خواست که توافق هستهای ایران را ترک کنند و به تلاشهای وی برای دستیابی به توافق جدید بپیوندند که ما بسیار مطمئن هستیم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی، بیشتر از برجام، عمل خواهد داد.
نماینده آمریکا در امور ایران در نشست دیگری در آذرماه هم به صراحت اعتراف میکند «توافق هستهای ایران در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد یادآوری قرار گرفت و آن دو - توافق هسته ای ایران و ۲۲۳۱ - ارتباط نزدیکی با هم دارند».
هوک اظهار کرد: بنابراین ما خیلی از پایان تحریم تسلیحاتی و برطرف شدن ممنوعیت سفر دور نیستیم و این مهم است که جامعه بینالملل درک کند توافق هستهای ایران از سال آینده منقضی میشود و این روند همچنان ادامه خواهد داشت.
وی ادامه داد: در سال ۲۰۲۳ ، هشت سال پس از توافقنامه ایران، ممنوعیت آزمایش موشکی ایران منقضی خواهد شد. توقیف دارایی در بیش از ۶۰ سازمان نیز به پایان می رسد و ۱۰ سال بعد، تمام در اکتبر ۲۰۲۵ ، به تمام مفاد ۲۲۳۱ خاتمه دادهاید.
در یکم اسفند ماه ۱۳۹۸ هم هنگامی که برایان هوک، تحریمهای جدیدی را علیه برخی شخصیتهای سیاسی ایران اعلام کرد، در پاسخ به سوالی درباره تمدید محدودیتهای تسلیحاتی بدون هیچ گونه اشارهای به «حق ادعایی» آمریکا در قطعنامه ۲۲۳۱ به عنوان مشارکتکننده، اظهار کرد: «آنچه من در پاسخ به سوال شما می گویم این است که رئیس جمهوری در اوایل ژانویه گفته است که او دوست دارد اعضای توافق هستهای ایران به تلاش ما بپیوندند و این توافق را ترک کنند».
اگرچه هوک به هدف اصلی دولت ترامپ که از بین بردن کامل برجام است، اشاره میکند اما میداند که دیگر آمریکا در این زمینه تصمیمگیر نیست و میخواهد با کمک متحدان اروپایی و دیگر طرفهای برجام به یک توافق جدید با ایران دست یابند که به زعم او برنامه موشکی و هستهای ایران به طور کامل در آن لحاظ شود.
رئیس جمهوری آمریکا بارها مدعی شده است که او تنها میخواهد ایران به سمت سلاح اتمی نرود و برای این منظور آماده مذاکره است اما تندروهای کاخ سفید هرگز اجازه ندادند که ترامپ این اظهارات را در قالب برنامه اجرایی به حرکت درآورد.
هربار که او چنین ادعایی را مطرح میکند، بلافاصله شاخههای جنگطلب فعال میشوند، شروط میگذارند و تاکید دارند که سیاست فشار حداکثری که در واقع تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران است، تشدید خواهد شد و اندکی بعد هم اسامی جدیدی را به فهرست نمایشی خود اضافه میکنند.
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در حالی که کمتر از ۶ ماه به پایان محدودیت تسلیحاتی ایران در قطعنامه سال ۱۳۹۴شورای امنیت سازمان ملل متحد موسوم به ۲۲۳۱ ، نمانده است، پس از آنکه موج رسانهای هدایت شدهای از طرح فرضی آمریکا برای شورای امنیت به راه افتاده و مایک پمپئو وزیر خارجه ترامپ هم بر آن سوار شده است، برایان هوک نماینده آمریکا در امور ایران وارد گود میشود.
چهره این به اصطلاح دیپلمات که به گواه کسانی که او را میشناسند برای بقای خود در دستگاه سیاست خارجی، خط و خطوطی نمیشناسد و همچون اسبی رام تنها منویات مافوق را تبعیت میکند، در نشست خبری پنج شنبه، گواه آن بود که متنی را جلوی او گذاشته و گفتهاند: بخوان.
هوک پس از خواندن این متن سرشار از آمال تندروهای دولت ترامپ و ایادی وابسته به آنها را که از قطعنامههای پیشین شورای امنیت سخن میراند، در معرض پرسشهای خبرنگاران قرار گرفت.
یکی از آنها به اظهارات برخی از دیپلماتهای اروپایی اشاره کرد که اختیار آمریکا ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ برای استفاده از مکانیسم ماشه یا دیگر سازوکارهای مندرج در برجام را زیر سوال برده بود.
هوک با اظهار بی اطلاعی از این مخالفت اروپایی، خود را در قامت کارشناسی که مذاکرات مفصلی داشته است نشان داد و گفت: «من آن را در سابقه ندیده ام. من چند ماه پیش در پاریس بودهام ، ۲ بار به شورای امنیت سازمان ملل رفتم تا با افراد مشورت کنم. اگر بند ۱۰ و بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را بخوانید ، بسیار واضح است که از ایالات متحده به عنوان یک مشارکتکننده برجام نام برده شده است».
وی در یک تفسیر خودخوانده که ناشی از بی اطلاعی از مفاد قطعنامه و تحت القای افراد خاصی به زبان راند، افزود: در بند ۱۰ اصطلاح "مشارکت کننده" را برای ۲۲۳۱ تعریف می کند و سپس در بند ۱۱ توضیح میدهد. این حق هر مشارکتکننده است، و این آشکارا شامل حقوقی است که ما تحت ۲۲۳۱ داریم.
نماینده آمریکا در امور ایران با تاکید بر اینکه «من سالها بر روی قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد کار میکردم و خواندن این متن بسیار ساده است»، ادامه داد: بنابراین حق ما به عنوان یک شرکتکننده چیزی مستقل از آنی است که در برجام باشیم.
هوک اضافه میکند هیچ صلاحیتی در سال ۲۲۳۱ وجود ندارد که "شرکتکننده" به شکلی تعریف شود که نیاز به مشارکت در برجام داشته باشد و اگر تهیه کنندگان میخواستند صلاحیت را تعریف کنند، می توانستند اما این کار را نکردند.
مشخص نیست این مقام وزارت خارجه آمریکا در این نشست خبری، تازه از خواب بیدار شده بود یا اینکه عینکهای او دستخوش حساسیت به کلمه «برجام» شدهاند چرا که به فرض خواندن قطعنامه ۲۲۳۱، نگذاشتهاند تعریف درست اشاره شده در این قطعنامه را ببیند.
برای یادآوری به او، بند ۱۰ و ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ را مرور میکنیم تا شاید هوک برای یکبار هم شده آنها را بخواند و برای مافوقش که ظاهرا او هم وقتی برای خواندن متن طولانی برجام و قطعنامه نداشته است، تعریف کند:
«۱۰. چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، انگلستان، ایالات متحده، اتحادیه اروپایی و ایران («طرفهای برجام») را تشویق میکند هرگونه موضوع برآمده در ارتباط با اجرای تعهدات برجام را از طریق آئینهای مشخص شده در برجام حل و فصل کنند، و عزم خود را برای پرداختن به شکایتهای احتمالی طرفهای برجام در خصوص موارد عدم پایبندی اساسی از سوی یک طرف دیگر برجام، ابراز میدارد؛
۱۱. در اقدام وفق ماده ۴۱ منشور ملل متحد، تصمیم میگیرد که ظرف ۳۰ روز از دریافت اعلامیه یکی از دولتهای «طرف برجام» در مورد مسالهای که آن دولت طرف برجام اعتقاد دارد مصداق عدم پایبندی اساسی در مورد تعهدات وفق برجام است، شورا باید در مورد پیش نویس یک قطعنامه برای ادامه اجرای لغوهای مذکور در بند ۷(الف) این قطعنامه رای گیری کند، مضافا تصمیم میگیرد که چنانچه، ظرف ۱۰ روز از اعلامیه فوق الذکر، هیچ طرفی از شورای امنیت چنین پیشنویس قطعنامهای را برای رایگیری ارائه نکرد، این رئیس شورای امنیت است که بایستی چنین پیشنویس قطعنامهای را ارائه کند و آن را ظرف ۳۰ روز از زمان اعلامیه فوق الذکر به رای بگذارد، و شورا قصد خود برای در نظر گرفتن دیدگاههای دولتهای درگیر در موضوع و هر نظریه هیات مشورتی ایجاد شده در برجام در خصوص موضوع، را ابراز میدارد؛ »