نجف دریابندری در قطعه ۱۲، ردیف ۳، شماره ۷۴ بهشت سکینه کرج و در کنار مزار همسرش، فهمیه راستکار به خاک سپرده شد. این مراسم به دلیل شرایط واگیر بیماری کرونا تنها با حضور خانواده و نزدیکان این مترجم برگزار شد.
دریابندری ۱۵ اردیبهشت در سن ۹۱ سالگی پس از عمری تلاش در راه اعتلای فرهنگ درگذشت.
او زاده ۱ شهریور ۱۳۰۸ در آبادان بود. ترجمهٔ برخی از آثار ارنست همینگوی، نظیر کتاب وداع با اسلحه از جمله شاهکارهای او است. سازمان میراث فرهنگی ایران، در سال ۱۳۹۶، آقای دریابندری را به عنوان گنجینه زنده بشری ثبت کرد.
دریابندری از سالها قبل به دلیل چند سکته مغزی و بستری شدن در بیمارستان و از دست دادن همسرش دست از کار کشیده بود. وی فردی خوشمحضر بود که بسیاری شاعران نامآور روزگار ما از احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، ابراهیم گلستان، صادق چوبک و بسیار کسان با او دوست بودند و سالها در جلسه صبحهای جمعه شماری از دوستان و نامآوران اهل ادب گِردَش حلقه میزدند و از خوشصحبتیهایش بهرهمند میشدند.
خدمات دریابندری به زبان فارسی تنها به شکل دادن به حافظه جمع بسیاری از کتابخوانان در دهههای ۴۰، ۵۰، ۶۰ و بعد از آن ختم نمیشود؛ بلکه آثار بیشمار وی قابلیت تبدیل شدن به کتب درسی در رشتههای مختلف ترجمه و نویسندگی را دارد؛ با آنکه خود او هرگز روی دانشگاه ندید و معلم بدون متعلم بود و مهمترین درس را از جماعت جامعه و تجربیات زیستهاش گرفت. وی به مناسبت ترجمه آثار ادبی آمریکایی جایزه تورنتون وایلدر از دانشگاه کلمبیا گرفتهاست.
نجف دریابندری به گفته خود در سال ۱۳۰۷ در محله حمام جرمنی آبادان به دنیا آمده هرچند سال تولد در شناسنامهاش ۱۳۰۸ ثبت میشود. به همین خاطر در دانشنامههای اینترنتی نیز او متولد ۱۳۰۸ معرفی شده است. بارها از او درباره تعریف ترجمه پرسیده شده و این مترجم با سابقه هربار به نحوی در ارائه تعریفی محدود از ترجمه طفره رفته است. از نظر او ترجمه یک عمل است که مترجم با تمرین و ممارست آن را به دست میآورد.
وی میگوید «ترجمه علم نیست بلکه عمل است و کاری است که ادم با آموزش منظم یا غیرمنظم یاد میگیرد و در هر حال از راه آزمایش و خطا. دریابندری باور دارد ترجمه خوب، ترجمهای است که مترجم بتواند متن را به صورتی ترجمه کند که خود نویسنده اگر همزبان مترجم بود آن متن را به آن صورت مینوشت. مترجمی که به این نظریه مجهز شد یک راست میرود توی جلد نویسنده و درست مانند خود او مینویسد.»
زنده یاد دریابندری نکته بین و نکته سنج بود، دستی هم در نقاشی داشت و منتقدی بود با سبک خاص خودش.
ترجمه آثار مهمی همچون «پیامبر و دیوانه» جبران خلیل جبران، «رگتایم» و «بیلی باتگیت» ادگار لورنس دکتروف، «یک گل سرخ برای امیلی»، «گور به گور» ویلیام فاکنر، «تاریخ فلسفه غرب» برتراند راسل، «پیرمرد و دریا» ارنست همینگوی از فعالیت های زنده یاد دریابندری است و درباره ترجمه های او باید به این نکته توجه داشت که دستاوردهایش به اندازه ای پر اهمیت بود که وی را در حوزه ترجمه صاحب سبک ساخت و عده زیادی از مترجمان را همراه خود کرد و از ظرفیت های زبان فارسی نهایت استفاده را می کرد.
همچنین کتاب «مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» که با همکاری همسرش، زنده یاد فهمیه راستکار منتشر شده است و شکل و هویتی هنری به عرصه آشپزی داد تا نگاه مخاطب به موضوع آشپزی وجهی هنری به خود بگیرد، از جمله آثار فاخر و ماندگار به جای مانده از زنده یاد دریابندری است.