روزنامه شرق در یادداشتی به قلم احمد عظیمیبلوریان استاد پیشین مریلند آورده است: نخست اینکه موج دوم حملات به بایدن با مطرحکردن تعرض به زنان از چند روز پیش آغاز شده است؛ البته بایدن این اتهام را تکذیب میکند. پیشینه چنین اتهامی از زمان انتخابات کلینتون در آمریکا وجود دارد و به نظر میرسد از ابزار حزب جمهوریخواه برای مقابله با حزب دموکرات باشد. درحالیکه رئیسجمهور کنونی آمریکا در داشتن روابط با زنان شهره عام است، استیضاح کلینتون به دلیل افشاگری مشابهی صورت گرفت. پیشبینی پایان این ماجرا هنوز زود است. دوم اینکه تا گزینش جو بایدن بهعنوان کاندیدای حزب دموکرات، تلاش جمهوریخواهان متمرکز بر اختلافافکنی میان کاندیداهای دموکرات بود که هزینه زیادی برای حزب جمهوریخواه دربر داشت. امروز تنها یک نفر یعنی جو بایدن هدف آتش تبلیغاتی جمهوریخواهان قرار دارد که هزینه کمتر و نتیجه بهتری دارد. سوم، تعهد ضمنی بایدن به طرفداران خود که در صورت پیروزی در انتخابات برای معاونت خود از یک زن استفاده خواهد کرد...
این بدعتی جدید در ۲۰۰ و اندی سال است که از تشکیل ایالات متحده میگذرد. نه قانون اساسی و نه حقوق بشر با انتخاب یک زن بهعنوان معاون رئیسجمهور یا حتی رئیسجمهور در ایالات متحده مخالفتی ندارند، بااینحال، تاکنون چنین انتخابی صورت نگرفته است. آمریکا در بین کشورهای پیشرفته جهان، تنها کشوری است که در آن تاکنون ریاست دولت یا معاونت ریاست دولت در دست یک زن نبوده است. چرایی این امر در تبعیض جنسیت در فرهنگ غیررسمی است. شهروندان با تمایل مذهبی بیشتر شاید با این گزینش موافق نباشند، ولی سخنی هم دراینباره گفته نمیشود. به نظر میرسد رأیدهندگان جوانتر و تحصیلکردهتر از این گزینش استقبال کنند. اما در برابر آن کسانی از رأیدهندگان محافظهکار یا سنتیتر از رأیدادن به بایدن خودداری خواهند کرد.
آمار این پدیده هنوز مشخص نیست. نکته دیگری که در همین زمینه مرکز توجه قرار خواهد گرفت، شخصیت زنی است که از سوی بایدن برگزیده خواهد شد. تعدادی از بانوانی که ممکن است برای احراز پست معاونت ریاستجمهوری در نظر گرفته شوند، عبارتاند از هیلاری کلینتون، همسر بیل کلینتون رئیسجمهور اسبق، الیزابت وارن، سناتور ایالت ماساچوست و نامزد سابق ریاستجمهوری حزب دموکرات با تمایلات چپگرایی مانند برنی سندرز، کاملا هریس، سناتور ایالت کالیفرنیا و یکی دیگر از کاندیداهای پیشین و پرسروصدای حزب دموکرات که از آرای خوبی برخوردار بود، میشل اوباما، همسر باراک اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا، ایمی کلوبشار، سناتور ایالت مینهسوتا، کرستن جیلیبرند، سناتور نیویورک و تولسی گبرد، نماینده کنگره از هاوایی. از این فهرست بلندبالا، انتخاب همسر یک رئیسجمهوری پیشین -یعنی هیلاری کلینتون و میشل اوباما- به سمت معاونت، به تضعیف مردمسالاری خواهد انجامید؛ چراکه حکومت جمهوری تقریبا در انحصار خانواده رئیسجمهور پیشین درمیآید؛ حالتی که بیشتر در مشرقزمین دیده میشود، جایی که حتی رؤسای جمهور سمت خود را به صورت موروثی به دست میآورند. بشار اسد و الهام علیاف نمونههایی در این زمینهاند تا چه رسد به کیم جونگ اون در کرهشمالی که یکی از چندین عنوان او ریاستجمهوری است. در این کشورها، ریاستجمهوری پوششی ظاهری مانند ماسک ویروس کرونا است. فرض پادشاهی این است که هیچکس بهتر از فرزند شاه برای جانشینی یافت نمیشود. حتی در کوبا که یک پادشاهی کمونیستی است، فیدل کاسترو روی جانشینی برادرش تا آخر عمر خود ایستاد؛ به این معنا که هیچکس در کوبا بهتر از برادر او برای زمامداری وجود ندارد. در یادداشت پیشین اشاره کرده بودم که هیچ تضمینی وجود ندارد که استعداد پدر -چه مثبت چه منفی- مستقیما به پسر یا فرزندان او منتقل شود. اشاره یادداشت بر این بود هیچکدام از فرزندان شعرای بزرگ ایران مانند فردوسی، سعدی، حافظ و خیام، شاعر نشدند. امکان دارد که استعداد آنها در زمینههای دیگر شکوفا شود. تا آنجا که به جانشینی و ولیعهدی مربوط است، بیشتر پادشاهیهای جهان به دلیل بیعرضگی و ضعف نسلهای بعدی آنها از میان رفتهاند.
بارزترین نمونهها انقراض، سلسلههای ساسانی و قاجاریه است. در ایالات متحده، نامزدی و انتخاب افراد خانواده یک رئیسجمهور پیشین غیرقانونی نیست، ولی اهانت به دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است. چهارم، مسئله سنی جو بایدن است. وی درحالحاضر ۷۷ سال دارد و اگر برنده انتخابات شود، روز ورود به کاخ سفید ۷۸ساله خواهد بود. اگر چهار سال اول دوام بیاورد، عمر او به ۸۲ سال خواهد رسید. مردم متوجه کهولت سن او خواهند شد. آیا خواهد توانست چهار سال زمامداری بعدی را به سلامت بگذراند؟اگر جو بایدن معاون خود را از میان داوطلبان زن انتخاب و خدای نکرده در همان دوره اول جان به جان آفرین تسلیم کند، معاون او که یک بانو است، تا پایان دوره در سمت رئیسجمهور ایفای نقش خواهد کرد. این امر هنوز در آمریکا تجربه نشده است. پنجمین نکته، فراگیری ویروس کرونا است. اگر این داستان ادامه یابد، انجام انتخابات به روش سنتی یعنی پای صندوق رأی رفتن میسر نخواهد بود. ششمین نکته، قدرت مانور ترامپ است. با افزایش شیوع کرونا، ترامپ از فرصت استفاده کرد تا با مصاحبههای دوساعته روزانه، به سود خود تبلیغ کند؛ بااینحال، شمار خطاهای سخنان او چنان چشمگیر شد که او را وادار کردند کمتر جلوی دوربین ظاهر شود. هفتمین نکتهای که ممکن است به موفقیت جو بایدن کمک کند، نتیجه وارونه مانورهای قاطعانه دونالد ترامپ در بهچالشگرفتن کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران در رقابت با روسیه و زدوبند با حکام پُرپول و کمعقل درباره خلیجفارس است. این مانورها نتیجهای وارونه برای ترامپ دارد. از این نظر، پیروزی جو بایدن محتملتر است. آخرین نکته اینکه ترامپ در موقعیت شغلی خود بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده، نهایت تلاش را میکند تا هرچه بیشتر هر روز در تلویزیون ظاهر شود. اگر هر نامزد دیگری بخواهد روزی یک تا دو ساعت در تلویزیونهای متعدد آمریکا ظاهر شده و بلبلی کند، میلیاردها دلار باید هزینه آن را بپردازد. برای ترامپ این مبلغ از جیب او یا طرفدارانش هزینه نمیشود. اما با تداوم ضدونقضگوییهای ترامپ این حضور در صحنه الزاما به سود او نخواهد بود.
نتیجه اینکه پیشبینی انتخابات آمریکا دستکمی از پیشبینی گسترش یا نابودی ویروس کرونا ندارد.