کریستین برک طراح لباس نامدار آمریکایی در یادداشتی در روزنامه گاردین مینویسد: رویدادهای تاریخی متعددی چون همهگیری آنفولانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸، وقوع جنگ جهانی دوم، اختراع تلویزیون، ابداع دستگاههای ویسیآر، ظهور اینترنت، حملات تروریستی یازده سپتامبر یکی پس از دیگری به صنعت سینما ضربه زدند. اما سینما چون یک ققنوس هربار قدرتمندتر از قبل از خاکستر خود برمیخیزد. عطش موجود برای محصولات این صنعت به ویژه در زمان ناآرامیهای سیاسی و مبهم بودن آینده، سیری ناپذیر است. مردم دنبال فرار از وضعیت موجود هستند و میخواهند سرگرم شوند.
نحوه فیلمسازی به طور قطع باید تغییر کند. ما به عنوان عوامل تولید فیلم، در بهترین حالت در گروههای ۷۵ نفری به طور فشرده در یک اتاق کوچک که تهویه مناسبی هم ندارد، کار میکنیم و نفسمان را تا کات دادن کارگردان، در سینه حبس میکنیم. تمام روز را در تماس نزدیک با هم هستیم. قبلا هیچوقت به این مساله فکر نکرده بودیم. حال در وضعیت پیش آمده تمام این شرایط تغییر خواهد کرد. عوامل تولید فیلم معمولا مثل یک خانواده بزرگ هستند و هرچه جلوتر میرویم این خانواده مفهوم حمایتی قدرتمندتری پیدا میکند. این گونه است که ما در دوره پساکرونا خود را با شرایط وفق خواهیم داد.
به بیشتر عوامل پروژههای سینمایی که به دلیل بحران کرونا به حال تعلیق درآمدند، دستمزد یک یا گاه دو هفته پرداخت شد اما این مقدار کفاف چرخاندن زندگی در چند ماه آینده را نمیدهد. هر کسی راه خود را برای کنار آمدن با این خلا مالی پیدا خواهد کرد، بسیاری از ما ممکن است زیر بار قرض و بدهی برویم. اما خبر خوب این است که صنعت سینما پر شده از پروژههای جدید. نویسندگان مجازی برای تولیدات جدید متن مینویسند. وقتی مجوز بازگشت به کار ما صادر شود، سر سینما حسابی شلوغ خواهد بود. این جایی است که شرایط پیچیده میشود.
تمام پروژههای فیلمبرداری که با صدور فرمان قرنطینه نیمه تمام ماندند، در استودیوهای ضبط فیلمی از سرگرفته خواهند شد که موجی از پروژههای جدید را دارند. بازیگران این پروژهها نیز برای ماههای ژوئیه و اوت (تیر و مرداد) که قرار است زمان از سرگیری فعالیتهای سینمایی در هالیوود باشد، وعده همکاری در تولیدات دیگری را دادهاند که حال باید برای تکمیل پروژه تعلیق شده، از زیرشان در بروند. حس غالب بر صنعت سینما از جنس همکاری است؛ ما همه با هم هستیم و برای سرپا شدن دوباره، همکاری میکنیم. صنعت سینما به هیچ چیز به اندازه یک بازگشت شکوهمندانه از شکست به پیروزی علاقه ندارد.
در پایان نوبت به سوالی میرسد که در سه سال گذشته اهالی هالیوود را درگیر کرده و هیچکس نمیخواهد در موردش صحبت کند. این که آیا فیلمی که روی پرده سینماها به نمایش درنیامده یک فیلم محسوب میشود؟ تعریف ما از فیلم چیست؟ این متد نمایش است که از یک فیلم فیلم میسازد یا قالب روایت ۱۲۰ دقیقهای؟ حال که به دلیل کرونا امکان اکران تولیدات در سینماها وجود ندارد، فیلمها روی سرویسهای پخش اینترنتی یا سیستمهای ویدئوی درخواستی (VOD) اکران میشوند. آیا این شیوه اکران ارزش فیلمها را کم میکند؟ بحران کرونا بار دیگر سر این بحث را که مدتهاست به نتیجه نرسیده، باز کرد.
با شیوع کرونا روش ما در پخش محتوا به طور اساسی متحول شد. برای رونق گرفتن دوباره صنعت سینما باید تعریفمان را در مورد فیلم و به طور کلی محتوا، یکی کنیم. اکنون زمان آن است تا از تغییری که همهگیری کرونا برایمان به همراه آورده، استقبال کنیم. فرصتی در اختیارمان قرار گرفته تا بار دیگر مفاهیم مربوط به سینما را تعریف کنیم و هرچه سریعتر در این باره عمل کنیم. صنعت سینما بر پایه عشق بنا شده و این عشق از هر ویروسی مصون است.