این روزها بحث تصویب اساسنامه و ممنوعیت استخدام مربیان و بازیکنان خارجی به یکی از مهمترین اخبار روز کشور تبدیلشده است. هرچند که به گفته «مهدی محمد نبی» دبیر فدراسیون فوتبال، فیفا زمانبندی تدوین اساسنامه را پذیرفته است اما تا زمانی که این اساسنامه به تصویب هیات دولت، مجلس شورای اسلامی و تائید فدراسیون جهانی نرسد، بلاتکلیفی بر فوتبال ما حاکم است. همچنین محکومیتهای پرتکرار باشگاههای ایرانی در سطح جهان موجب شده است تا وزارت ورزش دستور ممنوعیت استخدام مربی و بازیکن خارجی برای سرخ آبیهای پایتخت را صادر کند و این ممنوعیت تا زمان نامشخصی ادامه دارد.
گروه ورزش ایرنا برای واکاوی این ۲ موضوع پای سخنان «علیاصغر یوسف نژاد» نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی و نایب رییس فراکسیون ورزش نشسته است.
او در این گفتوگو نبود اساسنامه تأثیرگذار و عدم آشنایی مدیران ورزشی با قراردادهای فوتبالی را دلیل انباشت زیان در فوتبال ایران دانست و گفت: در این برهه از زمان فوتبال ما دچار سرگیجه و ضعف مدیریتی شده است.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است:
رفتارهای فردی فوتبال را سردرگم کرده است
اگر بخواهیم جمعبندی کلی از فوتبال ایران و شرایط آن داشته باشم باید گفت که این ورزش در سطح کشور دچار یک سردرگمیشده است که ناشی از نداشتن استراتژی و برنامه مدون برای آینده است. مدیران فوتبالی ایران نمیتوانند چنین برنامهای را تدوین کنند. فوتبال ایران بدون اساسنامه تأثیرگذار اداره میشود این موجب شد تا فدراسیون جهانی به این خاطر دستور لغو انتخابات فدراسیون را صادر کند. متأسفانه فدراسیون فوتبال و برخی از باشگاههای ایرانی در یک دهه گذشته به خاطر تصمیمات فردی دچار سردرگمیشدند و این کار به خاطر نبود اساسنامه وی است.
در نبود اساسنامه نقشهای بهخوبی تعریف نمیشود بلکه تداخل نقش به وجود خواهد آمد و کسی هم پاسخگو نیست. چرا باید سرمربی یا بازیکن تیم ملی و فوتبال باشگاهی در کارهای غیرتخصصی دخالت کند. بدهی کلان باشگاههای ایران چرا به وجود آمده و چه کسی باید پاسخگو باشد. چرا قانون حاکمیت ندارد؟
مدیران بدون برنامه انتخاب میشوند
متأسفانه نبود اساسنامه قوی و تأثیرگذار فوتبال را از ریل توسعه خارج کرده است. تغییرات پیدرپی در باشگاهها اتفاق میافتد و در طول ۱۰ سال ۲۰ مدیرعامل برای سرخابیها انتخاب میشود. مدیران بدون برنامه انتخاب میشوند و شایستهسالاری کمتر در این انتخابها تأثیرگذار است. با انتخاب مدیر سفارشی اختلاف در هیات مدیره رخ خواهد داد و برخی از تصمیمات بهصورت کامل اجرایی نمیشود. این شرایط است که فوتبال ملی و باشگاهی ایران روزبهروز از سطح اول آسیا فاصله میگیرد.
بازنده پروندههای فیفا هستیم
انتخاب مربی و بازیکنان خارجی برای باشگاههای فوتبال ایران کارشناسی شده نیست. مدیران در زمان امضا به عواقب قرارداد فکر نمیکنند. الان باشگاه استقلال و پرسپولیس چند پرونده در فیفا دارند. تراکتورسازی چند پرونده دارد. سرنوشت پروندههای فوتبال ملی و ماجرای مارک ویلموتس و کارلوس کی روش چه خواهد شد.
چرا برانکو، بودمیر و دستیاران برانکو از پرسپولیس شکایت کردند؟ چرا وینفرد شفر، پسرش، دستیارانش، گادوین منشا، ایسما و جپاروف از استقلال شکایت دارند، برنده پروند این بازیکنان و مربیان خارجی چه کسی است؟ تجربه گذشته نشان داده است که ۸۰ درصد از این پروندهها در دادگاه بینالمللی ورزشی به ضرر ایران رای میخورد. باشگاههای ایرانی نهتنها باید مبلغ کامل قرارداد، بلکه جریمه و دیر کرد آن نیز پرداخت کنند. همچنین هزینه وکیل بینالمللی نیز اضافه خواهد شد.
تصور کنید که در دنیا حدود ۱۵ هزار لژیونر وجود دارد اگر مدیریت فوتبال باشگاهی دیگر کشورهای مانند ایران بود دادگاه بینالمللی ورزش با بیش از ۱۲ هزار پرونده روبرو میشد و این یک فاجعه بود. چرا باید شمار پرونده و حکمهای ایران در سطح جهان بیش از هر کشور دیگر باشد.
مدیران حرفهای نیستند
در زمان عقد قرارداد مدیران ما در دام حرفهایگری مربیان و بازیکنان خارجی قرار میگیرند. چون این بازیکنان و مربیان از طریق دلال به فوتبال ایران معرفی شدند مدیران تنها نقش امضای نهایی را بازی میکنند اما از عواقب امضاها آگاهی چندانی ندارند. چرا مارک ویلموتس تنها برای چهار بازی ۲ میلیون یورو از ایران گرفت و اکنون نیز طلبکار است. چرا کارلوس کیروش مدیریت نشد و بندهای قراردادش هیچوقت پایبند نبود. مگر قرار نبود مربی پرتغالی بر تیمهای پایه نظارت کند و مربی ایرانی در کنار او باشد پس چرا هیچوقت این ۲ اتفاق رخ نداد.
کی روش نهتنها به قراردادش پایبند نبود بلکه با زیرکی به حوزه مدیریت فوتبال ایران نیز ورود کرد. چرا مدیران سطح بالای فوتبال ایران از مذاکره با ویلموتس اظهار بیاطلاعی میکنند چه کسی با این مربی مذاکره کرده است این سؤالی است که باید پاسخ آن داده شود.
انباشت بدهی سرخابیها سرسامآور است
یکی از اتفاقات بدی که در حوزه مدیریت سرخ آبیهای رخ میدهد جابجایی زیا در راس مدیریت این ۲ باشگاه است. مدیرانی که در کوتاهمدت میآیند و هزینههای زیادی را به باشگاه تحمیل میکنند. دلیل تحمیل این بدهیها نبود نظم و انضباط مالی است. اکنون باشگاه استقلال ۱۵۵ میلیارد انباشت زیان و ۱۹۰ میلیارد بدهی دارد. پرسپولیس هم ۱۳۵ میلیارد انباشت زیان و ۱۹۰ میلیارد بدهی دارد که باید تا قبل از خصوصی شدن صاف شود. این بدهیهای مربوط به دورههای مدیریتی مختلف است و کسی پاسخگوی آنها نیست. در زمینه این بدهیها فدراسیون نیز پاسخگو نیست و تنها نظارهگر است.
چرا مدیران باشگاه بدون هیچ پاسخگویی شبانه استعفا میدهند چرا عملکرد آنان نباید موردبررسی قرار گیرد. این رویه برای ورزش که تنها دلخوشی مردم است زیانبار به شمار میرود. با رویه کنونی هواداران که اصلیترین سرمایه فوتبال ایران هستند از این رشته دلسرد خواهند شد.