یکی از اولین نتایج گسترش جهانی ویروس کرونا، کاهش شدید و کمسابقه ارتباطات انسانی بود که پیش از آن در محیطهای شغلی، اجتماعات مذهبی، آیینهای سنتی، محیطهای فرهنگی و هنری، فعالیتهای اجتماعی و همایشهای سیاسی، مدارس، دانشگاهها، ورزشگاهها و ... در جریان بود و انسانها را در کنار هم قرار میداد.
بروز بیماری چنان غیرقابلپیشبینی و غافلگیرکننده بود که فرصتی برای تغییر تدریجی سبک زندگی و الگوهای رفتاری شهروندان، نهادهای اجتماعی و دولتها به وجود نیاورد.
در کلانترین سطوح ارتباطات، اصلیترین واحدهای نظام جهانی یعنی دولتها وارد دوربرگردان همگرایی شدند. در زمینه تامین نیازهای مربوط به مقابله با اپیدمی و نیز به واسطه پیامدهای کرونا، به رغم انتظار برای افزایش همکاریها، بیشتر شاهد بروز تعارضات بودیم.
در حالی که مرز بسیاری از کشورها به خصوص در اروپا طی سالهای اخیر مفاهیم پیشین را از دستداده بود، تاریخ به عقب و معنای قلمرو، مرز، دولت، اتحادیه و ... به معانی پیشینی و کلاسیک بازگشت.
به این ترتیب، ارتباطات در دو سطح یعنی بین کشورها و افراد شاهد گسستهای کمسابقهای شد. البته پیوندهای بین افراد به دلیل گسترش ابزارهای ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و پیامرسانهای تلفن همراه تا حدی و البته نه بهصورتِ کامل جایگزین و بشدت بر حجم ارتباطات سایبری و مجازی افزوده شده تا جایی که بسیاری از فعالیتهای علمی، آموزشی، فرهنگی، هنری و ... از محیطهای حقیقی به مجازی کشیده شدهاست.
این گسستها، درون و میان کشورها شمائلی مختلف داشت. در کشوری چون ترکمنستان استفاده از ماسک و ابزارهای حفاظتی و در یک کلام سخنگفتن از کرونا ممنوع اعلامشد. در شرق اروپا و به موازات افزایش چشمگیر مبتلایان و قربانیان در سطح جهان، رئیسجمهوری بلاروس اعلام کرد کسی در کشورش بر اثر کرونا جان خود را از دست نخواهد داد. در تازهترین تحولات این کشور هم برگزاری رژه نظامی برای بزرگداشت سالگرد شکست آلمان نازی در جنگ دوم جهانی خبرساز شد.
در گیرودار درگیری کشورها با بحران کرونا، غیبت چندهفتهای رهبر کره شمالی هم موضوعی بود که گمانهزنیهای مختلفی درباره آن صورت گرفت. یکی از قویترین احتمالات در بحبوحه انتشار شایعه مرگ «کیم جونگ اون»، رفتن وی به قرنطینه برای درامان ماندن از تهدید ابتلا به کرونا بود.
رخدادهایی از این دست، اتهامزنیهای دولتهای غربی به چین درباره مسئولیت شیوع کرونا و پنهانکاری در این زمینه و همچنین تشدید حملات متقابل برخی دولتها دو واقعیت را بیش از پیش نشانداد؛ نخست اینکه در کشورهایی با جریان محدود و کنترلشده اطلاعات، شیوع کرونا مجاری ارتباطی را تنگتر کرد و در عمل بر بلندی دیوارهای پیرامون این کشورها افزود. دوم اینکه شیوع کرونا بهجای گشودن دریچههایی برای کاهش سطوح اختلافات میان دولتها بر تضادهای موجود افزود.
به عبارتی دیگر با کاهش نقش مولفههای غیردولتی در روابط میان کشورها، حرکت دولتها به سوی خودمحوری امکان اصطکاک در مناسبات را بالا برد و به شکلی ملموس منافع متعارض جایگزین منافع متقابل و مشترک شد.
افزایش تقابل سیاسی و رسانهای میان تهران و واشنگتن در دوره اوجگیری کرونا نمونهای بارز از افزایش اصطکاکها بود و سران کاخ سفید به صورت آشکار کوشیدند از چالشهای کرونایی پیش روی سیاستگذاران در تهران، جهت پیشبرد «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی سودجویند.
وضعیت کرونایی در سطح جهانی، سازمانهای منطقهای و بینالمللی را نیز از خود متاثر ساخت. همزمان با پرطنینشدن زمزمههای واگرایانه در اروپا و بروز چشماندازهای تضعیف اتحادیه اروپایی، سازمان جهانی بهداشت، صندوق بینالمللی پول و ... نیز با شرایط پرچالش تازهای مواجه شدند.
افزایش گسلهای ارتباطی میان نهادهای فروملی، واحدهای ملی و نیز شهروندان کشورها بر نگرانیها در زمینه تشدید بحرانهای جهانی نظیر فقر، بیکاری، گرسنگی، جنگ و ... بشدت افزودهاست.
هفته گذشته بود که صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل «یونیسف» با اشاره به جمعیت ۱۹میلیونی کودکان آواره در جهان، در مورد تاثیرات ویرانگر کرونا در سرنوشت آنان هشدار داد.
پس از آن، برنامه جهانی غذا اعلام کرد که در پی گسترش ویروس کرونا، بیش از ۴۳ میلیون نفر در غرب آفریقا با خطر ناامنی غذایی مواجه شدهاند.
در همین حال، موسسه نروژی «مرکز نظارت بر آوارگان داخلی» آمار کسانی را که بر اثر رخدادهایی چون منازعات نظامی و بلایای طبیعی در کشور خود آوارهشدهاند در سال ۲۰۱۹ میلادی بالغ بر ۵۰ میلیون نفر برآورد و اعلام کرد همهگیری کویید۱۹ باعث شده کورسوهای امید برای بهبود وضعیت آنان از میان برود و این جمعیت عظیم در کشورهای مختلف آسیایی و آفریقایی با تهدیدات کشندهتری روبرو شوند.
با توجه به این وضعیت، تاثیر تشدید گسلهای ارتباطی در سطوح مختلف شهروندی، نهادها، دولتها و سازمانهای بینالمللی نه فقط در افزایش تمایلات واگراینده که در کاهش همکاریهای جهانی جهت رفع معضلات فزاینده آوارگان، جنگزدگان، گرسنگان و ... خود را مینمایاند.
در این زمینه باید گفت که در زمانی نهچندان دور تلاش برای سرمایهگذاری دولتها روی منزلت و وجاهت بینالمللیشان بهخصوص نزد دولتهای غنی و همکاریشان با سازمانهای جهانی باعث میشد تا درصدی از مشکلات دهها میلیون آواره، گرسنه، پناهنده و افراد درگیری جنگ و بیماری و ... کاسته شود اما اکنون دستکم در کوتاهمدت اراده و توان چندانی برای سرمایهگذاری در این زمینه به چشم نمیآید. به عنوان مثال برای کشوری چون آلمان که تا چند سال پیش اصلیترین حامی کمک و پذیرش پناهجویان آفریقایی و آسیای غربی محسوب میشد شرایط به گونهای است که انتقاد کشورهای جنوب اروپا نظیر ایتالیا را نیز به دلیل برآورده نکردن توقعات کمکرسانی در هنگامه کرونایی، برانگیختهاست.
علاوه بر اینکه افزایش چالشهای اقتصادی دولتها بر اثر رکود و حتی توقف فرایندهای تولید، جمعیت عظیمی را در کشورها از شهروندان عادی به بحرانزده مبدل خواهد ساخت.
از همین رو است که بسیاری از تحلیلگران، شیوع کرونا را سرآغاز فصلی تازه، تنشآلود، پرالتهاب و دشوار در سطح بینالمللی قلمداد میکنند. در این میان نخستین ضرورتی که صاحبنظران امور بینالملل برای جلوگیری از تشدید مصائب جهانی بر آن تاکید دارند آکندن خلاءهایی است که بر عمق گسلهای ارتباطی میافزاید و دورنمای تشریک مساعی برای حل بحرانهای کلان جهانی را در محاق فرومیبرد.