پنج نفتکش جمهوری اسلامی ایران در سفری به آنسوی اقیانوس آرام در حال انتقال بنزین و گازوئیل مورد نیاز مردم ونزوئلا و کمک به دولت این کشورند.
چند هفتهای است که نفتکشهای فورچون، پتونیا، فارست، فاکسون و کلاول با فاصله زمانی مشخص از بنادر کشورمان به سوی سواحل ونزوئلا حرکت کردهاند. براساس اطلاعات ماهوارهای تا زمان تنظیم گزارش، بیشتر این نفتکشها از تنگه جبلالطارق عبور کردهاند و انتظار میرود و تا قبل از پایان ماه جاری میلادی (کمتر از ۱۰ روز بعد) نخستین محموله بنزینی ایران در بنادر مقصد تحویل شود.
در همین شرایط ایالات متحده که هر دو کشور ایران و ونزوئلا را هدف تحریمهای سخت خود به ویژه در حوزههای نفتی قرار داده، تعدادی از رزمناوهای خود را به مسیر حرکت این نفتکشها گسیل کرده است. برخی رسانهها هدف این ناوهای جنگی را ممانعت از ادامه حرکت نفکشها به مقصد عنوان میکنند. دلیل واشنگتن آن است که پهلو گرفتن نفتکشها در بنادر ونزوئلا، پیروزی بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران و شکستی سنگین برای کاخ سفید قلمداد خواهد شد.
البته ایران از مبادی دیپلماتیک، سازمان ملل و سفیر سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا و همچنین از طریق سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان به دولت آمریکا هشدار داد هر اقدام اشتباه واشنگتن در مورد نفتکشهای ایرانی با پاسخ محکم کشورمان همراه خواهد بود.
کاخ سفید از چند هفته قبل هیاهوی رسانهای سنگینی را در مورد مبادلات تجاری ونزوئلا با بنزین و گازوئیل و کمکهای پالایشگاهی تهران به کاراکاس به راه انداخته بود و اکنون مدعی است که سوخت مورد نیاز مردم ونزوئلا در قبال طلا در حال انتقال به این کشور است.
نشریه معتبر «تایم» در گزارشی عنوان داشت در حالی که تنش میان ایران و آمریکا اوج گرفته است، تهران پنج نفتکش پر از سوخت خود را به ونزوئلا گسیل کرده است. این کشتیها در حالی حدود ۱۷۵ هزار تن محموله را منتقل میکنند که هر دو کشور صادرکننده و واردکننده تحت تحریم کاخ سفید قرار دارند. این اقدام چند هفته پس از دریافت هوایی برخی کمکهای پالایشگاهی از سوی تهران به کاراکاس صورت میگیرد.
از دیدگاه این نشریه، اقدام فوق از یک طرف منابع مالی مورد نیاز برای ایران را تا حدودی تامین میکند اما همزمان دولت و رئیس جمهوری ایالات متحده را که ایران و ونزوئلا را با فشار حداکثری تحریمها روبرو کرده است، تحت فشار شدیدی قرار میدهد.
از دیدگاه تحلیلگر تایم، اقدام تازه را باید در چارچوب همان تنشهای نفتی سال قبل ارزیابی کرد که شکل و مکان آن تغییر کرده است. هنوز واکنش آمریکا به نفتکشها مشخص نشده است. وزارت خزانهداری و گارد ساحلی هشداری را برای صنایع دریایی در مورد تاکتیکهای نقض تحریمها صادر کردهاند اما مقامات پنتاگون از ابراز نظر خودداری میکنند.
به اعتقاد گروهی از تحلیلگران این هشدارها ممکن است باعث افزایش دوباره تنش میان ایران و ایالات متحده شود. این درحالی است که ماه گذشته آمریکا از مانورهای خطرناک نیروهای ایرانی در خلیج فارس خبر داده بود. تحلیلگر مرکز پژوهشی «میدل ایست مانیتور» اما بر این باور است یکی از اهداف این اقدام ایران شکستن تحریمهای ایالات متحده است.
از دید برخی تحلیلگران، چیزی که ایالات متحده درک نمیکند آن است که با فشار حداکثری و سیاستهای تحریمی دشمنان بیشتری را برای خود میآفریند و علاقه به چندجانبهگرایی را تقویت میکند.
نکته دارای اهمیت آن است این پنج نفتکش برخلاف قبل با رادارهای خاموش در حال حرکت نیستند و سامانه مکانیابی همه آنها روشن است. این کشتیها با پرچم ایران در حرکتند اما مقصد آنها تاکنون به صورت رسمی از سوی تهران اعلام نشده و مسائل فوق گمانهزنی رسانههای جهان بوده است. برخی تحلیگران غربی موفقیت ایران در عملی ساختن خواستههای خود را ضربه سنگینی بر دکترین مونروئه واشنگتن میدانند که از نزدیک به دو قرن قبل آمریکای لاتین را به عنوان حیاط خلوت خود اعلام کرده بود و حضور و نقشآفرینی هر قدرت خارجی در امور کشورهای این منطقه را برنمیتافت. حال محمولههای بنزین و گازوئیل ایرانی علاوه بر آنکه بخشی از نیازهای مردم تحریمشده ونزوئلا را تامین میکند، خطوط قرمز ایالات متحده در آمریکای لاتین را با چالشی جدی روبرو میسازد.
راهبرد آشکار دونالد ترامپ مقابله با نفوذ محور مقاومت در آمریکای لاتین است. اندیشکده آمریکایی «کارنگی» اعتقاد دارد ایران پیش از این تلاشهای گستردهای را برای افزایش تعامل با آمریکای لاتین انجام داده بود. تهران با اقدامات خود نه تنها نفوذش را افزایش داد بلکه موجب تقویت دیدگاه ساختار چندقطبی جهان شد که تشدید رویکردهای ضدآمریکایی در آن منطقه را به همراه داشت.
طبق تحلیل این اتاق فکر، از دیدگاه واشنگتن حضور ایران در نیمکره غربی تهدید محسوب میشود و این سیاست همچون نگاه دولت «جان اف. کندی» به حضور اتحاد جماهیر شوروی در کوبا مقایسه میشود. ایران حضور و نفوذ در آمریکای لاتین را از جمله ظرفیتهای خود و ابزاری جهت ضربه زدن و عقب راندن واشنگتن میبیند.
به نوشته کارنگی، کاخ سفید در دوره ترامپ با همراهی «مایک پومپئو» تصمیم گرفته است تا نفوذ ایرانیها در آمریکای لاتین را از بین ببرد. در این راستا تشدید تلاشهای دیپلماتیک واشنگتن در کشورهای این منطقه با رویکرد فشار حداکثری رئیس جمهوری آمریکا همراه شده است. در این فرایند دولت ترامپ دیدگاه خاص خود را به دکترین مونروئه دارد؛ بدین نحو که نباید به کشورهای آمریکا لاتین اجازه دهد تا سیاست خارجی مستقلی را اجرایی سازند که به روابطی عمیق و زیربنایی با ایران منجر میشود.
در همین راستا مرکز پژوهشی آمریکایی «Council on Hemispheric Affairs» در گزارشی آورده است: کاخ سفید تهدید کرد مانع کمکهای دو کشور ایران و ونزوئلا به یکدیگر میشود. دو کشور که تحت تحریمهای فلج کننده واشنگتن قرار دارند متحدان طبیعی به شمار میروند. اگر واشنگتن بخواهد از نیروی دریایی خود برای متوقف کردن این کشتیهای تجاری استفاده و از رسیدن ۵ نفتکش ایرانی به مقصدشان جلوگیری کند، ممکن است باعث شعلهور شدن یک درگیری جدی بین المللی شود.
طبق تحلیل این مرکز، فرستاده شدن چند ناو جنگی آمریکایی به منطقه دریای کارائیب به همراه پشتیبانی هوایی، زنگ خطر را برای ایران به صدا در آورد و در مقابل مقامها در تهران نیز نسبت به مداخله ایالات متحده در تجارت کشورهای دیگر با ایران هشدار داده است. ایران از طریق وزارت امور خارجه با تشبیه اقدام آمریکا به دزدی دریایی در بیانیه رسمی ضمن احضار سفیر سوئیس به آمریکا پیامهای هشدارآمیز خود را ارسال کرده است.
البته این اتاق فکر آمریکایی اذعان دارد که هر دو کشور ایران و ونزوئلا پیش از این هدف مداخله سیاسی واشنگتن بوده و دولتهای دموکراتیک آنها (هوگو چاوز و محمد مصدق) مورد حمله کاخ سفید قرار گرفتند. طبق این تحلیل هر اقدام ارتش آمریکا در جلوگیری از ورود پنج نفتکش به بنادر ونزوئلا تنش میان ایران و آمریکا را تشدید میکند. اگر آمریکا کشتیهای ایرانی را در آبهای بین المللی متوقف کند این احتمال وجود دارد که ایران هم اقدام تلافی جویانهای را در دستور کار خود قرار دهد. اگر نفتکشهای ایرانی سالم به ونزوئلا برسند، دو کشور تحریم شده از سوی کاخ سفید، شکافی را در سیاست فشار حداکثری واشنگتن ایجاد میکنند و میتوانند کمکهای دوجانبهای را در دوره نیاز فوری به یکدیگر انجام دهند.
به اعتقاد کارشناسان سیاست بین الملل «چیزی که ایالات متحده درک نمیکند آن است که با این اقدامات دشمنان بیشتری را برای خود میآفریند و علاقه به چندجانبهگرایی را تقویت میکند».