«حمید علیعسگری» در اوج جوانی پیراهن پرسپولیس را پوشید و سالها برای این تیم به میدان رفت. او به خاطر مشکلاتی که با مدیریت وقت قرمزپوشان پیدا کرد ناچار شد بر خلاف میل باطنیاش تیم محبوبش را ترک کند.
بازیکن سالهای نه چندان دور پرسپولیس در مصاحبه با خبرنگار ورزشی ایرنا از روزهایی حرف زد که پیراهن قرمز را میپوشید.
در سن ۱۷ سالگی پرسپولیسی شدی؟
سال ۸۶ بود، من بازیکن تیم جوانان ایران بودم، با پیشنهاد پرسپولیس روبرو شدم و خیلی زود پاسخ مثبت دادم.
در نخستین سال حضور زیاد فرصت بازی به تو نرسید؟
طبیعی بود، پرسپولیس بازیکنان بزرگی داشت که هر کدام از بهترینهای فوتبال ایران محسوب میشدند، من ۱۵ دقیقه در جام حذفی برای پرسپولیس بازی کردم اما سال بعد شرایط عوض شد.
به بازیکن ثابت این تیم تبدیل شدی؟
بازی کردن در پرسپولیس آسان نیست، این تیم پر طرفدارترین تیم آسیا محسوب میشود و عملکردت به شدت زیر ذرهبین است. سخت تلاش کردم تا بتوانم به آن چه میخواهم و دنبالش بودم برسم.
از ۸ سال حضور در پرسپولیس به طور حتم خاطرات زیادی داری؟
لحظه به لحظه حضور در پرسپولیس برایم جالب و فراموش نشدنی است، شما نمیتوانی حضور در پرسپولیس را با هیچ تیم دیگری مقایسه کنید. با پیروزیهای پرسپولیس خندیدم و با شکستهایش ناراحت شدم.
چه شد از پرسپولیس رفتی؟
سال آخری که بازیکن این تیم بودم فشار زیادی روی دوش من بود. در پست غیر تخصصیام بازی میکرد و در نهایت تصمیم گرفتم بروم که حالا وقتی به آن فکر میکنم متوجه میشوم تصمیم اشتباهی گرفتم.
این فشارها چه بود؟
این فشار از سوی هواداران و مدیریت باشگاه بود و تنها کسی که پشت من بود و حمایت میکرد «برانکو ایوانکوویچ» بود. بعد که با «علیاکبر طاهری» مدیر عامل وقت پرسپولیس جلسه برگزار کردم اما به توافق نرسیدم.
این عدم توافق به خاطر مسائل مالی بود؟
نه. من هیچ وقت برای پرسپولیس شرط و شروط مالی نگذاشتم و در تمام سالهایی که بازی میکردم سر پول بحث و جدل نکردم. مشکل از جای دیگری بود.
از کجا؟
در سال آخر که بازیکن پرسپولیس بودم مشکلات مالی زیادی وجود داشت، من بازیکن با تجربه بودم و جوانترها مشکلاتشان را به من میگفتند. بازیکنانی داشتیم که حتی برای پول تاکسی و تغذیه خود مشکل داشتند، وقتی من این حرفها و درد دلها را میشنیدم، نمیتوانستم سکوت اختیار کنم و واکنشی انجام ندهم، بارها این مشکلات را به باشگاه انتقال دادم اما کوچکترین قدمی برای حل آنها بر داشته نشد. در نهایت مصاحبهای انجام دادم که به مذاق طاهری خوش نیامد و حسابی از دست من ناراحت شد. او با من لج کرد اما برانکو مرا میخواست و گفت به وجود تو نیاز دارم.
پس چرا نماندی، برانکو مسوول فنی پرسپولیس بود.
رابطه ما ۲ نفر خوب و صمیمانه بود، او به من اعتقاد داشت اما وقتی شرایط را مساعد ندیدم مجبور شدم از پرسپولیس جدا شوم. تصمیم من درست نبود و گفتم که اشتباه کردم.
بهترین خاطره از روزهای حضور در پرسپولیس؟
من سه قهرمانی با پرسپولیس دارم که برایم خاطرهانگیز است، ۲ قهرمانی با قرمزپوشان در جام حذفی است که من نقش تاثیرگذاری در آنها داشتم. اما ۲ خاطره برایم جذاب است که هیچ وقت فراموش نمیکنم.
این ۲ خاطره چیست؟
هر ۲ آنها به شهرآورد برمیگردد، در شهرآورد اولی که به میدان رفتم به «هادی نوروزی» پاس گل دادم و همین باعث شد تا نزد هواداران پرسپولیس شناختهتر شوم. آن مسابقه را در نهایت ۲ بر یک بردیم تا خاطرهای شیرین برایم ثبت شود. دومی هم به شهرآورد ۷۵ بر میگردد.
شهرآوردی که با هتتریک «ایمون زاید» پیروزی ناباورانهای را کسب کردید؟
بازی عجیبی بود، ۲ بر صفر عقب افتادیم، ۱۰ نفره شده بودیم و فقط ۱۰ دقیقه تا پایان مسابقه وقت باقی مانده بود اما به یکباره ورق برگشت و سه گل به استقلال زدیم. من فکر میکنم بهترین و شیرینترین پیروزی در شهرآوردها را به دست آوردیم.
خودتان را برای شکست آماده کرده بودید؟
منطق فوتبالی این را میگفت، وقتی دقیقه ۸۰ از حریف خود ۲گل عقب هستید و با یک بازیکن کمتر بازی میکنید باید خودتان را برای شکست آماده کنید. معجزه بزرگی را در آن دقایق دیدم و سه گل زدیم و برنده از زمین خارج شدیم.
بعد از بازی چه حسی داشتید؟
حس عجیب و غریبی داشتیم. در رختکن این قدر خوشحال بودیم که فقط شادی میکردیم، ما چند شهرآورد را پشت سر هم به استقلال باخته بودیم و اگر در آن جدال هم مغلوب میشدیم بحرانهای بزرگتری برایمان شکل میگرفت اما خواست خدا بود تا شکست را با پیروزی عوض کنیم.
خاطره بدی از روزهای حضور در پرسپولیس برایت باقی مانده است؟
در اوج آمادگی و در حالی که به تیم ملی دعوت شده بودم از ناحیه کمر مصدوم شدم و ۶ ماه را دور از فوتبال پشت سر گذاشتم. این یک خاطره بد برای من است.
پس از مدتی دوری از فوتبال دوباره برگشتی؟
مگر من چند سال سن دارم، تازه ۳۰ سالم است، به خاطر پارگی مینیسک پارسال دور از فوتبال بودم و قصد خداحافظی را داشتم اما وقتی با خودم فکر کردم به این نتیج رسیدم حیف است در این سن کفشها را آویزان کنم. امسال به بادران رفتم و تلاش خود را به کار خواهیم بست تا این تیم را به لیگ برتر برسانیم. من دوباره به سطح اول فوتبال باز خواهم گشت. در این حرفی که میزنم ذرهای تردید به خودتان راه ندهید.