«محمد فنایی» افتخار داوری فوتبال ایران است، او در سال ۱۹۹۴ در فینال مهمترین و بزرگترین تورنمنت فوتبال جهان کمک داور بود تا افتخاری با ارزش را برای خودش و فوتبال ایران برای همیشه به ثبت برساند.
فنایی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ورزشی ایرنا روایتهای جالبی را از جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا بازگو کرد.
میخواهیم به سالها پیش بر گردیم به زمانی که برای جام جهانی ۱۹۹۴ انتخاب شدید؟
شانسی بود.
چطور برای جام جهانی انتخاب شدید؟
در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا داوران نیز وظیفه داشتند در نقش کمک داور انجام وظیفه کنند و در این رویداد مهم فوتبالی اشتباهاتی داشتند که منجر به این شد تا فیفا تصمیم دیگری بگیرد.
چه تصمیمی؟
از سال ۹۲ قانونی را کمیته داوران فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) تصویب کرد که بر اساس آن کمک داوری تخصصی شد و جدا از داور وسط باشد. این تصمیم موجب گشت کمک داوری کاملا تخصصی شود.
از همان سال شما به فهرست داوران بینالملی ایران اضافه شدید؟
من دیدارهای دشوار و حساس زیادی همچون شهرآوردها را پرچم زدم و همین باعث شد به فهرست بینالملی اضافه شوم. پس از این که کمیته داوران فدراسیون بینالمللی فوتبال قانون کمک داوری تخصصی را تصویب کرد، فاصله اندکی تا المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بارسلون باقی مانده بود. در آن زمان کنفدراسیون فوتبال آسیا فیلم قضاوت داوران و کمک داوران را تهیه و به آنالیز آنها پرداخته بود. فیلمی که از من در اختیار آنها بود مربوط به شهرآورد بود که استقلال ۲ بر یک پرسپولیس را شکست داد و در همان سال با رفتن به جام باشگاههای آسیا به مقام قهرمانی رسید. شاید برخی اعتقاد داشتند در هنگام زدن گلهای استقلال پرچم زده و آفساید میگرفتم اما کارشناسان داوری آسیا به تصمیمات من صحه گذاشتند تا برای المپیک گزینش شوم. البته موضوع مهمی است.
چه موضوعی؟
با توجه به این که در مسابقات فوتبال المپیک تنها ۱۶ تیم حضر دارند، داوران و کمک داوران اندکی برای این رویداد مهم ورزشی اعزام میشوند. وقتی من برای حضور در المپیک ۱۹۹۲ به بارسلون رسیدم، با خودم گفتم باید اینقدر قوی و خوب کار کنم تا تواناییهایم را نشان بدهم، چرا که جام جهانی در سال بعد از المپیک برگزار میشد و اهمیت زیادی داشت.
این اتفاق هم افتاد؟
بله، در جایی که تمام تیمهای بزرگ فوتبال دنیا حضور داشتند من پنج قضاوت داشتم و حتی مرحله نیمهنهایی المپیک را نیز پرچم زدم و باعث شد نگاهها به سمت من مثبت باشد. وقتی این بازیها به پایان رسید «فارق بوزو» رییس داوران کنفدراسیون فوتبال آسیا، مرا صدا کرد و گفت شما برو زبان انگلیسیات را تقویت کن چرا که کارهای زیادی از این پس با هم داریم.
فکر میکردید به جام جهانی آمریکا بروید؟
راستش را بخواهید خیر. با توجه به اینکه جام جهانی در کشور آمریکا برگزار میشد و این کشور رابطه خوبی با ایران ندارد، فکر نمیکردم چنین اتفاقی رخ بدهد و البته آنها سنگاندازی زیادی هم انجام دادند تا من نتوانم به جام جهانی بروم.
چطور؟
تستهای مقدماتی را با بهترین و عالیترین نمرات پشت سر گذاشتم و برای تستهای نهایی باید به آمریکا میرفتیم، در آلمان بودم که ویزای من صادر نشده بود، «فارق بوزو» پیگر کارهای من بود و حتی «میشل پلاتیتی» که در آن زمان دبیر کل فیفا بود، تماس گرفت و گفت نگران نباش به جدیت دنبال کارهایت هستیم و ویزایتان را خواهیم گرفت. چند روز در آلمان بودم تا در نهایت ویزایم صادر شد. در آنجا در تستهای بدنی و پزشکی با بالاترین نمره قبول شدم. بعد از جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا به همراه «علی بوسیم» برای قضاوت در جام ملتهای آفریقا به کشور تونس، اعزام شدیم. آن رقابتها حکم آزمون نهایی را برایمان داشت که خوشبختانه سربلند خارج شدیم.
اولین قضاوت شما در جام جهانی ۱۹۹۴ مقابل کدام تیم بود؟
من پنج قضاوت در آن جام جهانی داشتم، اگر در خاطرتان باقی مانده باشد جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا آخرین تورنمنتی بود که با حضور ۲۴ تیم برگزار میشد و تعداد کمی از داوران، جواز حضور در آن را پیدا میکردند. نخستین قضاوت من مقابل تیمهای سوئیس و رومانی بود. بعد از این مسابقه جدال روسیه و سوئیس را قضاوت کردیم.
این ۲ قضاوت باعث شد در جام جهانی بمانید؟
اگرچه باورش برای خودم سخت بود اما تحسین کارشناسان را به همراه داشت و برای قضاوت بازی مکزیک و بلغارستان در مرحله یک هشتم نهایی انتخاب شدم.
بعد نوبت به بازی برزیل و هلند در مرحله یک چهارم نهایی رسید.
پیش خودم میگفتم تا همین مرحله یک هشتم نهایی کافی است که خبر دادند بازی برزیل و هلند را باید پرچم بزنیم. بازی سخت و نفسگیری بود که در نهایت با پیروزی سه بر ۲ برزیل به پایان رسید. در آن بازی هلندیها روی گل دوم برزیل اعتراض تندی داشتند و باعث شد تا دقایق زیادی وقفه ایجاد شود.
آن گل آفساید بود یا نه؟
روماریو بازیکنان خط دفاعی هلند را به سمت خود کشید و بهبهتو با فرار از زمین با دروازهبان هلند تک به تک شد. البته این صحنه به من هیچ ربطی نداشت و وظیفه کمک داور بحرینی بود که پرچم بزند. در قانون امروزی گل درست بود اما اگر بخواهیم با قانون آن سالها قضاوت داشته باشیم باید پرچم میزد و در نهایت پس از پایان مسابقه به کشورش بازگردانده شد. این همان گلی بود که بهبهتو به خاطر تولد فرزندش آن رقص معروف را انجام داد. نکته جالب این بود که پس از پایان بازی سرپرست تیم ملی هلند که خیلی ناراحت بود به رختکن داوران آمد و به تمامی داوران یک عدد ساعت این کشور را هدیه داد که نشان از فرهنگ بالای آنها داشت.
چطور فهمیدید که باید در فینال جام جهانی پرچم بزنید؟
بعد از اینکه بازی به پایان رسید، حتی یک درصد هم فکر نمیکردم شانس حضور در جام جهانی را داشته باشم تا این که ما را به هتل فیفا دعوت کردند. پشت دربهای بسته مسوولان فیفا جلسهای را برگزار کردند. پس از اینکه جلسه به پایان رسید اسامی داوران را اعلام کردن که نام من در بین آنها وجود داشت.
بعد از این اتفاق چه حسی به شما دست داد؟
برایم غیر قابل باور بود و از خوشحالی اشک در چشمانم جمع شد. همانجا دنبال پول خرد میگشتم تا این خبر را به خانوادهام اطلاع دهم، همین که تماس گرفتم متوجه شدم همه ایران از این خبر مطلع هستند چرا که خبرگزاری رویترز آن را اطلاعرسانی کرده بود.
این یک اتفاق ویژه برای فوتبال آسیا بود؟
این اتفاق دیگر در جام جهانی تکرار نشد و همان موقع مسوولان کنفدراسیون فوتبال آسیا به من گفتند کاری که شما انجام دادید باعث شد تا دریچه جدیدی برای داوران قاره آسیا باز شود.
واکنشها به این انتخاب چه بود؟
خبرنگاران ایتالیایی تعجب کرده بودند و به من میگفتند مگر ایران فوتبال دارد که داور داشته باشد. من به آنها میگفتم همین چند سال پیش قهرمان آسیا شدیم و اگر شانس با ما یار بود به جام جهانی میرسیدیم اما باور نمیکردند. در نهایت به آنها گفتم اگر اعتراض دارید به مسوولان فیفا بگویید. البته رییس کمیته آموزش فیفا یک ایتالیایی بود که ناظر بازی هلند و برزیل بود و عملکرد من حسابی وی را تحت تاثیر قرارداده بود.
از بازی فینال بگویید.
بازی به وقت محلی ساعت ۱۲:۳۰ ظهر برگزار شد تا همه دنیا بتوانند این مسابقه را تماشا کنند، هوای گرم و شرجی محل برگزاری مسابقه باعث شده بود تا شرایط سختی داشته باشیم. نور خورشید مستقیم به چشمان من میتابید اما هیچ کدام از این اتفاقات در من تاثیری نداشت. قضاوت در فینال جام جهانی برای هر داوری اتفاق نمیافتد.
دوست داشتید برزیل برنده جام شود یا ایتالیا؟
برایم فرقی نمیکرد اما تمایل قلبی من قهرمان شدن برزیل بود، برزیل تیم خوبی داشت و با قدرت همه رقبا را از پیش رو برداشته بود و به فینال رسیده بود، باور اینکه در سال ۱۹۹۴ ایتالیا به فینال برسد سخت بود، آنها در برابر نیجریه با لطف داور به برتری رسیده بودند و ما که این مسابقات را پیگیری میکریدم متوجه این واقعیت شده بودیم اما در فینال پا به پای برزیل پیش آمدند.
بازیکنی به شما اعتراض کرد؟
در ۲ صحنه این اتفاق افتاد، اولین بار پرچم زدم که بهبهتو نزد من آمد و با کمال احترام گفت آفساید نبود که گفتم تصمیمم درست بود و در دومین صحنه که آن هم درست بود، آفساید نگرفتم و توپ برزیلیها به تیرک دروازه ایتالیا خورد، پالیوکا به من گفت آفساید بود، این همان صحنهای است که دروازهبان ایتالیا پس از گل نشدن توپ تیرک دروازه تیمش را بوسید. البته یک اتفاقی هم در هنگام زدن ضربات پنالتی افتاد.
چه اتفاقی؟
در فینال جام جهانی و وقتی بازی به ضربات پنالتی کشیده شد من مسوولیت وسط زمین را در اختیار داشتم وقتی «فرانکو بارهسی» پشت توپ ایستاد «روبرتو باجیو» از خط خارج شد به سمتش رفتم و گفتم به محل قانونی که برایتان در نظر گرفته شده بروید، او جواب داد میخواهم دعا کنم تا توپ فرانکو (بارهسی) گل شود، نه تنها توپ بارهسی گل نشد بلکه خودش هم پنالتی را خراب کرد.