تهران- ایرنا- تحولات عرصه بین‌الملل حکایت از احتمال وقوع جنگ سرد میان آمریکا و چین دارد اما کارشناسان و اتاق فکرهای غربی هشدار می‌دهند واشنگتن نباید این هدف را دنبال کند زیرا شرایط کنونی جمهوری خلق چین با اوضاع اتحاد جماهیر شوروی پیش از دهه ۱۹۹۰ میلادی متفاوت است.

جنگ تجاری دوساله و پس از آن ماجراهای مربوط به شیوع بیماری کرونا تنش میان واشنگتن و پکن را به اوج رسانده‌است. اکنون موضوع هنگ‌کنگ و قانون امنیت ملی چین نیز به عرصه تازه‌ای از فشار واشنگتن بر پکن تبدیل شده‌است. به همین دلیل برخی تحلیلگران تحولات و شرایط بین دو کشور را حاکی از وقوع یک جنگ سرد میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین ارزیابی می‌کنند.
احساس تنش و درگیری میان دو قدرت بزرگ در قرن ۲۱ از زمان شیوع کرونا به شدت پررنگتر شده ‌است و هر روز جدی‌تر می‌شود. ترامپ در چند روز گذشته در گفت وگو با «فاکس نیوز» حتی از قطع کامل روابط با پکن هم سخن گفت. ضمن اینکه تشدید اختلافات بلندمدت تجاری هم زمینه‌های تداوم بحران را مهیاتر می‌کند. به اعتقاد رئیس جمهوری آمریکا آسیب‌های ناشی از همه‌گیری بیماری کرونا نشان داد که زنجیره تامین جهانی کالا که به چین متکی است، باید قطع و دگرگون شود.
البته در این رویکرد ترامپ تنها نیست و گروهی از متحدان و همفکران نیز با وی هم عقیده‌اند. بسیاری از سناتورهای جمهوریخواه تحریم و قوانین تازه‌ای را برای تنبیه چین به خاطر نقش آن در شیوع بیماری در دستور کار دارند. به تازگی وزارت امور خارجه برخی از مجوزهای کار خبرنگاران چینی را باطل کرد که با اقدام متقابل پکن روبرو شد. برخی منابع آمریکایی هم حتی از معامله با چین بر سر بدهی‌های واشنگتن به این کشور سخن گفته‌اند. البته این حرکتی است که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران بر اعتبار ایالات متحده در عرصه جهانی اثرگذار خواهد بود.

تحلیلگر روزنامه «واشنگتن پست» در گزارشی آورده است که اگر به شرایطی که به وقوع جنگ سرد میان کشورها منجر شد، دقت شود می‌توان دید که بر واشنگتن ابر سیاه رویکردهای ضدچینی سایه افکنده است و تقریبا هیچ کارشناسی وجود ندارد که به تشدید خط منازعه میان دو طرف اعتقاد نداشته باشد. 

براساس پژوهش موسسه «پیو»، نگاه افکارعمومی آمریکا هم نسبت به چین به شدت منفی شده و به بدترین حالت خود از سال ۲۰۰۵ تاکنون رسیده‌است. به اعتقاد تحلیلگران گذشته از مسائل تجاری و کرونایی، بخشی از این عصبانیت به مسائل انتخاباتی در آمریکا مربوط می‌شود زیرا ترامپ و جمهوریخواهان علاقه‌مندند تا توجه را از سوءمدیریت خود در برابر کرونا منحرف کنند.
علاوه بر این، بخشی از دموکرات‌ها و از جمله نامزد انتخابات آتی هم از اتخاذ رویکرد سخت‌تر نسبت به چین دفاع می‌کنند. این دیدگاه در میان دیگر قدرت های آسیایی هم دیده می‌شود. برخی همسایگان چین هم اعتقاد دارند باید در برابر سیاست‌های پکن که موجب تقویت ناسیونالیسم چینی می‌شود، ایستادگی کرد.

دیپلماسی یا جنگ سرد؟
به نوشته برخی منابع، شواهد نشان می‌دهند که آمریکا در حال ورود به یک جنگ سرد با چین است. اف.بی.آی هم به تازگی اعلام کرد چین کمونیست مدام تلاش می‌کند تا به داخل سیستم آمریکا رخنه کند، فناوری ایالات متحده را برباید و قدرت جهانی کاخ سفید را تضعیف کند. به نوشته واشنگتن پست،  اگرچه مقام های آمریکا و چین پی در پی تاکید کرده‌اند که خواستار راه‌اندازی یک جنگ سرد میان دو کشور نیستند اما مسائل ژئوپلیتکی موجب می‌شود تا تحولات سیاسی به همین سمت و سو جریان یابد. به اعتقاد چهره‌های سیاسی در آمریکا در حالی که چینی‌ها از ذهنیت جنگ سردی در کاخ سفید انتقاد می‌کنند، اقدامی را برای پایان دادن به همآوردی ایدئولوژیک یا رقابت قدرت با آمریکا انجام نمی‌دهند و در همه حال آمریکا تلاش دارد تا مانع برنامه‌های پکن شود.
مرکز پژوهشی «بلفر» وابسته به دانشگاه هاروارد در گزارشی می‌نویسد: ایالات متحده نیازی به راه‌اندازی جنگ سرد با چین ندارد و نباید به این سو برود. طرفداران افزایش درگیری با پکن، دستاوردها و موفقیت‌های دیپلماتیک سال‌های اخیر را نادیده می گیرند. در هر صورت رویکرد کاخ سفید در مقابل چین اکنون بر اتهام‌زنی و تقابل استوار شده‌است. نشست‌های سیاسی و حزبی که در چند هفته گذشته در چین برگزار شد با هدف نشان دادن توانایی این کشور  در زمینه دستاوردهای بزرگ اقتصادی، پیروزی بر کرونا و نمایش نقش پکن در «جامعه‌ای با منافع مشترک» صورت گرفت که پیش از این بخشی از نظم جهان به شمار می‌رفت. از سوی دیگر برخی ناظران آن را نشانه‌ای از آمادگی چین برای تعدیل در سیاست‌ها تفسیر می‌کنند. 

طبق تحلیل این مرکز اگرچه در آمریکا حامیان تقابل سخت با چین قدرت دارند اما باید بدانند با توجه به روابط پکن در سراسر جهان، جنگ سرد ایالات متحده با چین شدنی نیست زیرا دیگر کشورها، متحد و در کنار آمریکا نخواهند ماند و واشنگتن هم نمی‌تواند این بافت را نابود کند. آمریکا تنها می‌تواند هزینه‌های چین را افزایش دهد اما میزان آن و پیامدها برای ایالات متحده مشخص نیست. 

واشنگتن و ملاحظات مناسبات با پکن

سه سال بعد از تعرفه گذاری‌های کاخ سفید، رئیس جمهوری آمریکا توافق تجاری محدودی را با چین نهایی کرد. حتی پیش از شیوع بیماری هم این توافق قابل اجرا به نظر نمی‌رسید و اکنون بیشتر از گذشته تخیلی و فضایی به نظر می‌رسد. 
طبق تحلیل مرکز دانشگاهی بلفر، باید توجه داشت که دیپلماسی در گذشته راحت‌تر پکن را تحت کنترل درآورده است. پیش از این چین دشمن آمریکا بود و در کره شمالی و ویتنام حامیان گروه‌های ضدآمریکایی بود و در مسیر انباشت موشک و سلاح‌های هسته‌ای پیشرو بود. اما پکن در دهه ۱۹۹۰ این مسیر را تغییر داد و به رویکردهای ایالات متحده نزدیک شد. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ چین از ۱۸۲ قطعنامه از ۱۹۰ طرح آمریکا در شورای امنیت حمایت کرد و به ویژه در مسیر اعمال تحریم‌ها با کاخ سفید همگام بود. 
به نوشته بلفر، چین مهمترین عامل رشد جهان شد و برای ۱۵ سال بیشترین رشد اقتصادی جهان را داشت و مازاد حساب تجاری خود را به توسعه در دیگر مناطق اختصاص داد. این کشور در خلال بحران‌های مالی و اقتصادی به سرعت برای بهبود اوضاع وارد عمل شد و همکاری نزدیکی را با آمریکا، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نشان داد. پکن در حوزه محیط زیست نیز همکاری داخلی و بین المللی مطلوبی را از خود به نمایش گذاشت. مرکز پژوهشی دانشگاه هاروارد تاکید دارد:«اگرچه در طول سالیان گذشته همه چیز برای کاخ سفید در مسیر تعامل با چین عالی نبود اما این کاملا اشتباه است که گفته شود همکاری با چین منافع آمریکا را تامین نکرده است. خودفریبی موجب اتخاذ دیپلماسی خطرناک خواهد شد». 
اندیشکده «کاتو» هم در زمینه رویکرد مناسب با چین توصیه می‌کند تصمیم‌گیران کاخ سفید باید از اتخاذ روش‌های سخت خودداری کنند. هرچه رویکردها به سوی چین تندتر باشد ناتوانی در مصالحه با پکن بیشتر می‌شود. 
طبق تحلیل این اتاق فکر آمریکایی، رویکرد راهبردی برای هر مشکلی باید بر مبنای انتظارات منطقی و عقلایی در دستور کار قرار بگیرد. در این چارچوب در مورد چین باید از این نقطه شروع کرد که این کشور مشابه اتحاد جماهیر شوروی نیست و سرنوشتی همچون این کشور نخواهد داشت. 
بلفر به تصمیم‌سازان آمریکایی توصیه می‌کند راهبرد آمریکا باید همکاری با متحدان در مقابل پکن باشد. نقش اروپا در مورد چین حیاتی است. حامیان جنگ سرد با چین اهداف مشخصی را از این منازعه بیان نمی‌کنند. شرکای اروپایی و هندی آمریکا نیازمند کار با چین هستند. آن‌ها حتی اگر بخواهند سیستم‌های جداگانه‌ای را در حوزه ارتباطات از راه دور اجرایی کنند، به کمک پکن نیاز دارند. در این راستا آمریکا باید به جای دست و پنجه نرم کردن با چین و اتخاذ شیوه‌های تقابلی، به حوزه‌های نرم، آزادی، دموکراسی و تعامل انسانی با چین توجه کند.