تهران- ایرنا- اواخر اردیبهشت‌ رییس مرکز مطالعات چین دانشگاه علامه طباطبایی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و رییس دانشکده مطالعات آسیایی و آفریقایی دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای در یک میزگرد مجازی با حضور بیش از ۵۰ مشارکت‌کننده آنلاین، وضعیت جهان پساکرونا و روابط ایران و چین را بررسی کردند.

مرکز مطالعات چین دانشگاه علامه طباطبایی در روز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت‌ماه، میزبان برگزاری نشست علمی بین‌المللی مشترک با دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای بود. بررسی وضعیت جهان پساکرونا از منظر روابط بین‌الملل با محوریت روابط ایران و چین در ترتیبات آینده نظام بین‌الملل هدف اصلی برگزاری این نشست بود که با حضور «چنگ تونگ» رییس دانشکده مطالعات آسیایی و آفریقایی دانشگاه شانگهای و «محسن شریعتی‌نیا»، استاد دانشگاه شهید بهشتی برگزار ‌شد. بخش نخست این گزارش مختص اظهارات «چنگ تونگ» رییس دانشکده مطالعات آسیایی و آفریقایی دانشگاه شانگهای است.

رییس دانشکده مطالعات آسیایی و آفریقایی دانشگاه شانگهای در این نشست ضمن اشاره به واکنش‌های منفی برخی رسانه‌ها و سیاست‌مداران غربی نسبت به چین و نوع عملکرد این کشور در رویارویی با بیماری کرونا، واکنش کشور خود را در شناسایی بیماران اولیه بسیار سریع و مطلوب توصیف کرد و اظهار داشت که چین باید برای کاهش نفوذ نامطلوب رسانه‌های غربی، از استراتژی رسانه‌ای بهره برده و از این راه اعلام کند که چطور در زمان مناسب، بهترین واکنش را نسبت به بیماری کووید ۱۹ نشان داده است.

وی همچنین در پاسخ به اتهام‌زنی‌های دولت آمریکا، اذعان داشت که این بیماری یک «آفت» طبیعی بوده و اگرچه چین تا حد امکان به بسیاری از کشورهای آسیب‌دیده از این بحران کمک کرده است اما این ادعا که این کشور باید خسارت‌های ناشی از پاندمی کرونا را جبران کند، غیرمنطقی و نامعقول است. «چنگ تونگ» ضمن مقایسه پاندمی کرونا با تحریم‌های ظالمانه آمریکا نسبت به ایران و همین‌طور بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی، آمریکا را نیز به جبران خسارات ناشی از این ۲ بحران برای کشورهای ثالث فراخواند و گفت که پیدا شدن نخستین موارد بیماری در «ووهان»، به معنای آن نیست که منشأ این ویروس منطقه ووهان چین بوده است.

وی در پاسخ به این پرسش که: «آیا ممکن است جهان پس از بحران کرونا به ۲ اردوگاه چین و آمریکا تبدیل شود؟» وقوع چنین رویدادی را در نظام بین‌الملل، غیرمحتمل ارزیابی کرده و با تأکید بر این‌که دولت چین از کامل‌ترین و گسترده‌ترین زنجیره صنایع در جهان برخوردار است، جدا شدن کشور خود از ایالات‌متحده امریکا و دیگر اقتصادهای بزرگ جهانی را امری ناممکن خواند. همچنین در پاسخ به این پرسش که: «آیا ممکن است مردم سراسر جهان در آینده‌ای محتمل، مجبور به انتخاب میان یکی از این ۲ کشور شوند؟»، ضمن ارجاع به ابتکار «یک کمربند، یک جاده از سوی چین»، اظهار داشت، همان‌طور که در اهداف این طرح آمده، چین به سرنوشت مشترک بشریت معتقد است و می‌خواهد با همه کشورها همکاری کند. این در حالی است که آمریکا به‌ویژه در دوران ریاست جمهوری ترامپ، راهبرد «نخست آمریکا» را در پیش گرفته و در همه امور و رخدادها، تنها برای اهداف و منافع کشور خود اولویت قائل است. بنابراین گرچه ما خواهان همکاری با همه کشورهای جهان هستیم، ولی تداوم این همکاری، بستگی تام به سیاست‌های آمریکا دارد.

این استاد دانشگاه چین در پاسخ به سومین پرسش مبنی بر این‌که: «چگونه می‌توان گرایش توسعه صلح‌آمیز را در سراسر جهان حفظ کرد؟» چین را مصمم به پیگیری یک محیط صلح‌آمیز، حتی در جهان پساکرونا توصیف کرد و اذعان داشت که گرچه این بیماری تأثیرات منفی زیادی بر روی وضعیت اقتصادی این کشور برجای گذاشته اما محبوبیت نظام سیاسی کشور در میان مردم افزایش یافته و اعتماد مردم به دولت بیشتر شده است. بنابراین انتظار می‌رود که در دوران پساکرونا نیز مردم و دولت با هماهنگی و انسجام بیشتری عمل کنند.

وی در ادامه سخنان خود به برخی اقدامات چین برای رویارویی با مشکلات اقتصادی پدید آمده در این کشور از جمله کاهش مالیات، کاهش سود بانکی، کاهش فروش اوراق قرضه، افزایش وام‌های دولتی و اقدام به توسعه صنایع و زیرساخت‌های نوین اشاره کرد. در زمینه توسعه زیرساخت‌های نوین، توسعه زیرساخت ۵G، زیرساخت‌های UHV و زیرساخت‌های مربوط به ترابری ریلی و تقویت مراکز کلان داده یا BIG Data را در زمره اولویت‌های چین در جهان پساکرونا عنوان کرد.

عضو هیات ‌علمی دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای در بخش پایانی سخنان خود، ضمن اشاره به مساله روابط ایران و چین در جهان پساکرونا، تحریم‌های مالی آمریکا را همچنان مهم‌ترین مانع برای توسعه روابط فی‌مابین عنوان کرد و تقویت روابط فرهنگی را به‌عنوان بدیلی برای برون‌رفت از این نوع مشکلات دانست.

از دید وی، هر دانشجوی چینی که در ایران تحصیل می‌کند و بالعکس هر دانشجوی ایرانی که در چین مشغول تحصیل است، می‌تواند به‌عنوان «کاتالیزوری» در روابط ۲ کشور عمل کرده و به این فرایند شتاب بخشد. همچنان که در بحران پاندمی کرونا نیز شاهد بودیم که دانشجویان ۲ کشور که زبان چینی را بلد بودند، چطور ویدئوهای مربوط به مبارزه با این ویروس را ترجمه کردند و به‌ رایگان در اختیار عموم قرار دادند و در ارتقاء آگاهی عمومی نسبت به این بیماری نقش مهمی بازی کردند. «چنگ تونگ» در نتیجه‌گیری بحث خود، تأکید کرد که ۲ کشور ایران و چین باید به احیای جاده ابریشم نو در چارچوب طرح کمربند و جاده پایند باشند و این مسیر را تا ایستگاه آخر که همان برسازی سرنوشت مشترک برای همه بشریت است با یکدیگر طی نمایند.